ابن مالک، محمد بن عبدالله: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
    جز (جایگزینی متن - 'ابن مالک (ابهام زدایی)' به 'ابن مالک (ابهام‌زدایی)')
     
    (۴۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR07783.jpg|بندانگشتی|ابن‌مالک، محمد بن عبدالله]]
    [[پرونده:NUR07783.jpg|بندانگشتی|ابن مالک، محمد بن عبدالله]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|ابن‌مالک، محمد بن عبدالله
    ! نام!! data-type="authorName" |ابن مالک، محمد بن عبدالله
    |-
    |-
    |نام‌های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| اب‍نم‍ال‍ک‌، اب‍وع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ج‍م‍ال‌ال‍دی‍ن‌ م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌
    | data-type="authorOtherNames" | اب‍ن م‍ال‍ک‌، اب‍وع‍ب‍دال‍ل‍ه ج‍م‍ال‌ال‍دی‍ن م‍ح‍م‍د ب‍ن ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌


    اب‍ن‌م‍ال‍ک‌، ج‍م‍ال‌ال‍دی‍ن‌ اب‍و ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ م‍ح‍م‍د
    اب‍ن‌م‍ال‍ک‌، ج‍م‍ال‌ال‍دی‍ن اب‍و ع‍ب‍دال‍ل‍ه م‍ح‍م‍د


    ابن‌مالک طایی، محمد
    ابن‌ مالک طایی، محمد


    طائی جیانی، جمالالدین محمد
    طائی جیانی، جمال‌الدین محمد


    جیانی، ابوعبدالله محمد
    جیانی، ابوعبدالله محمد
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |عبدالله
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|
    | data-type="authorbirthDate" |600ق
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |جيّان اندلس
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|672 ق
    | data-type="authorDeathDate" |672 ق
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |ثابت بن خيار
     
    ابوعلى شلوبين
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|[[‏ایجاز التعریف فی علم التصریف]]  
    | data-type="authorWritings" |[[شرح ابن عقیل]]
    [[أوضح المسالک إلی ألفیة ابن مالک]]


    [[‏شواهد التوضیح و التصحیح لمشکلات الجامع الصحیح]]  
    [[شرح الکافیة الشافیة]]
    |-class='articleCode'
     
    [[إیجاز التعریف في علم التصریف]]
     
    [[ترکیب، ترجمه و تلخیص مطالب ألفية ابن مالک]]
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE7783AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE07783AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    {{کاربردهای دیگر|ابن مالک (ابهام‌زدایی)}}
    '''اِبْن مالِك، ابوعبدالله جمال‌الدين محمد بن عبدالله بن مالك طائى جَيّانى''' (600-672ق)، نحوى، لغوى، اديب و ناظم عصر موحدون در اندلس و اواخر عصر ايوبيان و اوايل عصر ممالیک در مصر بود.


    '''اِبْن مالِك، ابوعبدالله جمال‌الدين محمد بن عبدالله بن مالك طائى جَيّانى'''، نحوى، لغوى، اديب و ناظم عصر موحدون در اندلس و اواخر عصر ايوبيان و اوايل عصر مماليك در مصر بود. وى در سال 600ق از قبيله طى برخاست، كه پس از فتح اسلامى، به اندلس كوچيده و در حوالى قُرطُبه، اشبيليه و مرسيه متوطن شده بودند.
    == ولادت ==
    وى در سال 600ق از قبيله طى برخاست، كه پس از فتح اسلامى، به اندلس كوچيده و در حوالى قُرطُبه، اشبيليه و مرسيه متوطن شده بودند.


    با اين‌كه درباره وى اطلاعات نسبتاً فراوانى در دست است، هنوز گوشه‌هايى از زندگى او بر ما پوشيده مى‌باشد، از جمله از دوران كوتاه زندگى او در اندلس اطلاع چندانى نداريم و نيز از افراد خاندان او جز فرزندش، بدر الدين، معروف به ابن ناظم، اطلاعى در دست نيست.
    با اين‌كه درباره وى اطلاعات نسبتاً فراوانى در دست است، هنوز گوشه‌هایى از زندگى او بر ما پوشيده مى‌باشد، از جمله از دوران كوتاه زندگى او در اندلس اطلاع چندانى نداريم و نيز از افراد خاندان او جز فرزندش، بدرالدين، معروف به ابن ناظم، اطلاعى در دست نيست.


    ابن مالك در يكى از بحرانى‌ترين دوران‌هاى تاريخ اندلس، در جيّان زاده شد و به همين جهت علاوه بر طائى، نسبت جيانى نيز يافت. قرائت قرآن و نحو را در جيان نزد ثابت بن خيار فراگرفت. مدت كوتاهى نيز از محضر ابوعلى شلوبين بهره برد. در جوانى راه مشرق پيش گرفت و به مصر رفت. از ميان تمام منابع، تنها ملوى گفته است كه وى مدتى در قاهره عهده‌دار منصب قضا بوده، اما بعيد به نظر مى‌رسد كه وى در اين دوره از زندگى به چنين مقامى دست يافته باشد. در هر حال احتمال مى‌رود كه آشفتگى‌ها و بحران‌هاى سياسى اواخر حكومت موحدون كه شيرازه امور اندلس را از هم پاشيده و عرصه را بر مردم تنگ كرده بود، يكى از عوامل مهاجرت او بوده باشد.
    ابن مالك در یکى از بحرانى‌ترين دوران‌هاى تاريخ اندلس، در جيّان زاده شد و به همین جهت علاوه بر طائى، نسبت جيانى نيز يافت.  


    در آن روزگار، مشرق زمين نيز اوضاع و احوال مناسب‌ترى نداشت، جنگ‌هاى صليبى و هجوم تاتارها از يكسو و برخوردهاى داخلى و اختلافات بين فرزندان صلاح‌الدين ايوبى بر سر تقسيم حكومت از ديگر سو، امنيت و آسايش از مردم ربوده بود. احتمالاً از همين روى ابن مالك جوان، مصر را براى تكميل دانش خود و كسب مدارج علمى، مناسب نيافت و عازم حجاز شد و از آن‌جا راه شام را در پيش گرفت و در دمشق رحل اقامت افكند. او كه ظاهراً سخت تحت تأثير شرق قرار گرفته بود، مذهب خود را كه قبل از مهاجرت مانند بيشتر اهالى اندلس مالكى بود، به شافعى تغيير داد. شايد سبب اين امر آن باشد كه وى از همان ابتدا قصد ماندن در شرق را داشته است، گرچه برخى برآنند كه پذيرفتن مذهب شافعى ضرورتى بوده كه جوّ حاكم بر مدارس عادليه و سلطانيه اقتضا مى‌كرده است. وى در دمشق نزد چند تن از مشاهير به ادامه تحصيل و تكميل دانش خود پرداخت، سپس راهى حلب شد و در آن‌جا با اهل علم، از جمله ابن عمرون همنشين گشت و از محضر درس استادان و دانشمندانى چون ابن يعيش نيز بهره برد و ضمن آن در مدرسه سلطانيه به تعليم و تدريس نحو و قرائات پرداخت. وى پس از طى مدارج علمى، تلاش خود را صرف زبان و نحو عربى كرد و تدريس را پيشه خود ساخت و در كنار آن، به تأليف نيز روى آورد. به زودى آوازه‌اى بلند يافت و بر همگنان پيشى جست. مدتى را نيز در حماه به سر برد و در آن‌جا هم به تدريس و تأليف پرداخت و کتاب «الخلاصة» را نوشت، سپس به دمشق بازگشت و امامت مسجد و پس از ابوشامه، كرسى استادى در مدرسه عادليه را كه تبحر در قرائات و نحو از شروط آن بود، برعهده گرفت.
    == تحصیلات ==
    قرائت قرآن و نحو را در جيان نزد ثابت بن خيار فراگرفت. مدت كوتاهى نيز از محضر ابوعلى شلوبين بهره برد. در جوانى راه مشرق پيش گرفت و به مصر رفت. از میان تمام منابع، تنها ملوى گفته است كه وى مدتى در قاهره عهده‌دار منصب قضا بوده، اما بعيد به نظر مى‌رسد كه وى در این دوره از زندگى به چنين مقامى دست يافته باشد. در هر حال احتمال مى‌رود كه آشفتگى‌ها و بحران‌هاى سياسى اواخر حكومت موحدون كه شيرازه امور اندلس را از هم پاشيده و عرصه را بر مردم تنگ كرده بود، یکى از عوامل مهاجرت او بوده باشد.


    از جمله شاگردان او مى‌توان پسرش بدر الدين محمد، ابن جماعه، ابن عطار، ابن نحاس، ابن منجى، ابوبكر بن جعوان، ابوبكر ابن يعقوب و نيز هبةالله بن ابراهيم بارزى را كه از كودكى در خدمت وى بوده، نام برد. علاوه بر اينان، ابوبكر مزى، ابوعبدالله صيرفى و شهاب‌الدين ابن غانم نيز از او روايت كرده‌اند.
    در آن روزگار، مشرق زمین نيز اوضاع و احوال مناسب‌ترى نداشت، جنگ‌هاى صليبى و هجوم تاتارها از یکسو و برخوردهاى داخلى و اختلافات بين فرزندان صلاح‌الدين ايوبى بر سر تقسيم حكومت از ديگر سو، امنيت و آسايش از مردم ربوده بود. احتمالاً از همین روى ابن مالك جوان، مصر را برای تكمیل دانش خود و كسب مدارج علمى، مناسب نيافت و عازم حجاز شد و از آن‌جا راه شام را در پيش گرفت و در دمشق رحل اقامت افكند. او كه ظاهراً سخت تحت تأثير شرق قرار گرفته بود، مذهب خود را كه قبل از مهاجرت مانند بيشتر اهالى اندلس مالكى بود، به شافعى تغيير داد. شايد سبب این امر آن باشد كه وى از همان ابتدا قصد ماندن در شرق را داشته است، گرچه برخى برآنند كه پذيرفتن مذهب شافعى ضرورتى بوده كه جوّ حاكم بر مدارس عادليه و سلطانيه اقتضا مى‌كرده است. وى در دمشق نزد چند تن از مشاهير به ادامه تحصيل و تكمیل دانش خود پرداخت، سپس راهى حلب شد و در آن‌جا با اهل علم، از جمله ابن عمرون همنشين گشت و از محضر درس استادان و دانشمندانى چون ابن يعيش نيز بهره برد و ضمن آن در مدرسه سلطانيه به تعليم و تدريس نحو و قرائات پرداخت. وى پس از طى مدارج علمى، تلاش خود را صرف زبان و نحو عربى كرد و تدريس را پيشه خود ساخت و در كنار آن، به تأليف نيز روى آورد. به زودى آوازه‌اى بلند يافت و بر همگنان پيشى جست. مدتى را نيز در حماه به سر برد و در آن‌جا هم به تدريس و تأليف پرداخت و کتاب «الخلاصة» را نوشت، سپس به دمشق بازگشت و امامت مسجد و پس از ابوشامه، كرسى استادى در مدرسه عادليه را كه تبحر در قرائات و نحو از شروط آن بود، برعهده گرفت.


