مناقب العارفين: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:


[[يازيجي‏، تحسين]] (مصحح)  
[[يازيجي‏، تحسين]] (مصحح)  
         
 
| زبان =  فارسي 
| زبان =  فارسی
| کد کنگره = الف7م9 292/94 BP ‏‎
| کد کنگره = الف7م9 292/94 BP ‏‎
| موضوع =  
| موضوع =  
خط ۱۷: خط ۱۷:
| شابک =  
| شابک =  
| تعداد جلد = 2
| تعداد جلد = 2
| کتابخانۀ دیجیتال نور = 32224
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10282
| کتابخوان همراه نور =10282
| کتابخوان همراه نور =10282
| کد پدیدآور =  
| کد پدیدآور =  
خط ۲۶: خط ۲۶:
'''مناقب العارفين'''، تألیف [[افلاکی، احمد بن اخی ناطور|شمس‌الدین احمد افلاکی عارفی]]، با تصحیحات و حواشی و تعلیقات [[یازیجی، تحسین|تحسین یازیجی]]، کتابی است در شرح حال خاندان [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی‎]] و مشایخ‎ طریقت مولویه.
'''مناقب العارفين'''، تألیف [[افلاکی، احمد بن اخی ناطور|شمس‌الدین احمد افلاکی عارفی]]، با تصحیحات و حواشی و تعلیقات [[یازیجی، تحسین|تحسین یازیجی]]، کتابی است در شرح حال خاندان [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی‎]] و مشایخ‎ طریقت مولویه.


===انگیزه تألیف===
==انگیزه تألیف==
[[افلاکی، احمد بن اخی ناطور|شمس‎ افلاکی]] به دستور نوه [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]]،‎ جلال‌الدین عارف که به اولو عارف چلبی نیز در این‎ کتاب نام‎بردار است، این‎ اثر‎ را در نیمه اول قرن‎ هشتم‎ نگاشته‎ است<ref>ر.ک: دماوندی، مجتبی، ص131</ref>.
[[افلاکی، احمد بن اخی ناطور|شمس‎ افلاکی]] به دستور نوه [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]]،‎ جلال‌الدین عارف که به اولو عارف چلبی نیز در این‎ کتاب نام‎بردار است، این‎ اثر‎ را در نیمه اول قرن‎ هشتم‎ نگاشته‎ است<ref>ر.ک: دماوندی، مجتبی، ص131</ref>.


===تاریخ نگارش===
==تاریخ نگارش==
این کتاب شصت سال‌پس از فوت‎ [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]] پایان یافته است‎. [[افلاکی، احمد بن اخی ناطور|افلاکی]]‎ در سال 718ق/1318م، نگارش‎ کتاب‎ خویش را‎ آغاز‎ و در‎ سال 754ق/1353م، به فرجام آورده است. به این ترتیب نگارش‎ کتاب، 35 سال طول‎ کشیده‎ است<ref>ر.ک: همان</ref>.
این کتاب شصت سال‌پس از فوت‎ [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]] پایان یافته است‎. [[افلاکی، احمد بن اخی ناطور|افلاکی]]‎ در سال 718ق/1318م، نگارش‎ کتاب‎ خویش را‎ آغاز‎ و در‎ سال 754ق/1353م، به فرجام آورده است. به این ترتیب نگارش‎ کتاب، 35 سال طول‎ کشیده‎ است<ref>ر.ک: همان</ref>.


===اهمیت کتاب===
==اهمیت کتاب==
اثر حاضر، یکی از متون‎ معتبر‎ نثر فارسی است که از منابع اصلی پژوهشگران درباره شخصیت [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدین مولوی]] و خاندان و یارانش می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص129</ref>.
اثر حاضر، یکی از متون‎ معتبر‎ نثر فارسی است که از منابع اصلی پژوهشگران درباره شخصیت [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدین مولوی]] و خاندان و یارانش می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص129</ref>.


خط ۴۳: خط ۴۳:
در مقدمه، به موضوع فصول کتاب، اشاره گردیده است<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص2-‎6</ref>.
در مقدمه، به موضوع فصول کتاب، اشاره گردیده است<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص2-‎6</ref>.


کتاب ده فصل دارد که از‎ مناقب‎ بهاء الولد آغاز می‌گردد و در پی، مناقب [[محقق ترمذی، برهان‌الدین حسین|محقق ترمذی]]، [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا جلال‌الدین]]، [[شمس تبریزی، محمد بن علی|شمس تبریزی]]، صلاح‌الدین زرکوب، حسام‌الدین چلبی، [[بهاءالدین ولد، محمد بن حسین|بهاءالدین ولد‎]]، امیر‎ عارف، امیر عابد می‌آید و دهمین‎ فصل‎ ویژه اولاد و اخلاف ایشان است<ref>ر.ک: دماوندی، مجتبی، ص131</ref>.
کتاب ده فصل دارد که از‎ مناقب‎ بهاء الولد آغاز می‌گردد و در پی، مناقب [[محقق ترمذی، سید برهان‌الدین حسین|محقق ترمذی]]، [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا جلال‌الدین]]، [[شمس تبریزی، محمد بن علی|شمس تبریزی]]، صلاح‌الدین زرکوب، حسام‌الدین چلبی، [[بهاءالدین ولد، محمد بن حسین|بهاءالدین ولد‎]]، امیر‎ عارف، امیر عابد می‌آید و دهمین‎ فصل‎ ویژه اولاد و اخلاف ایشان است<ref>ر.ک: دماوندی، مجتبی، ص131</ref>.


چهار تن از این افراد، [[محقق ترمذی، برهان‌الدین حسین|محقق ترمذی]]، [[شمس تبریزی، محمد بن علی|شمس تبریزی]]، صلاح‌الدین زرکوب و حسام‌الدین‎ چلبی از خاندان [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]] نیستند‎، ولی‎ بیشتر کتاب ویژه خاندان‎ [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]]‎ است<ref>ر.ک: همان</ref>.
چهار تن از این افراد، [[محقق ترمذی، سید برهان‌الدین حسین|محقق ترمذی]]، [[شمس تبریزی، محمد بن علی|شمس تبریزی]]، صلاح‌الدین زرکوب و حسام‌الدین‎ چلبی از خاندان [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]] نیستند‎، ولی‎ بیشتر کتاب ویژه خاندان‎ [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]]‎ است<ref>ر.ک: همان</ref>.


بی‌گمان «مناقب ‎العارفين»، یکی از متون زیبا و ساده عرفانی است و با‎ فرصتی‎ طولانی که‎‎ نگارنده کتاب در اختیار داشته است، در نگارش اثر بسیار دقت دارد. نقل داستان‎ها و کرامات‎ جذابیت متن‎ را بیشتر می‌نماید و بااینکه نثر آن ساده است، آوردن اشعار فراوان‎ بر زیبایی‎ آن‎‎ افزوده است. روایت خواب‎ها و به اسطوره نزدیک شدن شخصیت‎ها نیز برتری دیگر کتاب‎ است<ref>ر.ک: همان، ص132</ref>.
بی‌گمان «مناقب ‎العارفين»، یکی از متون زیبا و ساده عرفانی است و با‎ فرصتی‎ طولانی که‎‎ نگارنده کتاب در اختیار داشته است، در نگارش اثر بسیار دقت دارد. نقل داستان‎ها و کرامات‎ جذابیت متن‎ را بیشتر می‌نماید و بااینکه نثر آن ساده است، آوردن اشعار فراوان‎ بر زیبایی‎ آن‎‎ افزوده است. روایت خواب‎ها و به اسطوره نزدیک شدن شخصیت‎ها نیز برتری دیگر کتاب‎ است<ref>ر.ک: همان، ص132</ref>.
خط ۵۳: خط ۵۳:
آیات و احادیث و ابیات بیساری در متن‎ دیده می‌شود. تعابیر و کلمات و اصطلاحات خاص‎ صوفیه در این اثر بسیار است و کلمات‎ و ترکیبات مغولی نیز در‎ کتاب‎ دیده می‌شود. بیان‎ [[افلاکی، احمد بن اخی ناطور|افلاکی]] در همه مناقب در عین استادی و در همه حال که نشان‌دهنده اطلاع وافر او از عربیت‎ است، ساده و دور از پیرایه‌های لفظی است<ref>ر.ک: همان</ref>.
آیات و احادیث و ابیات بیساری در متن‎ دیده می‌شود. تعابیر و کلمات و اصطلاحات خاص‎ صوفیه در این اثر بسیار است و کلمات‎ و ترکیبات مغولی نیز در‎ کتاب‎ دیده می‌شود. بیان‎ [[افلاکی، احمد بن اخی ناطور|افلاکی]] در همه مناقب در عین استادی و در همه حال که نشان‌دهنده اطلاع وافر او از عربیت‎ است، ساده و دور از پیرایه‌های لفظی است<ref>ر.ک: همان</ref>.


اطلاعات تاریخی‎ این کتاب بسیار است و درباره مناسبت سرایش برخی از غزل‎های‎ [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] توصیحاتی دارد، که البته باید با تردید به آن نگریست؛ به‎عنوان نمونه، روایت او درباره‎ غزلی که [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] هنگام‎ مرگ‎ می‌سراید، با روایت [[فریدون سپهسالار]] تفاوتی دارد<ref>ر.ک: همان</ref>.
اطلاعات تاریخی‎ این کتاب بسیار است و درباره مناسبت سرایش برخی از غزل‎های‎ [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] توصیحاتی دارد، که البته باید با تردید به آن نگریست؛ به‌‎عنوان نمونه، روایت او درباره‎ غزلی که [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] هنگام‎ مرگ‎ می‌سراید، با روایت [[فریدون سپهسالار]] تفاوتی دارد<ref>ر.ک: همان</ref>.


نخستین بخش از کتاب به زندگانی پدر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا جلال‌الدین]] می‌پردازد. چون اصل برزندگانی مولوی است بایست پدری شگفت و شگرف داشته باشد و افسانه‌های [[افلاکی، احمد بن اخی ناطور|افلاکی]] این مهم را برعهده دارد. داستان‎ها وخواب‎ها و کراماتی که او را همتای عارفان بسیار بزرگ جلوه‎ می‌دهد‎ و از پدر او، یعنی نیای مولوی‎ سخنانی به میان می‌آید. حال ‎بایست دید چقدر این داستان‎های زیبا درست و دقیقند. به قسمتی از‎ کتاب‎ که زندگانی بهاءولد در آن آمده است، دکتر [[زرین‌کوب، عبدالحسین|عبدالحسین زرین‌کوب]] و [[عبدالباقی گولپیناری]] نیز،با دید انتقادی‎ نگریسته‌اند‎<ref>ر.ک: همان، ص132-‎133</ref>.
نخستین بخش از کتاب به زندگانی پدر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا جلال‌الدین]] می‌پردازد. چون اصل برزندگانی مولوی است بایست پدری شگفت و شگرف داشته باشد و افسانه‌های [[افلاکی، احمد بن اخی ناطور|افلاکی]] این مهم را برعهده دارد. داستان‎ها وخواب‎ها و کراماتی که او را همتای عارفان بسیار بزرگ جلوه‎ می‌دهد‎ و از پدر او، یعنی نیای مولوی‎ سخنانی به میان می‌آید. حال ‎بایست دید چقدر این داستان‎های زیبا درست و دقیقند. به قسمتی از‎ کتاب‎ که زندگانی بهاءولد در آن آمده است، دکتر [[زرین‌کوب، عبدالحسین|عبدالحسین زرین‌کوب]] و [[عبدالباقی گولپیناری]] نیز، با دید انتقادی‎ نگریسته‌اند‎<ref>ر.ک: همان، ص132-‎133</ref>.


نخستین‎ نکته‌ای که درخور توجه است، آن است که این‎ خانواده پیش از آنکه به عارف‎ و صوفی ملقب باشند، به واعظ و خطیب شناخته می‌شوند و در مهاجرت و سفرها نیز‎ ساکن‎‎ مدرسه‌ها‎ می‌شده‌اند و دیگر مطلب سلوک بهاءالولد است؛ نام پیر و شیخ طریقتی‎ که‎ او مراتب سیر و سلوک را نزدش گذرانده باشد در مناقب نیامده است و انتساب آنان به شیخ‎‎ نجم‌الدین‎ کبری اگر نادرست نباشد با تردید بسیار همراه است. دیگر نگاشته‌های مناقب‎‎ درباره‎ پدر‎ و نیای مولوی به‌اختصار بررسی می‌شود:
نخستین‎ نکته‌ای که درخور توجه است، آن است که این‎ خانواده پیش از آنکه به عارف‎ و صوفی ملقب باشند، به واعظ و خطیب شناخته می‌شوند و در مهاجرت و سفرها نیز‎ ساکن‎‎ مدرسه‌ها‎ می‌شده‌اند و دیگر مطلب سلوک بهاءالولد است؛ نام پیر و شیخ طریقتی‎ که‎ او مراتب سیر و سلوک را نزدش گذرانده باشد در مناقب نیامده است و انتساب آنان به شیخ‎‎ نجم‌الدین‎ کبری اگر نادرست نباشد با تردید بسیار همراه است. دیگر نگاشته‌های مناقب‎‎ درباره‎ پدر‎ و نیای مولوی به‌اختصار بررسی می‌شود:
خط ۷۳: خط ۷۳:
اما ظاهرا دلیل بزرگی و تصوف او نظر مولوی و عنایت اوست. او ‎‎لزومی‎ به تحصیل و سلوک نداشته و نیازی به آموختن و دانستن در خود نمی‌دیده است. گاه‎ ریسمان‎ گردن‎ او را مولانا بر کتف می‌گرفته و می‌گفته که: «گاوک عارف توان شد»<ref>ر.ک: همان</ref>.
اما ظاهرا دلیل بزرگی و تصوف او نظر مولوی و عنایت اوست. او ‎‎لزومی‎ به تحصیل و سلوک نداشته و نیازی به آموختن و دانستن در خود نمی‌دیده است. گاه‎ ریسمان‎ گردن‎ او را مولانا بر کتف می‌گرفته و می‌گفته که: «گاوک عارف توان شد»<ref>ر.ک: همان</ref>.


