عين الحيات (تحقیق رجایی): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ')
    جز (جایگزینی متن - 'رجایی، سید مهدی' به 'رجایی، مهدی')
     
    (۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR21816J1.jpg|بندانگشتی|عین الحیات [صحیح: عین الحیاة]]]
    | تصویر =NUR21816J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =عین الحیات [صحیح: عین الحياة]
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =
    |-
    | پدیدآوران =  
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|عین الحیات [صحیح: عین الحیاة]
    [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی]] (نویسنده)
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    |data-type='otherBookNames'|
    |-
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی]] (نويسنده)


    [[رجایی، مهدی]] (محقق)
    [[رجایی، مهدی]] (محقق)
    |-
    | زبان =فارسی
    |زبان  
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏248‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏3‎‏ع‎‏9
    |data-type='language'|فارسی
    | موضوع =
    |-
    احادیث اخلاقی - قرن 12ق.
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏248‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏3‎‏ع‎‏9
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|احادیث اخلاقی - قرن 12ق.


    احادیث شیعه - قرن 12ق.
    احادیث شیعه - قرن 12ق.


    اخلاق اسلامی
    اخلاق اسلامی
    |-
    | ناشر =
    |ناشر  
    أنوار الهدی
    |data-type='publisher'|أنوار الهدی
    | مکان نشر =قم - ایران
    |-
    | سال نشر = 1382 ش  
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|قم - ایران
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'| 1382 هـ.ش  
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE21816AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE21816AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =2
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =21816
    | کتابخوان همراه نور =21816
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}


    == معرفى اجمالى ==
    '''عين الحيات'''[الحياة] اثر عالم نامدار اواخر دوران صفوى [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|محمدباقر مجلسى]] (1037-1110ق)، كتابى فارسى در اخلاق و عرفان اسلامى شيعى است. اين كتاب ترجمه و شرح سفارش‌ها و توصيه‌هاى اخلاقى پيامبر اكرم(ص) به ابوذر غِفارى صحابى معروف آن‌حضرت است؛ كه شامل مباحث ارزشمند اخلاقى و اعتقادى است كه از سرچشمه خاندان وحى و رسالت سيراب گرديده است.
     
     
    «عين الحيات [الحياة]» اثر عالم نامدار اواخر دوران صفوى محمدباقر مجلسى (1037-1110ق)، كتابى فارسى در اخلاق و عرفان اسلامى شيعى است. اين كتاب ترجمه و شرح سفارش‌ها و توصيه‌هاى اخلاقى پيامبر اكرم(ص) به ابوذر غِفارى صحابى معروف آن‌حضرت است؛ كه شامل مباحث ارزشمند اخلاقى و اعتقادى است كه از سرچشمه خاندان وحى و رسالت سيراب گرديده است.
     
    == ساختار ==
    == ساختار ==
    كتاب با مقدمه‌اى از محقق و مؤلف كتاب آغاز و مباحث به‌صورت سلسله‌وار ذكر شده است.
    كتاب با مقدمه‌اى از محقق و مؤلف كتاب آغاز و مباحث به‌صورت سلسله‌وار ذكر شده است.


    نثر كتاب در بيشتر بخش‌ها از نمونه‌هاى نثر ساده و روان دوران صفوى است و مطالب عمدتاً در شرح روايات پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) است. هدف مؤلف آن بوده است كه با اين كتاب، مردم عادى و غيرمتخصص را با عرفان اسلام اصيل آشنا سازد و آنها را از گرايش به عرفان‌هاى آميخته با عناصر مسيحى، بودايى، يونانى، هندى، مانوى و زرتشتى بازدارد و به عرفان تشيع ناب سوق دهد.
    نثر كتاب در بيشتر بخش‌ها از نمونه‌هاى نثر ساده و روان دوران صفوى است و مطالب عمدتاًً در شرح روايات پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) است. هدف مؤلف آن بوده است كه با اين كتاب، مردم عادى و غيرمتخصص را با عرفان اسلام اصيل آشنا سازد و آنها را از گرايش به عرفان‌هاى آميخته با عناصر مسيحى، بودايى، يونانى، هندى، مانوى و زرتشتى بازدارد و به عرفان تشيع ناب سوق دهد.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    نویسنده در ابتداى كتاب پس از ذكر فضائل سلمان و ابوذر، کیفیت اسلام ابوذر و سلمان، مظلوميت ابوذر و ظلم عثمان نسبت به وى و احوالات ابوذر و چگونگى وفات وى را ذكر كرده است.


     
    بعد از آن نوبت به وصيت رسول خدا(ص) به ابوذر مى‌رسد، در همين راستا، بخش اول حديث را در چند فصل بيان نموده و در فصل اول در توضيح رؤيت خدا به توضيحى از [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع) درباره رؤيت اشاره مى‌كند كه از ايشان سؤال شد آيا خداى خود را ديده‌اى؟ فرمود: تا خدا را نمى‌ديدم هرگز او را عبادت نمى‌كردم. سائل پرسيد كه خدا را به چه کیفیت يافتى؟ فرمود كه: خطا كردى، به چشم او را نتوان ديد، و ليكن دل، او را به حقيقت ايمان و يقين ديده است. در فصل دوم، غرض از خلقت آسمان و زمين را معرفت و عبادت دانسته است.
    نويسنده در ابتداى كتاب پس از ذكر فضائل سلمان و ابوذر، كيفيت اسلام ابوذر و سلمان، مظلوميت ابوذر و ظلم عثمان نسبت به وى و احوالات ابوذر و چگونگى وفات وى را ذكر كرده است.
     
    بعد از آن نوبت به وصيت رسول خدا(ص) به ابوذر مى‌رسد، در همين راستا، بخش اول حديث را در چند فصل بيان نموده و در فصل اول در توضيح رؤيت خدا به توضيحى از حضرت امير(ع) درباره رؤيت اشاره مى‌كند كه از ايشان سؤال شد آيا خداى خود را ديده‌اى؟ فرمود: تا خدا را نمى‌ديدم هرگز او را عبادت نمى‌كردم. سائل پرسيد كه خدا را به چه كيفيت يافتى؟ فرمود كه: خطا كردى، به چشم او را نتوان ديد، و ليكن دل، او را به حقيقت ايمان و يقين ديده است. در فصل دوم، غرض از خلقت آسمان و زمين را معرفت و عبادت دانسته است.


    در فصل سوم، در بيان شرائط اعمال خاطر نشان كرده كه در اين رساله احصاء شرايط اعمال نمى‌تواند نمود، لكن بعضى از آنها را اشاره كرده است. در فصل چهارم نيز حضور قلب را مورد بحث قرار داده است.
    در فصل سوم، در بيان شرائط اعمال خاطر نشان كرده كه در اين رساله احصاء شرايط اعمال نمى‌تواند نمود، لكن بعضى از آنها را اشاره كرده است. در فصل چهارم نيز حضور قلب را مورد بحث قرار داده است.


    نويسنده در فقره بعدى حديث، به ذكر چند اصل، مى‌پردازد كه از آن جمله است: قبول جميع عبادت، متوقف بر معرفت است، ايمان سرمايه ابدى است، ايمان داراى مراتب مى‌باشد.
    نویسنده در فقره بعدى حديث، به ذكر چند اصل، مى‌پردازد كه از آن جمله است: قبول جميع عبادت، متوقف بر معرفت است، ايمان سرمايه ابدى است، ايمان داراى مراتب مى‌باشد.


    نويسنده، دجال را يكى از فتنه‌هاى آخرالزمان، قبل از ظهور حضرت صاحب‌الامر(عج) مى‌داند و بيان مى‌كند كه در احاديث عامه وارد شده است: او در زمان حضرت رسول(ص) متولد شد و حضرت به نزد او رفتند و با حضرت سخن گفت. حضرت به او تكليف اسلام كرد، و قبول نكرد، و گفت: تو به پيغمبرى از من سزاوارتر نيستى، و هرزه‌ها گفت، و دعواهاى بزرگ كرد، حضرت به او فرمود: دورشو كه از اجل خود تجاوز نخواهى كرد، و به آرزوى خود نخواهى رسيد، و غير آنچه از براى تو مقدر شده است نخواهى يافت. سپس حضرت به اصحابش فرمود: هيچ پيغمبرى مبعوث نشده است مگر اين‌كه قوم خود را از فتنه دجال حذر فرموده است و. ...  
    نویسنده، دجال را يكى از فتنه‌هاى آخرالزمان، قبل از ظهور حضرت صاحب‌الامر(عج) مى‌داند و بيان مى‌كند كه در احاديث عامه وارد شده است: او در زمان حضرت رسول(ص) متولد شد و حضرت به نزد او رفتند و با حضرت سخن گفت. حضرت به او تكليف اسلام كرد، و قبول نكرد، و گفت: تو به پيغمبرى از من سزاوارتر نيستى، و هرزه‌ها گفت، و دعواهاى بزرگ كرد، حضرت به او فرمود: دورشو كه از اجل خود تجاوز نخواهى كرد، و به آرزوى خود نخواهى رسيد، و غير آنچه از براى تو مقدر شده است نخواهى يافت. سپس حضرت به اصحابش فرمود: هيچ پيغمبرى مبعوث نشده است مگر اين‌كه قوم خود را از فتنه دجال حذر فرموده است و....  


    مؤلف در ادامه مباحث كتاب به بيان فضيلت علم و يادگرفتن و ياد دادن علم و فضل علما مى‌پردازد، اصناف علم و نافع آن را بيان مى‌كند، همچنين آداب علم و عمل نمودن به آن و اصناف علماء و صفات عالمى كه متابعت او را مى‌توان نمود، مذمت علم بى‌عمل و مطالبى از اين دست را ذكر مى‌نمايد.
    مؤلف در ادامه مباحث كتاب به بيان فضيلت علم و يادگرفتن و ياد دادن علم و فضل علما مى‌پردازد، اصناف علم و نافع آن را بيان مى‌كند، همچنين آداب علم و عمل نمودن به آن و اصناف علماء و صفات عالمى كه متابعت او را مى‌توان نمود، مذمت علم بى‌عمل و مطالبى از اين دست را ذكر مى‌نمايد.


    در بخش انتهايى حديث شريف به بيان تمثيلاتى كه پيشوايان دين در مذمت دنيا براى تنبيه غفلت‌زدگان بيان فرموده‌اند، پرداخته و ده تمثيل را ذكر مى‌كند؛ مفصل‌ترين آنها تمثيل دهم است كه به قصه بلوهر و يوذاسف كه مشتمل بر حكم انبياء و مواعظ حكماست و داراى فوايد بى‌نظيرى است. اين داستان، حكايت پادشاهى است كه در ممالك هندوستان با لشكر فراوان و مملكت وسيع، و مهابت عظيم، پيوسته بر دشمنان پيروز مى‌شد و از شهوات فروگذارى نمى‌كرد و محبوب‌ترين مردم نزد وى كسى بود كه او را بر اعمال ناشايسته ستايش مى‌كرد و قبايح او را در نظر او زينت مى‌داد و دشمن‌ترين مردم نزد او كسى بود كه او را به ترك آنها امر مى‌كرد.
    در بخش انتهایى حديث شريف به بيان تمثيلاتى كه پيشوايان دين در مذمت دنيا براى تنبيه غفلت‌زدگان بيان فرموده‌اند، پرداخته و ده تمثيل را ذكر مى‌كند؛ مفصل‌ترين آنها تمثيل دهم است كه به قصه بلوهر و يوذاسف كه مشتمل بر حكم انبياء و مواعظ حكماست و داراى فوايد بى‌نظيرى است. اين داستان، حكايت پادشاهى است كه در ممالك هندوستان با لشكر فراوان و مملكت وسيع، و مهابت عظيم، پيوسته بر دشمنان پيروز مى‌شد و از شهوات فروگذارى نمى‌كرد و محبوب‌ترين مردم نزد وى كسى بود كه او را بر اعمال ناشايسته ستايش مى‌كرد و قبايح او را در نظر او زينت مى‌داد و دشمن‌ترين مردم نزد او كسى بود كه او را به ترك آنها امر مى‌كرد.