    وى در سال 672ق در دمشق درگذشت و در دامنه كوه قاسيون به خاک  سپرده شد. مقام علمى او در لغت، قرائات، حديث و شعر و به خصوص نحو، مورد ستايش بسيار قرار گرفته، تا آن‌جا كه مقام او را در نحو به مقام شافعى در فقه همانند كرده‌اند.
    از جمله شاگردان او مى‌توان پسرش بدرالدين محمد، ابن جماعه، ابن عطار، ابن نحاس، ابن منجى، ابوبكر بن جعوان، ابوبكر ابن يعقوب و نيز هبةالله بن ابراهیم بارزى را كه از كودكى در خدمت وى بوده، نام برد. علاوه بر اينان، ابوبكر مزى، ابوعبدالله صيرفى و شهاب‌الدين ابن غانم نيز از او روايت كرده‌اند.


    شخصيت علمى و اخلاقى او سبب شده كه نزد همگان و به ویژه همگنانش اعتبار و احترام خاصى بيابد، چندان‌كه به گفته‌اى، چون از اقامه جماعت فارغ مى‌شد، برخى از علماى آن روزگار از جمله [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] كه در آن زمان منصب قاضى القضاتى را برعهده داشت، وى را تا خانه همراهى مى‌كردند. اما با وجود تواتر اين روايت و نيز دوستى عميقى كه به تأييد منابع كهن بين آن دو وجود داشته، معلوم نيست چرا [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] در تاريخ خود نامى از وى به ميان نياورده است.
    وى در سال 672ق در دمشق درگذشت و در دامنه كوه قاسيون به خاک سپرده شد. مقام علمى او در لغت، قرائات، حديث و شعر و به خصوص نحو، مورد ستايش بسيار قرار گرفته، تا آن‌جا كه مقام او را در نحو به مقام شافعى در فقه همانند كرده‌اند.


    آنچه درباره ابن مالك در منابع آمده، منحصر به ستايش نيست. برخى از جمله ابوحيان اندلسى، نحوى هم وطن و هم روزگار وى، ضمن انتقاد شديد از او، استدلال‌هايش را سست و بى‌اساس خوانده و گفته است كه وى هيچ‌گاه به مباحثه و مناقشه تن در نمى‌داده و پيوسته از آن گريزان بوده است. ابوحيان علت اين ضعف ابن مالك را نداشتن استادان برجسته و بنام دانسته است و به همين جهت خود هيچ‌گاه در مجالس درس او شركت نجست. [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] نيز او را در قرائات ناموفق دانسته، مى‌گوید: «روزها در عادليه به اميد رسيدن شاگردى به انتظار مى‌نشست، اما هيچ كس به درس او اقبال نمى‌كرد».
    شخصيت علمى و اخلاقى او سبب شده كه نزد همگان و به ویژه همگنانش اعتبار و احترام خاصى بيابد، چندان‌كه به گفته‌اى، چون از اقامه جماعت فارغ مى‌شد، برخى از علماى آن روزگار از جمله [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] كه در آن زمان منصب قاضى القضاتى را برعهده داشت، وى را تا خانه همراهى می‌كردند. اما با وجود تواتر این روايت و نيز دوستى عمیقى كه به تأييد منابع كهن بين آن دو وجود داشته، معلوم نيست چرا [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] در تاريخ خود نامى از وى به میان نياورده است.


    اگر ما ابن مالك را جداگانه و نه به عنوان حلقه‌اى از زنجيره به هم پيوسته تاريخ نحو، مورد ارزيابى قرار دهيم، او را بزرگ‌ترين نحوى روزگار خود خواهيم يافت، اما در ارزيابى كلى، اگر تاريخ نحو را از آغاز به 3 دوره پيدايى، شكوفايى و ركود تقسيم كنيم، بى‌شك جايگاه وى در رأس منحنى دوره سوم قرار مى‌گيرد. آغاز اين دوره را بايد از اواسط سده 5ق دانست، يعنى زمانى كه ديگر عصر پى‌ريزى اصول و مبانى نحو سپرى شده بود و نحویان كه چندان چيز تازه‌اى براى گفتن نمى‌يافتند، ناچار به شرح‌نویسى و يا تأليف «نوادر و غرائب» روى آوردند. سپس عده‌اى اين شرح‌ها را كه تفصيل بسيار يافته بود، مختصر كردند، اما به زودى خود اين مختصرها نيز از نو شرح شد.
    آنچه درباره ابن مالك در منابع آمده، منحصر به ستايش نيست. برخى از جمله ابوحيان اندلسى، نحوى هم وطن و هم روزگار وى، ضمن انتقاد شديد از او، استدلال‌هایش را سست و بى‌اساس خوانده و گفته است كه وى هيچ‌گاه به مباحثه و مناقشه تن در نمى‌داده و پيوسته از آن گريزان بوده است. ابوحيان علت این ضعف ابن مالك را نداشتن استادان برجسته و بنام دانسته است و به همین جهت خود هيچ‌گاه در مجالس درس او شركت نجست. [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] نيز او را در قرائات ناموفق دانسته، مى‌گوید: «روزها در عادليه به امید رسيدن شاگردى به انتظار مى‌نشست، اما هيچ كس به درس او اقبال نمى‌كرد».


    آنچه درباره آراء نحوى ابن مالك مى‌توان گفت، اين است كه در روزگار وى، جدال‌ها و اختلافات بر سر مسائل نحوى فروكش كرده بود و نحویان بهتر مى‌ديدند به جاى كشمكش، مقبول‌ترين رأى را از هر مكتبى كه باشد، بپذيرند. ابن مالك را نيز با توجه به آثارش، نمى‌توان وابسته به مكتب نحوى خاصى دانست، چه وى در برخى مسائل تابع مكتب كوفه، در برخى ديگر پيرو مكتب بصره و گاه نيز دنباله رو نحویان بغداد و اندلس بوده و خود نيز در برخى از موارد، آرائى منحصر به فرد داشته است. ابن مالك همانند ابن خروف، در انتخاب شواهد نحوى، علاوه بر آيات قرآن و اشعار كهن، از احاديث نبوى نيز كمك مى‌گرفت و اين امر اعتراض برخى از معاصرانش را بر مى‌انگيخت. بسيارى از نحویان از جمله ابوحيان، ابن هشام و [[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|عبدالقادر بغدادى]] در آثار خود به آراء او اشاره كرده‌اند.
    اگر ما ابن مالك را جداگانه و نه به عنوان حلقه‌اى از زنجيره به هم پيوسته تاريخ نحو، مورد ارزيابى قرار دهيم، او را بزرگ‌ترين نحوى روزگار خود خواهيم يافت، اما در ارزيابى كلى، اگر تاريخ نحو را از آغاز به 3 دوره پيدايى، شكوفايى و ركود تقسيم كنيم، بى‌شك جايگاه وى در رأس منحنى دوره سوم قرار مى‌گیرد. آغاز این دوره را بايد از اواسط سده 5ق دانست، يعنى زمانى كه ديگر عصر پى‌ريزى اصول و مبانى نحو سپرى شده بود و نحویان كه چندان چيز تازه‌اى برای گفتن نمى‌يافتند، ناچار به شرح‌نویسى و يا تأليف «نوادر و غرائب» روى آوردند. سپس عده‌اى این شرح‌ها را كه تفصيل بسيار يافته بود، مختصر كردند، اما به زودى خود این مختصرها نيز از نو شرح شد.
     
    آنچه درباره آراء نحوى ابن مالك مى‌توان گفت، این است كه در روزگار وى، جدال‌ها و اختلافات بر سر مسائل نحوى فروكش كرده بود و نحویان بهتر مى‌ديدند به جاى كشمكش، مقبول‌ترين رأى را از هر مكتبى كه باشد، بپذيرند. ابن مالك را نيز با توجه به آثارش، نمى‌توان وابسته به مكتب نحوى خاصى دانست، چه وى در برخى مسائل تابع مكتب كوفه، در برخى ديگر پيرو مكتب بصره و گاه نيز دنباله رو نحویان بغداد و اندلس بوده و خود نيز در برخى از موارد، آرائى منحصر به فرد داشته است. ابن مالك همانند ابن خروف، در انتخاب شواهد نحوى، علاوه بر آيات قرآن و اشعار كهن، از احاديث نبوى نيز كمك مى‌گرفت و این امر اعتراض برخى از معاصرانش را بر مى‌انگیخت. بسيارى از نحویان از جمله ابوحيان، ابن هشام و [[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|عبدالقادر بغدادى]] در آثار خود به آراء او اشاره كرده‌اند.


    ==آثار==
    ==آثار==
    آثار چاپى:  
    آثار چاپى:  
     
    {{ستون-شروع|3}}
    1. الاعلام بمثلث الكلام
     
    # الاعلام بمثلث الكلام
    2. الاعتضاد في الفرق بين الظاء و الضاد
    # الاعتضاد في الفرق بين الظاء و الضاد
     
    # الاعتماد في نظائر الظاء و الضاد
    3. الاعتماد في نظائر الظاء و الضاد
    # الفيه يا الخلاصه
     
    # تحفه المودود في المقصود و الممدود
    4. الفيه يا الخلاصه
    # تسهيل الفوائد و تكمیل المقاصد
     
    # شرح عمده الحافظ و عده اللافظ
    5. تحفه المودود في المقصود و الممدود
    # شواهد التوضيح و التصحيح لمشكلات الجامع الصحيح
     
    # الكافية الشافية
    6. تسهيل الفوائد و تكميل المقاصد
    # لامیة الافعال يا المفتاح في ابنية الافعال
     
    # المصباح في علمى المعانى و البيان
    7. شرح عمده الحافظ و عده اللافظ
    # الوافيه
     
    {{پایان}}
    8. شواهد التوضيح و التصحيح لمشكلات الجامع الصحيح
     
    10. الكافية الشافية
     
    11. لامية الافعال يا المفتاح في ابنية الافعال
     
    12. المصباح في علمى المعانى و البيان
     
    13. الوافيه


    ب- آثار خطى:  
    ب- آثار خطى:  
     
    {{ستون-شروع|3}}
    1. ارجوزة في الفرق بين الضاد و الظاء
    # ارجوزة في الفرق بين الضاد و الظاء
     
    # ارجوزة في الظاء و الضاد
    2. ارجوزة في الظاء و الضاد
    # ارجوزة في جمله القسم
     
    # اكمال الاعلام بمثلث الكلام
    3. ارجوزة في جمله القسم
    # الالفاظ المختلفه في المعانى المؤتلفة
     
    # ايجاز التعريف في علم التصريف
    4. اكمال الاعلام بمثلث الكلام
    # تحفة الاحظاء في الفرق بين الضاد و الظاء
     
    # تصريف ابن مالك
    5. الالفاظ المختلفه في المعانى المؤتلفة
    # تنبيهات ابن مالك
     
    # رسالة في الالفاظ المتفقة المبنى المختلفة المعنى
    6. ايجاز التعريف في علم التصريف
    # رسالة في بعض الصيغ و معانيها و استعمالها
     
    # سبک المنظوم و فك المختوم
    7. تحفة الاحظاء في الفرق بين الضاد و الظاء
    # الشافية شرح الوافية
     
    # شرح تحفة المودود
    8. تصريف ابن مالك
    # ضوابط ظاءات القرآن
     
    # العروض
    9. تنبيهات ابن مالك
    # الفرق بين الظاء و الضاد
     
    # القصيدة الدالية المالكية في القراءات يا القصيدة المالكية في القراءات السبع
    10. رسالة في الالفاظ المتفقة المبنى المختلفة المعنى
    # قصيدة في الاسماء المؤنثة
     
    # قصيدة في الفرق بين الضاد و الظاء
    12. رسالة في بعض الصيغ و معانيها و استعمالها
    # مسائل في النحو
     
    # معانى ابنية الاسماء الموجودة في المفصل للزمخشرى
    13. سبک المنظوم و فك المختوم
    # نظم كفاية المتحفظ
     
    # وفاق الاستعمال في الاعجام و الاهمال
    14. الشافية شرح الوافية
    # همزية جمال‌الدين
     
    {{پایان}}
    15. شرح تحفة المودود
     
    16. ضوابط ظاءات القرآن
     
    17. العروض
     
    18. الفرق بين الظاء و الضاد
     
    19. القصيدة الدالية المالكية في القراءات يا القصيدة المالكية في القراءات السبع
     
    20. قصيدة في الاسماء المؤنثة
     
    21. قصيدة في الفرق بين الضاد و الظاء
     
    22. مسائل في النحو
     
    23. معانى ابنية الاسماء الموجودة في المفصل للزمخشرى
     
    24. نظم كفاية المتحفظ
     
    25. وفاق الاستعمال في الاعجام و الاهمال
     
    26. همزية جمال‌الدين
     
    ج- آثار يافت نشده:  
    ج- آثار يافت نشده:  
    {{ستون-شروع|3}}
    # الارشاد في الفرق بين الظاء و الضاد
    # اكمال العمدة
    # شرح اكمال العمدة
    # التعريف في الصرف
    # شرح التعريف في الصرف
    # شرح الجزولیة
    # شرح اللامیة في التصريف
    # شرح النظم الاوجز في مايهمز و مالايهمز
    # عمدة الحافظ
    # الضرب في معرفة لسان العرب
    # الفتاوى في العربية
    # فَعَل و اَفْعَل
    # الفوائد
    # قواعد الاعراب
    # اللامیة في التصريف
    # اللامیة في القراءات
    # المقدمة الاسدية
    # النظم الاوجز في مايهمز و مالايهمز
    # نظم الفوائد
    # نكتة النحویة على مقدمة ابن الحاجب.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/2809 فاتحی نژاد، عنایت‌الله، ج4، ص567]</ref>.
    {{پایان}}


    1. الارشاد في الفرق بين الظاء و الضاد
    ==پانویس==
    <references/>


    2. اكمال العمدة
    ==منابع مقاله==


    3. شرح اكمال العمدة
    [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/2809 فاتحی نژاد، عنایت‌الله، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377]


    4. التعريف في الصرف


    5. شرح التعريف في الصرف


    6. شرح الجزولية
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    7. شرح اللامية في التصريف
    [[شرح ابن عقیل]]


    8. شرح النظم الاوجز في مايهمز و مالايهمز
    [[شرح التسهیل]]


    9. عمدة الحافظ
    [[ألفیة إبن مالک في النحو و التصریف]]


    10. الضرب في معرفة لسان العرب
    [[أوضح المسالک إلی ألفیة ابن مالک]]
     
    11. الفتاوى في العربية
     
    12. فَعَل و اَفْعَل
     
    13. الفوائد
     
    14. قواعد الاعراب
     
    15. اللامية في التصريف
     
    16. اللامية في القراءات


    17. المقدمة الاسدية
    [[تسهيل الفوائد و تكميل المقاصد في النحو]]
     
    18. النظم الاوجز في مايهمز و مالايهمز
     
    19. نظم الفوائد
     
    20. نكتة النحویة على مقدمة ابن الحاجب.
     
