بیهقی، محمد بن حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR03224.jpg|بندانگشتی» ایجاد کرد.)
     
    جز (جایگزینی متن - 'بیهقی (ابهام زدایی)' به 'بیهقی (ابهام‌زدایی)')
     
    (۴۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR03224.jpg|بندانگشتی|بیهقی، محمد بن حسین]]
    [[پرونده:NUR03224.jpg|بندانگشتی|بیهقی، محمد بن حسین]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|بیهقی، محمد بن حسین
    ! نام!! data-type="authorName" |بیهقی، محمد بن حسین
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام‎های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| بیهقی، ابو الفضل
    | data-type="authorOtherNames" | بیهقی، ابوالفضل


    دبیر
    دبیر
    Abu'l-Fadl Bayhaqi
    Abu’l-Fadl Muḥammad ibn Ḥusayn Bayhaqī
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |حسین
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|
    | data-type="authorbirthDate" |۳۷۰ ش/ 385 ق
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |روستای حارث‌آباد بیهق در نزدیکی سبزوار
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|470 هـ.ق
    | data-type="authorDeathDate" |456 ش/ 470 ق
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |ابونصرِ مشكان
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|
    | data-type="authorWritings" |[[تاریخ بیهقی]]
    |-class='articleCode'
    |- class="articleCode"
    |کد مولف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE3224AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE03224AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>
     
    {{کاربردهای دیگر|بیهقی (ابهام‌زدایی)}}
     
    '''ابوالفضل محمد بن حسین بيهقى''' (385 - 470ق)، مورخ و نویسنده، دبير و تاريخ‌نگار بلندآوازه دوره غزنويان و مؤلف [[تاریخ بیهقی|تاريخ بيهقى]] مى‌باشد.
    «ابوالفضل محمد بن حسين بيهقى»، دبير و تاريخ‌نگار بلندآوازه دوره غزنويان و مؤلف تاريخ بيهقى مى‌باشد.


    مورخان و زندگى‌نامه‌نويسان با عناوين «خواجه»، «شيخ»، «كاتب»، «امام» و «عميد» از او ياد كرده‌اند.
    مورخان و زندگى‌نامه‌نويسان با عناوين «خواجه»، «شيخ»، «كاتب»، «امام» و «عميد» از او ياد كرده‌اند.


    وى در دوره نهمين امير غزنوى، عبد الرشيد بن محمود سبكتكين، صاحب ديوانِ رسالت، نگهبان اسناد مهم و ضبط كردنى و «خزانه حجّت» غزنويان و معتمد آن روزگار بود.
    وى در دوره نهمين امير غزنوى، عبدالرشيد بن محمود سبک تكين، صاحب ديوانِ رسالت، نگهبان اسناد مهم و ضبط كردنى و «خزانه حجّت» غزنويان و معتمد آن روزگار بود.


    او در 385ق، در روستاى حارث‌آباد در دو و نيم فرسنگى جنوب غربى سبزوار امروزى، از ناحيه بيهق، تولد يافت و در نيشابور، مركز فرهنگى آن روزگار، به تحصيل پرداخت. در باره خانواده او، اطلاعى در دست نيست.
    == ولادت ==
    او در 385ق، در روستاى حارث‌آباد در دو و نيم فرسنگى جنوب غربى سبزوار امروزى، از ناحيه بيهق، تولد يافت و در نيشابور، مركز فرهنگى آن روزگار، به تحصيل پرداخت. درباره خانواده او، اطلاعى در دست نيست.


    وى در 412ق، درحالى‌كه بيش از 27 سال نداشت، به ديوان رسالت محمود غزنوى راه يافت. ابتدا شاگرد ابونصرِ مشكان بود و پس از نوزده سال به نيابت ابونصر به دبيرى سلطان محمود و سپس به دبيرى ديوان محمد بن محمود، سلطان مسعود، سلطان مودود و بالاخره فرخزاد بن مسعود برگزيده شد.
    وى در 412ق، درحالى‌كه بيش از 27 سال نداشت، به ديوان رسالت محمود غزنوى راه يافت. ابتدا شاگرد ابونصرِ مشكان بود و پس از نوزده سال به نيابت ابونصر به دبيرى سلطان محمود و سپس به دبيرى ديوان محمد بن محمود، سلطان مسعود، سلطان مودود و بالاخره فرخزاد بن مسعود برگزيده شد.
    خط ۴۸: خط ۵۲:
    او پس از مرگ ابونصر مشكان و جانشين شدن بوسهل زوزنى به‌عنوان رئيس جديد ديوان رسالت، به دليل موافق نبودن با اين امر در نامه‌اى به سلطان مسعود، از شغل دبيرى استعفا خواست، اما مسعود او را به كار دلگرم ساخت و از بوسهل خواست تا با او به‌خوبى رفتار كند. در 431ق بوسهل مورد عتاب مسعود واقع شد و مسعود او را به بُست فرستاد و بوسهل هنگامى كه به رفتن تن درداد، بيهقى جانشين او شد.
    او پس از مرگ ابونصر مشكان و جانشين شدن بوسهل زوزنى به‌عنوان رئيس جديد ديوان رسالت، به دليل موافق نبودن با اين امر در نامه‌اى به سلطان مسعود، از شغل دبيرى استعفا خواست، اما مسعود او را به كار دلگرم ساخت و از بوسهل خواست تا با او به‌خوبى رفتار كند. در 431ق بوسهل مورد عتاب مسعود واقع شد و مسعود او را به بُست فرستاد و بوسهل هنگامى كه به رفتن تن درداد، بيهقى جانشين او شد.


    پس از قتل مسعود و ديگرگونى اوضاع، بيهقى در دوره محمد بن محمود و مودود بن مسعود و نيز سلطان فرخزاد، همچنان دبير ديوان رسالت بود تا در عهد عبد الرشيد، كوچك‌ترين فرزند محمود غزنوى، به رياست ديوان رسالت برگزيده شد، اما پس از سلطان فرخزاد، انزوا اختيار كرد و به تصانيف مشغول شد.
    پس از قتل مسعود و ديگرگونى اوضاع، بيهقى در دوره محمد بن محمود و مودود بن مسعود و نيز سلطان فرخزاد، همچنان دبير ديوان رسالت بود تا در عهد عبدالرشيد، كوچك‌ترين فرزند محمود غزنوى، به رياست ديوان رسالت برگزيده شد، اما پس از سلطان فرخزاد، انزوا اختيار كرد و به تصانيف مشغول شد.


    از حوادث مهم زندگى او در زمان عبد الرشيد، غارت شدن خانه و زندانى شدن وى بود كه بر اثر سعايت غلامى، «تومان» نام، انجام شد.
    از حوادث مهم زندگى او در زمان عبدالرشيد، غارت شدن خانه و زندانى شدن وى بود كه بر اثر سعايت غلامى، «تومان» نام، انجام شد.


    واقعه ديگر زندگى وى اين بود كه قاضى غزنين، او را به جهت مهريه زنى زندانى كرد تا اينكه طغرل‌بَرار و به قول بيهقى «طغرل مغرور مخذول»، به غزنين تاخت و عبد الرشيد را كشت و او را از زندان آزاد كرد.
    واقعه ديگر زندگى وى اين بود كه قاضى غزنين، او را به جهت مهريه زنى زندانى كرد تا اينكه طغرل‌بَرار و به قول بيهقى «طغرل مغرور مخذول»، به غزنين تاخت و عبدالرشيد را كشت و او را از زندان آزاد كرد.


    على بن زيد بيهقى (ابن فندق)، همشهرى او، ضمن نقل اندرزهايى اخلاقى از وى، چهار بيت عربى از او نقل مى‌كند كه دو بيت از آنها در باره دوره زندان او در «حبس قلعه» در عهد طغرل است.
    [[بیهقی، علی بن زید|على بن زيد بيهقى]] (ابن فندق)، همشهرى او، ضمن نقل اندرزهایى اخلاقى از وى، چهار بيت عربى از او نقل مى‌كند كه دو بيت از آنها درباره دوره زندان او در «حبس قلعه» در عهد طغرل است.


    وى در دوره فرخزاد نيز هنوز دبير ديوان رسالت بود و ظاهراً در اواخر همين دوره بود كه نامه معروف صلح‌نامه (كتاب الصلح) را در موضوع مصالحه چغرى‌بيك داوود بن ميكائيل سلجوقى با غزنويان تنظيم و كتابت كرد.
    وى در دوره فرخزاد نيز هنوز دبير ديوان رسالت بود و ظاهراً در اواخر همين دوره بود كه نامه معروف صلح‌نامه (كتاب الصلح) را در موضوع مصالحه چغرى‌بيك داوود بن ميكائيل سلجوقى با غزنويان تنظيم و كتابت كرد.


    وى پس از درگذشت فرخزاد و روى كار آمدن ابوالمظفر ابراهيم در صفر 451ق، به ادامه كار تأليف كتاب مشهور خود، «تاريخ بيهقى»، اشتغال داشت تا در صفر 470ق درگذشت.
    == وفات ==
    وى پس از درگذشت فرخزاد و روى كار آمدن ابوالمظفر ابراهیم در صفر 451ق، به ادامه كار تأليف كتاب مشهور خود، «تاريخ بيهقى»، اشتغال داشت تا در صفر 470ق درگذشت.


    == آثار ==
    در ميان آثار مكتوبى كه از وى برجاى مانده، يا در متون از آنها ياد شده است، تاريخ او جايگاهى ممتاز دارد.
    در ميان آثار مكتوبى كه از وى برجاى مانده، يا در متون از آنها ياد شده است، تاريخ او جايگاهى ممتاز دارد.


    مؤلف «آثار الوزراء» در پنج موضع از كتاب خود، كتابى را با عنوان «مقامات خواجه ابوالنصر مشكانى»، با اندكى اختلاف در عنوان، به وى نسبت داده است. با توجه به اين نكته كه موضوع مواضعه‌ها و جواب‌هايى كه ميان خواجه احمد حسن ميمندى و سلطان مسعود ردوبدل گرديده، عيناً همان مطالبى است كه خود بيهقى هم ضمن اشارت به آنها مى‌نويسد: «آن مواضعه بياورده‌ام در مقامات محمودى كه كرده‌ام كتاب مقامات و اينجا تكرار نكردم». معلوم مى‌شود كه مقامات خواجه ابوالنصر مشكانى؛ يعنى مجموعه مطالبى كه بيهقى از استادش ابونصر مشكان در باره تاريخ محمود غزنوى نقل كرده است، به احتمال زياد، همان مقامات محمودى است.
    مؤلف «آثار الوزراء» در پنج موضع از كتاب خود، كتابى را با عنوان «مقامات خواجه ابوالنصر مشكانى»، با اندكى اختلاف در عنوان، به وى نسبت داده است. با توجه به اين نكته كه موضوع مواضعه‌ها و جواب‌هایى كه ميان خواجه احمد حسن ميمندى و سلطان مسعود ردوبدل گرديده، عيناً همان مطالبى است كه خود بيهقى هم ضمن اشارت به آنها مى‌نويسد: «آن مواضعه بياورده‌ام در مقامات محمودى كه كرده‌ام كتاب مقامات و اينجا تكرار نكردم». معلوم مى‌شود كه مقامات خواجه ابوالنصر مشكانى؛ يعنى مجموعه مطالبى كه بيهقى از استادش ابونصر مشكان درباره تاريخ محمود غزنوى نقل كرده است، به احتمال زياد، همان مقامات محمودى است.
     
    بيهقى همچنين از «رسالتى» ياد مى‌كند كه خود «تأليف» كرده بوده و نامه‌هايى را كه از ديوان سلطان مسعود به تركستان نوشته‌اند، در آنجا ثبت كرده است. احتمال مى‌دهيم كه اين رساله بايد همان كتاب «زينة الكتّاب» بوده باشد كه در فن نويسندگى و هنر انشاء نامه‌ها و فرمان‌ها تأليف گرديده و ابن فندق از آن ياد كرده است. هنچنين رساله‌اى ديگر از بيهقى در موضوع لغت موجود است كه شامل حدود 370 واژه فارسى با معادل‌هاى عربى آنهاست. اين رساله در مجموعه‌اى در كتابخانه ملك تهران نگهدارى مى‌شود كه در شوال 652ق نگارش يافته است.
     
    == منابع مقاله ==
     
     
    1. دانشنامه جهان اسلام، ج 5، ص 325، رضا مصطفوى سبزوارى.


    2. دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 13، ص 485، احمد سميعى.
    بيهقى همچنين از «رسالتى» ياد مى‌كند كه خود «تأليف» كرده بوده و نامه‌هایى را كه از ديوان سلطان مسعود به تركستان نوشته‌اند، در آنجا ثبت كرده است. احتمال مى‌دهيم كه اين رساله بايد همان كتاب «زينة الكتّاب» بوده باشد كه در فن نويسندگى و هنر انشاء نامه‌ها و فرمان‌ها تأليف گرديده و ابن فندق از آن ياد كرده است. هنچنين رساله‌اى ديگر از بيهقى در موضوع لغت موجود است كه شامل حدود 370 واژه فارسی با معادل‌هاى عربى آنهاست. اين رساله در مجموعه‌اى در كتابخانه ملك تهران نگهدارى مى‌شود كه در شوال 652ق نگارش يافته است.


    ==منابع مقاله==
    # [http://rch.ac.ir/article/Details/12828 دانشنامه جهان اسلام، ج 5، ص325، رضا مصطفوى سبزوارى].
    # دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 13، ص485، احمد سميعى.


    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    [[تاریخ بیهقی با معنی واژه ها و شرح بیتها و جمله های دشوار و امثال و حکم و برخی نكته های دستوری و ادبی]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    {{وابسته‌ها}}


    [[حسنک وزیر از تاریخ بیهقی]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[تاریخ بیهقی]]  


    [[ تاريخ بيهقي]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[تاریخ بیهقی (فیاض)]]


    [[گزيده تاريخ بيهقي (متن فارسي از قرن پنجم هجري)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[حسنک وزیر از تاریخ بیهقی]]  


    [[تاریخ بیهقی]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[گزيده تاريخ بيهقي (متن فارسی از قرن پنجم هجری)]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۱۱

    بیهقی، محمد بن حسین
    نام بیهقی، محمد بن حسین
    نام‎های دیگر بیهقی، ابوالفضل

    دبیر

    Abu'l-Fadl Bayhaqi

    Abu’l-Fadl Muḥammad ibn Ḥusayn Bayhaqī

    نام پدر حسین
    متولد ۳۷۰ ش/ 385 ق
    محل تولد روستای حارث‌آباد بیهق در نزدیکی سبزوار
    رحلت 456 ش/ 470 ق
    اساتید ابونصرِ مشكان
    برخی آثار تاریخ بیهقی
    کد مؤلف AUTHORCODE03224AUTHORCODE

    ابوالفضل محمد بن حسین بيهقى (385 - 470ق)، مورخ و نویسنده، دبير و تاريخ‌نگار بلندآوازه دوره غزنويان و مؤلف تاريخ بيهقى مى‌باشد.

    مورخان و زندگى‌نامه‌نويسان با عناوين «خواجه»، «شيخ»، «كاتب»، «امام» و «عميد» از او ياد كرده‌اند.

    وى در دوره نهمين امير غزنوى، عبدالرشيد بن محمود سبک تكين، صاحب ديوانِ رسالت، نگهبان اسناد مهم و ضبط كردنى و «خزانه حجّت» غزنويان و معتمد آن روزگار بود.

    ولادت

    او در 385ق، در روستاى حارث‌آباد در دو و نيم فرسنگى جنوب غربى سبزوار امروزى، از ناحيه بيهق، تولد يافت و در نيشابور، مركز فرهنگى آن روزگار، به تحصيل پرداخت. درباره خانواده او، اطلاعى در دست نيست.

    وى در 412ق، درحالى‌كه بيش از 27 سال نداشت، به ديوان رسالت محمود غزنوى راه يافت. ابتدا شاگرد ابونصرِ مشكان بود و پس از نوزده سال به نيابت ابونصر به دبيرى سلطان محمود و سپس به دبيرى ديوان محمد بن محمود، سلطان مسعود، سلطان مودود و بالاخره فرخزاد بن مسعود برگزيده شد.

    وى از همان جوانى در شغل خود بسيار مورد اعتماد بود. از واگذارى دبيرى ديوان به او چنين برمى‌آيد كه علاوه بر ديگر فضيلت‌ها، خط خوشى نيز داشته است.

    او پس از مرگ ابونصر مشكان و جانشين شدن بوسهل زوزنى به‌عنوان رئيس جديد ديوان رسالت، به دليل موافق نبودن با اين امر در نامه‌اى به سلطان مسعود، از شغل دبيرى استعفا خواست، اما مسعود او را به كار دلگرم ساخت و از بوسهل خواست تا با او به‌خوبى رفتار كند. در 431ق بوسهل مورد عتاب مسعود واقع شد و مسعود او را به بُست فرستاد و بوسهل هنگامى كه به رفتن تن درداد، بيهقى جانشين او شد.

