۱۰۶٬۹۰۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURسته ضروریه و فصول اربعهJ1.jpg | عنوان =سته ضروریه و فصول اربعه | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = امیرعلیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه (نویسنده) نعمتی لیمائی، امیر (مقدمه، تصحیح و تحشیه) قاسمنیا رودس...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''سته ضروریه و فصول اربعه''' تألیف امیر علیشیر | '''سته ضروریه و فصول اربعه''' تألیف [[امیرعلیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه|امیر علیشیر نوایی]]، با مقدمه، تصحیح و تحشیه [[نعمتی لیمائی، امیر|امیر نعمتی لیمائی]]، [[قاسمنیا رودسری، مهدی|مهدی قاسمنیا رودسری]]، محققان و پژوهشگران تاکنون به پیروی از [[همایونفرخ، رکنالدین|رکنالدین همایونفرخ]] که دیوان فارسی نوایی به اهتمام او انتشار یافت، معتقد بودند که [[امیرعلیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه|نوایی]] تنها صاحب یک قصیده با عنوان «تحفة الافکار» بوده است؛ اما خود [[امیرعلیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه|نوایی]] در آثار خود و از جمله در «محاکمة اللغتین» از قصاید دهگانۀ خویش یاد کرده است. این قصاید دهگانه را [[امیرعلیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه|امیر علیشیر نوایی]] در دو مجموعۀ مجزا گردآوری کرده که نخستین آن را «ستۀ ضروریه» نام نهاده که دربرگیرندۀ شش قصیده است و دومی را اسم به «فصول اربعه» معین داشت که دربردارندۀ چهار قصیده است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
سرایش شعر در قالب قصیده دارای پیشینهای به نسبت دیرین در تاریخ کهن ایران بوده و بهره جستن از قصیده برای بیان مضامینی چون مدح، هجو، حمد، نعت، وصف، فخر و .... نیز همواره سنتی معمول، مرسوم و مقبول در میان شاعران ایرانزمین محسوب شده است. چهبسا میتوان گفت قصیده دستکم تا پایان سدۀ ششم هجری، پرکاربردترین قالب شعری بوده و فرهنگمردان سخنپرور ایرانی چون سنایی | سرایش شعر در قالب قصیده دارای پیشینهای به نسبت دیرین در تاریخ کهن ایران بوده و بهره جستن از قصیده برای بیان مضامینی چون مدح، هجو، حمد، نعت، وصف، فخر و .... نیز همواره سنتی معمول، مرسوم و مقبول در میان شاعران ایرانزمین محسوب شده است. چهبسا میتوان گفت قصیده دستکم تا پایان سدۀ ششم هجری، پرکاربردترین قالب شعری بوده و فرهنگمردان سخنپرور ایرانی چون [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی غزنوی]]، [[خاقانی، بدیل بن علی|خاقانی شروانی]]، [[انوری، محمد بن محمد|انوری ابیوردی]] و ... توانمندانه یارای آن یافته بودند ادب پربار فارسی را با قصاید نغز و ناب خویش غنایی دوچندان بخشند. | ||
در سدۀ هفتم هجری و همزمان با آغاز یورش خانمانسوز مغولان و در پی آن حکومت طولانیمدت جانشینان چنگیزی از میزان عنایت و توجه به قصیدهسرایی فروکاسته شد، دیگر آن رغبت روزافزون به این مسئله میان سخنسرایان مشاهده نشد و این قالبهای شعری غزل و مثنوی بودند که در طریق محبوبیت با برگرفته شدن گامهای بلند از سوی پرآوازگانی چون مولوی، سعدی، حافظ و .... گوی سبقت از قصیده را ربودند. با این حال نباید این را بدین معنی پنداشت که دیگر کسی در پی قصیدهسرایی برنیامد؛ زیرا کشتی قصیده هیچگاه در دریای ژرف شعر فارسی به گل ننشست و در دورههای مختلف زمانی به سبب حضور تاریخی نامآوران پیشگفته و همچنین پارسیسرایانی چون عطار، ابن یمین، جامی و .... ناگزیر از آن شد تا خود را از لنگرانداختن در لنگرگاه انزوا و گوشهنشینی وا رهاند. | در سدۀ هفتم هجری و همزمان با آغاز یورش خانمانسوز مغولان و در پی آن حکومت طولانیمدت جانشینان چنگیزی از میزان عنایت و توجه به قصیدهسرایی فروکاسته شد، دیگر آن رغبت روزافزون به این مسئله میان سخنسرایان مشاهده نشد و این قالبهای شعری غزل و مثنوی بودند که در طریق محبوبیت با برگرفته شدن گامهای بلند از سوی پرآوازگانی چون مولوی، سعدی، حافظ و .... گوی سبقت از قصیده را ربودند. با این حال نباید این را بدین معنی پنداشت که دیگر کسی در پی قصیدهسرایی برنیامد؛ زیرا کشتی قصیده هیچگاه در دریای ژرف شعر فارسی به گل ننشست و در دورههای مختلف زمانی به سبب حضور تاریخی نامآوران پیشگفته و همچنین پارسیسرایانی چون [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، [[ابن یمین، محمود بن یمینالدین|ابن یمین]]، [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] و .... ناگزیر از آن شد تا خود را از لنگرانداختن در لنگرگاه انزوا و گوشهنشینی وا رهاند. | ||
بازار قصیدهسرایی از سدۀ هفتم هجری و قرنها پس از آن، چندانکه باید و شاید رونق نداشت و عطف توجه منظومکنندگان کلام در کفۀ ترازو بیشتر به جانب قالبهایی چون غزل و مثنوی سنگینی مینمود. امیر علیشیر نوایی سیاستمدار و فرهنگمرد نامی سدۀ نهم هجری که در واپسین دهههای حکومت تیموریان میزیست و آثار منظوم و منثور بسیار به دو زبان ترکی (جغتایی) و فارسی از خود به یادگار نهاد، نیز بخش عمدهای از طبعآزماییهای شعری خویش را به پیروی از سنت رایج آن روزگار در قالبهایی چون غزل و مثنوی فرجام بخشید. با وجود این، او رخصت نداد ماه بخت قصیده به طور کامل در محاق افتد و با کشیدن کبدۀ سنگین کاری سترگ به پردازش کلام و سرایش سخن در این قالب هم دست یازید. | بازار قصیدهسرایی از سدۀ هفتم هجری و قرنها پس از آن، چندانکه باید و شاید رونق نداشت و عطف توجه منظومکنندگان کلام در کفۀ ترازو بیشتر به جانب قالبهایی چون غزل و مثنوی سنگینی مینمود. امیر علیشیر نوایی سیاستمدار و فرهنگمرد نامی سدۀ نهم هجری که در واپسین دهههای حکومت تیموریان میزیست و آثار منظوم و منثور بسیار به دو زبان ترکی (جغتایی) و فارسی از خود به یادگار نهاد، نیز بخش عمدهای از طبعآزماییهای شعری خویش را به پیروی از سنت رایج آن روزگار در قالبهایی چون غزل و مثنوی فرجام بخشید. با وجود این، او رخصت نداد ماه بخت قصیده به طور کامل در محاق افتد و با کشیدن کبدۀ سنگین کاری سترگ به پردازش کلام و سرایش سخن در این قالب هم دست یازید. | ||
امیر علیشیر نوایی فرهنگمرد و سیاستورزی که در سال 844 هـ.ق در هرات چشم به جهان گشود و در سال 906 هـ.ق در همین شهر دیده بر دنیا فرو بست، از شخصیتهای برجستۀ واپسین دهههای فرمانروایی تیموریان به شمار میآمد. وی که به روزگار پادشاهی سلطان حسین بایقرا میزیست، واجد جایگاهی پرفرازورفعت در تاریخ ایران است. آنچه موجب دستیابی وی به چنین جایگاهی شد را میتوان در چند مورد خلاصه کرد: حضور توانمندانه در آوردگاه سیاست، نگارش و سرایش آثار فراوان به دو زبان ترکی و فارسی، پشتیبانی افزون و گسترده از کنشگران عرصههای علم و ادب و هنر، خدمات و اقدامات عامالمنفعۀ بسیار. به این چهار مورد در پیشگفتار این کتاب به تفصیل پرداخته شده است. | [[امیرعلیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه|امیر علیشیر نوایی]] فرهنگمرد و سیاستورزی که در سال 844 هـ.ق در هرات چشم به جهان گشود و در سال 906 هـ.ق در همین شهر دیده بر دنیا فرو بست، از شخصیتهای برجستۀ واپسین دهههای فرمانروایی تیموریان به شمار میآمد. وی که به روزگار پادشاهی سلطان حسین بایقرا میزیست، واجد جایگاهی پرفرازورفعت در تاریخ ایران است. آنچه موجب دستیابی وی به چنین جایگاهی شد را میتوان در چند مورد خلاصه کرد: حضور توانمندانه در آوردگاه سیاست، نگارش و سرایش آثار فراوان به دو زبان ترکی و فارسی، پشتیبانی افزون و گسترده از کنشگران عرصههای علم و ادب و هنر، خدمات و اقدامات عامالمنفعۀ بسیار. به این چهار مورد در پیشگفتار این کتاب به تفصیل پرداخته شده است. | ||
محققان و پژوهشگران تاکنون به پیروی از رکنالدین همایونفرخ که دیوان فارسی نوایی به اهتمام او انتشار یافت، معتقد بودند که نوایی تنها صاحب یک قصیده با عنوان «تحفة الافکار» بوده است؛ اما خود نوایی در آثار خود و از جمله در «محاکمة اللغتین» از قصاید دهگانۀ خویش یاد کرده است. این قصاید دهگانه را امیر علیشیر نوایی در دو مجموعۀ مجزا گردآوری کرده که نخستین آن را «ستۀ ضروریه» نام نهاده که دربرگیرندۀ شش قصیده است و دومی را اسم به «فصول اربعه» معین داشت که دربردارندۀ چهار قصیده است. | محققان و پژوهشگران تاکنون به پیروی از [[همایونفرخ، رکنالدین|رکنالدین همایونفرخ]] که دیوان فارسی نوایی به اهتمام او انتشار یافت، معتقد بودند که نوایی تنها صاحب یک قصیده با عنوان «تحفة الافکار» بوده است؛ اما خود [[امیرعلیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه|نوایی]] در آثار خود و از جمله در «محاکمة اللغتین» از قصاید دهگانۀ خویش یاد کرده است. این قصاید دهگانه را امیر علیشیر نوایی در دو مجموعۀ مجزا گردآوری کرده که نخستین آن را «ستۀ ضروریه» نام نهاده که دربرگیرندۀ شش قصیده است و دومی را اسم به «فصول اربعه» معین داشت که دربردارندۀ چهار قصیده است. | ||
در این کتاب این قصاید دهگانه با استفاده از سه نسخه تصحیح شده است. نخست نسخهای که مطابق نسخۀ منتشرشده در جلد بیستم مجموعۀ آثار امیر علیشیر نوایی چاپ ازبکستان بوده است و در تارنمای کتابخانۀ ملی امیر علیشیر نوایی تاشکند به صورت برخط میشد از آن سود جست. دوم نسخهای که در کشور افغانستان منتشر شده و البته تنها قصاید ششگانۀ «ستۀ ضروریه» را شامل بوده است و سوم دیوان فارسی امیر علیشیر نوایی که در تهران منتشر شده و تنها یک قصیده از قصاید ششگانۀ «ستۀ ضروریه» را دربر داشته است.<ref> [https://literaturelib.com/books/4846 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | در این کتاب این قصاید دهگانه با استفاده از سه نسخه تصحیح شده است. نخست نسخهای که مطابق نسخۀ منتشرشده در جلد بیستم مجموعۀ آثار [[امیرعلیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه|امیر علیشیر نوایی]] چاپ ازبکستان بوده است و در تارنمای کتابخانۀ ملی امیر علیشیر نوایی تاشکند به صورت برخط میشد از آن سود جست. دوم نسخهای که در کشور افغانستان منتشر شده و البته تنها قصاید ششگانۀ «ستۀ ضروریه» را شامل بوده است و سوم دیوان فارسی [[امیرعلیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه|امیر علیشیر نوایی]] که در تهران منتشر شده و تنها یک قصیده از قصاید ششگانۀ «ستۀ ضروریه» را دربر داشته است.<ref> [https://literaturelib.com/books/4846 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||