شیرازی، محمدتقی بن محب‌علی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رازی (ابهام زدایی)' به 'رازی (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - 'ته اند' به 'ته‌اند')
جز (جایگزینی متن - 'رازی (ابهام زدایی)' به 'رازی (ابهام‌زدایی)')
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۶: خط ۳۶:
|}
|}
</div>
</div>
{{کاربردهای دیگر|شیرازی (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|شیرازی (ابهام‌زدایی)}}


{{کاربردهای دیگر|میرزای شیرازی (ابهام‌ زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|میرزای شیرازی (ابهام‌ زدایی)}}
   
   
'''محمدتقی بن محب‌علی شیرازی''' (۱۲۵۶-۱۳۳۸ق)، مشهور به '''میرزای دوم''' یا '''میرزای کوچک'''، از فقها و مراجع بزرگ شیعه، رهبر انقلاب بزرگ عراق ضد استعمار، صدور فتوای جهادیه و وجوب مبارزه با انگلستان
'''محمدتقی بن محب‌علی شیرازی''' (۱۲۵۶-۱۳۳۸ق)، مشهور به '''میرزای دوم''' یا'''میرزای کوچک'''، از فقها و مراجع بزرگ شیعه، رهبر انقلاب بزرگ عراق ضد استعمار، صدور فتوای جهادیه و وجوب مبارزه با انگلستان


==ولادت==
==ولادت==
خط ۷۶: خط ۷۶:
الف - زهد و قناعت  
الف - زهد و قناعت  


شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]] درباره ميرزا محمدتقى شيرازى می‌نويسد: «وى فردى بسيار هوشيار و داراى اخلاقى نيكو بود. ديدار او انسان را به ياد خدا می‌آورد. رخسار قدسيان را داشت. از كسى چيزى درخواست نمى كرد، حتى وقتى تشنه مى شد خود بلند مى شد و آب مى آشاميد.»
شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]] درباره ميرزا محمدتقى شيرازى می‌نويسد: «وى فردى بسيار هوشيار و داراى اخلاقى نيكو بود. ديدار او انسان را به ياد خدا می‌آورد. رخسار قدسيان را داشت. از كسى چيزى درخواست نمى كرد، حتى وقتى تشنه می‌شد خود بلند می‌شد و آب مى آشاميد.»


وى در امر خوراك و پوشاك و مسكن خويش بسيار قانع و زاهد بود با وجود اموال فراوانى كه از آفريقا، ايران، عراق، عربستان شيخ نشينهاى خليج و ديگر نقاط به دستش مى رسيد، خانه‌اى استيجارى داشت.
وى در امر خوراك و پوشاك و مسكن خويش بسيار قانع و زاهد بود با وجود اموال فراوانى كه از آفريقا، ايران، عراق، عربستان شيخ نشينهاى خليج و ديگر نقاط به دستش مى رسيد، خانه‌اى استيجارى داشت.
خط ۹۶: خط ۹۶:
آیت‌الله ميرزا محمدتقى شيرازى فردى بسيار خويشتن دار بود. از وى مشاهده نشد كه حتى نسبت به كسانى كه درباره او جسارت و بى ادبى كردند، خشمگين شود. وى هميشه با نشاط بود و تبسمى بر لب داشت.
آیت‌الله ميرزا محمدتقى شيرازى فردى بسيار خويشتن دار بود. از وى مشاهده نشد كه حتى نسبت به كسانى كه درباره او جسارت و بى ادبى كردند، خشمگين شود. وى هميشه با نشاط بود و تبسمى بر لب داشت.


خشوع و تواضع وى باعث مى شد كه نگاهش را هرگز به بالا نيندازد. و هنگام تدريس بر فراز منبر به پايين نظر مى افكند نه به صورت شاگردانش. او علم و عمل را در زيباترين صورتش به هم آميخته بود.
خشوع و تواضع وى باعث می‌شد كه نگاهش را هرگز به بالا نيندازد. و هنگام تدريس بر فراز منبر به پايين نظر مى افكند نه به صورت شاگردانش. او علم و عمل را در زيباترين صورتش به هم آميخته بود.


ه‍ - صلابت  
ه‍ - صلابت  
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
==وفات ==
==وفات ==


ميرزا محمدتقى شيرازى، رهبر فقيه و مجاهد بزرگ انقلاب مردمى و اسلامى عراق، پس از عمرى مجاهدت و تلاش علمى و سياسى و اجتماعى و رهبرى انقلاب، نا بهنگام وفات كرد و در بحبوحه انقلاب كه او مركز ثقل آن شناخته مى شد و همه اميدها به او بود، ناگهان دعوت حق را لبيك گفت. [[شهرستانی، سید هبةالدین|آیت‌الله سيد هبةالدین شهرستانى]] كه از نزدیک ان ميرزاى شيرازى بود، درباره درگذشت اين مرجع و رهبر بزرگ می‌گوید:
ميرزا محمدتقى شيرازى، رهبر فقيه و مجاهد بزرگ انقلاب مردمى و اسلامى عراق، پس از عمرى مجاهدت و تلاش علمى و سياسى و اجتماعى و رهبرى انقلاب، نا بهنگام وفات كرد و در بحبوحه انقلاب كه او مركز ثقل آن شناخته می‌شد و همه اميدها به او بود، ناگهان دعوت حق را لبيك گفت. [[شهرستانی، سید هبةالدین|آیت‌الله سيد هبةالدین شهرستانى]] كه از نزدیک ان ميرزاى شيرازى بود، درباره درگذشت اين مرجع و رهبر بزرگ می‌گوید:


«در يكى از روزها وقتى آیت‌الله شيرازى براى خواندن نماز به صحن مطهر امام حسين‌ عليه‌السلام مى رفت، با تعداد زيادى از جنازه‌هاى شهدا كه از جبهه‌هاى جنگ آورده شده بود، مواجه شد. اين صحنه اثر نامطلوبى بر وى گذارد به طورى كه آشكارا مى شد نشانه‌هاى درد و ناراحتى را در چهره‌اش مشاهد كرد. اين آخرين روزى بود كه وى براى اداى فريضه نماز از منزلش خارج مى شد. چون وضعيت مزاجى وى بعد از آن رو به وخامت گذاشت و به بستر بيمارى افتاد و چيزى نگذشت كه دعوت حق را لبيك گفت.»  
«در يكى از روزها وقتى آیت‌الله شيرازى براى خواندن نماز به صحن مطهر امام حسين‌ عليه‌السلام مى رفت، با تعداد زيادى از جنازه‌هاى شهدا كه از جبهه‌هاى جنگ آورده شده بود، مواجه شد. اين صحنه اثر نامطلوبى بر وى گذارد به طورى كه آشكارا می‌شد نشانه‌هاى درد و ناراحتى را در چهره‌اش مشاهد كرد. اين آخرين روزى بود كه وى براى اداى فريضه نماز از منزلش خارج می‌شد. چون وضعيت مزاجى وى بعد از آن رو به وخامت گذاشت و به بستر بيمارى افتاد و چيزى نگذشت كه دعوت حق را لبيك گفت.»  


آیت‌الله سيد مرتضى طباطبايى درباره کیفیت وفات ميرزا می‌گوید:
آیت‌الله سيد مرتضى طباطبايى درباره کیفیت وفات ميرزا می‌گوید:
خط ۱۸۵: خط ۱۸۵:
[[شهرستانی، سید هبةالدین|آیت‌الله شهرستانى]] پس از درگذشت ميرزا محمدتقى شيرازى اين بيانيه را خطاب به رهبران انقلاب عراق صادر كرد:
[[شهرستانی، سید هبةالدین|آیت‌الله شهرستانى]] پس از درگذشت ميرزا محمدتقى شيرازى اين بيانيه را خطاب به رهبران انقلاب عراق صادر كرد:


«به شما رهبران انقلاب و به كليه مسلمين جهان، وفات حجةالاسلام و رئيس علماء اعلام و ركن نهضت عرب و روح حركت اسلامى ميرزا محمدتقى شيرازى را تسليت مى گوييم. خداوند روح او را پاکتر و ضريح او را نورانى گرداند. خورشيد زندگى مقدس او به هنگام غروب روز سه شنبه سوم ذيحجه سال 1338 غروب كرد بعد از اين كه آن بزرگوار عمرى را به احياء علم و دين و نابود ساختن نقشه‌هاى شيطانى كافران گذراند. آنچه امروز قلوب پيروانش را تسلى می‌دهد قدرت اصول و مبادى است كه او براى آنها مبارزه كرد...»
«به شما رهبران انقلاب و به كليه مسلمين جهان، وفات حجةالاسلام و رئيس علماء اعلام و ركن نهضت عرب و روح حركت اسلامى ميرزا محمدتقى شيرازى را تسليت می‌گوييم. خداوند روح او را پاکتر و ضريح او را نورانى گرداند. خورشيد زندگى مقدس او به هنگام غروب روز سه شنبه سوم ذيحجه سال 1338 غروب كرد بعد از اين كه آن بزرگوار عمرى را به احياء علم و دين و نابود ساختن نقشه‌هاى شيطانى كافران گذراند. آنچه امروز قلوب پيروانش را تسلى می‌دهد قدرت اصول و مبادى است كه او براى آنها مبارزه كرد...»


«فوت آیت‌الله شيرازى تاثير زيادى در عراق و ايران داشت و مجالس متعددى براى گرامى داشت آن مرحوم تشكيل گرديد. بعد از وفات اين مرجع بزرگ، رهبران مذهبى نهضت، حضرت آیت‌الله شيخ فتح‌الله اصفهانى معروف به «شيخ الشريعه» را براى اشراف و رهبرى انقلاب برگزيدند.  
«فوت آیت‌الله شيرازى تاثير زيادى در عراق و ايران داشت و مجالس متعددى براى گرامى داشت آن مرحوم تشكيل گرديد. بعد از وفات اين مرجع بزرگ، رهبران مذهبى نهضت، حضرت آیت‌الله شيخ فتح‌الله اصفهانى معروف به «شيخ الشريعه» را براى اشراف و رهبرى انقلاب برگزيدند.