۱۴۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| بدائع (ابهامزدایی)}} | |||
'''بدائع الملح (نوهای نمکین)'''، تألیف [[خوارزمي، قاسم بن حسین|ابومحمد مجدالدین قاسم بن حسین بن محمد طرائفی خوارزمی]]، معروف به صدرالافاضل (555-617ق) است. نویسنده در این اثر، مجموعهای از اشعار سرایندگان نامدار - بیشتر ایرانی و از اهالی خراسان و خوارزم - و اقوال و حکایات عربی را گردآورده و در دوازده باب، تنظیم شده است. | |||
'''بدائع الملح (نوهای نمکین) '''، تألیف [[خوارزمي، قاسم بن حسین|ابومحمد مجدالدین قاسم بن حسین بن محمد طرائفی خوارزمی]]، معروف به صدرالافاضل (555-617ق) است. نویسنده در این اثر، مجموعهای از اشعار سرایندگان نامدار - بیشتر ایرانی و از اهالی خراسان و خوارزم - و اقوال و حکایات عربی را گردآورده و در دوازده باب، تنظیم شده است. | |||
این کتاب، یکی از بزرگترین آثار ادبی است که هم از نظر زبان و ادبیات عرب و هم از جهت زبان و ادبیات فارسی، دارای اهمیت و ارزش فراوانی است. | این کتاب، یکی از بزرگترین آثار ادبی است که هم از نظر زبان و ادبیات عرب و هم از جهت زبان و ادبیات فارسی، دارای اهمیت و ارزش فراوانی است. | ||
==زبان کتاب== | |||
اصل کتاب به زبان عربی بوده و ادیبی به نام [[خوارزمي، موفق بن ظاهر|موفق بن ظاهر بن خوارزمی]] (در سال 935ق) آن را، ضمن حفظ متن عربی، به فارسی درآورده است. | اصل کتاب به زبان عربی بوده و ادیبی به نام [[خوارزمي، موفق بن ظاهر|موفق بن ظاهر بن خوارزمی]] (در سال 935ق) آن را، ضمن حفظ متن عربی، به فارسی درآورده است. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۸: | ||
تشابه دمعي إذ جری و مدامتي فمن مثل ما في الكأس عينیتسكب فو الله ما أدري أ بالخمر أسليت جفونیأم من أدمعي كنت أشرب | تشابه دمعي إذ جری و مدامتي فمن مثل ما في الكأس عينیتسكب فو الله ما أدري أ بالخمر أسليت جفونیأم من أدمعي كنت أشرب | ||
ترجمه: ماننداک یکدیگر شد اشک من آنگاه که برفت و شراب من از ماننداک آن که در جام است چشم من میبریزد. به خدای نمیدانم میرا فرو رها کرده است پلکهای من یا از اشکهای خود بودم | ترجمه: ماننداک یکدیگر شد اشک من آنگاه که برفت و شراب من از ماننداک آن که در جام است چشم من میبریزد. به خدای نمیدانم میرا فرو رها کرده است پلکهای من یا از اشکهای خود بودم میبیاشامیدم. ملاحظه میشود که در ترجمه این دو بیت، فقط یک کلمه عربی به کار گرفته شده است.<ref>همان، صفحه بیستویک</ref> | ||
# واژههایی که در ساختمان جملات به کار گرفته شده، از جمله واژههای معمول در قرنهای پنجم و ششم و هفتم است که مترادفات عربی آنها هنوز راهی به زبان پارسی نیافته و یا اگر احیاناً در نظم و نثر واژههای عربی معادلشان دیده میشود، جنبه اتفاقی داشته و بهصورت همگانی و متداول نیست، حال آنکه در اعصار بعد، درست برعکس این قضیه مشاهده میشود؛ یعنی رفته رفته مترادفات عربی این گونه واژهها دوش به دوش خود آنها در نظم و نثر ظاهر میشود تا آنجا که امروزه، این واژههای اصیل زبان دری، بهندرت مورد استعمال قرار میگیرد.<ref>همان، صفحه بیستویک - بیستودو</ref> | # واژههایی که در ساختمان جملات به کار گرفته شده، از جمله واژههای معمول در قرنهای پنجم و ششم و هفتم است که مترادفات عربی آنها هنوز راهی به زبان پارسی نیافته و یا اگر احیاناً در نظم و نثر واژههای عربی معادلشان دیده میشود، جنبه اتفاقی داشته و بهصورت همگانی و متداول نیست، حال آنکه در اعصار بعد، درست برعکس این قضیه مشاهده میشود؛ یعنی رفته رفته مترادفات عربی این گونه واژهها دوش به دوش خود آنها در نظم و نثر ظاهر میشود تا آنجا که امروزه، این واژههای اصیل زبان دری، بهندرت مورد استعمال قرار میگیرد.<ref>همان، صفحه بیستویک - بیستودو</ref> | ||
ب)- یکی از ویژگیهای این کتاب، مربوط است به رسم الخط حروف و املای کلمات آن، از جمله: | ب)- یکی از ویژگیهای این کتاب، مربوط است به رسم الخط حروف و املای کلمات آن، از جمله: |
ویرایش