۱۴۶٬۶۱۹
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR00000J1.jpg | عنوان = | عنوانهای دیگر = | پدیدآوران = [[]...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'کاشانی، عبدالرزاق' به 'عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلالالدین') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| (۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر = | | تصویر =NUR14087J1.jpg | ||
| عنوان = | | عنوان =مقامات عارفان | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = آئينه بينايان: سخنان عربي باباطاهر همداني | ||
اسرار النقطه | |||
آئين رهروان | |||
سه اثر نفيس از سه عارف بزرگ | |||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[]] (نویسنده) | [[بابا طاهر]] (نویسنده) | ||
[[خوشنويس، احمد]] (نویسنده) | |||
[[حالي، محسن]] (شارح و مترجم) | |||
[[همدانی، سید علی بن شهابالدین]] (نویسنده) | |||
[[انصاری، عبدالله بن محمد]] (نویسنده) | |||
| | | زبان = فارسی | ||
| | | کد کنگره =BP 286 /ب2م7* | ||
| | | موضوع =انصاری، عبدالله بن محمد، منازل السايرين - نقد و تفسير | ||
همدانی، سید علی بن شهابالدین، 714 - 786ق. اسرار النقطه - نقد و تفسير | |||
عرفان | |||
| کد اتوماسیون = | | ناشر = مستوفي | ||
| مکان نشر =ايران - تهران | |||
| سال نشر = 1370ش | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE14087AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ = | | چاپ = | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد = | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =14087 | ||
| کتابخوان همراه نور =14087 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| مقامات عارفان (ابهامزدایی)}} | |||
'''مقامات عارفان'''، حاوی سه اثر نفیس: «آئینه بینایان»، «أسرار النقطة» و «آئین رهروان» است. | |||
اثر اول، سخنان عربی [[باباطاهر|باباطاهر همدانی]] با ترجمه و شرح [[حالي، محسن|حاج میرزا محسن حالی]]، ملقب به عمادالفقراء است. | |||
اثر دوم، از عارف بزرگ [[همدانی، سید علی بن شهابالدین|امیر سید علی همدانی]] (متوفی 786ق) است که توسط [[خوشنويس، احمد|احمد خوشنویس]]، فرزند عمادالفقراء، به فارسی ترجمه شده است. | |||
اثر دوم، از عارف بزرگ امیر سید علی همدانی (متوفی 786ق) است که توسط احمد | اثر سوم، تلخیصی است از شرح منازل السائرین (منازل السائرین، از [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصاری]]، شرح آن از [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلالالدین|عبدالرزاق کاشانی]] و تلخیص مورد بحث، به زبان فارسی و در اصل به قلم [[حالي، محسن|میرزا محسن حالی]] است که توسط فرزند وی [[خوشنويس، احمد|احمد خوشنویس]]، شرح و توضیح داده شده است). | ||
اثر سوم، تلخیصی است از شرح منازل السائرین (منازل السائرین، از خواجه عبدالله | |||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
این مجموعه با یک مقدمه آغاز شده که نام نویسنده آن ذکر نگردیده (ناشر یا احمد | این مجموعه با یک مقدمه آغاز شده که نام نویسنده آن ذکر نگردیده (ناشر یا [[خوشنويس، احمد|احمد خوشنویس]]؟). ظاهراً به قلم [[خوشنويس، احمد|احمد خوشنویس]] است. | ||
کتاب «آئینه بینایان»، مشتمل بر مقدمه و بیستوسه باب در علم، عقل و نفس، تصوف و طریق و... است. کتاب «أسرار النقطة»، شامل مقدمهای در شرححال سید علی همدانی و مطالب اصلی بدون فصلبندی و باب بندی است و «آئین رهروان» نیز حاوی مقدمه شارح و فاقد تبویب و فصلبندی است. | |||
کتاب «آئینه بینایان»، مشتمل بر مقدمه و بیستوسه باب در علم، عقل و نفس، تصوف و طریق و... است. کتاب «أسرار النقطة»، شامل مقدمهای در شرححال [[همدانی، سید علی بن شهابالدین|سید علی همدانی]] و مطالب اصلی بدون فصلبندی و باب بندی است و «آئین رهروان» نیز حاوی مقدمه شارح و فاقد تبویب و فصلبندی است. | |||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
«آئینه بینایان»، شرح سخنان عربی باباطاهر همدانی است که بدون تردید زبان تازی بهوسیله آموزندهای معنوی به ضمیر پاکش، تعلیم و القا شده است و چون زبان تازی را بابا بدون آموزش از معلم و مدرسه دریافته، به سجع و قافیه و انتخاب الفاظ عربی روان و مأنوس توجهی نداشته است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه و</ref>. | «آئینه بینایان»، شرح سخنان عربی [[باباطاهر|باباطاهر همدانی]] است که بدون تردید زبان تازی بهوسیله آموزندهای معنوی به ضمیر پاکش، تعلیم و القا شده است و چون زبان تازی را بابا بدون آموزش از معلم و مدرسه دریافته، به سجع و قافیه و انتخاب الفاظ عربی روان و مأنوس توجهی نداشته است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه و</ref>. | ||
متن کلمات قصار عربی باباطاهر با 380 دوبیتی را مجله ارمغان به سال 1306ش، در طهران به چاپ رسانده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ز، پاورقی 1</ref>. | متن کلمات قصار عربی [[باباطاهر|باباطاهر]] با 380 دوبیتی را مجله ارمغان به سال 1306ش، در طهران به چاپ رسانده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ز، پاورقی 1</ref>. | ||
شرح کنندگان کلمات عربی باباطاهر سه نفرند: | شرح کنندگان کلمات عربی باباطاهر سه نفرند: | ||
# عینالقضاة همدانی از عرفای بزرگ و مرید شیخ احمد غزالی از اقطاب سلسله علیه معروفیه ذهبیه کبرویه صاحب کتاب تمهیدات. عینالقضاة در دیباچه بر این شرح میگوید: «به شهر همدان که گذشتم، دیدم مردم آنجا شیفته سخنان باباطاهر همدانی هستند و از من درخواستند شرحی بر آن بنویسم». آنگاه سخنان بابا را جملهبهجمله آورده و شرح نموده است. | # [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضاة همدانی]] از عرفای بزرگ و مرید شیخ [[غزالی، احمد بن محمد|احمد غزالی]] از اقطاب سلسله علیه معروفیه ذهبیه کبرویه صاحب کتاب تمهیدات. [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضاة]] در دیباچه بر این شرح میگوید: «به شهر همدان که گذشتم، دیدم مردم آنجا شیفته سخنان [[باباطاهر|باباطاهر همدانی]] هستند و از من درخواستند شرحی بر آن بنویسم». آنگاه سخنان بابا را جملهبهجمله آورده و شرح نموده است. | ||
# حاج ملا سلطانعلی گنابادی شرحی عربی و شرحی فارسی بر این کتاب نوشتهاند. | # حاج ملا سلطانعلی گنابادی شرحی عربی و شرحی فارسی بر این کتاب نوشتهاند. | ||
# شرح حاضر