زیباییشناسی و نظریه رمان: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURزیباییشناسی و نظریه رمانJ1.jpg | عنوان =زیباییشناسی و نظریه رمان | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = باختین، میخاییل (نویسنده) شهپرراد، کتایون (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =ک...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۶ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۰۶
زیباییشناسی و نظریه رمان | |
---|---|
پدیدآوران | باختین، میخاییل (نویسنده) شهپرراد، کتایون (مترجم) |
ناشر | کتاب آبان |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 9ـ40ـ6025ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
زیباییشناسی و نظریه رمان تألیف میخاییل باختین، ترجمه کتابیون شهپرراد؛ باختین در پانزده سال آخر زندگی خود توفیق یافت تا شاهد کناررفتن پردۀ سکوت از بخش عظیمی از آثار خود باشد. جانمایۀ اصلی این کتاب که آخرین نوشتۀ باختین به شمار میرود (1975)، هستۀ اصلی مجموعهای است سهمحوری که داستایوفسکی (بازنگری و تکمیل در سال 1963) و رابله (که بیست سال بعد از تاریخ دفاع از رسالهاش چاپ شد) دو محور اصلی آن را شکل میدهند.
ساختار
این نوشتار در یک پیشگفتار و سه کتاب تدوین یافته است.
کتاب اول: محتوا، مادۀ اولیه و شکل در اثر ادبی
کتاب دوم: گفتمان رمانی
کتاب سوم: داستان حماسی و رمان
گزارش کتاب
کاهش یافتن خفقان جوّ حاکم بر اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در حوالی سالهای 1960 کاری کرد تا در روند مطالعات صورتگرفته بر آثار داستایوفسکی و در مقیاسی وسیعتر بر کلیۀ پژوهشهای ادبی روحی جدید دمیده شود و نام میخاییل باختین بار دیگر بر سر زبانها افتد. نام این شخصیت ادبی که در سالهای 1929 و میان خیل فراوانی از نامها، با نوشتن کتابی بس ارزشمند دربارۀ بوطیقای داستایوفسکی بر سر زبانها افتاده بود، خیلی سریع به فراموشی سپرده شد. فقط میدانستند هنوز زنده است و جایی در مورداوی که جمهوری کوچک خودمختاری در بخش میانی ولگا است، زندگی میکند؛ در آن هنگام مورداوی سرزمینی بود که شوربختانه به دلیل اردوگاههای کار اجباریاش شهرت داشت؛ این نیز آشکار بود که باختین در مدرسهای عالی که بهتازگی به دانشگاه بدل شده بود، تدریس میکرده است و دفاعیۀ او از رسالهاش دربارۀ رابله در سال 1946 سروصدای زیادی در انستیتوی ادبیات جهانی مسکو بهپا کرده است: باوجود نظر مثبت بخشی از هیئت داوران که باختین را شایستۀ کسب عنوان دکترا میدانستند، هیئت مزبور در نهایت پس از هفت ساعت مشاوره به اعطای عنوان نامزد دکترای علوم به او بسنده کرد.
باختین در پانزده سال آخر زندگی خود توفیق یافت تا شاهد کناررفتن پردۀ سکوت از بخش عظیمی از آثار خود باشد. جانمایۀ اصلی این کتاب که آخرین نوشتۀ باختین به شمار میرود (1975)، هستۀ اصلی مجموعهای است سهمحوری که داستایوفسکی (بازنگری و تکمیل در سال 1963) و رابله (که بیست سال بعد از تاریخ دفاع از رسالهاش چاپ شد) دو محور اصلی آن را شکل میدهند. باختین در این کتاب آنچه را تنها از خلال این دو اثر میشد حدس زد، بهروشنی توضیح میدهد؛ مضامینی همچون زیربنای استوار و روششناختی و فلسفی اثر، بیان بیپروای نظریهای نوین در زمینۀ رمان و همچنین نگرشی که هرچند در لفافه اما در زمان خود، تحولی در نظم حاکم محسوب میشد؛ این نکتۀ آخر توضیحی است بر اینکه چرا این دانشمند در طول سالهای زندگیاش همواره در انزوا به سر میبرد.
جستاری که این کتاب با آن آغاز شده و نخستین نوشتۀ شناختهشدۀ باختین را نیز شامل میشود، بیش از نیم قرن در کشورهای خانۀ باختین خاک خورد؛ نشریهای که این جستار را برای چاپ در اختیار گرفته بود، همچون بیشتر نشریههای ادبی مستقل سالهای 20، از کار باز ماند و فرصت نیافت تا آن را چاپ کند. باختین سه کتاب دیگر را نیز تکمیل کرد و تفسیری بر آنها نوشت. کتابهایی که در سالهای 1927 و 1929 با امضای ن.ولوشینوف و پ.مدودف انتشار یافت. با این همه، امروز نگارش هر سۀ آنها به باختین اسناد داده میشود؛ چه صرفنظر از مبحثی که نقطۀ اشتراک هر سه کتاب است، سبک دقیق و استدلالی نگارش آنها و دقت و توانایی بهکار بردهشده در عبارات تجریدی، مهر تأییدی است بر تدوین این کتابها به دست باختین.
کتاب اول با نام محتوا، مادۀ اولیه و شکل در اثر ادبی است. در ابتدای این کتاب پیشگفتاری گنجانده شده که به تاریخ هنر و زیباییشناسی به معنای عام میپردازد و سپس به تفصیل در سه بخش ابتدا به محتوا، آنگاه به مادۀ اولیه و سرانجام به شکل در اثر ادبی. کتاب دوم به گفتمان رمانی اختصاص یافته و شامل چهار بخش است: ارتباط سبکشناسی معاصر و زبان، مقایسۀ گفتمان شعری و گفتمان رمانی، چندزبانی در رمان، نقش سخنگو در رمان. کتاب سوم داستان حماسی و رمان (روششناسی تحلیل رمان) نام دارد. بخشهای دیگری نیز در این مجموعه آثار باختین به زبان فرانسه وجود دارد که یکی به بوطیقای داستایوفسکی اختصاص یافته، دیگری به کرونوتوپ یا ساختار فضازمان و بخش بسیار مفصلی نیز به نقش رابله در شکلگیری رمان مدرن در اروپا. البته در این سه کتاب باختین به دفعات در جایجای تحقیقاتش به رابله و داستایوفسکی و ساختار فضازمان نیز اشاره میکند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات