شش ماه در ایران: سفرنامۀ ادوارد استاک: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURشش ماه در ایرانJ1.jpg | عنوان =شش ماه در ایران | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = استاک، ادوارد (نویسنده) طهماسبی، شهلا (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =ققنوس | مکان نشر =تهران | سال...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۹ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۳۸
شش ماه در ایران | |
---|---|
پدیدآوران | استاک، ادوارد (نویسنده) طهماسبی، شهلا (مترجم) |
ناشر | ققنوس |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 7ـ0294ـ04ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
شش ماه در ایران: سفرنامۀ ادوارد استاک تألیف ادوارد استاک، ترجمه شهلا طهماسبی؛ این کتاب که به سال 1882 میلادی/ 1299 قمری انتشار یافته، نوشتۀ ادوارد استاک ایرلندی است که دربارۀ او اطلاعات زیادی وجود ندارد. او کارمند غیرنظامی حکومت هند انگلستان یا راج بریتانیا بود (تشکیلاتی که انگلیسیها برای ادارۀ شبه قارۀ هند ایجاد کرده بودند) و نیز از مقامات سازمان «منطقه و مستعمره» در ایالات شمال غربی هند که بعدها اوتارپرادش خوانده شد.
گزارش کتاب
سفرنامهها از منابع مهم تاریخی به شمار میروند؛ هم به لحاظ شرح مطالب و اطلاعات دستاول از وقایع و رویدادها و هم برخورداری از موضوعات مردمشناسانه، جامعهشناسانه، اقتصادی، جغرافیایی و طبیعتشناسانه. امتیاز آنها بر کتابهای تاریخ، پرداختن به جوانبی است جز سیاست و روابط سیاسی و نظامی صرف و خشک، به همین سبب با وجود ارائۀ اطلاعات بسیار مفید و اختصاصی سرگرمکنندهاند و خواننده را از چیزهایی باخبر میکنند که دیگر وجود ندارند یا تغییر شکل دادهاند. پدیدآورندگان این آثار به طور معمول، مأموران سیاسی و نظامی دولتهای اروپایی و بهویژه انگلستان هستند که غالباً تحت عنوان سیاح یا مبلّغ مذهبی به ایران میآمدند و مشاهدات و داوریهای خود از جامعۀ ایران و سلوک ایرانیان و وضعیت آنها را ثبت میکردند که معمولاً با نگاه از بالا و تحقیر همراه بوده است. با این حال، چون از بیرون به جامعۀ ایران نگریستهاند، نظریات آنها تأملبرانگیز و راهگشاست.
این کتاب که به سال 1882 میلادی/ 1299 قمری انتشار یافته، نوشتۀ ادوارد استاک ایرلندی است که دربارۀ او اطلاعات زیادی وجود ندارد. او کارمند غیرنظامی حکومت هند انگلستان یا راج بریتانیا بود (تشکیلاتی که انگلیسیها برای ادارۀ شبه قارۀ هند ایجاد کرده بودند) و نیز از مقامات سازمان «منطقه و مستعمره» در ایالات شمال غربی هند که بعدها اوتارپرادش خوانده شد. استاک بعد از هشت سال کار در هندوستان، در ژانویۀ 1881 میلادی به قصد سفر به اروپا از طریق ایران و دیدن این سرزمین پررمزوراز از هند خارج شد. او مانند بیشتر کسانی که از هندوستان به ایران میآمدند، مقصدش بوشهر بود و در فوریۀ 1881 در اواخر دهۀ سوم سلطنت ناصرالدین شاه قاجار وارد ایران شد. پس از گشتوگذاری مفصل و شبانهروزی در مناطق جنوبی ایران به تهران و از آنجا به شمال ایران رفت تا از راه روسیه با اروپا بازگردد.
دفت نظر و دیدگاههای جامعهشناسانه و واقعبینانه و نثر هنرمندانه و تصویری استاک، جذابیت زیادی به نوشتههای او بخشیده است و چون برای این سفر مأموریت دولتی نداشته، تا حدودی بدون جانبداری و تعصب خاص برخورد کرده، البته همراه با خودنمایی و خودشیفتگی و اظهارات موهوم و با ایرانیان بسیار اُخت شده است.
از ذهن کنجکاو، نقاد و زیباییشناس او از جامعه و طبیعت ایران، تابلوهای زیبا و زندهای برآمده که خواننده را با لذت به مکانهای موصوف میبرد و با ناشناختهها و جذابیتهای فراوان ایران آشنا میکند. او در بخش آخر سفرنامۀ خود نتیجهگیریها، ارزیابیها و توصیههایی برای استفاده از منابع طبیعی و انسانی سرشار و بیحد ایران کرده است که امروزه نیز مصداق دارد و یک نمونۀ آن استفاده از نمک کویرهای بسیار و گستردۀ ایران است.
استاک بعد از بازگشت به هند در سال 1882 به سرپرستی سازمان جدیدالتأسیس «ثبت اراضی و کشاورزی» ایالت آسام منصوب شد و افزون بر انجام دادن وظایف رسمی خود، تحقیقات بسیاری دربارۀ اقوام و زبانهای هندی از جمله قوم مکری انجام داد. او سرانجام در سال 1884 میلادی و در 37 سالگی بر اثر بیماری جان سپرد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات