۱۱۸٬۶۸۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (Hbaghizadeh صفحهٔ ابوالقاسم مغربی، حسین بن علی بن حسین را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به وزیر مغربی، حسین بن علی منتقل کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| نام کامل = حسین بن علی بن حسین؛ | | نام کامل = حسین بن علی بن حسین؛ | ||
| نامهای دیگر = ابوالقاسم مغربی، حسین بن علی بن حسین، ابن المغربی؛ | | نامهای دیگر = ابوالقاسم مغربی، حسین بن علی بن حسین، ابن المغربی؛ | ||
| لقب = الراشد | | لقب = الراشد بالله؛ | ||
| تخلص = ابن المغربی، وزیر مغربی؛ | | تخلص = ابن المغربی، وزیر مغربی؛ | ||
| نسب = احتمالا بهرام گور پادشاه ساسانی؛ | | نسب = احتمالا بهرام گور پادشاه ساسانی؛ | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| نام همسر = | | نام همسر = | ||
| فرزندان = ابویحیی عبدالحمید؛ | | فرزندان = ابویحیی عبدالحمید؛ | ||
| خویشاوندان = فاطمه، | | خویشاوندان = فاطمه، ابوعبدالله محمد ابن ابراهیم نعمانی، هارون بن عبدالعزیز اوارجی؛ | ||
| دین = اسلام؛ | | دین = اسلام؛ | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
| اساتید = جعفر بن حٍنزابه وزیر، حافظ ابوذر، محمد بن حسین تنوخی، احمد بن ابراهیم بن فراس؛ | | اساتید = جعفر بن حٍنزابه وزیر، حافظ ابوذر، محمد بن حسین تنوخی، احمد بن ابراهیم بن فراس؛ | ||
| مشایخ = | | مشایخ = | ||
| معاصرین = الحاکم فاطمی،ابوالفتوح حسن بن جعفر علوی، بنو حسن، فخرالملک، القادر | | معاصرین = الحاکم فاطمی،ابوالفتوح حسن بن جعفر علوی، بنو حسن، فخرالملک، القادر بالله، ابوالحسین ابن ابیالوزیر، مؤیدالملک رخجی، مشرفالدوله بویهای، قرواش، ابونصراحمدبن مروان، [[ابوالعلاء معری]]، نصرالدوله مروانی، مؤیدالملک رخجی، مشرفالدوله بویهای؛ | ||
| شاگردان = | | شاگردان = | ||
| اجازه اجتهاد از = | | اجازه اجتهاد از = | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
}} | }} | ||
''' ابوالقاسم مغربی، حسین بن علی بن حسین، معروف به ابن المغربی و وزیر مغربی ''' (13 ذیحجه 370-13 رمضان 418ق/19ژوئن 981-17 اکتبر 1027م)، مورخ ادیب، لغتشناس و سیاستمدار شیعی. | ''' ابوالقاسم مغربی، حسین بن علی بن حسین، معروف به ابن المغربی و وزیر مغربی ''' (13 ذیحجه 370-13 رمضان 418ق/19ژوئن 981-17 اکتبر 1027م)، مورخ ادیب، لغتشناس و سیاستمدار شیعی. | ||
==والدین== | ==والدین== | ||
پدر ایشان ابوالحسن علی، وزیر و دیوانسالار حمدانیان و فاطمیان و مادرش فاطمه دختر [[نعمانی، محمد بن ابراهیم|ابوعبدالله محمد ابن ابراهیم نعمانی]]، عالم شیعی و مؤلف [[الغيبة (نعماني)|الغیبه]] بوده است هارون بن عبدالعزیز اوارجی ـ که متنبی او را در قصیدهای مدح گفته است ـ دایی ابوالقاسم یا دایی پدرش بوده است. | |||
مادرش فاطمه دختر | |||
==ولادت، تحصیلات== | ==ولادت، تحصیلات== | ||
خط ۶۰: | خط ۵۴: | ||
تاریخ ولادت و تحصیلات وی در خردسالی که از نوشته پدرش در پشت کتابی نقل شده نشان میدهد که او تا 14 سالگی قرآن و مبانی دانشهای رایج زمان را از نحو و لغت و حساب و جبر و مقابله به خوبی فراگرفته و پیش از 17 سالگی کتاب اصلاح المنطق را تلخیص و تهذیب کرده بوده است. | تاریخ ولادت و تحصیلات وی در خردسالی که از نوشته پدرش در پشت کتابی نقل شده نشان میدهد که او تا 14 سالگی قرآن و مبانی دانشهای رایج زمان را از نحو و لغت و حساب و جبر و مقابله به خوبی فراگرفته و پیش از 17 سالگی کتاب اصلاح المنطق را تلخیص و تهذیب کرده بوده است. | ||
==تقرب به الحاکم و گریز از او== | ==تقرب به الحاکم و گریز از او== | ||
ابن مغربی نیز چون پدر از مقربان الحاکم فاطمی شد. | ابن مغربی نیز چون پدر از مقربان الحاکم فاطمی شد. | ||
خط ۷۱: | خط ۶۲: | ||
ابن مغربی از مصر به شام گریخت و به حسان بن مفرج بن جراح از سران قبایل بدوی پناهنده شد و او را به حمله به یکی از سرداران الحاکم که به شام میآمد، برانگیخت. | ابن مغربی از مصر به شام گریخت و به حسان بن مفرج بن جراح از سران قبایل بدوی پناهنده شد و او را به حمله به یکی از سرداران الحاکم که به شام میآمد، برانگیخت. | ||
در جنگ میان اعراب و سردار فاطمی، حسان پیروز شد و بر رمله دست یافت و چون خصومت آنان با خلیفه اینگونه فاش شد، ابن مغربی ایشان را به گرایش و بیعت با امیر مکه ابوالفتوح حسن بن جعفر علوی و انتخاب او به امامت توصیه کرد و برای این منظور خود به مکه رفت و با بنی حسن همداستان شد. | در جنگ میان اعراب و سردار فاطمی، حسان پیروز شد و بر رمله دست یافت و چون خصومت آنان با خلیفه اینگونه فاش شد، ابن مغربی ایشان را به گرایش و بیعت با امیر مکه ابوالفتوح حسن بن جعفر علوی و انتخاب او به امامت توصیه کرد و برای این منظور خود به مکه رفت و با بنی حسن همداستان شد. | ||
ابوالفتوح لقب الراشد | ابوالفتوح لقب الراشد بالله گرفت و به نام خود خطبه خواند و به تشویق ابن مغربیها از زر و سیم کعبه برای خود سکه زدند و نام آن را «الکعبیه» یا «الفتحیه» گذاشت. ابن مغربی ابن امام علوی حسنی را به رمله برد و آل جراح، قبیله حسان، با او بیعت کردند، اما سیاست الحاکم مبنی بر صرف پول و میل برای جلب آل جراح به طرف خود مؤثر افتاد و ابوالفتوح ناگریز راه مکه و ابن مغربی راه عراق در پیش گرفت. | ||
ابن مغربی به بغداد نزد فخرالملک وزیر آل بویه رفت. چون خبر به القادر | ابن مغربی به بغداد نزد فخرالملک وزیر آل بویه رفت. چون خبر به القادر بالله خلیفه عباسی رسید، او را به اخلال در دولت عباسی متهم کرد و از فخرالملک خواست که وی را از خود دور کند. فخرالملک این پیشنهاد را نپذیرفت و در سفر واسط او را با خود برد. چون فخرالمک کشته شد، ابن مغربی برای جلب خشنودی خلیفه به بغداد بازگشت، اما اندکی بعد به موصل رفت. | ||
باتوجه به تاریخ قتل فخرالملک، حوادث اخیر میبایست در 407ق/1016م؛ یا اندکی پس از آن اتفاق افتاده باشد. داستان صله بزرگ او به مهیار هم مربوط به نوروز (ذیقعده 408/مارس 1018) است. | باتوجه به تاریخ قتل فخرالملک، حوادث اخیر میبایست در 407ق/1016م؛ یا اندکی پس از آن اتفاق افتاده باشد. داستان صله بزرگ او به مهیار هم مربوط به نوروز (ذیقعده 408/مارس 1018) است. | ||
== جابهجاییهای متعدد در عراق، مناصب== | == جابهجاییهای متعدد در عراق، مناصب== | ||
خط ۸۳: | خط ۷۳: | ||
ابن مغربی که به گفته ابن خلکان از اوایل ورود به موصل درصدد اشغال منصب وزارت آل بویه بود، در 414 ق پس از گرفتاری مؤیدالملک رخجی وزیر به دعوت مشرفالدوله بویهای به بغداد رفت و بدون خلعت و لقب منصب وزارت یافت. | ابن مغربی که به گفته ابن خلکان از اوایل ورود به موصل درصدد اشغال منصب وزارت آل بویه بود، در 414 ق پس از گرفتاری مؤیدالملک رخجی وزیر به دعوت مشرفالدوله بویهای به بغداد رفت و بدون خلعت و لقب منصب وزارت یافت. | ||
اما به علت اختلافی که میان او و ترکان پدپد آمد، ناگزیر پس از 10 ماه و 5 روز وزارت بار دیگر به نزد قرواش در موصل رفت. طولی نکشید که در کوفه میان علویان و عباسیان نزاعی برخاست که با مداخله خلیفه عباسی و با عزل نقیب آن شهر که داماد ابن مغربی بود، پایان گرفت. | اما به علت اختلافی که میان او و ترکان پدپد آمد، ناگزیر پس از 10 ماه و 5 روز وزارت بار دیگر به نزد قرواش در موصل رفت. طولی نکشید که در کوفه میان علویان و عباسیان نزاعی برخاست که با مداخله خلیفه عباسی و با عزل نقیب آن شهر که داماد ابن مغربی بود، پایان گرفت. | ||
خلیفه از قرواش خواست که ابن مغربی را دور کند. ابن مغربی به دیار بکر نزد ابونصراحمدبن مروان امیر کرد آن دیار رفت و وزارت او را عهدهدار شد و تا هنگام مرگ در خدمت او ماند. | خلیفه از قرواش خواست که ابن مغربی را دور کند. ابن مغربی به دیار بکر نزد ابونصراحمدبن مروان امیر کرد آن دیار رفت و وزارت او را عهدهدار شد و تا هنگام مرگ در خدمت او ماند. | ||
==فرزندان== | ==فرزندان== | ||
از فرزندان ابن مغربی نام ابویحیی عبدالحمید در مآخذ یاد شده. که از پدرش روایت کرده است. | از فرزندان ابن مغربی نام ابویحیی عبدالحمید در مآخذ یاد شده. که از پدرش روایت کرده است. | ||
==کتابخانه وقفی== | ==کتابخانه وقفی== | ||
کتابخانه وقفی ابن مغربی در میافارقین در سده 7ق/13م با نام خزانه المغربی معروف بوده است. | کتابخانه وقفی ابن مغربی در میافارقین در سده 7ق/13م با نام خزانه المغربی معروف بوده است. | ||
==مشایخ، راویان== | |||
از استادان ابن مغربی تنها نام چند تن یاد شده که از آنان روایت کرده است: جعفر بن حٍنزابه وزیر، حافظ ابوذر، [[محمد بن حسین تنوخی]]، [[احمد بن ابراهیم بن فراس]]. | |||
افزون بر پسرش عبدالحمید، ابوالحسن بن طیب فارقی را نیز ازجمله روایتکنندگان از او دانستهاند. | افزون بر پسرش عبدالحمید، ابوالحسن بن طیب فارقی را نیز ازجمله روایتکنندگان از او دانستهاند. | ||
==شخصیت سیاسی، ادبی== | ==شخصیت سیاسی، ادبی== | ||
خط ۱۰۶: | خط ۹۱: | ||
شخصیت ابن مغربی در دو زمینه مهم سیاسی و ادبی جلوه داشته است. | شخصیت ابن مغربی در دو زمینه مهم سیاسی و ادبی جلوه داشته است. | ||
ظاهراَ وی بلندپرواز و در اندیشه برپاداشتن بارگاهی شاهانه برای دودمان خود بوده است. احتمالا این همان روحیهای است که در هنگام وزارت رفتار او را آمیخته با نخوت و تکبر مینمایانده است. در رویارویی با اهل علم میکوشیده تا نادانی آنان را افشا کند و در هنگام وزارت، سلطان را به مصادره اموال بزرگان ترغیب میکرده است. | ظاهراَ وی بلندپرواز و در اندیشه برپاداشتن بارگاهی شاهانه برای دودمان خود بوده است. احتمالا این همان روحیهای است که در هنگام وزارت رفتار او را آمیخته با نخوت و تکبر مینمایانده است. در رویارویی با اهل علم میکوشیده تا نادانی آنان را افشا کند و در هنگام وزارت، سلطان را به مصادره اموال بزرگان ترغیب میکرده است. | ||
بعضی از نویسندگان او را بدباطن و حیلهگر و حسود وصف کردهاند. | بعضی از نویسندگان او را بدباطن و حیلهگر و حسود وصف کردهاند. | ||
با این همه وزارتهای متعدد مکرر او حاکی از احراز شایستگی لازم برای این منصب است. به روایتی بنی مروان (حکام دیاربکر) به داشتن وزیری مثل اومباهات میکردند. | با این همه وزارتهای متعدد مکرر او حاکی از احراز شایستگی لازم برای این منصب است. به روایتی بنی مروان (حکام دیاربکر) به داشتن وزیری مثل اومباهات میکردند. | ||
شخصیت ادبی او در نظم و نثر هر دو نمایان بود و از اینرو عنوان ذوالجلالتین داشت. | شخصیت ادبی او در نظم و نثر هر دو نمایان بود و از اینرو عنوان ذوالجلالتین داشت. | ||
او را صاحب دانش بسیار، ادب، بلاغت، هوشیاری، هنر نویسندگی، شاعر، منجم و فیلسوف توصیف کردهاند. | او را صاحب دانش بسیار، ادب، بلاغت، هوشیاری، هنر نویسندگی، شاعر، منجم و فیلسوف توصیف کردهاند. | ||
در شعر و نثر از شیوه ابن معتز پیروی میکرد. بدیههگو بود و خط نیکو مینوشت. با ادیب نامدار معاصرش ابوالعلاء معری مکاتبه داشت و مورد تحسین او بود. | در شعر و نثر از شیوه ابن معتز پیروی میکرد. بدیههگو بود و خط نیکو مینوشت. با ادیب نامدار معاصرش [[ابوالعلاء معری]] مکاتبه داشت و مورد تحسین او بود. | ||
قصیدهای در سوک شریف رضی سروده و مخدوم خود نصرالدوله مروانی را مدح کرده است. | قصیدهای در سوک شریف رضی سروده و مخدوم خود نصرالدوله مروانی را مدح کرده است. | ||
به او نسبت تعصب و غلو در تشیع دادهاند. | به او نسبت تعصب و غلو در تشیع دادهاند. | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
تاریخ مرگ او را بعضی به اشتباه 428ق نوشته و علت آن را مسموم کردن وی ذکر کردهاند. | تاریخ مرگ او را بعضی به اشتباه 428ق نوشته و علت آن را مسموم کردن وی ذکر کردهاند. | ||
گفتهاند چون او مرگ خود را نزدیک دید، سفارش کرد جنازهاش را در آستانه [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] دفن کنند. تدبیر او برای حمل بیمانع و محترمانه تابوتش در این راه طولانی حاکی از تبحر او در تمهیدات وزیرانه است. | |||
==آثار== | ==آثار== | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۱۵: | ||
الف ـ چاپی: | الف ـ چاپی: | ||
1. ادب الخواص فی المختار من بلاغات قبلئل العرب واخبارها و انسابها و ایامها، | 1.ادب الخواص فی المختار من بلاغات قبلئل العرب واخبارها و انسابها و ایامها، | ||
که ابن حجرآنرا با الایناس در یکجا ضبط کرده است توهم یکی بودن آن دو اثر برای بعضی متأخران نیز حاصل شده است. این اثر ادبی ـ تاریخی به کوشش حمدالجاسر در 1400ق/1980م در ریاض برای بار دوم چاپ شده است؛ | که ابن حجرآنرا با الایناس در یکجا ضبط کرده است توهم یکی بودن آن دو اثر برای بعضی متأخران نیز حاصل شده است. این اثر ادبی ـ تاریخی به کوشش حمدالجاسر در 1400ق/1980م در ریاض برای بار دوم چاپ شده است؛ | ||
2. الایناس، | 2.الایناس، | ||
که با وجود کمی حجم گواه دانش فراوان | که با وجود کمی حجم گواه دانش فراوان مؤلف است؛ | ||
این اثر باعنوان الایناس فی علم الانساب به کوشش حمدالجاسر در ریاض (1400ق) به چاپ رسیده است؛ | این اثر باعنوان الایناس فی علم الانساب به کوشش حمدالجاسر در ریاض (1400ق) به چاپ رسیده است؛ | ||
3. رساله، | 3.رساله، | ||
که درواقع پاسخ به سؤالاتی است در زمینه ادب و لغت و به گفته ابن حجر دلیلی است بر تبحر او در علوم؛ | که درواقع پاسخ به سؤالاتی است در زمینه ادب و لغت و به گفته ابن حجر دلیلی است بر تبحر او در علوم؛ | ||
