داراشکوه بابری، شاهزاده هند: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (←آثار) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
|کد مؤلف =AUTHORCODE126779AUTHORCODE}} | |کد مؤلف =AUTHORCODE126779AUTHORCODE}} | ||
'''شاهزاده هند داراشکوه بابری''' (1024- 1069ق)، پسر ارشد و ولیعهد شاهجهان، نویسنده، مترجم، شاعر، عارف و هنرمند، | '''شاهزاده هند داراشکوه بابری''' (1024- 1069ق)، پسر ارشد و ولیعهد شاهجهان، نویسنده، مترجم، شاعر، عارف و هنرمند، او دارای تألیفاتی به زبان فارسی و دیوان اشعار است. | ||
==ولادت== | ==ولادت== |
نسخهٔ ۲۳ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۸
داراشکوه بابری، شاهزاده هند | |
---|---|
شاهزاده هند داراشکوه بابری (1024- 1069ق)، پسر ارشد و ولیعهد شاهجهان، نویسنده، مترجم، شاعر، عارف و هنرمند، او دارای تألیفاتی به زبان فارسی و دیوان اشعار است.
ولادت
محمد داراشکوه بن شاهجهان در 29 صفر 1024ق (20 مارس 1615م) در سرزمین اجمیر یا اجمر (در جنوب غربی جیپور مرکز ایالت راجستان هند)[۱] به دنیا آمد.[۲] نخستین فرزند شاهجهان و ممتاز محل بود. مادرش دختری ایرانی تبار بود. او مدت بیستویکسال در خانه شاهجهان بسربرد. دراین مدت وی چهارده فرزند بدنیا آورد، که ازمیان آنان سه دختر و چهار پسر بهجا ماندند. ازمیان دختران جھانآرابیگم واز پسران محمد دارا شكوە به سلسلە قادریه پیوستند، و اورنگزیب، یكیدیگر از پسران به پادشاهی هند رسید.[۳]
تحصیلات
ملا عبداللطیف سلطان پوری، از فلاسفه بزرگ حنفی مذهب هند،آموزش شاهزادۀ جوان را به عهده گرفت و عشق به فلسفه و عرفان را به او القا کرد. دارا شکوه طبق رسوم متداول در دربار پادشاهان گورکانی آداب و معارف زمان خود را فرا گرفت. ابتدا به خواندن قرآن و احادیث پرداخت و از همان آغاز جوانی به تفسیرو درک قشری کتاب مقدس بسنده نکرد. در خوشنویسی ماهر شد و بر فنون نظامی تسلط کامل یافت.
میرک شیخ ، شیخ احمد دهلوی نیز از اساتید و اعاظم داراشکوه بودند که نام آنان در سفینة الاولیاء آمده و در حسناتالعارفین از استادان دیگر خود یادی کرده است.[۴]
فارسی زبان مادریش بود ولی با هندی و عربی نیز خوب آشنا بود و بیگمان سانسکریت هم میدانست.[۵]
از ترجمه اوپانیشاد چنین بر میآید کە دارا شکوه به ادبیات سانسکریت کاملا آشنائی داشته و تمام تفاسیر و نوشتهها را دراین باره خوانده است.[۶]
وفات
دارا شكوه چندینبار عهدهدار فرمانروائى ولايات و ايالات مختلف هند گردید، ازخود شایستگی نشان داد که این شایستگی ممکن است باعث حسادت برادران دیگر شده و به دشمنی و ستیز تبدیل شده باشد . بھرحال جنگی در ١٠٦٨ با اورنگزیب بوقوع پیوست که پدر به طرفداری از داراشکوه وارد ستیز شد. ولی در نهم رمضان ١٠٦٨ شكست خورد وشبانه با جمعی از سپاهیانش راهی دهلی گردید وسیس در اگره به تقویت قوای خود پرداخت، او در جمادیالثانی ١٠٦٩ق دوبارە با اورنگزیب به جنگ پرداخت، که این بارهم به شکست انجامید. پس ازآن قصد پناهندگی بهایران داشت که مهلت آن را نیافت و دستگیر گردید. او درشب پنجشنبه بیست و دوم ذیحجه ١٠٦٩ق به دستور برادرش اورنگزیب به قتل رسید.[۷]
آثار
آثار داراشکوه به دو دسته تقسیم می شود:
دسته اول که به حوزه تصوف اسلامی مربوط می شود عبارتند از :
- سفینه الاولیاء
- سکینه الاولیاء
- رساله حق نما
- حسنات العارفین
- دیوان داراشکوه (اکسیراعظم)
دسته دوم آثاری که متأثر از عرفان و فلسفه هندوست:
- مجمع البحرین
- سرّالاسرار(سرّ اکبر)[۸]
پانويس
منابع مقاله
- شایگان، داریوش؛ محمد داراشکوه بنیانگذار عرفان تطبیقی، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله ایران نامه بهار 1369 - شماره 30 (29 صفحه - از 196 تا 224).
- حیدریان، محمدحسین؛ دیوان داراشکوه، ترجمه حمید اکبری، مشهد، نشر نوید، چاپ اول، 1364ش
- جهانی، روشنک؛ مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، 1395/3/22