۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' :' به ':') |
جز (جایگزینی متن - 'جوادى آملى' به 'جوادى آملى ') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
مقاله بعدى قطعه شعرى از آقاى سبزوارى است در همين زمينه كه ارائه شده است. | مقاله بعدى قطعه شعرى از آقاى سبزوارى است در همين زمينه كه ارائه شده است. | ||
مقالات بعدى اين كتاب به ترتيب عبارتند از: 1- كنگره سوّم سيّد جمالالدّين دين پرور 2- عظمت نهجالبلاغه محمدرضا مهدوى كنى 3- عدالت و عدل الهى در حيات معقول على(ع) محمّدتقى جعفرى 4 لزوم تمسّك به علوم علوى در نهجالبلاغه حسن حسنزاده آملى 5- على(ع) و فلسفه الهى عبداللّه جوادى آملى 6- نقش خطابه در نهجالبلاغه ابوالقاسم خزعلى 7- حقّ و باطل در نهجالبلاغه محمّدتقى فلسفى 8- على(ع) و قرآن كريم جلالالدّين فارسى 9- حقوق متقابل امام و مردم در نهجالبلاغه ناصر مكارم شيرازى 10- و حد تو برادرى در نهجالبلاغه سيد جواد مصطفوى 11- صفات متّقين در نهجالبلاغه محسن قراءتى 12- چهره برترين علىاكبر پرورش 13- جنگ در نهجالبلاغه فخرالدّين حجازى 14- مشاوره در قرآن و نهجالبلاغه جعفر سبحانى 15- رابطه مردم و حكومت از ديدگاه نهجالبلاغه حسين رزمجو 16- ناكثين از ديدگاه امام على(ع) سيد احمد خاتمى 17- شارحان نهجالبلاغه از قرن پنجم تا هشتم عزيز اللّه عطاردى. | مقالات بعدى اين كتاب به ترتيب عبارتند از: 1- كنگره سوّم سيّد جمالالدّين دين پرور 2- عظمت نهجالبلاغه محمدرضا مهدوى كنى 3- عدالت و عدل الهى در حيات معقول على(ع) محمّدتقى جعفرى 4 لزوم تمسّك به علوم علوى در نهجالبلاغه حسن حسنزاده آملى 5- على(ع) و فلسفه الهى عبداللّه [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]] 6- نقش خطابه در نهجالبلاغه ابوالقاسم خزعلى 7- حقّ و باطل در نهجالبلاغه محمّدتقى فلسفى 8- على(ع) و قرآن كريم جلالالدّين فارسى 9- حقوق متقابل امام و مردم در نهجالبلاغه ناصر مكارم شيرازى 10- و حد تو برادرى در نهجالبلاغه سيد جواد مصطفوى 11- صفات متّقين در نهجالبلاغه محسن قراءتى 12- چهره برترين علىاكبر پرورش 13- جنگ در نهجالبلاغه فخرالدّين حجازى 14- مشاوره در قرآن و نهجالبلاغه جعفر سبحانى 15- رابطه مردم و حكومت از ديدگاه نهجالبلاغه حسين رزمجو 16- ناكثين از ديدگاه امام على(ع) سيد احمد خاتمى 17- شارحان نهجالبلاغه از قرن پنجم تا هشتم عزيز اللّه عطاردى. | ||
وقتى به عناوين مقالات كتاب نگاه مىشود، نام دانشمندان و علماى بزرگى به چشم مىخورد كه خود در غناى علمى اين كتاب نقش مهمى ايفا كردهاند. | وقتى به عناوين مقالات كتاب نگاه مىشود، نام دانشمندان و علماى بزرگى به چشم مىخورد كه خود در غناى علمى اين كتاب نقش مهمى ايفا كردهاند. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
تأكيد على(ع) بر اسرار و مبناى هستى (كه عدالت است) وسيلهاى استبراى احياى حيات روحان سانى كه فرمود: «و تمّت كلمۀ ربّك صدقا و عدل الامبدّل لكلماته». | تأكيد على(ع) بر اسرار و مبناى هستى (كه عدالت است) وسيلهاى استبراى احياى حيات روحان سانى كه فرمود: «و تمّت كلمۀ ربّك صدقا و عدل الامبدّل لكلماته». | ||
- مقالهاى على(ع) و فلسفه الهى از آيتالله عبداللّه جوادى آملى كه يكى از مقالات مفصل اين مجموعه مى-باشد، اين گونه آغاز مىشود كه «اگر فلسفه را اين چنين تفسير كردهاند كه «صيرورۀ الإنسان عالما عقل يّا مضاه يا للعالم العينى»، پس على(ع) يك فيلسوف الهى است، زيرا هم درباره مبدأ جهان سخن گفته، و هم پايان جهان را مورد نظر و تشريح قرارداده است. آن چنان عالمانه در اين باره سخن مىگويد كه احدى در جهان فلسفه اين گونه سخن نگفته است. دانش عميق و الهى على(ع) درباره مبدأ، معاد، هستى و نيستى جهان طبيعت، آنچنان گسترده است كه از او فيلسوفى به تمام معنى، بصير ساخته است. او خود پيرامون علم خويش بر مبدأ جهان هستى مىفرمايد: «ما كنتأ عبد ربّا لمأره» من نه تنها خدا را مىشناسم، بلكه معبود خويش را با چشم جانم «مىبينم» و هرگز خداى ناديده را نپرستيدهام...». | - مقالهاى على(ع) و فلسفه الهى از آيتالله عبداللّه [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]] كه يكى از مقالات مفصل اين مجموعه مى-باشد، اين گونه آغاز مىشود كه «اگر فلسفه را اين چنين تفسير كردهاند كه «صيرورۀ الإنسان عالما عقل يّا مضاه يا للعالم العينى»، پس على(ع) يك فيلسوف الهى است، زيرا هم درباره مبدأ جهان سخن گفته، و هم پايان جهان را مورد نظر و تشريح قرارداده است. آن چنان عالمانه در اين باره سخن مىگويد كه احدى در جهان فلسفه اين گونه سخن نگفته است. دانش عميق و الهى على(ع) درباره مبدأ، معاد، هستى و نيستى جهان طبيعت، آنچنان گسترده است كه از او فيلسوفى به تمام معنى، بصير ساخته است. او خود پيرامون علم خويش بر مبدأ جهان هستى مىفرمايد: «ما كنتأ عبد ربّا لمأره» من نه تنها خدا را مىشناسم، بلكه معبود خويش را با چشم جانم «مىبينم» و هرگز خداى ناديده را نپرستيدهام...». | ||
ویرایش