السنة (ابن حنبل): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'السنة (ابهام زدایی)' به 'السنة (ابهام‌زدایی)')
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    خط ۱۷: خط ۱۷:
    | سال نشر = 1986م , 1406ق
    | سال نشر = 1986م , 1406ق


    | کد اتوماسیون = AUTOMATIONCODE57374AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون = AUTOMATIONCODE57374AUTOMATIONCODE،AUTOMATIONCODE89595AUTOMATIONCODE
    | چاپ = 1
    | چاپ = 1
    | چاپ = 1
    | شابک =  
    | شابک =  

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۷

    السنة
    السنة (ابن حنبل)
    پدیدآورانابن حنبل، عبدالله بن احمد (نويسنده) قحطاني، محمد بن سعيد بن سالم (محقق)
    ناشردار ابن القيم
    مکان نشرعربستان - دمام
    سال نشر1986م , 1406ق
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎الف 26 س9 118 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    السنة، تألیف عبدالله بن احمد بن حنبل (متوفی 290ق)، کتابی است حدیثی در رد جهمیه که توسط محمد بن سعید بن سالم قحطانی مورد تحقیق قرار گرفته است.

    ساختار

    این کتاب، دارای دو بخش است. بخش اول، حاوی تحقیق و بررسی محقق پیرامون مؤلف و کتاب وی و بخش دوم، شامل متن تحقیق‌شده کتاب، مشتمل بر 1553 حدیث و اثر است.

    گزارش محتوا

    این اثر، رساله دکترای محقق بوده که در سال 1405ق، موفق به دفاع از آن شده است[۱].

    در بخش اول، محقق ابتدا مطالبی را جهت آشنایی با مذهب سلف از عصر پیامبر تا عصر نویسنده بیان کرده، سپس اوضاع سیاسی، اجتماعی و علمی عصر نویسنده را بررسی نموده است. آنگاه زندگی‌نامه نویسنده را ذکر کرده و در ادامه توضیحاتی را درباره این اثر و موضوعات آن ارائه نموده و برخی از مطالب آن را به نقد کشیده است و در پایان درباره نسخ خطی این اثر توضیح داده است.

    خطیب بغدادی در «تاریخ بغداد» و ذهبی در دو کتاب «سير أعلام النبلاء» و «تاريخ الإسلام»، این کتاب را به «الرد علی الجهمية» نام‌گذاری کرده‌اند. محقق با مقابله نصوص مذکور توسط آنان و کتاب حاضر دریافته که این دو، یک کتابند که تنها نامشان متفاوت است. به دلیل اینکه این کتاب در مخالفت و محاجه با جهمیه نوشته شده، آن را با عنوان مزبور یاد کرده‌اند[۲].

    این اثر از مهم‌ترین مصادر عقیدتی در کتب سلف بشمار می‌رود؛ زیرا مبتنی بر روش محدثین است که در آن هیچ گفتار یا اندیشه‌ای جز با سندی که بتوان آن را با معیارهای معروف نقد حدیث، بررسی نمود، پذیرفته نیست[۳].

    پاره‌ای از موضوعات مطرح‌شده در این کتاب عبارتند از:

    1. کافر بودن معتقدین به مخلوق بودن قرآن؛
    2. رؤیت خداوند در آخرت؛
    3. مسئله کرسی؛
    4. ایمان و رد بر مرجئه؛
    5. قدریه و حکم نماز پشت سر آنان؛
    6. دجال و صفت وی؛
    7. وجه و رؤیت خداوند؛
    8. آیاتی که با آنها علیه جهمیه استدلال می‌شود؛
    9. بحث از خلفای اربعه و خلافت آنان؛
    10. عذاب قبر؛
    11. بحث از خوارج[۴].

    نویسنده در این کتاب، از 176 شیخ روایت کرده که مهم‌ترین و بیشترین شیوخش که روایت وی از ایشان غالب و فراوان است عبارتند از:

    1. احمد بن حنبل، 660 مورد؛
    2. ابومعمر هذلی، 66 مورد؛
    3. احمد بن ابراهیم دورقی، 45 مورد؛
    4. محمد بن اسحاق صاغانی، 38 مورد؛
    5. عبیدالله بن عمر قواریری، 26 مورد؛
    6. ابوالفضل خراسانی، 28 مورد؛
    7. عثمان بن ابی‌شیبه، 27 مورد؛
    8. عباس بن عبدالعظیم عنبری، 23 مورد؛
    9. ابوبکر بن ابی‌شیبه، 20 مورد؛
    10. سوید بن سعید، 20 مورد؛

    و...[۵].