به قلم میرزا محسن حالی | # شرح حاضر به قلم [[حالي، محسن|میرزا محسن حالی اردبیلی]]، ملقب به عمادالفقراء (متوفی 1374ق) که بدون مراجعه به شرحهای دیگر، با استفاده از سنن رهروان آنچه از ضمیر پاک خود دریافته، همان را در این اوراق بازگویی کرده و در دسترس طالبان گذاشته است. وی در مطالب دقیق این کتاب و شرح منازل سلوک و تفصیل موضوعات و تطبیق آنها با سه طبقه مبتدیان و متوسطین سالکین و منتهیان، آنچه که شایسته یک نفر محقق عارف است، نهایت تحقیق را بهکاربرده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ز و ح</ref>. | ||
باری چون سخنان مزبور به لفظ تازی و بهصورت کلمات کوتاه از آن بزرگ صاحبدل تراویده و دست فارسیزبانان از ثمره حقایقش کوتاه بود... میرزا محسن حالی | باری چون سخنان مزبور به لفظ تازی و بهصورت کلمات کوتاه از آن بزرگ صاحبدل تراویده و دست فارسیزبانان از ثمره حقایقش کوتاه بود... [[حالي، محسن|میرزا محسن حالی اردبیلی]]، عمادالفقراء که یکی از دانشمندان و بزرگان اهل حال و عرفای عصر ما بودند، دامن همت به کمر زده و کلمات عارف [[همدانی، سید علی بن شهابالدین|همدانی]] را... به فارسی ترجمه و شرح نموده بودند، که برای رهروان طریق توحید و معرفت استفاده از حقایق آن سهل و آسان باشد<ref>ر.ک: همان، صفحه د</ref>. | ||
در مقدمه کتاب «أسرار النقطة»، چنین میخوانیم: «ازآنجاییکه این نسخه به عربی بوده و فارسیزبانان نمیتوانستند از مطالب سودمند آن، که در بیان اسرار توحید و مطالب عرفانی و تطبیق رموز نقطه، با تجلی نور وحدت در ممکنات و چگونگی ظهور ممکنات از ذات حق میباشد، بهطور کامل استفاده نمایند، لذا حقیر ناچیز احمد بن حاج میرزا محسن اردبیلی حالی، ملقب به عمادالفقراء با عدم بضاعت علمی و عملی با استمداد از باطن حضرت مؤلف بزرگوار، کتاب مزبور را به فارسی ترجمه و در مواردی که مطالب مشکل و نامفهوم مینمود، برای توضیح از کلمات عرفای عالیقدر و شیخ عبدالرزاق کاشانی در پاورقی مطالبی را درج نمودم»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص170-169</ref>. | در مقدمه کتاب «أسرار النقطة»، چنین میخوانیم: «ازآنجاییکه این نسخه به عربی بوده و فارسیزبانان نمیتوانستند از مطالب سودمند آن، که در بیان اسرار توحید و مطالب عرفانی و تطبیق رموز نقطه، با تجلی نور وحدت در ممکنات و چگونگی ظهور ممکنات از ذات حق میباشد، بهطور کامل استفاده نمایند، لذا حقیر ناچیز احمد بن حاج میرزا محسن اردبیلی حالی، ملقب به عمادالفقراء با عدم بضاعت علمی و عملی با استمداد از باطن حضرت مؤلف بزرگوار، کتاب مزبور را به فارسی ترجمه و در مواردی که مطالب مشکل و نامفهوم مینمود، برای توضیح از کلمات عرفای عالیقدر و شیخ عبدالرزاق کاشانی در پاورقی مطالبی را درج نمودم»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص170-169</ref>. | ||
| خط ۵۹: | خط ۷۸: | ||
یقظه اول مراتب نزدیکی و تقرب به خداست و تنبیه نیز نامیده میشود و بعضی از عرفای متقدمین از آن جمله خواجه عبدالله انصاری، یقظه را باب الابواب نامیدهاند، ولی بهاتفاق عرفای متأخرین، اول مراتب تقرب حق و باب الابواب آن «توبه» است<ref>ر.ک: همان، ص257</ref>. | یقظه اول مراتب نزدیکی و تقرب به خداست و تنبیه نیز نامیده میشود و بعضی از عرفای متقدمین از آن جمله خواجه عبدالله انصاری، یقظه را باب الابواب نامیدهاند، ولی بهاتفاق عرفای متأخرین، اول مراتب تقرب حق و باب الابواب آن «توبه» است<ref>ر.ک: همان، ص257</ref>. | ||
نویسنده «آئین رهروان»، توحید را اینگونه معرفی میکند: «توحید نخستین عبارت از گواهی بر واحدیت و بیشریک بودن و یکتایی و بینیازی و صفات سلبیه حق و بیهمتایی حق و نداشتن اجزای عقلی و خارجی است و این توحید شرک اعظم را از بین میبرد و اسلام را از کفر متمایز سازد و قبول این توحید، به موجب ادله سمعیه نقلیه و اخبار قرآنی و شریعت نبوی(ص) برای همه فرض و لازم است و ادراک مفهوم آن و رسیدن به حقیقت آن دست ندهد، مگر اینکه خداوند خود او را به مفهوم نور خود، که در قلب مؤمن میاندازد، بصیر و بینا فرماید» <ref>ر.ک: همان، ص239</ref>. | نویسنده «آئین رهروان»، توحید را اینگونه معرفی میکند: «توحید نخستین عبارت از گواهی بر واحدیت و بیشریک بودن و یکتایی و بینیازی و صفات سلبیه حق و بیهمتایی حق و نداشتن اجزای عقلی و خارجی است و این توحید شرک اعظم را از بین میبرد و اسلام را از کفر متمایز سازد و قبول این توحید، به موجب ادله سمعیه نقلیه و اخبار قرآنی و شریعت نبوی(ص) برای همه فرض و لازم است و ادراک مفهوم آن و رسیدن به حقیقت آن دست ندهد، مگر اینکه خداوند خود او را به مفهوم نور خود، که در قلب مؤمن میاندازد، بصیر و بینا فرماید»<ref>ر.ک: همان، ص239</ref>. | ||
در خاتمه کتاب، تنها راه طی مراتب تکامل، توسل به ولایت ائمه اطهار(ع) معرفی شده است: «پس کملین اولیا و عرفا مراتب تکامل را وقتی طی کنند که عارف به نور ولایت کلیه خاندان عصمت و شاه ولایت علی(ع) بوده و در آنها فانی شوند و به همین جهت اولیای حق، پیوسته در هر عصری متوسل به ذیل ولایت ائمه اطهار(ع) که ابواب مدینه علم حق هستند، بوده و به درجه کمال نهائی انسانیت رسیدهاند؛ زیرا تا جزء به کل و نهر به دریا نرسد، اتصال قطع شده و نمیتوانند سالکان را با نور خود تربیت و به درجه کمال برسانند؛ که مولانا میفرماید: | در خاتمه کتاب، تنها راه طی مراتب تکامل، توسل به ولایت ائمه اطهار(ع) معرفی شده است: «پس کملین اولیا و عرفا مراتب تکامل را وقتی طی کنند که عارف به نور ولایت کلیه خاندان عصمت و شاه ولایت [[امام على(ع)|علی(ع)]] بوده و در آنها فانی شوند و به همین جهت اولیای حق، پیوسته در هر عصری متوسل به ذیل ولایت ائمه اطهار(ع) که ابواب مدینه علم حق هستند، بوده و به درجه کمال نهائی انسانیت رسیدهاند؛ زیرا تا جزء به کل و نهر به دریا نرسد، اتصال قطع شده و نمیتوانند سالکان را با نور خود تربیت و به درجه کمال برسانند؛ که مولانا میفرماید: | ||
جزء را از کل چرا برمیکنید'' | {{شعر}} | ||
{{ب|'' گفت پیغمبر که اجزای منید ''|2='' جزء را از کل چرا برمیکنید ''}} | |||
دست از تن قطع شد مردار شد | {{ب|'' جزء از کل قطع شد بیکار شد ''|2=''دست از تن قطع شد مردار شد ''<ref>ر.ک: همان، ص244</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
| خط ۷۸: | خط ۹۸: | ||
{{تصوف و عرفان}} | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده: | [[رده:تصوف و عرفان]] | ||
[[رده: | [[رده:مباحث خاص تصوف و عرفان]] | ||