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    خط ۸۸: خط ۶۸:




    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    [[ عین الحیاة]]
    {{وابسته‌ها}}
    == پیوندها ==
     
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17265 مطالعه کتاب عین الحیات [صحیح: عین الحیاة] در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
    [[عین الحياة]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
     
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اخلاق اسلامی]]
    [[رده:احادیث و اخبار اخلاقی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:اخلاق اسلامی]]
    [[رده:احادیث و اخبار اخلاقی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۲

    عین الحیات [صحیح: عین الحياة]
    عين الحيات (تحقیق رجایی)
    پدیدآورانمجلسی، محمدباقر بن محمدتقی (نویسنده) رجایی، مهدی (محقق)
    ناشرأنوار الهدی
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1382 ش
    چاپ1
    موضوعاحادیث اخلاقی - قرن 12ق.

    احادیث شیعه - قرن 12ق.

    اخلاق اسلامی
    زبانفارسی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏248‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏3‎‏ع‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    عين الحيات[الحياة] اثر عالم نامدار اواخر دوران صفوى محمدباقر مجلسى (1037-1110ق)، كتابى فارسى در اخلاق و عرفان اسلامى شيعى است. اين كتاب ترجمه و شرح سفارش‌ها و توصيه‌هاى اخلاقى پيامبر اكرم(ص) به ابوذر غِفارى صحابى معروف آن‌حضرت است؛ كه شامل مباحث ارزشمند اخلاقى و اعتقادى است كه از سرچشمه خاندان وحى و رسالت سيراب گرديده است.

    ساختار

    كتاب با مقدمه‌اى از محقق و مؤلف كتاب آغاز و مباحث به‌صورت سلسله‌وار ذكر شده است.

    نثر كتاب در بيشتر بخش‌ها از نمونه‌هاى نثر ساده و روان دوران صفوى است و مطالب عمدتاًً در شرح روايات پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) است. هدف مؤلف آن بوده است كه با اين كتاب، مردم عادى و غيرمتخصص را با عرفان اسلام اصيل آشنا سازد و آنها را از گرايش به عرفان‌هاى آميخته با عناصر مسيحى، بودايى، يونانى، هندى، مانوى و زرتشتى بازدارد و به عرفان تشيع ناب سوق دهد.

    گزارش محتوا

    نویسنده در ابتداى كتاب پس از ذكر فضائل سلمان و ابوذر، کیفیت اسلام ابوذر و سلمان، مظلوميت ابوذر و ظلم عثمان نسبت به وى و احوالات ابوذر و چگونگى وفات وى را ذكر كرده است.

    بعد از آن نوبت به وصيت رسول خدا(ص) به ابوذر مى‌رسد، در همين راستا، بخش اول حديث را در چند فصل بيان نموده و در فصل اول در توضيح رؤيت خدا به توضيحى از حضرت امير(ع) درباره رؤيت اشاره مى‌كند كه از ايشان سؤال شد آيا خداى خود را ديده‌اى؟ فرمود: تا خدا را نمى‌ديدم هرگز او را عبادت نمى‌كردم. سائل پرسيد كه خدا را به چه کیفیت يافتى؟ فرمود كه: خطا كردى، به چشم او را نتوان ديد، و ليكن دل، او را به حقيقت ايمان و يقين ديده است. در فصل دوم، غرض از خلقت آسمان و زمين را معرفت و عبادت دانسته است.

    در فصل سوم، در بيان شرائط اعمال خاطر نشان كرده كه در اين رساله احصاء شرايط اعمال نمى‌تواند نمود، لكن بعضى از آنها را اشاره كرده است. در فصل چهارم نيز حضور قلب را مورد بحث قرار داده است.

    نویسنده در فقره بعدى حديث، به ذكر چند اصل، مى‌پردازد كه از آن جمله است: قبول جميع عبادت، متوقف بر معرفت است، ايمان سرمايه ابدى است، ايمان داراى مراتب مى‌باشد.

    نویسنده، دجال را يكى از فتنه‌هاى آخرالزمان، قبل از ظهور حضرت صاحب‌الامر(عج) مى‌داند و بيان مى‌كند كه در احاديث عامه وارد شده است: او در زمان حضرت رسول(ص) متولد شد و حضرت به نزد او رفتند و با حضرت سخن گفت. حضرت به او تكليف اسلام كرد، و قبول نكرد، و گفت: تو به پيغمبرى از من سزاوارتر نيستى، و هرزه‌ها گفت، و دعواهاى بزرگ كرد، حضرت به او فرمود: دورشو كه از اجل خود تجاوز نخواهى كرد، و به آرزوى خود نخواهى رسيد، و غير آنچه از براى تو مقدر شده است نخواهى يافت. سپس حضرت به اصحابش فرمود: هيچ پيغمبرى مبعوث نشده است مگر اين‌كه قوم خود را از فتنه دجال حذر فرموده است و....