    روش نویسنده در ذکر احادیث و آثار چنین است:

    1. او در هر باب، حدیث و اثر صحیح را ذکر می‌کند، سپس قبل یا بعد از آن طرق دیگر خود حدیث یا حدیث مقاربة الالفاظ را بیان می‌کند.
    2. آثار را با طرق متعدد که برخی صحیح و بعضی غیر صحیحند ذکر می‌کند.
    3. از پدرش درباره وضعیت شخصی که در نزد او در سند وارد شده، سؤال می‌کند.
    4. گاه در مورد شخصی چیزهایی می‌داند که دیگران نمی‌دانند، لذا او را موثق یا ضعیف می‌خواند.
    5. چه‌بسا او و شیخش در روایت از شیخ شیخش اجتماع می‌کنند، ولی ایشان به سبب رعایت امانت و دقت به‌صورت مستقیم از شیخ شیخش روایت نمی‌کند، بلکه از شیخش روایت می‌کند.
    6. ایشان گاه به مکان روایت نیز اشاره می‌کند.
    7. گاه ایشان به زمان نقل روایت نیز اشاره می‌کند.
    8. یکی از کارهای علمی نویسنده در این اثر این است که وقتی روایتی را می‌آورد، آن را نقد علمی اصیل می‌کند.
    9. ایشان در برخی از موارد، به جهت عدم اختلاط بین روات، یک راوی را معرفی و از دیگران متمایز می‌کند.
    10. در صورت فراموشی چیزی، آن را یادآوری می‌کند و در صورت شک در چیزی، شک خود را ذکر می‌نماید.
    11. چه‌بسا نویسنده، شیخی را ملاقات کرده و از او سماع نموده، لکن حدیثی را با سندی که آن شیخ در آن وجود دارد و از دیگری به وی رسیده است، می‌آورد، پس می‌گوید: «سمعت أنا من فلان و لم أسمع منه هذا الحديث».
    12. عبدالله به وصیت پدرش مبنی بر اینکه تنها از ثقات روایت نقل کند و بنویسد، ملتزم بوده است[۶].

    اشکالات وارد بر نویسنده کتاب:

    1. درج کلام در مورد ابوحنیفه در این کتاب که از مهم‌ترین و نخستین کتب پیرامون عقیده سلف است؛ درحالی‌که قطعا قدح یا مدح ابوحنیفه اساسا جزء اصول عقاید نیست.
    2. آوردن احادیث و آثار تکراری که تعداد آنها به حدود صد فقره می‌رسد.
    3. آوردن هشت فقره حدیث که در جای مناسب خویش قرار نگرفته‌اند.
    4. نقل برخی از احادیث صحیح، به صیغه تمریض (روي)، که این برخلاف روش محدثین است.
    5. آوردن مطالب واهی که از ناحیه سند ثابت نیست و از نظر متن هم با عقیده سلف مخالف است[۷].

    وضعیت کتاب

    محقق، در تحقیق کتاب موارد زیر را رعایت کرده است:

    1. آنچه را درست و راجح دیده، در متن و تفاوت‌های مرجوح را در پاورقی آورده است.
    2. چون این اثر بر طبق روش محدثین نگاشته شده، بنابراین حکم هر سند و به‌تبع حکم راویان آن را از حیث صحت و ضعف بیان کرده است.
    3. به‌قدر امکان ترجمه‌ای مختصر از راوی ارائه داده و در آن سماع راوی از شیخش و سماع تلمیذ از راوی را بیان کرده، سپس تاریخ وفات راوی و مصادر ترجمه را ذکر نموده است.
    4. اتخاذ ‌حکم نهایی در مورد هر روای از روش ابن حجر در «التقريب»؛ البته بعد از اینکه نظرات علمای پیش از ابن حجر را درباره وی بررسی کرده، سپس به مواضع تدلیس یا ارسال یا اختلاط اشاره نموده است. ایشان نسبت به راویانی که نامشان در کتاب ابن حجر نیامده، به اقوال ائمه جرح و تعدیل، همچون احمد بن حنبل، بخاری و ابی‌زرعه استناد کرده است.
    5. ترجمه هر راوی را در اولین جایی که نامش ‌آمده، ذکر نموده و در موارد بعدی به شماره ثبت‌شده برای وی حواله داده است.
    6. اعتماد به دو نسخه از میان چندین نسخه و رمزگذاری آن به «أ» و «ب» (بقیه نسخه‌ها از نسخه «ب» نقل شده و تاریخشان بعد از سنه هزار است).
    7. استخراج آیات و استخراج احادیث از کتب معتبر حدیثی و استخراج آثار از منابع آنها.
    8. توضیح و تبیین و شرح کلمات و الفاظ غریب به‌وسیله مصادر معتبر.

    و...[۸].

    پانویس

    1. ر.ک: ص7، زیر عنوان «هذا الكتاب
    2. ر.ک: بخش اول، ص57-58
    3. ر.ک: همان، ص65
    4. ر.ک: همان، ص69-74
    5. ر.ک: همان، ص61-62
    6. ر.ک: همان، ص63-64
    7. ر.ک: همان، ص75-82
    8. ر.ک: همان، ص14-16

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها