نزهة الأحباب (مجموعه آثار عطار نیشابورى): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۳۰: خط ۳۰:
    وی ماجرا را از دور افتادن بلبل از گلستان و شرح این مهجوری آغاز نموده است:
    وی ماجرا را از دور افتادن بلبل از گلستان و شرح این مهجوری آغاز نموده است:


    '''بلبلی از گلستان دور اوفتاد'''
    {{شعر}}
    وز غم گل سخت مهجور اوفتاد
    {{ب|''بلبلی از گلستان دور اوفتاد''|2=''وز غم گل سخت مهجور اوفتاد''}}
    '''شب همه شب ناله‌ها می‌کرد زار'''
    {{ب|''شب همه شب ناله‌ها می‌کرد زار''|2=''صبر از وی کرد عزلت اختیار''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص48-49</ref>}}
    صبر از وی کرد عزلت اختیار'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص48-49</ref>.'''
    {{پایان شعر}}


    تا اینکه باد صبا، نامه بلبل را بر لوح دل خویش نقش نموده و پیش گل برده و شرح این عاشقی و دلدادگی و مهجوری می‌کند:
    تا اینکه باد صبا، نامه بلبل را بر لوح دل خویش نقش نموده و پیش گل برده و شرح این عاشقی و دلدادگی و مهجوری می‌کند:


    '''پس صبا این بیت‌ها بر لوح دل'''
    {{شعر}}
    نقش کرد و گفت خود را العجل
    {{ب|''پس صبا این بیت‌ها بر لوح دل''|2=''نقش کرد و گفت خود را العجل''}}
    '''چون صبا نزدیک گل آمد ز راه'''
    {{ب|''چون صبا نزدیک گل آمد ز راه''|2=''دید گل را در گلستان همچو ماه''<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>}}
    دید گل را در گلستان همچو ماه'''<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>.'''
    {{پایان شعر}}
     
    اما گل در پاسخ، اعتنای چندانی به عاشقی و حالات بلبل نکرده و بلبل از او ناامید شده و از باغ بی‌وفای او می‌رود. در ادامه، گل از کرده خویش نادم شده و باد صبا مژده آن را به بلبل می‌دهد، اما این ‌بار بلبل است که از ضایع کردن عمر خویش در غفلت چنین عشقی پیشمان است و این ‌بار گل از بلبل به پیش باد صبا شکایت می‌برد، اما سرانجام باد صبا بلبل را برای وصال، نزد گل می‌برد، اما غافل از آنکه پیش از او، باغبان به بوستان آمده و گل را چیده است. [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] شرح این ماجرا را به زیبایی در اشعاری دلنشین، سروده و در اختیار خواننده قرار داده است<ref>ر.ک: همان، ص53-73</ref>.
    اما گل در پاسخ، اعتنای چندانی به عاشقی و حالات بلبل نکرده و بلبل از او ناامید شده و از باغ بی‌وفای او می‌رود. در ادامه، گل از کرده خویش نادم شده و باد صبا مژده آن را به بلبل می‌دهد، اما این ‌بار بلبل است که از ضایع کردن عمر خویش در غفلت چنین عشقی پیشمان است و این ‌بار گل از بلبل به پیش باد صبا شکایت می‌برد، اما سرانجام باد صبا بلبل را برای وصال، نزد گل می‌برد، اما غافل از آنکه پیش از او، باغبان به بوستان آمده و گل را چیده است. [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] شرح این ماجرا را به زیبایی در اشعاری دلنشین، سروده و در اختیار خواننده قرار داده است<ref>ر.ک: همان، ص53-73</ref>.


    خط ۵۶: خط ۵۵:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان‌شناسی، علم زبان]]
    [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
    [[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
    [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]]


    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 مهر 1403]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ مهر 1403 توسط عباس مکرمی]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ مهر 1403 توسط عباس مکرمی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ مهر 1403 توسط محسن عزیزی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ مهر 1403 توسط محسن عزیزی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۵ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۱

    نزهة الأحباب (مجموعه آثار عطار نیشابورى)
    نزهة الأحباب (مجموعه آثار عطار نیشابورى)
    پدیدآورانعطار، محمد بن ابراهیم (نويسنده)
    ناشر[بی نا]
    مکان نشر[بی جا]
    سال نشر1312ش
    چاپ1
    شابک-
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    نزهة الأحباب (مجموعه آثار عطار نیشابوری)، اثر فریدالدین ابوحامد محمد بن ابوبکر ابراهیم بن اسحاق عطار نیشابورى (537-627ق)، یکى از شعرا و عارفان نام‌آور ایران، کتابی است زیبا و دلنشین، در بیان حکایات عاشقانه، به‌صورت منظوم.

    این کتاب، سرشار از پندها و نصایح حکیمانه‌ای است که به‌صورت شعر بیان شده است. عطار در این کتاب، به بیان حکایت عاشق و معشوق پرداخته و این امر را در قالب مناظره میان بلبل و گل و حکایات میان آن دو، بیان کرده و از این طریق در واقع، حال اهل دنیا را مطرح نموده است. وی خود در مقدمه کوتاه کتاب، چنین گفته است: «بدان ای عزیز که این کتاب را نزهة الأحباب نام نهادیم؛ حق‌تعالی توفیق رفیق گرداناد و این حکایت عاشق و معشوق، یعنی گل و بلبل و مناظره ایشان و عتاب از طرفین چون به نظر حقیقت بنگری حال اهل دنیا است و معیشت ایشان»[۱].

    وی ماجرا را از دور افتادن بلبل از گلستان و شرح این مهجوری آغاز نموده است:

    بلبلی از گلستان دور اوفتادوز غم گل سخت مهجور اوفتاد
    شب همه شب ناله‌ها می‌کرد زارصبر از وی کرد عزلت اختیار[۲]

    تا اینکه باد صبا، نامه بلبل را بر لوح دل خویش نقش نموده و پیش گل برده و شرح این عاشقی و دلدادگی و مهجوری می‌کند:

    پس صبا این بیت‌ها بر لوح دلنقش کرد و گفت خود را العجل
    چون صبا نزدیک گل آمد ز راهدید گل را در گلستان همچو ماه[۳]

    اما گل در پاسخ، اعتنای چندانی به عاشقی و حالات بلبل نکرده و بلبل از او ناامید شده و از باغ بی‌وفای او می‌رود. در ادامه، گل از کرده خویش نادم شده و باد صبا مژده آن را به بلبل می‌دهد، اما این ‌بار بلبل است که از ضایع کردن عمر خویش در غفلت چنین عشقی پیشمان است و این ‌بار گل از بلبل به پیش باد صبا شکایت می‌برد، اما سرانجام باد صبا بلبل را برای وصال، نزد گل می‌برد، اما غافل از آنکه پیش از او، باغبان به بوستان آمده و گل را چیده است. عطار شرح این ماجرا را به زیبایی در اشعاری دلنشین، سروده و در اختیار خواننده قرار داده است[۴].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص48
    2. ر.ک: متن کتاب، ص48-49
    3. ر.ک: همان، ص51
    4. ر.ک: همان، ص53-73

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها