سیرافی، حسن بن عبدالله: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شریف‌الرضی، محمد بن حسین' به 'شریف‌ رضی، محمد بن حسین'
جز (جایگزینی متن - 'سیرافی (ابهام زدایی)' به 'سیرافی (ابهام‌زدایی)')
جز (جایگزینی متن - 'شریف‌الرضی، محمد بن حسین' به 'شریف‌ رضی، محمد بن حسین')
 
خط ۴۳: خط ۴۳:
==تحصیلات==
==تحصیلات==


تحصيلات خود را تا سن 20 سالگى در سيراف گذراند و به عمان مهاجرت كرد و پس از اخذ اجتهاد، به وطن برگشت. سپس راهى بغداد شد و در آنجا منصب قضاوت را عهده‌دار بود. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] با وى دوست بود و [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] پيش از ده سالگى از او نحو آموخت.
تحصيلات خود را تا سن 20 سالگى در سيراف گذراند و به عمان مهاجرت كرد و پس از اخذ اجتهاد، به وطن برگشت. سپس راهى بغداد شد و در آنجا منصب قضاوت را عهده‌دار بود. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] با وى دوست بود و [[شریف‌ رضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] پيش از ده سالگى از او نحو آموخت.


وى فردى پرهيزكار و عفيف بود و با اجرت استنساخ كتاب‌ها روزگار مى‌گذراند و درآمد ديگرى نمى‌پذيرفت. كرخى، فقيه بزرگ شيعى، او را تجليل و تكريم مى‌كرد و بر همه برترى مى‌داد و مجلس فتوا برایش ترتيب داده بود. وى عالمى جامع بود و در نحو، فقه، لغت، شعر، عروض، قرائت، حديث، كلام، حساب و هندسه چيره‌دست بود. ابوسعيد علم نحو را از [[ابن سراج، محمد بن سری|ابن سراج]] و لغت را از [[ابن درید، محمد بن حسن|ابن دريد]] آموخت تا اين‌كه خود از اكابر و اعاظم علماى زمان خويش شد. وى در فقه، حديث، علوم قرآن و كلام از اساتيد بنام بود اما در نحو و لغت عرب، خاصه نحو بصريان، اشتهار بيشترى يافت. بر اثر شهرتى كه داشت، مرجع امراء، علما و افاضل بود. از آن جمله، نوح سامانى نامه‌اى به او نوشت و چهار صد سؤال كه غالب آن‌ها الفاظ لغوى بود، از وى پرسيد و ديلمى وزير نامه‌اى مشتمل بر سئوالاتى در باب قرآن بدو نوشت و مروان بن محمد ملك ديلم از آذربايجان يكصد و بيست سؤال در باب قرآن و حديث نزد او فرستاد و همچنين عده‌اى ديگر و او همه را جواب داد.
وى فردى پرهيزكار و عفيف بود و با اجرت استنساخ كتاب‌ها روزگار مى‌گذراند و درآمد ديگرى نمى‌پذيرفت. كرخى، فقيه بزرگ شيعى، او را تجليل و تكريم مى‌كرد و بر همه برترى مى‌داد و مجلس فتوا برایش ترتيب داده بود. وى عالمى جامع بود و در نحو، فقه، لغت، شعر، عروض، قرائت، حديث، كلام، حساب و هندسه چيره‌دست بود. ابوسعيد علم نحو را از [[ابن سراج، محمد بن سری|ابن سراج]] و لغت را از [[ابن درید، محمد بن حسن|ابن دريد]] آموخت تا اين‌كه خود از اكابر و اعاظم علماى زمان خويش شد. وى در فقه، حديث، علوم قرآن و كلام از اساتيد بنام بود اما در نحو و لغت عرب، خاصه نحو بصريان، اشتهار بيشترى يافت. بر اثر شهرتى كه داشت، مرجع امراء، علما و افاضل بود. از آن جمله، نوح سامانى نامه‌اى به او نوشت و چهار صد سؤال كه غالب آن‌ها الفاظ لغوى بود، از وى پرسيد و ديلمى وزير نامه‌اى مشتمل بر سئوالاتى در باب قرآن بدو نوشت و مروان بن محمد ملك ديلم از آذربايجان يكصد و بيست سؤال در باب قرآن و حديث نزد او فرستاد و همچنين عده‌اى ديگر و او همه را جواب داد.