نگارش و ویرایش متون سیاسی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURنگارش و ویرایش متون سیاسیJ1.jpg | عنوان =نگارش و ویرایش متون سیاسی | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = زرگر، ابراهیم (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =سمت | مکان نشر =تهران | سال نشر =13...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۰ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۰۹
نگارش و ویرایش متون سیاسی | |
---|---|
پدیدآوران | زرگر، ابراهیم (نویسنده) |
ناشر | سمت |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 7ـ2128ـ02ـ600ـ978 |
کد کنگره | |
نگارش و ویرایش متون سیاسی تألیف ابراهیم زرگر؛ نگارش و ویرایش متون سیاسی، یک درس میانرشتهای است و در مناطق مرزی علوم سیاسی و ادبیات فارسی قرار دارد. ویراستاری در علوم سیاسی، کاربرد یافتههای ویراستاری محض و ادبی در متون سیاسی است.
ساختار
کتاب در پنج فصل تدوین شده است.
گزارش کتاب
تحولات سیاسی بر زبان و ادب فارسی تأثیرگذار است و موضوعی برای مضمونآفرینی ایجاد میکند و میتواند به خلق واژههای جدید بینجامد یا واژگانی را پرکاربرد و پربسامد کند یا برعکس واژگانی را بیرونق و مهجور سازد. این تحولات میتواند در ساحتهای نثر سیاسی، شعر سیاسی، طنز سیاسی، داستان و رمان سیاسی بازتاب داشته باشد یا حتی سبک ادبی خاصی را ایجاد کند. ادبیات دورۀ مشروطه، ادبیات انقلاب اسلامی و ادبیات جنگ تحمیلی جلوههایی از این تأثیرپذیری از تحولات سیاسی ـ اجتماعی است.
یکی از موارد مهم تأثیرپذیری زبان فارسی از تحولات سیاسی ـ اجتماعی در دورۀ معاصر، سادهنویسی است. با ورود مدرنیسم در ایران معاصر، در زبان فارسی نیز تغییراتی رخ داد و زبان پیشامدرن دچار تحولاتی شد. زبان فارسی هم در برخورد با عوامل و ایدههایی که از جهان بیرون بهویژه از اروپا و آمریکا به درون آن سرریز میکرد، دگرگون شد. با جنبش مشروطیت، دگرگونی زبان اجتنابناپذیر شد؛ زیرا مخاطب تغییر کرد. دیگر مخاطب کتابها، فقط پادشاهان و وزیران و اهل قلم نبودند، بلکه عموم مردم بودند. زبان نوشتار از قالب کهنه و سخت و سفت خود و همچنین از مکتبخانهها و مدرسهها و محفلهای دربسته درآمد و روی سخن با هزاران هزار داشت و احساسات و افکار آنها را در جهت تازهای برانگیخت.
نگارش و ویرایش متون سیاسی، یک درس میانرشتهای است و در مناطق مرزی علوم سیاسی و ادبیات فارسی قرار دارد. ویراستاری در علوم سیاسی، کاربرد یافتههای ویراستاری محض و ادبی در متون سیاسی است. این کار در زمین سیاست انجام میشود. به عبارت دیگر یافتههای تولیدی و اجتهادی صاحبنظران رشتۀ ادبیات فارسی از لحظهای به مثابۀ پاس گل در زمین سیاست میآید و کاربردی در سیاست پیدا میکند. علوم سیاسیدانان در تولید و فرایند اجتهادی ادبیات فارسی دخالتی ندارند؛ همانگونه که در استخراج ضریب جینی اقتصادی، صاحبنظران سیاسی دخالتی نمیتوانند داشته باشند و این امر یک حوزۀ کاملاً تخصصی علم اقتصاد است.
ویراستاری در متون سیاسی، دادهها و یافتههای اولیۀ ادبیات فارسی را در زمین علوم سیاسی به کار میگیرد و با مثالها و کاربردهای سیاسی عملیاتی میکند. فراتر از آن در ویرایش محتوایی هم به طور کامل وجه تخصصی پیدا میکند. آغازهها و کوتهنوشتهها در سیاست به کار میرود. معادلهای درست واژهها در سیاست مورد بحث قرار میگیرد. زبان دیپلماتیک و ارتباط زبان و سیاست با زبان فارسی و هویت ملی در کانون توجه قرار میگیرد. به حساسیتهای واژگانی در سیاست و روابط بینالملل و بار ارزشی متفاوت آنها توجه میشود. واژهسازی و مفهومسازی در سیاست از سوی صاحبنظران و طراحی معادل آنها در اینجا بحث میشود. کوتاه سخن آنکه موارد زبانی و رسمالخط که به نوعی بحث زبانی است، در زمین رشتۀ علوم سیاسی و روابط بینالملل کاربردی میشود و بر مثالهای تخصصی تمرکز میگردد. موارد ویرایش محتاوایی آن که به طور ذاتی خود علوم سیاسی است و جنبۀ تخصصی دارد.
در این کتاب نویسنده با استفاده از دانش تولیدشدۀ صاحبنظران ادبیات فارسی و ویراستاری، آن دانش را در خدمت مخاطبان علوم سیاسی قرار داده و به کاربرد آن در متون علوم سیاسی توجه داشته است. بنابراین نویسنده از یافتههای صاحبنظران ادبیات فارسی بهره گرفته و آن را در زمینۀ رشتۀ علوم سیاسی کاربردی کرده است. در بخش ویرایش محتوایی و تخصصی، مباحث کاملاً در حیطۀ صاحبنظران علوم سیاسی بوده و دیگر وجه علوم سیاسی آن غالب است؛ زیرا در زمرۀ ویرایش فنی، ادبی و زبانی قلمداد نمیشود.
فصل اول کتاب دربارۀ فلسفۀ وجودی این درس نوبنیاد و اهمیت آن در مهارتافزایی و چیستی ادب سیاسی و تعامل آن با تحولات سیاسی و ویراستاری در سیاست و زبان دیپلماتیک سخن میگوید و وجه غالب آن سیاسی است. فصل دوم و سوم دربارۀ شیوۀ خط و املای فارسی درست کلمات و واژههای متشابه و نیز مواردی چون کاربرد نادرست فعل، حرف و جمله بحث میکند و تا حدودی با مثالهای سیاسی، «علوم سیاسیسازی» شده است. در واقع در فصل دوم مباحث صرفی واژگان و در فصل سوم مباحث نحوی و دستور زبان بررسی شده است. در فصل چهارم به پاراگرافنویسی، ویرایش عنوان و گزارش سیاستی و در فصل پنجم به بررسی مصداق واژههای سیاسی پرداخته شده است. بنابراین فصلهای اول، چهارم و پنجم با وجه غالب سیاسی و فصل دوم و سوم با وجه غالب ادبیات فارسی تدوین شده است. با این همه نویسنده کوشیده تا در همین دو فصل دوم و سوم هم در ظرف ادب فارسی، مظروف سیاسی بریزد و تا حد امکان شواهد و مثالهای سیاسی برای موضوعات بیاورد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات