انسان نورانی در تصوف ايرانی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''انسان نورانی در تصوف ایرانی'''، ترجمه یکی از آثار عرفانی فیلسوف و ایرانشناس فرانسوی [[کربن، هانری|هانری کربن]] (1903-1978م)، به قلم [[جواهری نیا، فرامرز|فرامرز جواهرینیا]] | '''انسان نورانی در تصوف ایرانی'''، ترجمه یکی از آثار عرفانی فیلسوف و ایرانشناس فرانسوی [[کربن، هانری|هانری کربن]] (1903-1978م)، به قلم [[جواهری نیا، فرامرز|فرامرز جواهرینیا]] است. | ||
«انسان نورانی در تصوف ایرانی»، بر پایه واگشایی ژرفنوشتههای تنی چند از عارفان ایرانی چون [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلی سینا]]، [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]]، [[روزبهان بقلی، روزبهان بن ابینصر|روزبهان شیرازی]] و [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] استوار است که در آنها دکتر کربن پیگیری مفهوم نور و رنگ و نگرش داشتن به آنها را چون نشانههای فرابالندگی مینوی بشمار میآورد. جانمایه کتاب کنونی رها شدن انسان نورانی است آنگاه که بار دیگر به قلب هستیاش روی آورده و همزمان، بدن رستاخیزی نهفته در زیست - ساختار مادی او بالیدن آغاز میکند<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص10</ref>. از نظر پرفسور [[کربن، هانری|کربن]]، درک راز نمادهای عرفان ایرانی ساده نیست؛ خاصه برای اشخاصی که همچون راهگمکردگان در میانه کویر، حتی قطبنمای خویش را نیز از کف دادهاند. هرگاه واقعیات محسوس را بهطور غلوآمیزی معتبر بشماریم، از ادراک مفاهیم واقعی (اما فراحسی) باز خواهیم ماند. در چنین نگرشی از جهان، تنها عینیات، واقعیاند و بهجز آن هرچه هست، مفاهیم ذهنی و خیالی تلقی میشود<ref>ر.ک: نیکخواه، هانیه؛ خزایی، محمد، ص97-98</ref>. | «انسان نورانی در تصوف ایرانی»، بر پایه واگشایی ژرفنوشتههای تنی چند از عارفان ایرانی چون [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلی سینا]]، [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]]، [[روزبهان بقلی، روزبهان بن ابینصر|روزبهان شیرازی]] و [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] استوار است که در آنها دکتر کربن پیگیری مفهوم نور و رنگ و نگرش داشتن به آنها را چون نشانههای فرابالندگی مینوی بشمار میآورد. جانمایه کتاب کنونی رها شدن انسان نورانی است آنگاه که بار دیگر به قلب هستیاش روی آورده و همزمان، بدن رستاخیزی نهفته در زیست - ساختار مادی او بالیدن آغاز میکند<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص10</ref>. از نظر پرفسور [[کربن، هانری|کربن]]، درک راز نمادهای عرفان ایرانی ساده نیست؛ خاصه برای اشخاصی که همچون راهگمکردگان در میانه کویر، حتی قطبنمای خویش را نیز از کف دادهاند. هرگاه واقعیات محسوس را بهطور غلوآمیزی معتبر بشماریم، از ادراک مفاهیم واقعی (اما فراحسی) باز خواهیم ماند. در چنین نگرشی از جهان، تنها عینیات، واقعیاند و بهجز آن هرچه هست، مفاهیم ذهنی و خیالی تلقی میشود<ref>ر.ک: نیکخواه، هانیه؛ خزایی، محمد، ص97-98</ref>. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# پیشگفتار کتاب. | # پیشگفتار کتاب. | ||
# نیکخواه، هانیه؛ خزایی، محمد، «رها شدن انسان نورانی - آراء و نظریات در حیطهی مفهوم نور و رنگ و... »، کتاب ماه هنر، خرداد 1390، شماره 153، ص96 تا 101 | #[[:791852noormags:780911| نیکخواه، هانیه؛ خزایی، محمد، «رها شدن انسان نورانی - آراء و نظریات در حیطهی مفهوم نور و رنگ و... »، کتاب ماه هنر، خرداد 1390، شماره 153، ص96 تا 101]]. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
[[رده:تاریخ تصوف و عرفان بر حسب سرزمین های خاص]] | [[رده:تاریخ تصوف و عرفان بر حسب سرزمین های خاص]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 مهر 1403]] | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ مهر 1403 توسط سید محمد رضا موسوی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ مهر 1403 توسط سید محمد رضا موسوی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ مهر 1403 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ مهر 1403 توسط محسن عزیزی]] |
نسخهٔ ۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۰۰
انسان نورانی در تصوف ايرانی | |
---|---|
پدیدآوران | کربن، هانری (نويسنده) جواهری نیا، فرامرز (مترجم) |
ناشر | آموزگار خرد |
مکان نشر | ایران - شیراز |
سال نشر | 1383ش |
چاپ | 2 |
شابک | 964-94707-2-7 |
موضوع | اشراق (فلسفه) - تصوف - ایران - فلسفه اسلامی |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /الف9ک4 277 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
انسان نورانی در تصوف ایرانی، ترجمه یکی از آثار عرفانی فیلسوف و ایرانشناس فرانسوی هانری کربن (1903-1978م)، به قلم فرامرز جواهرینیا است.
«انسان نورانی در تصوف ایرانی»، بر پایه واگشایی ژرفنوشتههای تنی چند از عارفان ایرانی چون بوعلی سینا، سهروردی، روزبهان شیرازی و علاءالدوله سمنانی استوار است که در آنها دکتر کربن پیگیری مفهوم نور و رنگ و نگرش داشتن به آنها را چون نشانههای فرابالندگی مینوی بشمار میآورد. جانمایه کتاب کنونی رها شدن انسان نورانی است آنگاه که بار دیگر به قلب هستیاش روی آورده و همزمان، بدن رستاخیزی نهفته در زیست - ساختار مادی او بالیدن آغاز میکند[۱]. از نظر پرفسور کربن، درک راز نمادهای عرفان ایرانی ساده نیست؛ خاصه برای اشخاصی که همچون راهگمکردگان در میانه کویر، حتی قطبنمای خویش را نیز از کف دادهاند. هرگاه واقعیات محسوس را بهطور غلوآمیزی معتبر بشماریم، از ادراک مفاهیم واقعی (اما فراحسی) باز خواهیم ماند. در چنین نگرشی از جهان، تنها عینیات، واقعیاند و بهجز آن هرچه هست، مفاهیم ذهنی و خیالی تلقی میشود[۲].
مترجم کتاب با اشاره به سنگین و پیچیده بودن شیوه نگارش کربن، شیوه نگارشی خود را وفادار به متن دانسته و خردهگیری کسانی را که شیوه نگارش او را سبب پیچیدهتر شدن کار آقای کربن دانسته، از سر غرضورزی و کجنگری دانسته است[۳].
کتاب، مشتمل بر مقدمه مترجم، شش بخش، یادداشتهای نویسنده و مترجم است. عناوین بخشهای کتاب بهترتیب عبارت است از: سوییابی، انسان نورانی و راهنمایش، خورشید نیمهشب و قطب آسمانی، بینش نور سبز، نور سیاه، هفت پیامبر هستیات. بهعنوان نمونه کربن در بخش دوم به بینش هرمسی سرشت کامل میپردازد و ابتدا مانند دیگر بخشها، مدخل را با نام سهروردی و بررسی کارهای او مزین میکند. وی معتقد است که در روش سهروردی، عناصری را میتوان یافت که به آیینهای هرمسی، زرتشتی، نوافلاطونی و تصوف اسلامی برمیگردند، ولی این عناصر عاریهای با ساختار و کاربردی نو ساماندهی شدهاند[۴].
پانویس
منابع مقاله