    ==منابع==
     
     
    دايرة المعارف بزرگ اسلامى: ج4 ص567
     
     
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
     
    [[شرح ابن عقیل]]
     
    [[أوضح المسالک إلی ألفیة ابن مالک]]  


    [[شرح الکافیة الشافیة]]  
    [[شرح الکافیة الشافیة]]  
    خط ۲۰۱: خط ۱۷۲:
    [[ترکیب، ترجمه و تلخیص مطالب ألفية ابن مالک]]  
    [[ترکیب، ترجمه و تلخیص مطالب ألفية ابن مالک]]  


    [[شواهد التوضیح و التصحیح لمشکلات الجامع الصحیح]]  
    [[شرح‌ ابن‌ عقيل‌ علی‌ ألفية‌ ابن‌ ما‌لك‌ في ثوبه الجديد]]
     
    [[شواهد التوضيح والتصحيح لمشكلات الجامع الصحيح]]  


    [[مختار نامه]]  
    [[مختار نامه]]  
    خط ۲۱۱: خط ۱۸۴:
    [[البهجة المرضیة علی ألفیة ابن مالک]]  
    [[البهجة المرضیة علی ألفیة ابن مالک]]  


    [[البهجة المرضية علي ألفيه ابن مالک]]  
    [[شرح التصريح علی التوضيح ابن مالك في النحو و الصرف للشيخ ابي‌محمد بن عبدالله بن يوسف بن هشام الانصاري]]  


    [[شرح التصريح علي التوضيح علي ألفية إبن مالک في النحو]]  
    [[شرح التصريح علی التوضيح علی ألفية إبن مالک في النحو]]


    [[إيجاز التعريف في علم التصريف]]  
    [[إيجاز التعريف في علم التصريف]]  


    [[شرح التسهیل]]
    [[حاشية الصبان علی شرح الأشموني علی ألفية ابن مالك و معه شرح الشواهد للعيني]]  
     
    [[حاشیة الصبان علی شرح الأشمونی علی ألفیة إبن مالک]]  


    [[أوضح المسالک إلی ألفیة ابن مالک]]  
    [[أوضح المسالک إلی ألفیة ابن مالک]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:ادیبان]]
    [[رده:واژه‌‌شناسان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۰۵

    ابن مالک، محمد بن عبدالله
    نام ابن مالک، محمد بن عبدالله
    نام‌های دیگر اب‍ن م‍ال‍ک‌، اب‍وع‍ب‍دال‍ل‍ه ج‍م‍ال‌ال‍دی‍ن م‍ح‍م‍د ب‍ن ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌

    اب‍ن‌م‍ال‍ک‌، ج‍م‍ال‌ال‍دی‍ن اب‍و ع‍ب‍دال‍ل‍ه م‍ح‍م‍د

    ابن‌ مالک طایی، محمد

    طائی جیانی، جمال‌الدین محمد

    جیانی، ابوعبدالله محمد

    نام پدر عبدالله
    متولد 600ق
    محل تولد جيّان اندلس
    رحلت 672 ق
    اساتید ثابت بن خيار

    ابوعلى شلوبين

    برخی آثار شرح ابن عقیل

    أوضح المسالک إلی ألفیة ابن مالک

    شرح الکافیة الشافیة

    إیجاز التعریف في علم التصریف

    ترکیب، ترجمه و تلخیص مطالب ألفية ابن مالک

    کد مؤلف AUTHORCODE07783AUTHORCODE

    اِبْن مالِك، ابوعبدالله جمال‌الدين محمد بن عبدالله بن مالك طائى جَيّانى (600-672ق)، نحوى، لغوى، اديب و ناظم عصر موحدون در اندلس و اواخر عصر ايوبيان و اوايل عصر ممالیک در مصر بود.

    ولادت

    وى در سال 600ق از قبيله طى برخاست، كه پس از فتح اسلامى، به اندلس كوچيده و در حوالى قُرطُبه، اشبيليه و مرسيه متوطن شده بودند.

    با اين‌كه درباره وى اطلاعات نسبتاً فراوانى در دست است، هنوز گوشه‌هایى از زندگى او بر ما پوشيده مى‌باشد، از جمله از دوران كوتاه زندگى او در اندلس اطلاع چندانى نداريم و نيز از افراد خاندان او جز فرزندش، بدرالدين، معروف به ابن ناظم، اطلاعى در دست نيست.

    ابن مالك در یکى از بحرانى‌ترين دوران‌هاى تاريخ اندلس، در جيّان زاده شد و به همین جهت علاوه بر طائى، نسبت جيانى نيز يافت.

    تحصیلات

    قرائت قرآن و نحو را در جيان نزد ثابت بن خيار فراگرفت. مدت كوتاهى نيز از محضر ابوعلى شلوبين بهره برد. در جوانى راه مشرق پيش گرفت و به مصر رفت. از میان تمام منابع، تنها ملوى گفته است كه وى مدتى در قاهره عهده‌دار منصب قضا بوده، اما بعيد به نظر مى‌رسد كه وى در این دوره از زندگى به چنين مقامى دست يافته باشد. در هر حال احتمال مى‌رود كه آشفتگى‌ها و بحران‌هاى سياسى اواخر حكومت موحدون كه شيرازه امور اندلس را از هم پاشيده و عرصه را بر مردم تنگ كرده بود، یکى از عوامل مهاجرت او بوده باشد.

    در آن روزگار، مشرق زمین نيز اوضاع و احوال مناسب‌ترى نداشت، جنگ‌هاى صليبى و هجوم تاتارها از یکسو و برخوردهاى داخلى و اختلافات بين فرزندان صلاح‌الدين ايوبى بر سر تقسيم حكومت از ديگر سو، امنيت و آسايش از مردم ربوده بود. احتمالاً از همین روى ابن مالك جوان، مصر را برای تكمیل دانش خود و كسب مدارج علمى، مناسب نيافت و عازم حجاز شد و از آن‌جا راه شام را در پيش گرفت و در دمشق رحل اقامت افكند. او كه ظاهراً سخت تحت تأثير شرق قرار گرفته بود، مذهب خود را كه قبل از مهاجرت مانند بيشتر اهالى اندلس مالكى بود، به شافعى تغيير داد. شايد سبب این امر آن باشد كه وى از همان ابتدا قصد ماندن در شرق را داشته است، گرچه برخى برآنند كه پذيرفتن مذهب شافعى ضرورتى بوده كه جوّ حاكم بر مدارس عادليه و سلطانيه اقتضا مى‌كرده است. وى در دمشق نزد چند تن از مشاهير به ادامه تحصيل و تكمیل دانش خود پرداخت، سپس راهى حلب شد و در آن‌جا با اهل علم، از جمله ابن عمرون همنشين گشت و از محضر درس استادان و دانشمندانى چون ابن يعيش نيز بهره برد و ضمن آن در مدرسه سلطانيه به تعليم و تدريس نحو و قرائات پرداخت. وى پس از طى مدارج علمى، تلاش خود را صرف زبان و نحو عربى كرد و تدريس را پيشه خود ساخت و در كنار آن، به تأليف نيز روى آورد. به زودى آوازه‌اى بلند يافت و بر همگنان پيشى جست. مدتى را نيز در حماه به سر برد و در آن‌جا هم به تدريس و تأليف پرداخت و کتاب «الخلاصة» را نوشت، سپس به دمشق بازگشت و امامت مسجد و پس از ابوشامه، كرسى استادى در مدرسه عادليه را كه تبحر در قرائات و نحو از شروط آن بود، برعهده گرفت.

    از جمله شاگردان او مى‌توان پسرش بدرالدين محمد، ابن جماعه، ابن عطار، ابن نحاس، ابن منجى، ابوبكر بن جعوان، ابوبكر ابن يعقوب و نيز هبةالله بن ابراهیم بارزى را كه از كودكى در خدمت وى بوده، نام برد. علاوه بر اينان، ابوبكر مزى، ابوعبدالله صيرفى و شهاب‌الدين ابن غانم نيز از او روايت كرده‌اند.

    وى در سال 672ق در دمشق درگذشت و در دامنه كوه قاسيون به خاک سپرده شد. مقام علمى او در لغت، قرائات، حديث و شعر و به خصوص نحو، مورد ستايش بسيار قرار گرفته، تا آن‌جا كه مقام او را در نحو به مقام شافعى در فقه همانند كرده‌اند.

    شخصيت علمى و اخلاقى او سبب شده كه نزد همگان و به ویژه همگنانش اعتبار و احترام خاصى بيابد، چندان‌كه به گفته‌اى، چون از اقامه جماعت فارغ مى‌شد، برخى از علماى آن روزگار از جمله ابن خلكان كه در آن زمان منصب قاضى القضاتى را برعهده داشت، وى را تا خانه همراهى می‌كردند. اما با وجود تواتر این روايت و نيز دوستى عمیقى كه به تأييد منابع كهن بين آن دو وجود داشته، معلوم نيست چرا ابن خلكان در تاريخ خود نامى از وى به میان نياورده است.

    آنچه درباره ابن مالك در منابع آمده، منحصر به ستايش نيست. برخى از جمله ابوحيان اندلسى، نحوى هم وطن و هم روزگار وى، ضمن انتقاد شديد از او، استدلال‌هایش را سست و بى‌اساس خوانده و گفته است كه وى هيچ‌گاه به مباحثه و مناقشه تن در نمى‌داده و پيوسته از آن گريزان بوده است. ابوحيان علت این ضعف ابن مالك را نداشتن استادان برجسته و بنام دانسته است و به همین جهت خود هيچ‌گاه در مجالس درس او شركت نجست. ابن جزرى نيز او را در قرائات ناموفق دانسته، مى‌گوید: «روزها در عادليه به امید رسيدن شاگردى به انتظار مى‌نشست، اما هيچ كس به درس او اقبال نمى‌كرد».

    اگر ما ابن مالك را جداگانه و نه به عنوان حلقه‌اى از زنجيره به هم پيوسته تاريخ نحو، مورد ارزيابى قرار دهيم، او را بزرگ‌ترين نحوى روزگار خود خواهيم يافت، اما در ارزيابى كلى، اگر تاريخ نحو را از آغاز به 3 دوره پيدايى، شكوفايى و ركود تقسيم كنيم، بى‌شك جايگاه وى در رأس منحنى دوره سوم قرار مى‌گیرد. آغاز این دوره را بايد از اواسط سده 5ق دانست، يعنى زمانى كه ديگر عصر پى‌ريزى اصول و مبانى نحو سپرى شده بود و نحویان كه چندان چيز تازه‌اى برای گفتن نمى‌يافتند، ناچار به شرح‌نویسى و يا تأليف «نوادر و غرائب» روى آوردند. سپس عده‌اى این شرح‌ها را كه تفصيل بسيار يافته بود، مختصر كردند، اما به زودى خود این مختصرها نيز از نو شرح شد.

    آنچه درباره آراء نحوى ابن مالك مى‌توان گفت، این است كه در روزگار وى، جدال‌ها و اختلافات بر سر مسائل نحوى فروكش كرده بود و نحویان بهتر مى‌ديدند به جاى كشمكش، مقبول‌ترين رأى را از هر مكتبى كه باشد، بپذيرند. ابن مالك را نيز با توجه به آثارش، نمى‌توان وابسته به مكتب نحوى خاصى دانست، چه وى در برخى مسائل تابع مكتب كوفه، در برخى ديگر پيرو مكتب بصره و گاه نيز دنباله رو نحویان بغداد و اندلس بوده و خود نيز در برخى از موارد، آرائى منحصر به فرد داشته است. ابن مالك همانند ابن خروف، در انتخاب شواهد نحوى، علاوه بر آيات قرآن و اشعار كهن، از احاديث نبوى نيز كمك مى‌گرفت و این امر اعتراض برخى از معاصرانش را بر مى‌انگیخت. بسيارى از نحویان از جمله ابوحيان، ابن هشام و عبدالقادر بغدادى در آثار خود به آراء او اشاره كرده‌اند.

    آثار

    آثار چاپى:

    1. الاعلام بمثلث الكلام
    2. الاعتضاد في الفرق بين الظاء و الضاد
    3. الاعتماد في نظائر الظاء و الضاد
    4. الفيه يا الخلاصه
    5. تحفه المودود في المقصود و الممدود
    6. تسهيل الفوائد و تكمیل المقاصد
    7. شرح عمده الحافظ و عده اللافظ
    8. شواهد التوضيح و التصحيح لمشكلات الجامع الصحيح
    9. الكافية الشافية
    10. لامیة الافعال يا المفتاح في ابنية الافعال
    11. المصباح في علمى المعانى و البيان
    12. الوافيه

    ب- آثار خطى:

    1. ارجوزة في الفرق بين الضاد و الظاء
    2. ارجوزة في الظاء و الضاد
    3. ارجوزة في جمله القسم
    4. اكمال الاعلام بمثلث الكلام
    5. الالفاظ المختلفه في المعانى المؤتلفة
    6. ايجاز التعريف في علم التصريف
    7. تحفة الاحظاء في الفرق بين الضاد و الظاء
    8. تصريف ابن مالك
    9. تنبيهات ابن مالك
    10. رسالة في الالفاظ المتفقة المبنى المختلفة المعنى
    11. رسالة في بعض الصيغ و معانيها و استعمالها
    12. سبک المنظوم و فك المختوم
    13. الشافية شرح الوافية
    14. شرح تحفة المودود
    15. ضوابط ظاءات القرآن
    16. العروض
    17. الفرق بين الظاء و الضاد
    18. القصيدة الدالية المالكية في القراءات يا القصيدة المالكية في القراءات السبع
    19. قصيدة في الاسماء المؤنثة
    20. قصيدة في الفرق بين الضاد و الظاء
    21. مسائل في النحو
    22. معانى ابنية الاسماء الموجودة في المفصل للزمخشرى
    23. نظم كفاية المتحفظ
    24. وفاق الاستعمال في الاعجام و الاهمال
    25. همزية جمال‌الدين

    ج- آثار يافت نشده:

    1. الارشاد في الفرق بين الظاء و الضاد
    2. اكمال العمدة
    3. شرح اكمال العمدة
    4. التعريف في الصرف
    5. شرح التعريف في الصرف
    6. شرح الجزولیة
    7. شرح اللامیة في التصريف
    8. شرح النظم الاوجز في مايهمز و مالايهمز
    9. عمدة الحافظ
    10. الضرب في معرفة لسان العرب
    11. الفتاوى في العربية
    12. فَعَل و اَفْعَل
    13. الفوائد
    14. قواعد الاعراب
    15. اللامیة في التصريف
    16. اللامیة في القراءات
    17. المقدمة الاسدية
    18. النظم الاوجز في مايهمز و مالايهمز
    19. نظم الفوائد
    20. نكتة النحویة على مقدمة ابن الحاجب.[۱].

    پانویس

    منابع مقاله

    فاتحی نژاد، عنایت‌الله، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377


    وابسته‌ها