در پایان می‌توان چنین گفت که «مناقب‎ العارفين» یکی از متون زیبای صوفیانه است و دل‌انگیزی‌ها و لطافت بسیار دارد و داستان‎های‎ شگفت و خواندنی پرجاذبه در آن فراوان است، ولی مستند نیست و از نظر محتوایی‎ کسانی که در تاریخ خاندان [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]] بدان رجوع می‌کنند، بایستی با احتیاط و نگرش ناقدانه آن را مطالعه‎ کنند‎. [[افلاکی، احمد بن اخی ناطور|افلاکی]] درباره پیشینیان اسطوره‌سازی می‌کند و اغراق‌های صوفیانه را جایگزین‎ واقعیت می‌نماید و درباره معاصران خود نمی‌تواند حقیقت را مشاهده کند. تمام کارهای شگفت‎ و دور از انصاف و مردمی امیر عارف را‎ کرامات‎ می‌پندارد و برای این صوفی خودخواه عباراتی‎ می‌آورد که بنا بر نقد نگاشته‌های خودش هیچ درخور و شایسته او نیست <ref>ر.ک: همان، ص140</ref>.
در پایان می‌توان چنین گفت که «مناقب‎ العارفين» یکی از متون زیبای صوفیانه است و دل‌انگیزی‌ها و لطافت بسیار دارد و داستان‎های‎ شگفت و خواندنی پرجاذبه در آن فراوان است، ولی مستند نیست و از نظر محتوایی‎ کسانی که در تاریخ خاندان [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]] بدان رجوع می‌کنند، بایستی با احتیاط و نگرش ناقدانه آن را مطالعه‎ کنند‎. [[افلاکی، احمد بن اخی ناطور|افلاکی]] درباره پیشینیان اسطوره‌سازی می‌کند و اغراق‌های صوفیانه را جایگزین‎ واقعیت می‌نماید و درباره معاصران خود نمی‌تواند حقیقت را مشاهده کند. تمام کارهای شگفت‎ و دور از انصاف و مردمی امیر عارف را‎ کرامات‎ می‌پندارد و برای این صوفی خودخواه عباراتی‎ می‌آورد که بنا بر نقد نگاشته‌های خودش هیچ درخور و شایسته او نیست<ref>ر.ک: همان، ص140</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۸۹: خط ۸۹:
#[[:noormags:627483| دماوندی، مجتبی، «بشوی اوراق: نقد محتوایی بر دو بخش از مناقب العارفين»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: شناخت، بهار 1387، ‎شماره 57، علمی - ‎پژوهشی (12 صفحه، ‎از 129 تا 140)]].
#[[:noormags:627483| دماوندی، مجتبی، «بشوی اوراق: نقد محتوایی بر دو بخش از مناقب العارفين»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: شناخت، بهار 1387، ‎شماره 57، علمی - ‎پژوهشی (12 صفحه، ‎از 129 تا 140)]].


== وابسته‌ها ==  
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
 
[[ثواقب المناقب اولياءالله]]
 
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
[[رده: تصوف و عرفان]]
[[رده: تصوف و عرفان]]
[[رده:طرائق صوفیه]]
[[رده:طرائق صوفیه]]
[[رده:خرداد(99)]]
[[رده: آپلود اردیبهشت (99)]]
۱۴۲

ویرایش