خیام فراتر از ایام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''خیام فراتر از ایام'''  تألیف [[سربندی، علی|علی سربندی]] با مقدمۀ دکتر [[سرامی، قدمعلی|قدمعلی سرامی]]؛ در کتاب حاضر، ضمن بیان سرگذشتنامه‌ای از حکیم «عمر بن ابراهیم خیام»، آثار برجای مانده از او معرفی می‌شود. پس از آن، به بیان پاره‌ای از دیدگاه‌های مخالف خیام پرداخته می‌شود و نظرگاه آنان از دیدگاه نویسنده به نقد کشیده می‌شود. خیام که در زمان خود به عنوان استادی در علوم ریاضی و پیرو فلسفه یونانی، به‌ویژه مکتب «ابن سینا» شناخته می‌شد، در اشعارش و به‌ویژه در رباعیاتش به رسوایی ریاکاران، منافقان، بی‌خردان و تنگ‌نظران می‌پردازد، و ضلالت و گمراهی آدمیان را به تصویر می‌کشد. شایان ذکر است در پایان کتاب، گزیده‌ای از رباعیات خیام، به نظم درآمده است.
'''خیام فراتر از ایام'''  تألیف [[سربندی، علی|علی سربندی]] با مقدمۀ دکتر [[سرامی، قدمعلی|قدمعلی سرامی]]؛ در کتاب حاضر، ضمن بیان سرگذشتنامه‌ای از حکیم «[[خیام، عمر بن ابراهیم|عمر بن ابراهیم خیام]]»، آثار برجای مانده از او معرفی می‌شود. پس از آن، به بیان پاره‌ای از دیدگاه‌های مخالف [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] پرداخته می‌شود و نظرگاه آنان از دیدگاه نویسنده به نقد کشیده می‌شود. [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] که در زمان خود به عنوان استادی در علوم ریاضی و پیرو فلسفه یونانی، به‌ویژه مکتب «[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]» شناخته می‌شد، در اشعارش و به‌ویژه در رباعیاتش به رسوایی ریاکاران، منافقان، بی‌خردان و تنگ‌نظران می‌پردازد، و ضلالت و گمراهی آدمیان را به تصویر می‌کشد. شایان ذکر است در پایان کتاب، گزیده‌ای از رباعیات خیام، به نظم درآمده است.


==گزارش کتاب==
==گزارش کتاب==
خیام از آنان است که هر گروه و فرقه‌ای او را از خود می‌دانند. شاعران، شاعر، فیلسوفان، فیلسوف، عاشقان، عاشق، اصحاب شریعت، شریعتمدار، اهل طریقت، طریقت‌شعار یا حقیقت‌یاران، حقیقت‌بینش می‌انگارند. اما وی آزاده‌تر از آن است که در هیچ‌یک از مجموعه‌های انسانی جایگزین شود. او فراتر از عقل و عشق، مستی و راستی، کفر و ایمان و در یک جمله آمیختاری از اندیشه و ضداندیشه است. او در زمانۀ خود به اعتبار دانستن همۀ علم‌های شناختۀ روزگار، نمونۀ علم مطلق حق بوده، با هم‌عصران نادان خود، تناقضی را نزیسته است.
[[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] از آنان است که هر گروه و فرقه‌ای او را از خود می‌دانند. شاعران، شاعر، فیلسوفان، فیلسوف، عاشقان، عاشق، اصحاب شریعت، شریعتمدار، اهل طریقت، طریقت‌شعار یا حقیقت‌یاران، حقیقت‌بینش می‌انگارند. اما وی آزاده‌تر از آن است که در هیچ‌یک از مجموعه‌های انسانی جایگزین شود. او فراتر از عقل و عشق، مستی و راستی، کفر و ایمان و در یک جمله آمیختاری از اندیشه و ضداندیشه است. او در زمانۀ خود به اعتبار دانستن همۀ علم‌های شناختۀ روزگار، نمونۀ علم مطلق حق بوده، با هم‌عصران نادان خود، تناقضی را نزیسته است.


شعر خیام همانند شعر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]]، شعر مرکزشکن است و اذهان مخاطبان خود را از اسارت انواع عایق‌های فرهنگی می‌رهاند. او در عین حال که خود از خردمندی قرص و قائمی برخوردار است، می‌داند که همیشه نمی‌توان از این ابزار برای درک حقایق عالم بهره گرفت که بسا اوقات ابلهی در این راه کاراتر است:
شعر خیام همانند شعر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]]، شعر مرکزشکن است و اذهان مخاطبان خود را از اسارت انواع عایق‌های فرهنگی می‌رهاند. او در عین حال که خود از خردمندی قرص و قائمی برخوردار است، می‌داند که همیشه نمی‌توان از این ابزار برای درک حقایق عالم بهره گرفت که بسا اوقات ابلهی در این راه کاراتر است: