نفحات الأنس: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'رده:طبقات. تراجم. کتب مناقب جمعی، فردی (قرن 1 – 5)' به 'رده:طبقات، تراجم، کتب مناقب جمعی، فردی (قرن 1 – 5)')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۳۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR35010J1.jpg|بندانگشتی|نفحات الأنس]]
    | تصویر =NUR35010J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =نفحات الأنس
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =نفحات الأنس من حضرات القدس
    طبقات الصوفيه
    |-
    |-
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|نفحات الأنس
    |data-type='authors'|[[جامی، عبدالرحمن]] (نویسنده)
    |-
    [[مولوی، عبدالحميد]] (محقق و مصحح)
    |نام های دیگر کتاب
    [[ناسوليس، وليام]] (محقق و مصحح)  
    |data-type='otherBookNames'|
    [[غلام عيسي، مولوی]] (محقق و مصحح)
    |-
    | زبان =فارسی
    |پدیدآورندگان
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏278‎‏ ‎‏/‎‏ج‎‏2‎‏ن‎‏7
    |data-type='authors'|[[جامي، عبد الرحمن بن احمد]] (نويسنده)
    | موضوع =
     
    [[مولوي، عبد الحميد]] (محقق و مصحح)  


    [[ناسوليس، وليام]] (محقق و مصحح)
    | ناشر =  
    مطبعة‌ ليسي
    [[غلام عيسي، مولوي]] (محقق و مصحح)
    | مکان نشر =هند - کلکته
    |-
    | سال نشر =  
    |زبان
    |data-type='language'|فارسي
    |-
    |کد کنگره
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|
    |-
    |موضوع
    |data-type='subject'|
    |-
    |ناشر
    |data-type='publisher'|مطبعة‌ ليسي


    |-
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE68121AUTOMATIONCODET،AUTOMATIONCODE35010AUTOMATIONCODE
    |مکان نشر
    | چاپ =1
    |data-type='publishPlace'|هند - کلکته
    | تعداد جلد =1
    |-
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =35010
    |سال نشر
    | کتابخوان همراه نور =35010
    |data-type='publishYear'| 
    | کد پدیدآور =
    |-class='articleCode'
    | پس از =
    |کد اتوماسیون
    | پیش از =
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE35010AUTOMATIONCODE
    }}
    |}
    </div>


    '''نفحات الأنس'''، از آثار عارف مشهور قرن نهم هجری، [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمن بن احمد جامی]] است که در آن، تعدادی از شخصیت‌های صوفی و عارف را به زبان فارسی شناسانده است.
    == معرفی اجمالی ==
    '''نفحات الأنس'''، از آثار عارف مشهور قرن نهم هجری، عبدالرحمن بن احمد جامی است که در آن، تعدادی از شخصیت‌های صوفی و عارف را به زبان فارسی شناسانده است.


    این اثر را آقایان عبدالحمید مولوی، ولیام ناسولیس و مولوی غلام عیسی تصحیح و تحقیق کرده‌اند. پیشنهاد نگارش کتاب حاضر به نویسنده در تاریخ 881ق، مطرح شده و او آن را پذیرفته و در تاریخ 883ق، به پایان رسانده است.
    این اثر را آقایان عبدالحمید مولوی، ولیام ناسولیس و مولوی غلام عیسی تصحیح و تحقیق کرده‌اند. پیشنهاد نگارش کتاب حاضر به نویسنده در تاریخ 881ق، مطرح شده و او آن را پذیرفته و در تاریخ 883ق، به پایان رسانده است.
    خط ۵۳: خط ۳۷:
    این کتاب از مقدمه نویسنده و متن اصلی (شامل دو بخش: 1. الرجال العارفون الواصلون، 584 نفر؛ 2. النّساء العارفات الواصلات إلی مراتب الرّجال، 34 نفر) تشکیل شده است.
    این کتاب از مقدمه نویسنده و متن اصلی (شامل دو بخش: 1. الرجال العارفون الواصلون، 584 نفر؛ 2. النّساء العارفات الواصلات إلی مراتب الرّجال، 34 نفر) تشکیل شده است.


    گفتنی است که با توجه به آنکه نگرش اسلامی، نه مردسالار است و نه زن سالار، بلکه الهی و انسانی است و ارزش محور، شایسته آن بود که نویسنده محترم قید «إلی مراتب الرّجال» را در عنوان بخش دوم نمی آورد و یا به این صورت می‌نوشت: «إلی مراتب الکمال».
    گفتنی است که با توجه به آنکه نگرش اسلامی، نه مردسالار است و نه زن سالار، بلکه الهی و انسانی است و ارزش محور، شایسته آن بود که نویسنده محترم قید «إلی مراتب الرّجال» را در عنوان بخش دوم نمی‌آورد و یا به این صورت می‌نوشت: «إلی مراتب الکمال».


    زبان و ادبیات این کتاب، برای نسل حاضر چندان رسا و شیوا نیست؛ زیرا به صورت فارسی - عربی و متعلق به قرن نهم هجری است.
    زبان و ادبیات این کتاب، برای نسل حاضر چندان رسا و شیوا نیست؛ زیرا به صورت فارسی - عربی و متعلق به قرن نهم هجری است.
    خط ۶۲: خط ۴۶:
    #در مقدمه نویسنده چنین آمده است: «... امّا بعد، می‌گوید پای شکسته زاویه خمول و گمنامی عبدالرّحمن بن احمد الجامی - ثبته اللّه علی منهج الصّدق و السّداد، فی العمل و القول و الاعتقاد - که: شیخ امام، عالم عارف، ابوعبدالرّحمن محمّد بن حسین السّلمی النّیسابوری - قدّس اللّه تعالی روحه - در بیان سیر و احوال مشایخ طریقت - قدّس اللّه تعالی أرواحهم - که کبرای دین و عظمای اهل یقینند و جامعند میان علوم ظاهر و علوم باطن، کتابی جمع کرده است و آن را «طبقات الصوفیة» نام نهاده و آن را پنج طبقه گردانیده و طبقه را عبارت از جماعتی داشته که در زمان واحد یا در ازمنه متقاربه انوار ولایت و آثار هدایت از ایشان نموده و سفر و رحلت مریدان و مستفیدان به ایشان بوده.
    #در مقدمه نویسنده چنین آمده است: «... امّا بعد، می‌گوید پای شکسته زاویه خمول و گمنامی عبدالرّحمن بن احمد الجامی - ثبته اللّه علی منهج الصّدق و السّداد، فی العمل و القول و الاعتقاد - که: شیخ امام، عالم عارف، ابوعبدالرّحمن محمّد بن حسین السّلمی النّیسابوری - قدّس اللّه تعالی روحه - در بیان سیر و احوال مشایخ طریقت - قدّس اللّه تعالی أرواحهم - که کبرای دین و عظمای اهل یقینند و جامعند میان علوم ظاهر و علوم باطن، کتابی جمع کرده است و آن را «طبقات الصوفیة» نام نهاده و آن را پنج طبقه گردانیده و طبقه را عبارت از جماعتی داشته که در زمان واحد یا در ازمنه متقاربه انوار ولایت و آثار هدایت از ایشان نموده و سفر و رحلت مریدان و مستفیدان به ایشان بوده.
    #:و در هر طبقه بیست تن از مشایخ و ائمه و علمای این طایفه ذکر کرده و به حسب اقتضای وقت و مقام از کلمات قدسیه و شمایل مرضیه ایشان، آنچه دلالت می‌کند بر طریقت و علم و حال و سیرت ایشان، در بیان آورده.
    #:و در هر طبقه بیست تن از مشایخ و ائمه و علمای این طایفه ذکر کرده و به حسب اقتضای وقت و مقام از کلمات قدسیه و شمایل مرضیه ایشان، آنچه دلالت می‌کند بر طریقت و علم و حال و سیرت ایشان، در بیان آورده.
    #:و حضرت شیخ الاسلام، کهف الانام، ناصر السنه، قامع البدعه، ابواسماعیل عبداللّه بن محمّد الانصاری الهروی - قدّس اللّه تعالی روحه - آن را در مجالس صحبت و مجامع تذکیر و موعظت املا می‌فرموده‌اند و سخنان دیگر بعضی از مشایخی که در آن کتاب مذکور نشده و بعضی از اذواق و مواجید خود بر آن می‌افزوده و یکی از محبّان و مریدان آن را جمع می‌کرده و در قید کتابت می‌آورده و الحق آن کتابی است لطیف و مجموعه ای است شریف مشتمل بر حقایق معارف صوفیه و دقایق لطائف این طایفه علّیه، اما چون به زبان هروی قدیم که در آن عهد معهود بوده وقوع یافته و به تصحیف و تحریف نویسندگان به جایی رسیده که در بسیاری از مواضع فهم مقصود به سهولت دست نمی دهد و ایضا مقتصر است بر ذکر بعض متقدّمان و از ذکر بعضی دیگر و از ذکر حضرت شیخ الاسلام و معاصران وی و متأخران از وی خالی است.
    #:و حضرت شیخ‌الاسلام، کهف الانام، ناصر السنه، قامع البدعه، ابواسماعیل عبداللّه بن محمّد الانصاری الهروی - قدّس اللّه تعالی روحه - آن را در مجالس صحبت و مجامع تذکیر و موعظت املا می‌فرموده‌اند و سخنان دیگر بعضی از مشایخی که در آن کتاب مذکور نشده و بعضی از اذواق و مواجید خود بر آن می‌افزوده و یکی از محبّان و مریدان آن را جمع می‌کرده و در قید کتابت می‌آورده و الحق آن کتابی است لطیف و مجموعه‌ای است شریف مشتمل بر حقایق معارف صوفیه و دقایق لطائف این طایفه علّیه، اما چون به زبان هروی قدیم که در آن عهد معهود بوده وقوع یافته و به تصحیف و تحریف نویسندگان به جایی رسیده که در بسیاری از مواضع فهم مقصود به سهولت دست نمی‌دهد و ایضا مقتصر است بر ذکر بعض متقدّمان و از ذکر بعضی دیگر و از ذکر حضرت شیخ‌الاسلام و معاصران وی و متأخران از وی خالی است.
    #:بارها در خاطر این فقیر می‌گشت که به قدر وسع و طاقت در تحریر و تقریر آن کوشش نماید؛ آنچه معلوم شود به عبارتی که متعارف روزگار است در بیان آرد و آن را که مفهوم نشود در حجاب ستر و کتمان بگذارد و از کتب معتبره دیگر سخنان چیده و معارف سنجیده اضافه آن کرده بر لوح تبیان نگارد و شرح احوال و مقامات و معارف و کرامات و تاریخ ولادت و وفات جماعتی که در آن کتاب مذکور نشده با آن منضمّ گرداند؛ امّا به واسطه وفور علایق و هجوم عوایق میسّر نمی شد، تاآنکه در تاریخ سنه احدی و ثمانین و ثمانمائه محبّ درویشان و مُعتقِد مُعتقَد ایشان، آن از همه شغل سیر و بر فقر دلیر، امیر نظام الدین علی شیر - أعزّه اللّه تعالی بعزّ قبوله و وفّقه لسلوک طریق وصوله - که به طوع و اختیار از اعلی مراتب جاه و اعتبار اعراض نموده و به قدم تسلیم و رضا بر سلوک جادّه فقر و فنا اقبال فرموده، از این فقیر مثل آن صورتی که بر دل گذشته بود و در خاطر متمکن گشته، استدعا کرد، داعیه قدیم صورت تجدید یافت و دغدغه سابق سمت تقویت و تأکید پذیرفت، لاجرم به صدق همت و خلوص طویت در امضای آن نیت و استقصای آن امنیت شروع افتاد...
    #:بارها در خاطر این فقیر می‌گشت که به قدر وسع و طاقت در تحریر و تقریر آن کوشش نماید؛ آنچه معلوم شود به عبارتی که متعارف روزگار است در بیان آرد و آن را که مفهوم نشود در حجاب ستر و کتمان بگذارد و از کتب معتبره دیگر سخنان چیده و معارف سنجیده اضافه آن کرده بر لوح تبیان نگارد و شرح احوال و مقامات و معارف و کرامات و تاریخ ولادت و وفات جماعتی که در آن کتاب مذکور نشده با آن منضمّ گرداند؛ امّا به واسطه وفور علایق و هجوم عوایق میسّر نمی‌شد، تاآنکه در تاریخ سنه احدی و ثمانین و ثمانمائه محبّ درویشان و مُعتقِد مُعتقَد ایشان، آن از همه شغل سیر و بر فقر دلیر، امیر نظام‌الدین علی شیر - أعزّه اللّه تعالی بعزّ قبوله و وفّقه لسلوک طریق وصوله - که به طوع و اختیار از اعلی مراتب جاه و اعتبار اعراض نموده و به قدم تسلیم و رضا بر سلوک جادّه فقر و فنا اقبال فرموده، از این فقیر مثل آن صورتی که بر دل گذشته بود و در خاطر متمکن گشته، استدعا کرد، داعیه قدیم صورت تجدید یافت و دغدغه سابق سمت تقویت و تأکید پذیرفت، لاجرم به صدق همت و خلوص طویت در امضای آن نیت و استقصای آن امنیت شروع افتاد...
    #:این جمع و تألیف به جهت اشتمال بر نفحات انفاس طیبه مشایخ که از حظایر قدس رسیده، و بر مشامّ جان مشتاقان محاضر انس وزیده، مسمّی می‌گردد به نفحات الأنس من حضرات القدس...»<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص1-2</ref>.