    مؤلف در ادامه مباحث كتاب به بيان فضيلت علم و يادگرفتن و ياد دادن علم و فضل علما مى‌پردازد، اصناف علم و نافع آن را بيان مى‌كند، همچنين آداب علم و عمل نمودن به آن و اصناف علماء و صفات عالمى كه متابعت او را مى‌توان نمود، مذمت علم بى‌عمل و مطالبى از اين دست را ذكر مى‌نمايد.

    در بخش انتهایى حديث شريف به بيان تمثيلاتى كه پيشوايان دين در مذمت دنيا براى تنبيه غفلت‌زدگان بيان فرموده‌اند، پرداخته و ده تمثيل را ذكر مى‌كند؛ مفصل‌ترين آنها تمثيل دهم است كه به قصه بلوهر و يوذاسف كه مشتمل بر حكم انبياء و مواعظ حكماست و داراى فوايد بى‌نظيرى است. اين داستان، حكايت پادشاهى است كه در ممالك هندوستان با لشكر فراوان و مملكت وسيع، و مهابت عظيم، پيوسته بر دشمنان پيروز مى‌شد و از شهوات فروگذارى نمى‌كرد و محبوب‌ترين مردم نزد وى كسى بود كه او را بر اعمال ناشايسته ستايش مى‌كرد و قبايح او را در نظر او زينت مى‌داد و دشمن‌ترين مردم نزد او كسى بود كه او را به ترك آنها امر مى‌كرد.

    وضعيت كتاب

    مصحح مى‌گويد: در نگارش متن، ضمن حفظ زبان مؤلف و شيوه تلفظ كلمات در نثر صفوى، رسم‌الخط زمان خود را مراعات كرده‌ايم. همچنين براى يارى مخاطب در درست خواندن متن، كلمات و عبارات عربى و غيرفارسى و واژه‌هاى دشوار فارسى، به‌گونه‌اى ساده و صحيح اعراب‌گذارى شده‌اند و متن با علامت‌هاى لازم نقطه‌گذارى شده است. برخى اغلاط املايى مؤلف نيز اصلاح شده است (مانند اصلاح نمازگذاردن و برخواستن به صورت نمازگزاردن و برخاستن).

    كتاب حاضر گرچه براى مخاطب عادى نوشته شده است، اما به‌خاطر قدمت متن نيازمند توضيح است. به همين دليل پانوشت‌هايى توضيحى براساس سطح سواد و معلومات مخاطب عادى به كتاب افزوده شده است كه موارد زير را در برمى‌گيرد:

    1- معانى لغات، تعبيرات و اصطلاحات فنى دشوار براى خواننده‌اى با سطح سواد و اطلاعات متوسط؛ 2- ترجمه عبارات عربى و ارائه مآخذ آنها، و ترجمه آيات و ذكر نشانى آنها در قرآن كريم و نيز نشانى مآخذ اشعار؛ 3- توضيح اعلام تاريخى، جغرافيايى، علمى، دينى؛ 4- توضيح برخى رواياتى كه پرسش برانگيز است؛ 5- توضيح برخى ديدگاه‌هاى مؤلف؛ 6- نقد و بررسى برخى ديدگاه‌هاى مؤلف كه در زمان ما نيازمند بازنگرى است.

    در ارائه پانوشت‌ها، بنا بر حداكثر اختصار بوده است و براى اين‌كه مخاطب اين امكان را داشته باشد كه كتاب را از هر جا مى‌تواند، باز كند و بخواند، برخى لغات دشوار در پاى صفحاتى متعدد معنى شده‌اند. سعى شده است كه شروح و معانى در كوتاه‌ترين و رساترين حد ممكن و در صورت امكان خالى از اصطلاحات فنى و تخصصى باشند و معانى و مفاهيم دشوار به زبانى ساده و قابل فهم بيان شود به گونه‌اى كه خواننده غيرمتخصص، بى‌تأمل يا با اندك تأمل بتواند مقصود متن را دريابد و مفاهيم مشكل را بفهمد.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.


    وابسته‌ها