۱۵٬۵۲۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
«برهان»، دومین مبحث کتاب است که اصالت تحقیق، اصالت جعل، وحدت وجود و مباحثی ازایندست را با ذکر دلایل مخالفین و موافقین مطرح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص183-184</ref>. | «برهان»، دومین مبحث کتاب است که اصالت تحقیق، اصالت جعل، وحدت وجود و مباحثی ازایندست را با ذکر دلایل مخالفین و موافقین مطرح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص183-184</ref>. | ||
مبحث سوم، با موضوع قرآن و حدیث، خود مشتمل بر مقدمه و پنج فصل است<ref>ر.ک: همان، ص248</ref>. خلاصه مطلب اینکه عرفا و صوفیه مسلمین مدعیاند که توحید آنان بر مدلول آیات و احادیث منطبق است<ref>ر.ک: همان، ص277</ref>. | مبحث سوم، با موضوع قرآن و حدیث، خود مشتمل بر مقدمه و پنج فصل است<ref>ر.ک: همان، ص248</ref>. خلاصه مطلب اینکه عرفا و صوفیه مسلمین مدعیاند که توحید آنان بر مدلول آیات و احادیث منطبق است<ref>ر.ک: همان، ص277</ref> لکن ایشان در این باب و در پاسخ به عرفا و صوفیه معتقد است: الحق ما که ذهن خود را از مطالب خارج خالی کرده و به قرآن و حدیث با دقت مراجعه نمودیم مسئله وحدت وجود و موجود را هرگز بر ظواهر مدلولات قرآن و حدیث منطبق نیافتیم بلکه آن را در مواضع استشهاد و استدلال قوم که نمونههای آن گذشت بر مدلول بعض آیات و احادیث متشابه و غیرمتشابه تفسیر به رأی و معنای تحمیلی تشخیص دادهایم و واضح است که آیات و احادیث با چنین تفسیر و معنی هیچگونه حجیتی بر مقوصد ندارد...<ref>همان، ص278</ref> | ||
نویسنده در پایان کتاب چنین میگوید: نتیجه بحث و تحری ما در طول این کتاب این شد: از مطالعه تاریخ پیدایش تصوف و عرفان (اصطلاحی) در اسلام و نظر در بعض اقوال و اعمال صوفیانه، و تأمل در مکاشفات اهل مکاشفه، و رسیدگی به مبحث برهان و ادله عقلی و فلسفی، و مطالعه قرآن و حدیث پی بردیم به اینکه این امور نه تنها حقانیت توحید تصوف و عرفان یعنی وحدت وجود و موجود را برای ما ثابت نمیکند بلکه مجموع این مطالعات، حقانیت توحید مخالف آن یعنی توحید فطری را که بر اساس غیریت و مباینت و عدم مجانست واقعیت خالق و مخلوق است بر ما بیشتر روشن و تثبیت میگرداند<ref> | |||
نویسنده در پایان کتاب چنین میگوید: نتیجه بحث و تحری ما در طول این کتاب این شد: از مطالعه تاریخ پیدایش تصوف و عرفان (اصطلاحی) در اسلام و نظر در بعض اقوال و اعمال صوفیانه، و تأمل در مکاشفات اهل مکاشفه، و رسیدگی به مبحث برهان و ادله عقلی و فلسفی، و مطالعه قرآن و حدیث پی بردیم به اینکه این امور نه تنها حقانیت توحید تصوف و عرفان یعنی وحدت وجود و موجود را برای ما ثابت نمیکند بلکه مجموع این مطالعات، حقانیت توحید مخالف آن یعنی توحید فطری را که بر اساس غیریت و مباینت و عدم مجانست واقعیت خالق و مخلوق است بر ما بیشتر روشن و تثبیت میگرداند<ref>همان، ص280</ref>. | |||
==پانویس== | ==پانویس== |