قسمتی از این رساله و نمونههایی از دیگر نامههای ابن مغربی را ابن بسام آورده است؛ | قسمتی از این رساله و نمونههایی از دیگر نامههای ابن مغربی را ابن بسام آورده است؛ | ||
4. السیره النبویه | |||
این اثر در واقع، گزیدهای از سیره ابن هشام است که با همت و تصحیح حسین بن محمد علی شکری در سه جلد در بیروت توسط دار الکتب العلمیه به سال 2024م به چاپ رسیده است. | |||
ب ـ خطی: | ب ـ خطی: | ||
خط ۱۵۸: | خط ۱۴۷: | ||
که نسخههایی از آن کتابخانه ملی پاریس وجود دارد؛ | که نسخههایی از آن کتابخانه ملی پاریس وجود دارد؛ | ||
که گزیدهای از اثر ابن هشام و نسخهای از آن در بریل هست؛ | که گزیدهای از اثر ابن هشام و نسخهای از آن در بریل هست؛ | ||
6. السیاسه، | 6.السیاسه، | ||
نوشتهای کوتاه درحدود 6 برگ و نسخه آٍن در مصر است ؛ ابن اثر احمالاً این اثر احتمالاً همان است که پیش از این با عنوان رساله فی السیاسه از آن یاد شد؛ | نوشتهای کوتاه درحدود 6 برگ و نسخه آٍن در مصر است ؛ ابن اثر احمالاً این اثر احتمالاً همان است که پیش از این با عنوان رساله فی السیاسه از آن یاد شد؛ | ||
خط ۱۸۰: | خط ۱۶۷: | ||
5. اختبارشعر المتنبی و الطعن علیه، | 5. اختبارشعر المتنبی و الطعن علیه، | ||
6. الالحاق بالاشتقاق، | 6.الالحاق بالاشتقاق، | ||
7. املاءات، | 7.املاءات، | ||
که شماری از آنها در تفسیر و تأویل قرآن بوده است؛ | که شماری از آنها در تفسیر و تأویل قرآن بوده است؛ | ||
خط ۱۸۸: | خط ۱۷۵: | ||
8. خصائص علمالقرآن، | 8. خصائص علمالقرآن، | ||
8. دیوان شعر، | 8.دیوان شعر، | ||
حاجی خلیفه این دیوان را مشتمل بر15000 بیت گفته است، که درآنجا مغربی به معزی تصحیف شده است؛ | [[حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله|حاجی خلیفه]] این دیوان را مشتمل بر15000 بیت گفته است، که درآنجا مغربی به معزی تصحیف شده است؛ | ||
10. رساله فی القاضی والحاکم، | 10. رساله فی القاضی والحاکم، | ||
خط ۱۹۸: | خط ۱۸۵: | ||
اثری اصیل در فرهنگ تاریخی زبان عربی، با توضیح در مورد ریشه و صورتهای متداول قدیم و جدید آن؛ | اثری اصیل در فرهنگ تاریخی زبان عربی، با توضیح در مورد ریشه و صورتهای متداول قدیم و جدید آن؛ | ||
10. العماد، | 10.العماد، | ||
در نجوم؛ | در نجوم؛ | ||
خط ۲۰۷: | خط ۱۹۴: | ||
ابن مغربی ظاهراً رسالهای داشته که در آن مشایخ و آثار خود را شناسانده بوده است. | ابن مغربی ظاهراً رسالهای داشته که در آن مشایخ و آثار خود را شناسانده بوده است. | ||
نمونههایی از اشعار او در بعضی از مآخذ یاد شده است. | نمونههایی از اشعار او در بعضی از مآخذ یاد شده است. | ||
<ref> | <ref>رحیملو،یوسف، ج6، ص179-177</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۲۱۷: | خط ۲۰۴: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
رحیملو،یوسف، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[أدب الخواص في المختار من بلاغات قبائل العرب و أخبارها و أنسابها]] | |||
[[مجموع في السياسة]] | |||
[[الإيناس بعلم الأنساب]] | |||
[[أدب الخواص في المختار من بلاغات قبائل العرب و أخبارها و أنسابها و أيامها]] | |||
[[في السياسة]] | |||
[[المنجد: مختصر إصلاح المنطق]] | |||
[[السيرة النبوية]] | |||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 دی 1402]] | ||
[[رده:فاقد کد پدیدآور]] | [[رده:فاقد کد پدیدآور]] |