۱۱۸٬۶۶۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|بصری ( | {{کاربردهای دیگر|بصری (ابهامزدایی)}} | ||
'''حسن بصری''' (21 -110ق)، با شهرت حسن بن ابوالحسن یسار، متکلم، مفسر، محدّث، واعظ، فقیه و یکی از هشت زاهد معروف قرن اول و دوم بوده است. وی به امامالتابعین، سیدالتابعین و شیخالاسلام ملقب و کنیهاش ابوسعید یا ابومحمد یا ابوعلی بود<ref>ر.ک: ثبوت، اکبر، ج13، ص283</ref>. | '''حسن بصری''' (21 -110ق)، با شهرت حسن بن ابوالحسن یسار، متکلم، مفسر، محدّث، واعظ، فقیه و یکی از هشت زاهد معروف قرن اول و دوم بوده است. وی به امامالتابعین، سیدالتابعین و شیخالاسلام ملقب و کنیهاش ابوسعید یا ابومحمد یا ابوعلی بود<ref>ر.ک: ثبوت، اکبر، ج13، ص283</ref>. | ||
خط ۱۸۸: | خط ۱۸۸: | ||
سید مرتضى مىگوید: «روزى على بن الحسین علیهالسّلام بر حسن بصرى- در حالى که کنار حجر اسماعیل داستان مىگفت- وارد شده فرمود: آیا خودت را براى مرگ راضى ساختهاى؟ گفت: نه. حضرت فرمود: براى حسابرسى در روز قیامت عملى فراهم آوردهاى؟ گفت: نه. فرمود: آیا جاى دیگرى غیر از این دنیا براى عمل سراغ دارى؟ گفت: نه. فرمود: آیا خداوند در زمین پناهگاهى غیر این خانه (کعبه) براى بندگان دارد؟ عرض کرد: نه. حضرت فرمود: پس چرا مردم را از طواف باز مىدارى؟». همین حدیث را ابن خلکان با تبدیل «یا حسن» به «یا شیخ» روایت کرده و در پایان اضافه مىکند: «حسن بعد از آن دیگر به داستان سرایى ننشست». | سید مرتضى مىگوید: «روزى على بن الحسین علیهالسّلام بر حسن بصرى- در حالى که کنار حجر اسماعیل داستان مىگفت- وارد شده فرمود: آیا خودت را براى مرگ راضى ساختهاى؟ گفت: نه. حضرت فرمود: براى حسابرسى در روز قیامت عملى فراهم آوردهاى؟ گفت: نه. فرمود: آیا جاى دیگرى غیر از این دنیا براى عمل سراغ دارى؟ گفت: نه. فرمود: آیا خداوند در زمین پناهگاهى غیر این خانه (کعبه) براى بندگان دارد؟ عرض کرد: نه. حضرت فرمود: پس چرا مردم را از طواف باز مىدارى؟». همین حدیث را ابن خلکان با تبدیل «یا حسن» به «یا شیخ» روایت کرده و در پایان اضافه مىکند: «حسن بعد از آن دیگر به داستان سرایى ننشست». | ||
ابومحمد حسن بن على بن شعبه حرانى- از دانشمندان مشهور قرن چهارم- مىگوید: «حسن بصرى نامهاى نوشت که آن را خدمت سبط اکبر حسن بن على فرستاد و نظر حضرت را درباره قدر و استطاعت بندگان جویا شد، که در مقدمه آن، سخنانى است که کاشف از علاقه قلبى و اعتقاد راسخ درونى او نسبت به | ابومحمد حسن بن على بن شعبه حرانى- از دانشمندان مشهور قرن چهارم- مىگوید: «حسن بصرى نامهاى نوشت که آن را خدمت سبط اکبر حسن بن على فرستاد و نظر حضرت را درباره قدر و استطاعت بندگان جویا شد، که در مقدمه آن، سخنانى است که کاشف از علاقه قلبى و اعتقاد راسخ درونى او نسبت به اهلبیت پیامبر صلّىاللّهعلیهوآله است. در آن نامه آمده است: اما بعد، شما اى هاشمیان که کشتىهاى شناور در امواج خروشانید و پرچمهاى برافراشته درخشانید؛ یا به سان کشتى توحید که مؤمنان در آن نشسته و مسلمانان به برکت آن نجات یافتهاند. اى پسر رسول خدا! اکنون که جمعى در مسأله قضا و قدر و استطاعت به اختلاف نظر رسیدهایم و دچار سرگردانى شدهایم، این نامه را به محضرت نوشتم تا نظر خویش و پدرانت را درباره این موضوع ابراز دارى، چه اینکه علم شما از علم خداوند است و شما گواهان بر اعمال مردمید، و خداوند گواه بر شما؛ «ذُرِّیه بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ». | ||
مرحوم صدوق در «امالى» از ابومسلم نقل مىکند که گفت: «با حسن بصرى و انس بن مالک به راه افتادیم تا اینکه به در خانه ام سلمه رسیدیم. انس جلوى در نشست و من با حسن وارد خانه شدیم. شنیدم که حسن مىگفت: السلام علیک یا اماه و رحمهاللّه و برکاته. ام سلمه پاسخ داد: و علیک السلام؛ تو که هستى پسرم؟ | مرحوم صدوق در «امالى» از ابومسلم نقل مىکند که گفت: «با حسن بصرى و انس بن مالک به راه افتادیم تا اینکه به در خانه ام سلمه رسیدیم. انس جلوى در نشست و من با حسن وارد خانه شدیم. شنیدم که حسن مىگفت: السلام علیک یا اماه و رحمهاللّه و برکاته. ام سلمه پاسخ داد: و علیک السلام؛ تو که هستى پسرم؟ | ||
خط ۲۰۷: | خط ۲۰۷: | ||
حسن بصرى درباره تفسیر نظریاتى معروف دارد؛ که مشهورترین روایات آن از طریق عمرو بن عبید معتزلى (متوفاى 144) نقل شده است. ثعلبى در تفسیر «الکشف و البیان» از آن استفاده کرده است و بقایایى از آن در «تاریخ طبرى» با همین سند موجود است: ابن حمید از سلمه از ابن اسحاق از عمرو بن عبید از حسن... | حسن بصرى درباره تفسیر نظریاتى معروف دارد؛ که مشهورترین روایات آن از طریق عمرو بن عبید معتزلى (متوفاى 144) نقل شده است. ثعلبى در تفسیر «الکشف و البیان» از آن استفاده کرده است و بقایایى از آن در «تاریخ طبرى» با همین سند موجود است: ابن حمید از سلمه از ابن اسحاق از عمرو بن عبید از حسن... | ||
شوّاخ مىگوید: «چنین به نظر مىرسد که طبرى نقلهاى ابن اسحاق را- چنان که فؤاد سزگین گفته است- به کار مىبرده است. مقدار زیادى از این تفسیر در لابهلاى کتابهاى تفسیرى نیز به جاى مانده است». او علاوه بر این- طبق گفته عادل نویهض- دو کتاب دیگر به نامهاى «نزول القرآن» و «العدد فی القرآن» نیز دارد<ref>معرفت، محمدهادی، ج1، ص338-351</ref>. | شوّاخ مىگوید: «چنین به نظر مىرسد که طبرى نقلهاى ابن اسحاق را- چنان که [[سزگین، فؤاد|فؤاد سزگین]] گفته است- به کار مىبرده است. مقدار زیادى از این تفسیر در لابهلاى کتابهاى تفسیرى نیز به جاى مانده است». او علاوه بر این- طبق گفته [[نویهض، عادل|عادل نویهض]]- دو کتاب دیگر به نامهاى «نزول القرآن» و «العدد فی القرآن» نیز دارد<ref>معرفت، محمدهادی، ج1، ص338-351</ref>. | ||
به گفته ابن سعد، حسن همه کتابهایش را، بهجز یکی، سوزاند. با وجود این، چندین اثر به او منسوب است، از جمله: نامهای به عبدالملک بن مروان در رد قدریه یا رساله حکایت قضا و قدر به فارسی؛ شروط الإمامة؛ الأسماء الإدريسية، در تصوف و نزول القرآن<ref>ر.ک: ثبوت، اکبر، ص286</ref>. | به گفته ابن سعد، حسن همه کتابهایش را، بهجز یکی، سوزاند. با وجود این، چندین اثر به او منسوب است، از جمله: نامهای به عبدالملک بن مروان در رد قدریه یا رساله حکایت قضا و قدر به فارسی؛ شروط الإمامة؛ الأسماء الإدريسية، در تصوف و نزول القرآن<ref>ر.ک: ثبوت، اکبر، ص286</ref>. | ||
خط ۲۲۸: | خط ۲۲۸: | ||
[[فضائل مكة و السكن فيها]] | [[فضائل مكة و السكن فيها]] | ||
[[کتاب زهد]] | |||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] |