    پس از قتل مسعود و ديگرگونى اوضاع، بيهقى در دوره محمد بن محمود و مودود بن مسعود و نيز سلطان فرخزاد، همچنان دبير ديوان رسالت بود تا در عهد عبدالرشيد، كوچك‌ترين فرزند محمود غزنوى، به رياست ديوان رسالت برگزيده شد، اما پس از سلطان فرخزاد، انزوا اختيار كرد و به تصانيف مشغول شد.

    از حوادث مهم زندگى او در زمان عبدالرشيد، غارت شدن خانه و زندانى شدن وى بود كه بر اثر سعايت غلامى، «تومان» نام، انجام شد.

    واقعه ديگر زندگى وى اين بود كه قاضى غزنين، او را به جهت مهريه زنى زندانى كرد تا اينكه طغرل‌بَرار و به قول بيهقى «طغرل مغرور مخذول»، به غزنين تاخت و عبدالرشيد را كشت و او را از زندان آزاد كرد.

    على بن زيد بيهقى (ابن فندق)، همشهرى او، ضمن نقل اندرزهایى اخلاقى از وى، چهار بيت عربى از او نقل مى‌كند كه دو بيت از آنها درباره دوره زندان او در «حبس قلعه» در عهد طغرل است.

    وى در دوره فرخزاد نيز هنوز دبير ديوان رسالت بود و ظاهراً در اواخر همين دوره بود كه نامه معروف صلح‌نامه (كتاب الصلح) را در موضوع مصالحه چغرى‌بيك داوود بن ميكائيل سلجوقى با غزنويان تنظيم و كتابت كرد.

    وفات

    وى پس از درگذشت فرخزاد و روى كار آمدن ابوالمظفر ابراهیم در صفر 451ق، به ادامه كار تأليف كتاب مشهور خود، «تاريخ بيهقى»، اشتغال داشت تا در صفر 470ق درگذشت.

    آثار

    در ميان آثار مكتوبى كه از وى برجاى مانده، يا در متون از آنها ياد شده است، تاريخ او جايگاهى ممتاز دارد.

    مؤلف «آثار الوزراء» در پنج موضع از كتاب خود، كتابى را با عنوان «مقامات خواجه ابوالنصر مشكانى»، با اندكى اختلاف در عنوان، به وى نسبت داده است. با توجه به اين نكته كه موضوع مواضعه‌ها و جواب‌هایى كه ميان خواجه احمد حسن ميمندى و سلطان مسعود ردوبدل گرديده، عيناً همان مطالبى است كه خود بيهقى هم ضمن اشارت به آنها مى‌نويسد: «آن مواضعه بياورده‌ام در مقامات محمودى كه كرده‌ام كتاب مقامات و اينجا تكرار نكردم». معلوم مى‌شود كه مقامات خواجه ابوالنصر مشكانى؛ يعنى مجموعه مطالبى كه بيهقى از استادش ابونصر مشكان درباره تاريخ محمود غزنوى نقل كرده است، به احتمال زياد، همان مقامات محمودى است.

    بيهقى همچنين از «رسالتى» ياد مى‌كند كه خود «تأليف» كرده بوده و نامه‌هایى را كه از ديوان سلطان مسعود به تركستان نوشته‌اند، در آنجا ثبت كرده است. احتمال مى‌دهيم كه اين رساله بايد همان كتاب «زينة الكتّاب» بوده باشد كه در فن نويسندگى و هنر انشاء نامه‌ها و فرمان‌ها تأليف گرديده و ابن فندق از آن ياد كرده است. هنچنين رساله‌اى ديگر از بيهقى در موضوع لغت موجود است كه شامل حدود 370 واژه فارسی با معادل‌هاى عربى آنهاست. اين رساله در مجموعه‌اى در كتابخانه ملك تهران نگهدارى مى‌شود كه در شوال 652ق نگارش يافته است.

    منابع مقاله

    1. دانشنامه جهان اسلام، ج 5، ص325، رضا مصطفوى سبزوارى.
    2. دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 13، ص485، احمد سميعى.

    وابسته‌ها