۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن شداد (ابهام زدایی)' به 'ابن شداد (ابهامزدایی)') |
||
| (۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|ابن شداد (ابهامزدایی)}} | |||
'''ابن شداد، ابوالمحاسن بهاءالدين يوسف بن رافع بن تمیم بن عقبة بن محمد بن عتاب اسدى''' (539-632ق)، فقيه، قاضى و تاريخنگار شافعى | |||
==ولادت== | |||
== | |||
ایشان در رمضان 539ق / مارس 1145م، در موصل زاده شد. | ایشان در رمضان 539ق / مارس 1145م، در موصل زاده شد. | ||
| خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در این ايام، ابن شداد قدرت زيادى داشت، ديگر فقيهان نيز به سبب او حرمت زيادى داشتند. در این دوران، ابن شداد بهرغم پيرى و بيمارى، همچنان به روايت حديث ادامه مىداد. در 628ق / 1231م، رهسپار مصر شد تا برای اهداف سياسى، دختر حكمران مصر، الملك الكامل را كه در پى دو سفر در 613ق / 1216م و 626ق / 1229م، به عقد الملك العزيز درآورده بود، به حلب بياورد، اما در بازگشت به حلب دريافت كه حكمران جوان برای خود مستقل شده و كفالت را از او برداشتهاند. | در این ايام، ابن شداد قدرت زيادى داشت، ديگر فقيهان نيز به سبب او حرمت زيادى داشتند. در این دوران، ابن شداد بهرغم پيرى و بيمارى، همچنان به روايت حديث ادامه مىداد. در 628ق / 1231م، رهسپار مصر شد تا برای اهداف سياسى، دختر حكمران مصر، الملك الكامل را كه در پى دو سفر در 613ق / 1216م و 626ق / 1229م، به عقد الملك العزيز درآورده بود، به حلب بياورد، اما در بازگشت به حلب دريافت كه حكمران جوان برای خود مستقل شده و كفالت را از او برداشتهاند. | ||
چنين وضعى، خوشايند قاضى نبود و از آن پس از كارهاى حكومت كناره گرفت، اما همچنان به گفتن حديث مىپرداخت | چنين وضعى، خوشايند قاضى نبود و از آن پس از كارهاى حكومت كناره گرفت، اما همچنان به گفتن حديث مىپرداخت. | ||
==ویژگیهای دورۀ ایوبیان== | |||
از ویژگیهای قابل تأمل دورۀ ایوبیان یکی ارتباط دو جانبۀ فقیهان با دستگاه حکومت و دیگری نوشتن کتابهای تاریخی(غالباً دربارۀ ظهور و سقوط حکومتها وشیوۀ اداری زمامداران) توسط دانشمندان علوم دینی است و صاحبنظران برای هر کدام از این دو پدیده که به روشنی در شخصیت ابن شداد پدیدار است انگیزههایی ذکر کردهاند. به هر حال تاریخنگاری، هم در مدرسهها و هم در میان عالمان آن روزگار رواج داشت و شکلهای گوناگون به خود میگرفت و یکی از دلیلهای آن شاید این باشد که پارهای از شخصیهای بزرگ حدیثی و فقهی علاقۀ خاصی به نگارش تاریخ پیدا کرده بودند. | |||
افزون بر ابن شداد میتوان از اشخاصی چون ابن عساکر، ابوشامه و ابن خلکان نام برد که در طول زندگی و پس از آن، در وهلۀ اول و پیش از هر چیز، در زمینههای دیگری غیر از تاریخ مانند فقه یا حدیث جلب نظر میکردند و نمونههای برجستۀ این واقعیتند. به عبارت دیگر برخی از عالمان این دوره که ستمهای رسمی داشتند، با گردآوری رویدادها و دردست داشتن سندهای رسمیی که موقعیتهای شغلی در اختیارشان گذاشته بود، در نگارش تاریخ سهیم شدند. یکی از همین نوشتهها که بیشک اهمیت برجستهای در زمینۀ تاریخنگاری دارد کتاب النوادر السلطانیۀ ابن شداد است. | |||
هر چند ابن شداد تنها پنج سال با صلاحالدین بوده است، ولی این اثر منبع مهم و موثقی دربارۀ شرح حال صلاحالدین و جنگهای او شمرده میشود. گرچه النوادر در مقایسه با نوشتههای عمادالدین کاتب کار کوچکی است، ولی به زبان روشن و ساده و همچنین دقت در ضبط گزارشهایی که ابن شداد بیشتر آنها را با چشم دیده بوده است اثری ارزشمند است. | |||
کتاب را میتوان دو بخش کرد: بخش نخست شامل زندگی صلاحالدین، عبادتها و فضیلتهای اخلاقی اوست که هرکدام زیر عنوانهای ویژۀ خود در فصلی کوچک مطرح میشوند. این بخش که تا رویدادهای ۵۸۴ ق / ۱۱۸۸ م را شامل میشود، به گفتۀ خود ابن شداد محصول روایتهایی است که از افراد مورد اعتماد شنیده (صص ۳۴-۸۶) وخود در آنها حضور نداشته است. چهرهای که وی در اوایل کتاب از صلاحالدین ترسیم میکند به یک عارف دلسوخته شبیهتر است تا یک سلطان قدرتمند. | |||
نویسنده در این بخش ضمن گفتوگو دربارۀ اعتقادات صلاحالدین مخالفت او را با فیلسوفان میستاید و فرمان قتل شهابالدین سهروردی (د ۵۸۷ ق / ۱۱۹۱ م) را این گونه توجیه میکند که گفتهاند شیخ با شرایع مخالفت میورزیده است (ص ۱۰). | |||
بخش دوم کتاب که بدنۀ اساسی آن را تشکیل میدهد شامل رویدادهایی است که آغازش سفر شیرکوه به مصر و پایانش مرگ صلاحالدین در ۵۸۹ ق / ۱۱۹۳ م است. | |||
با این همه نوشتۀ وی در پارهای از موارد تهی از لغزش نیست و برای تصحیح آن میتوان از منابعی چون نوشتههای ابوشامه و ابن خلکان استفاده کرد (برای نمونه نوشتههای این سه را در مورد تاریخ نخستین سفر شیرکوه به مصر مقایسه کنید). | |||
نویسنده در سراسر این کتاب، جز در چهار مورد سند گفتههایش را ذکر نکرده است، شاید به این دلیل که او مانند تاریخنگارانی چون قاضی فاضل و عمادالدین کاتب که کار اصلیشان در دستگاه صلاحالدین دبیری بوده، هیچگونه سمت منشیگری رسمی نداشته است. | |||
این اثر افزون بر اهمیتی که در نقل رویدادهای وابسته به هم دارد، نمونهای از یک شرح حال شاهانه را ارائه میدهد. این کتاب بر مطالعۀ شخص صلاحالدین، به عنوان پادشاهی آرمانی، نه بر گردآوری حکایتها، مبتنی است و چنین تاریخی در سدههای اولیۀ اسلام بینظیر است. اثر دیگر ابن شداد که به چاپ رسیده احکام الجهاد است. | |||
==وفات== | ==وفات== | ||
| خط ۷۹: | خط ۱۰۱: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
| خط ۹۲: | خط ۱۱۵: | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:قاضیان]] | |||
[[رده: | |||