    #:این جمع و تألیف به جهت اشتمال بر نفحات انفاس طیبه مشایخ که از حظایر قدس رسیده، و بر مشامّ جان مشتاقان محاضر انس وزیده، مسمّی می‌گردد به نفحات الأنس من حضرات القدس...»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34738/1/1 ر.ک: مقدمه کتاب، ص1-2]</ref>
    #ابوهاشم صوفی(قده)، به کنیت مشهور است. شیخ بوده به شام و در اصل کوفی است و با سفیان ثوری معاصر بوده و مات سفیان الثوری - رحمه اللّه - بالبصرة سنة إحدی و ستین و مائة.
    #ابوهاشم صوفی(قده)، به کنیت مشهور است. شیخ بوده به شام و در اصل کوفی است و با سفیان ثوری معاصر بوده و مات سفیان الثوری - رحمه‌اللّه - بالبصرة سنة إحدی و ستین و مائة.
    #:و سفیان ثوری گوید: «لو لا أبوهاشم الصّوفی ما عرفت دقیق الرّیاء» و هم وی گوید: «من ندانستم که صوفی چه بود تا بوهاشم صوفی را ندیدم» و پیش از وی بزرگان بودند در زهد و ورع و معاملت نیکو، در طریق توکل و طریق محبّت، لیکن اول کسی که وی را صوفی خواندند وی بود و پیش از وی کسی را به این نام نخوانده بودند...<ref>ر.ک: همان، ص35-36</ref>.
    #:و سفیان ثوری گوید: «لو لا أبوهاشم الصّوفی ما عرفت دقیق الرّیاء» و هم وی گوید: «من ندانستم که صوفی چه بود تا بوهاشم صوفی را ندیدم» و پیش از وی بزرگان بودند در زهد و ورع و معاملت نیکو، در طریق توکل و طریق محبّت، لیکن اول کسی که وی را صوفی خواندند وی بود و پیش از وی کسی را به این نام نخوانده بودند..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34738/1/35 ر.ک: همان، ص35-36]</ref>
    #رابعه عدویه(ره) وی از اهل بصره بود. سفیان ثوری(رض) از وی مسائل می‌پرسید و به وی می‌رفت و به موعظت و دعای وی رغبت می‌نمود. روزی سفیان بر وی درآمد و دست برآورد و گفت: «اللّهم إنّی أسألک السّلامة». رابعه بگریست. سفیان پرسید که: «چه می‌گریاند تو را»؟ گفت: «تو مرا به معرض گریه درآوردی». سفیان گفت: «چون»؟ گفت: «ندانسته ای که سلامت از دنیا در ترک او است و تو به آن آلوده ای»؟...<ref>ر.ک: همان، ص716-717</ref>.
    #رابعه عدویه(ره) وی از اهل بصره بود. سفیان ثوری(رض) از وی مسائل می‌پرسید و به وی می‌رفت و به موعظت و دعای وی رغبت می‌نمود. روزی سفیان بر وی درآمد و دست برآورد و گفت: «اللّهم إنّی أسألک السّلامة». رابعه بگریست. سفیان پرسید که: «چه می‌گریاند تو را»؟ گفت: «تو مرا به معرض گریه درآوردی». سفیان گفت: «چون»؟ گفت: «ندانسته‌ای که سلامت از دنیا در ترک او است و تو به آن آلوده‌ای»؟..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34738/1/716 ر.ک: همان، ص716-717]</ref>
    #نویسنده، تصریح کرده که اثر حاضر را در تاریخ 883 به پایان برده است:
    #نویسنده، تصریح کرده که اثر حاضر را در تاریخ 883 به پایان برده است:
    رباعیة فی تاریخ إتمامه:
    رباعیة فی تاریخ إتمامه:
    خط ۷۴: خط ۵۸:
    {{ب|''از هجرت خیر بشر و فخر انام ''|2=''در هشتصد و هشتاد و سیم گشت تمام''}}
    {{ب|''از هجرت خیر بشر و فخر انام ''|2=''در هشتصد و هشتاد و سیم گشت تمام''}}
    {{پایان شعر}}
    {{پایان شعر}}
    و الحمد للَّه علی الإتمام...<ref>ر.ک: همان، ص740</ref>. در این عبارت تعیین نشده که مقصود از این تاریخ، هجری شمسی است یا قمری، ولیکن با نظر به تاریخ وفات نویسنده مشخص می‌شود که منظور هجری قمری است.
    و الحمد للَّه علی الإتمام..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34738/1/740 ر.ک: همان، ص740]</ref> در این عبارت تعیین نشده که مقصود از این تاریخ، هجری شمسی است یا قمری، ولیکن با نظر به تاریخ وفات نویسنده مشخص می‌شود که منظور هجری قمری است.


    == وضعیت کتاب ==
    == وضعیت کتاب ==
    برای اثر حاضر، فهرست تفصیلی مطالب در آغاز آن فراهم شده، ولی فهارس فنی و همچنین فهرست منابع مشاهده نشد.
    برای اثر حاضر، فهرست تفصیلی مطالب در آغاز آن فراهم شده، ولی فهارس فنی و همچنین فهرست منابع مشاهده نشد.


    ==پانویس ==
    ==پانویس==
    <references />
    <references/>


    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==
    مقدمه و متن کتاب.
    مقدمه و متن کتاب.


    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
     
    {{وابسته‌ها}}
    ==پیوندها==


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:تصوف و عرفان]]


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:طبقات، تراجم، کتب مناقب]]


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:طبقات، تراجم، کتب مناقب جمعی، فردی (قرن 1 – 5)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۰۸

    نفحات الأنس
    نفحات الأنس
    عنوان‌های دیگرنفحات الأنس من حضرات القدس طبقات الصوفيه
    ناشرمطبعة‌ ليسي
    مکان نشرهند - کلکته
    چاپ1
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏278‎‏ ‎‏/‎‏ج‎‏2‎‏ن‎‏7
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    نفحات الأنس، از آثار عارف مشهور قرن نهم هجری، عبدالرحمن بن احمد جامی است که در آن، تعدادی از شخصیت‌های صوفی و عارف را به زبان فارسی شناسانده است.

    این اثر را آقایان عبدالحمید مولوی، ولیام ناسولیس و مولوی غلام عیسی تصحیح و تحقیق کرده‌اند. پیشنهاد نگارش کتاب حاضر به نویسنده در تاریخ 881ق، مطرح شده و او آن را پذیرفته و در تاریخ 883ق، به پایان رسانده است.

    نام کامل کتاب عبارت است از: «نفحات الأنس من حضرات القدس».

    ساختار

    این کتاب از مقدمه نویسنده و متن اصلی (شامل دو بخش: 1. الرجال العارفون الواصلون، 584 نفر؛ 2. النّساء العارفات الواصلات إلی مراتب الرّجال، 34 نفر) تشکیل شده است.

    گفتنی است که با توجه به آنکه نگرش اسلامی، نه مردسالار است و نه زن سالار، بلکه الهی و انسانی است و ارزش محور، شایسته آن بود که نویسنده محترم قید «إلی مراتب الرّجال» را در عنوان بخش دوم نمی‌آورد و یا به این صورت می‌نوشت: «إلی مراتب الکمال».

    زبان و ادبیات این کتاب، برای نسل حاضر چندان رسا و شیوا نیست؛ زیرا به صورت فارسی - عربی و متعلق به قرن نهم هجری است.

    گزارش محتوا

    برای آشنایی با محتوای این اثر، توجه به چند مطلب مفید و جالب ذیل کافی است:

    1. در مقدمه نویسنده چنین آمده است: «... امّا بعد، می‌گوید پای شکسته زاویه خمول و گمنامی عبدالرّحمن بن احمد الجامی - ثبته اللّه علی منهج الصّدق و السّداد، فی العمل و القول و الاعتقاد - که: شیخ امام، عالم عارف، ابوعبدالرّحمن محمّد بن حسین السّلمی النّیسابوری - قدّس اللّه تعالی روحه - در بیان سیر و احوال مشایخ طریقت - قدّس اللّه تعالی أرواحهم - که کبرای دین و عظمای اهل یقینند و جامعند میان علوم ظاهر و علوم باطن، کتابی جمع کرده است و آن را «طبقات الصوفیة» نام نهاده و آن را پنج طبقه گردانیده و طبقه را عبارت از جماعتی داشته که در زمان واحد یا در ازمنه متقاربه انوار ولایت و آثار هدایت از ایشان نموده و سفر و رحلت مریدان و مستفیدان به ایشان بوده.
      و در هر طبقه بیست تن از مشایخ و ائمه و علمای این طایفه ذکر کرده و به حسب اقتضای وقت و مقام از کلمات قدسیه و شمایل مرضیه ایشان، آنچه دلالت می‌کند بر طریقت و علم و حال و سیرت ایشان، در بیان آورده.
      و حضرت شیخ‌الاسلام، کهف الانام، ناصر السنه، قامع البدعه، ابواسماعیل عبداللّه بن محمّد الانصاری الهروی - قدّس اللّه تعالی روحه - آن را در مجالس صحبت و مجامع تذکیر و موعظت املا می‌فرموده‌اند و سخنان دیگر بعضی از مشایخی که در آن کتاب مذکور نشده و بعضی از اذواق و مواجید خود بر آن می‌افزوده و یکی از محبّان و مریدان آن را جمع می‌کرده و در قید کتابت می‌آورده و الحق آن کتابی است لطیف و مجموعه‌ای است شریف مشتمل بر حقایق معارف صوفیه و دقایق لطائف این طایفه علّیه، اما چون به زبان هروی قدیم که در آن عهد معهود بوده وقوع یافته و به تصحیف و تحریف نویسندگان به جایی رسیده که در بسیاری از مواضع فهم مقصود به سهولت دست نمی‌دهد و ایضا مقتصر است بر ذکر بعض متقدّمان و از ذکر بعضی دیگر و از ذکر حضرت شیخ‌الاسلام و معاصران وی و متأخران از وی خالی است.
      بارها در خاطر این فقیر می‌گشت که به قدر وسع و طاقت در تحریر و تقریر آن کوشش نماید؛ آنچه معلوم شود به عبارتی که متعارف روزگار است در بیان آرد و آن را که مفهوم نشود در حجاب ستر و کتمان بگذارد و از کتب معتبره دیگر سخنان چیده و معارف سنجیده اضافه آن کرده بر لوح تبیان نگارد و شرح احوال و مقامات و معارف و کرامات و تاریخ ولادت و وفات جماعتی که در آن کتاب مذکور نشده با آن منضمّ گرداند؛ امّا به واسطه وفور علایق و هجوم عوایق میسّر نمی‌شد، تاآنکه در تاریخ سنه احدی و ثمانین و ثمانمائه محبّ درویشان و مُعتقِد مُعتقَد ایشان، آن از همه شغل سیر و بر فقر دلیر، امیر نظام‌الدین علی شیر - أعزّه اللّه تعالی بعزّ قبوله و وفّقه لسلوک طریق وصوله - که به طوع و اختیار از اعلی مراتب جاه و اعتبار اعراض نموده و به قدم تسلیم و رضا بر سلوک جادّه فقر و فنا اقبال فرموده، از این فقیر مثل آن صورتی که بر دل گذشته بود و در خاطر متمکن گشته، استدعا کرد، داعیه قدیم صورت تجدید یافت و دغدغه سابق سمت تقویت و تأکید پذیرفت، لاجرم به صدق همت و خلوص طویت در امضای آن نیت و استقصای آن امنیت شروع افتاد...
      این جمع و تألیف به جهت اشتمال بر نفحات انفاس طیبه مشایخ که از حظایر قدس رسیده، و بر مشامّ جان مشتاقان محاضر انس وزیده، مسمّی می‌گردد به نفحات الأنس من حضرات القدس...»[۱]
    2. ابوهاشم صوفی(قده)، به کنیت مشهور است. شیخ بوده به شام و در اصل کوفی است و با سفیان ثوری معاصر بوده و مات سفیان الثوری - رحمه‌اللّه - بالبصرة سنة إحدی و ستین و مائة.
      و سفیان ثوری گوید: «لو لا أبوهاشم الصّوفی ما عرفت دقیق الرّیاء» و هم وی گوید: «من ندانستم که صوفی چه بود تا بوهاشم صوفی را ندیدم» و پیش از وی بزرگان بودند در زهد و ورع و معاملت نیکو، در طریق توکل و طریق محبّت، لیکن اول کسی که وی را صوفی خواندند وی بود و پیش از وی کسی را به این نام نخوانده بودند..[۲]
    3. رابعه عدویه(ره) وی از اهل بصره بود. سفیان ثوری(رض) از وی مسائل می‌پرسید و به وی می‌رفت و به موعظت و دعای وی رغبت می‌نمود. روزی سفیان بر وی درآمد و دست برآورد و گفت: «اللّهم إنّی أسألک السّلامة». رابعه بگریست. سفیان پرسید که: «چه می‌گریاند تو را»؟ گفت: «تو مرا به معرض گریه درآوردی». سفیان گفت: «چون»؟ گفت: «ندانسته‌ای که سلامت از دنیا در ترک او است و تو به آن آلوده‌ای»؟..[۳]
    4. نویسنده، تصریح کرده که اثر حاضر را در تاریخ 883 به پایان برده است:

    رباعیة فی تاریخ إتمامه:

    این نسخه مقتبس ز انفاس کرامکز وی نفحات انست آید به مشام
    از هجرت خیر بشر و فخر انام در هشتصد و هشتاد و سیم گشت تمام

    و الحمد للَّه علی الإتمام..[۴] در این عبارت تعیین نشده که مقصود از این تاریخ، هجری شمسی است یا قمری، ولیکن با نظر به تاریخ وفات نویسنده مشخص می‌شود که منظور هجری قمری است.

    وضعیت کتاب

    برای اثر حاضر، فهرست تفصیلی مطالب در آغاز آن فراهم شده، ولی فهارس فنی و همچنین فهرست منابع مشاهده نشد.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها