پرسش‌ها و پاسخ‌های قرآنی (رضایی اصفهانی): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '==معرفی اجمالی==' به '')
    جز (جایگزینی متن - 'پرسش‌ها و پاسخ‌های قرآنی (ابهام زدایی)' به 'پرسش‌ها و پاسخ‌های قرآنی (ابهام‌زدایی)')
     
    (۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    | تصویر =NUR05733J1.jpg
    | تصویر =NUR05733J1.jpg
    | عنوان =پرسش‌ها و پاسخ‌های قرآنی (رضایی اصفهانی، محمدعلی)
    | عنوان =پرسش‌ها و پاسخ‌های قرآنی (رضایی اصفهانی)
    | عنوان‌های دیگر =
    | عنوان‌های دیگر =
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[رضایی اصفهانی، محمدعلی]] (نويسنده)
    [[رضایی اصفهانی، محمدعلی]] (نویسنده)


    | زبان = فارسی
    | زبان = فارسی
    خط ۱۸: خط ۱۷:
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE05733AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE05733AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =12
    | تعداد جلد =12
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =26050
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =05733
    | کتابخوان همراه نور =05733
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    {{کاربردهای دیگر|پرسش‌ها و پاسخ‌های قرآنی (ابهام‌زدایی)}}


    ''' پرسش‌ها و پاسخ‌های قرآنی'''، نوشته جمعی از محققین، زیر نظر [[رضایی اصفهانی، محمدعلی|محمدعلی رضایی اصفهانی]]، کتابی است دوازده جلدی، به زبان فارسی و با موضوع کلام و علوم قرآنی. نویسنده در این اثر به سؤالات مختلف و متنوع قرآنی پاسخ داده‌ است.
    ''' پرسش‌ها و پاسخ‌های قرآنی'''، نوشته جمعی از محققین، زیر نظر [[رضایی اصفهانی، محمدعلی|محمدعلی رضایی اصفهانی]]، کتابی است دوازده جلدی، به زبان فارسی و با موضوع کلام و علوم قرآنی. نویسنده در این اثر به سؤالات مختلف و متنوع قرآنی پاسخ داده‌ است.


    این اثر، حاصل تلاش گروه قرآن رادیومعارف و جمعی از پژوهشگران مرکز تحقیقات قرآن کریم المهدى در سال 1383ش، است<ref>ر.ک: درآمد کتاب، ج1، ص11</ref>.
    این اثر، حاصل تلاش گروه قرآن رادیومعارف و جمعی از پژوهشگران مرکز تحقیقات قرآن کریم المهدى در سال 1383ش، است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/26050/1/11 ر.ک: درآمد کتاب، ج1، ص11]</ref>.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۳۴: خط ۳۵:
    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==


    جلد اول، «ترنم مهر» نامیده شده که دارای دو فصل اصلی است. فصل اول، به نام «درباره قرآن» و فصل دوم به نام «بینش‌ها» است. از جمله سؤالات مطرح‌شده در جلد اول این است: آیا قرآن کریم کاملاً تحت تأثیر فرهنگ زمانه قرار گرفته و فرهنگ عرب جاهلى در آن بازتاب پیدا کرده است‌؟ یا با فرهنگ زمانه عرب جاهلى کاملاً مخالفت کرده است‌؟ نویسنده پس از شرح معنای لغوی و ذکر چند معنای اصطلاحی از فرهنگ، به پاسخ مشروح سؤال می‌پردازد و می‌گوید: «اگر مراد از فرهنگ زمانه عرب، عناصرى مثل ادبیات باشد این عناصر فرهنگى به‌ناچار، در هر کتاب یا سخنرانى [برای اهالی آن فرهنگ] نفوذ مى‌کند و به‌کارگیرى آن براى تفهیم مطالب لازم است. قرآن نیز از این مسئله مستثنا نیست. ازاین‌رو، خود قرآن هم از واژگان و ضرب‌المثل‌هاى عرب استفاده کرده است. اما اگر مراد از فرهنگ زمانه عرب موضع‌گیرى‌هاى فکرى و هنرى و آداب و سنن و رسوم اجتماعى است، این شامل خرافات و مطالب باطل و شرک‌آلود نیز می‌گردد، در این صورت باید گفت که قرآن کریم متأثر از این فرهنگ نشده است...»<ref>متن کتاب، ج1، ص89-90</ref>.
    جلد اول، «ترنم مهر» نامیده شده که دارای دو فصل اصلی است. فصل اول، به نام «درباره قرآن» و فصل دوم به نام «بینش‌ها» است. از جمله سؤالات مطرح‌شده در جلد اول این است: آیا قرآن کریم کاملاً تحت تأثیر فرهنگ زمانه قرار گرفته و فرهنگ عرب جاهلى در آن بازتاب پیدا کرده است‌؟ یا با فرهنگ زمانه عرب جاهلى کاملاً مخالفت کرده است‌؟ نویسنده پس از شرح معنای لغوی و ذکر چند معنای اصطلاحی از فرهنگ، به پاسخ مشروح سؤال می‌پردازد و می‌گوید: «اگر مراد از فرهنگ زمانه عرب، عناصرى مثل ادبیات باشد این عناصر فرهنگى به‌ناچار، در هر کتاب یا سخنرانى [برای اهالی آن فرهنگ] نفوذ مى‌کند و به‌کارگیرى آن براى تفهیم مطالب لازم است. قرآن نیز از این مسئله مستثنا نیست. ازاین‌رو، خود قرآن هم از واژگان و ضرب‌المثل‌هاى عرب استفاده کرده است. اما اگر مراد از فرهنگ زمانه عرب موضع‌گیرى‌هاى فکرى و هنرى و آداب و سنن و رسوم اجتماعى است، این شامل خرافات و مطالب باطل و شرک‌آلود نیز می‌گردد، در این صورت باید گفت که قرآن کریم متأثر از این فرهنگ نشده است...»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/26050/1/89 متن کتاب، ج1، ص89-90]</ref>.


    وی در ادامه می‌نویسد: قرآن کریم با عناصر فرهنگ زمان خویش سه‌گونه برخورد داشته است: عناصر مثبت فرهنگی عرب (مثل حج ابراهیمی و لعان و اعتقاد به جن و سحر و...) را پذیرفته و پیرایش و تکمیل کرده است. از عناصر منفی و خرافات عرب جاهلی یا نام نبرده و صرفا از آن تعبیر به حکم جاهلیت کرده و یا آن را نمی‌پذیرد. از نمونه‌های این مورد عبادت آنان است که به‌صورت صفیر کشیدن و دست بر هم زدن بود، یا قانون ظهار و عقاید جاهلانه آنان درباره اجنه یا دختر و پسر قرار دادن برای خدا یا بحیره، سائبه، وصیله و حام که از احکام جاهلی بودند و قرآن بر آنها خط بطلان کشیده است. قرآن، از زبان قوم و تشبیهات و لغاتشان برای فهماندن منظورش بهره برده است<ref>ر.ک: همان، ص87-94</ref>.
    وی در ادامه می‌نویسد: قرآن کریم با عناصر فرهنگ زمان خویش سه‌گونه برخورد داشته است: عناصر مثبت فرهنگی عرب (مثل حج ابراهیمی و لعان و اعتقاد به جن و سحر و...) را پذیرفته و پیرایش و تکمیل کرده است. از عناصر منفی و خرافات عرب جاهلی یا نام نبرده و صرفا از آن تعبیر به حکم جاهلیت کرده و یا آن را نمی‌پذیرد. از نمونه‌های این مورد عبادت آنان است که به‌صورت صفیر کشیدن و دست بر هم زدن بود، یا قانون ظهار و عقاید جاهلانه آنان درباره اجنه یا دختر و پسر قرار دادن برای خدا یا بحیره، سائبه، وصیله و حام که از احکام جاهلی بودند و قرآن بر آنها خط بطلان کشیده است. قرآن، از زبان قوم و تشبیهات و لغاتشان برای فهماندن منظورش بهره برده است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/26050/1/87 ر.ک: همان، ص87-94]</ref>.


    جلد دوم با عنوان «شمیم مهر»، به مسائل مربوط به انسان و آفرینش و نفس و پرورش و برخی سؤالات گوناگون پرداخته است. جلد سوم، «باران مهر» نام‌گذاری شده و در آن سؤالات مربوط به مبدأ، جهان، انسان، پیامبران و... بررسی شده است. اسامی سایر مجلدات چنین است: جلد چهارم، «شبنم مهر»؛ جلد پنجم، «دانش مهر»؛ جلد ششم، «علوم مهر»؛ جلدهای هفتم و هشتم، «روابط دختر و پسر»؛ نهم و دهم، «پیامبر مهر» و یازدهم و دوازدهم، «مهر مهدوی». همان طور که از تنوع نام‌های مجلدات پیداست، مسائل مطرح‌شده در آنها نیز متنوع و زیاد است؛ مثلا در فصل چهارم از جلد دهم که معنون به عنوان پیامبر مهر 2، شده است، این مسئله را مطرح می‌کند که امروزه، برخی پیامبر اکرم(ص) را جنگ‌طلب معرفی کرده و در تقابل با حضرت عیسی(ع) قرار می‌دهند. او کاریکاتورهای توهین‌آمیز برخی مطبوعات غربی در سال 1384ش را نمونه‌ای از این نوع تفکر می‌داند و برای پاسخگویی به این مطلب، خواننده را دعوت می‌کند که با سیر در منش اخلاقی پیامبر(ص)، واقعیت را جویا شود. وی با ذکر نمونه‌هایی از رفتار پیامبر(ص) می‌نویسد: تاریخ بشر، صلح‌جوتر از پیامبر اعظم(ص) را به خود ندیده و «سیره‌ى نظامى پیامبر اکرم(ص) ظرفیت لازم براى تدوین قانونى بین‌المللى، براى رعایت اصول انسانى در جنگ‌ها و برقرارى صلح بر پایه‌ى عدالت را دارد؛ ازاین‌رو لازم است اندیشمندان در تدوین این امر مهم همت گمارند»<ref>ر.ک: همان، ص193-201</ref>.
    جلد دوم با عنوان «شمیم مهر»، به مسائل مربوط به انسان و آفرینش و نفس و پرورش و برخی سؤالات گوناگون پرداخته است. جلد سوم، «باران مهر» نام‌گذاری شده و در آن سؤالات مربوط به مبدأ، جهان، انسان، پیامبران و... بررسی شده است. اسامی سایر مجلدات چنین است: جلد چهارم، «شبنم مهر»؛ جلد پنجم، «دانش مهر»؛ جلد ششم، «علوم مهر»؛ جلدهای هفتم و هشتم، «روابط دختر و پسر»؛ نهم و دهم، «پیامبر مهر» و یازدهم و دوازدهم، «مهر مهدوی». همان طور که از تنوع نام‌های مجلدات پیداست، مسائل مطرح‌شده در آنها نیز متنوع و زیاد است؛ مثلاًدر فصل چهارم از جلد دهم که معنون به عنوان پیامبر مهر 2، شده است، این مسئله را مطرح می‌کند که امروزه، برخی پیامبر اکرم(ص) را جنگ‌طلب معرفی کرده و در تقابل با حضرت عیسی(ع) قرار می‌دهند. او کاریکاتورهای توهین‌آمیز برخی مطبوعات غربی در سال 1384ش را نمونه‌ای از این نوع تفکر می‌داند و برای پاسخگویی به این مطلب، خواننده را دعوت می‌کند که با سیر در منش اخلاقی پیامبر(ص)، واقعیت را جویا شود. وی با ذکر نمونه‌هایی از رفتار پیامبر(ص) می‌نویسد: تاریخ بشر، صلح‌جوتر از پیامبر اعظم(ص) را به خود ندیده و «سیره‌ى نظامى پیامبر اکرم(ص) ظرفیت لازم براى تدوین قانونى بین‌المللى، براى رعایت اصول انسانى در جنگ‌ها و برقرارى صلح بر پایه‌ى عدالت را دارد؛ ازاین‌رو لازم است اندیشمندان در تدوین این امر مهم همت گمارند»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/26050/1/193 ر.ک: همان، ص193-201]</ref>.


    او می‌نویسد: اغلب جنگ‌های پیامبر(ص) بدون خون‌ریزی پایان می‌یافت؛ یعنی از حدود 28 جنگ، 17 جنگ به صلح انجامید یا بدون درگیری پایان یافت. برخورد کریمانه آن حضرت با اسیران از دیگر نمونه‌های صلح‌طلبی ایشان است. نوع برخورد حضرتش در ماجرای فتح مکه در تاریخ نظیر ندارد. پیامبر اعظم(ص) هیچ‌گاه آغازگر جنگ نبود؛ زیرا آغاز جنگ را نشان یاغیگری می‌دانست. از شیوه‌های ایشان، اتمام حجت و دعوت به صلح قبل از جنگ بود. نمونه‌های بارز این امر را در جنگ احزاب و بدر می‌توان مشاهده کرد. «پیامبر اعظم(ص) در یکى از جنگ‌ها خطاب به سربازان اسلام مى‌فرمایند: شما در این سفر به مردمى برخورد مى‌کنید که در صومعه‌ها و پرستشگاه‌هاى خود سرگرم عبادت و از اجتماع برکنارند و به هیچ حزب و دسته‌اى بستگى ندارند؛ هشیار باشید و هیچ‌گونه تعرضى نسبت به آنها ننمایید، ایشان را نکشید و مزاحمشان نشوید، زنان و بانوان را که پرورش‌دهنده‌ى نسل آینده‌اند، به قتل نرسانید. کودکان و اطفال را از دم تیغ نگذرانید، درختى را که مى‌تواند به حال جامعه سودمند باشد قطع نکنید. ساختمانى که موجب رفاه و آسایش مردم است، ویران نکنید» و این حاکی از اهتمام آن حضرت به رعایت حال زنان و فرزندان و... در جنگ‌ها است. نمونه‌های عفو و بخشش آن حضرت در جنگ‌ها، مانند جریانی که درباره عمویش حمزه پس از دیدن بدن مثله‌شده‌اش برای پیامبر(ص) رخ داد و منجر به نزول آیه 126 سوره نحل شد، هم دلالت بر صلح‌جو بودن آن حضرت(ص) دارد. بسیاری از جنگ‌هایی که بر آن حضرت تحمیل شد از سر پیمان‌شکنی طرف مقابل بود؛ مثل جنگ با بنی‌قینقاع، بنی‌نضیر، بنی‌قریظه و خیبر<ref>ر.ک: همان</ref>.
    او می‌نویسد: اغلب جنگ‌های پیامبر(ص) بدون خون‌ریزی پایان می‌یافت؛ یعنی از حدود 28 جنگ، 17 جنگ به صلح انجامید یا بدون درگیری پایان یافت. برخورد کریمانه آن حضرت با اسیران از دیگر نمونه‌های صلح‌طلبی ایشان است. نوع برخورد حضرتش در ماجرای فتح مکه در تاریخ نظیر ندارد. پیامبر اعظم(ص) هیچ‌گاه آغازگر جنگ نبود؛ زیرا آغاز جنگ را نشان یاغیگری می‌دانست. از شیوه‌های ایشان، اتمام حجت و دعوت به صلح قبل از جنگ بود. نمونه‌های بارز این امر را در جنگ احزاب و بدر می‌توان مشاهده کرد. «پیامبر اعظم(ص) در یکى از جنگ‌ها خطاب به سربازان اسلام مى‌فرمایند: شما در این سفر به مردمى برخورد مى‌کنید که در صومعه‌ها و پرستشگاه‌هاى خود سرگرم عبادت و از اجتماع برکنارند و به هیچ حزب و دسته‌اى بستگى ندارند؛ هشیار باشید و هیچ‌گونه تعرضى نسبت به آنها ننمایید، ایشان را نکشید و مزاحمشان نشوید، زنان و بانوان را که پرورش‌دهنده‌ى نسل آینده‌اند، به قتل نرسانید. کودکان و اطفال را از دم تیغ نگذرانید، درختى را که مى‌تواند به حال جامعه سودمند باشد قطع نکنید. ساختمانى که موجب رفاه و آسایش مردم است، ویران نکنید» و این حاکی از اهتمام آن حضرت به رعایت حال زنان و فرزندان و... در جنگ‌ها است. نمونه‌های عفو و بخشش آن حضرت در جنگ‌ها، مانند جریانی که درباره عمویش حمزه پس از دیدن بدن مثله‌شده‌اش برای پیامبر(ص) رخ داد و منجر به نزول آیه 126 سوره نحل شد، هم دلالت بر صلح‌جو بودن آن حضرت(ص) دارد. بسیاری از جنگ‌هایی که بر آن حضرت تحمیل شد از سر پیمان‌شکنی طرف مقابل بود؛ مثل جنگ با بنی‌قینقاع، بنی‌نضیر، بنی‌قریظه و خیبر<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/26050/1/193 ر.ک: همان]</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    خط ۴۶: خط ۴۷:
       
       
    ==پانویس==
    ==پانویس==
    <references />
    <references/>


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    خط ۵۲: خط ۵۳:




    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    [[پرسش‌های قرآنی جوانان]]
    [[پرسش‌های قرآنی جوانان]]
    خط ۶۱: خط ۶۳:
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:جدید 25 تیرالی 24 مرداد]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۹

    پرسش‌ها و پاسخ‌های قرآنی (رضایی اصفهانی)
    پرسش‌ها و پاسخ‌های قرآنی (رضایی اصفهانی)
    پدیدآورانرضایی اصفهانی، محمدعلی (نویسنده)
    ناشرپژوهشهای تفسير و علوم قرآن
    مکان نشرايران - قم
    سال نشرمجلد1: 1385ش ,
    چاپ1
    زبانفارسی
    تعداد جلد12
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    پرسش‌ها و پاسخ‌های قرآنی، نوشته جمعی از محققین، زیر نظر محمدعلی رضایی اصفهانی، کتابی است دوازده جلدی، به زبان فارسی و با موضوع کلام و علوم قرآنی. نویسنده در این اثر به سؤالات مختلف و متنوع قرآنی پاسخ داده‌ است.

    این اثر، حاصل تلاش گروه قرآن رادیومعارف و جمعی از پژوهشگران مرکز تحقیقات قرآن کریم المهدى در سال 1383ش، است[۱].

    ساختار

    کتاب دارای 12 جلد است که در هرکدام یک درآمد و چند فصل و فهرست منابع به‌صورت مجزا ذکر شده است.

    گزارش محتوا

    جلد اول، «ترنم مهر» نامیده شده که دارای دو فصل اصلی است. فصل اول، به نام «درباره قرآن» و فصل دوم به نام «بینش‌ها» است. از جمله سؤالات مطرح‌شده در جلد اول این است: آیا قرآن کریم کاملاً تحت تأثیر فرهنگ زمانه قرار گرفته و فرهنگ عرب جاهلى در آن بازتاب پیدا کرده است‌؟ یا با فرهنگ زمانه عرب جاهلى کاملاً مخالفت کرده است‌؟ نویسنده پس از شرح معنای لغوی و ذکر چند معنای اصطلاحی از فرهنگ، به پاسخ مشروح سؤال می‌پردازد و می‌گوید: «اگر مراد از فرهنگ زمانه عرب، عناصرى مثل ادبیات باشد این عناصر فرهنگى به‌ناچار، در هر کتاب یا سخنرانى [برای اهالی آن فرهنگ] نفوذ مى‌کند و به‌کارگیرى آن براى تفهیم مطالب لازم است. قرآن نیز از این مسئله مستثنا نیست. ازاین‌رو، خود قرآن هم از واژگان و ضرب‌المثل‌هاى عرب استفاده کرده است. اما اگر مراد از فرهنگ زمانه عرب موضع‌گیرى‌هاى فکرى و هنرى و آداب و سنن و رسوم اجتماعى است، این شامل خرافات و مطالب باطل و شرک‌آلود نیز می‌گردد، در این صورت باید گفت که قرآن کریم متأثر از این فرهنگ نشده است...»[۲].

    وی در ادامه می‌نویسد: قرآن کریم با عناصر فرهنگ زمان خویش سه‌گونه برخورد داشته است: عناصر مثبت فرهنگی عرب (مثل حج ابراهیمی و لعان و اعتقاد به جن و سحر و...) را پذیرفته و پیرایش و تکمیل کرده است. از عناصر منفی و خرافات عرب جاهلی یا نام نبرده و صرفا از آن تعبیر به حکم جاهلیت کرده و یا آن را نمی‌پذیرد. از نمونه‌های این مورد عبادت آنان است که به‌صورت صفیر کشیدن و دست بر هم زدن بود، یا قانون ظهار و عقاید جاهلانه آنان درباره اجنه یا دختر و پسر قرار دادن برای خدا یا بحیره، سائبه، وصیله و حام که از احکام جاهلی بودند و قرآن بر آنها خط بطلان کشیده است. قرآن، از زبان قوم و تشبیهات و لغاتشان برای فهماندن منظورش بهره برده است[۳].

    جلد دوم با عنوان «شمیم مهر»، به مسائل مربوط به انسان و آفرینش و نفس و پرورش و برخی سؤالات گوناگون پرداخته است. جلد سوم، «باران مهر» نام‌گذاری شده و در آن سؤالات مربوط به مبدأ، جهان، انسان، پیامبران و... بررسی شده است. اسامی سایر مجلدات چنین است: جلد چهارم، «شبنم مهر»؛ جلد پنجم، «دانش مهر»؛ جلد ششم، «علوم مهر»؛ جلدهای هفتم و هشتم، «روابط دختر و پسر»؛ نهم و دهم، «پیامبر مهر» و یازدهم و دوازدهم، «مهر مهدوی». همان طور که از تنوع نام‌های مجلدات پیداست، مسائل مطرح‌شده در آنها نیز متنوع و زیاد است؛ مثلاًدر فصل چهارم از جلد دهم که معنون به عنوان پیامبر مهر 2، شده است، این مسئله را مطرح می‌کند که امروزه، برخی پیامبر اکرم(ص) را جنگ‌طلب معرفی کرده و در تقابل با حضرت عیسی(ع) قرار می‌دهند. او کاریکاتورهای توهین‌آمیز برخی مطبوعات غربی در سال 1384ش را نمونه‌ای از این نوع تفکر می‌داند و برای پاسخگویی به این مطلب، خواننده را دعوت می‌کند که با سیر در منش اخلاقی پیامبر(ص)، واقعیت را جویا شود. وی با ذکر نمونه‌هایی از رفتار پیامبر(ص) می‌نویسد: تاریخ بشر، صلح‌جوتر از پیامبر اعظم(ص) را به خود ندیده و «سیره‌ى نظامى پیامبر اکرم(ص) ظرفیت لازم براى تدوین قانونى بین‌المللى، براى رعایت اصول انسانى در جنگ‌ها و برقرارى صلح بر پایه‌ى عدالت را دارد؛ ازاین‌رو لازم است اندیشمندان در تدوین این امر مهم همت گمارند»[۴].

    او می‌نویسد: اغلب جنگ‌های پیامبر(ص) بدون خون‌ریزی پایان می‌یافت؛ یعنی از حدود 28 جنگ، 17 جنگ به صلح انجامید یا بدون درگیری پایان یافت. برخورد کریمانه آن حضرت با اسیران از دیگر نمونه‌های صلح‌طلبی ایشان است. نوع برخورد حضرتش در ماجرای فتح مکه در تاریخ نظیر ندارد. پیامبر اعظم(ص) هیچ‌گاه آغازگر جنگ نبود؛ زیرا آغاز جنگ را نشان یاغیگری می‌دانست. از شیوه‌های ایشان، اتمام حجت و دعوت به صلح قبل از جنگ بود. نمونه‌های بارز این امر را در جنگ احزاب و بدر می‌توان مشاهده کرد. «پیامبر اعظم(ص) در یکى از جنگ‌ها خطاب به سربازان اسلام مى‌فرمایند: شما در این سفر به مردمى برخورد مى‌کنید که در صومعه‌ها و پرستشگاه‌هاى خود سرگرم عبادت و از اجتماع برکنارند و به هیچ حزب و دسته‌اى بستگى ندارند؛ هشیار باشید و هیچ‌گونه تعرضى نسبت به آنها ننمایید، ایشان را نکشید و مزاحمشان نشوید، زنان و بانوان را که پرورش‌دهنده‌ى نسل آینده‌اند، به قتل نرسانید. کودکان و اطفال را از دم تیغ نگذرانید، درختى را که مى‌تواند به حال جامعه سودمند باشد قطع نکنید. ساختمانى که موجب رفاه و آسایش مردم است، ویران نکنید» و این حاکی از اهتمام آن حضرت به رعایت حال زنان و فرزندان و... در جنگ‌ها است. نمونه‌های عفو و بخشش آن حضرت در جنگ‌ها، مانند جریانی که درباره عمویش حمزه پس از دیدن بدن مثله‌شده‌اش برای پیامبر(ص) رخ داد و منجر به نزول آیه 126 سوره نحل شد، هم دلالت بر صلح‌جو بودن آن حضرت(ص) دارد. بسیاری از جنگ‌هایی که بر آن حضرت تحمیل شد از سر پیمان‌شکنی طرف مقابل بود؛ مثل جنگ با بنی‌قینقاع، بنی‌نضیر، بنی‌قریظه و خیبر[۵].

    وضعیت کتاب

    کتاب دارای فهرست مطالب است و فهرست منابع مربوط به هر بخش در انتهای همان بخش به‌صورت مجزا ذکر شده است. البته در جلدهای 11 و 12 باهم و 9 و 10 نیز باهم ذکر شده است که علت آن ارتباط معنایی آنها با یکدیگر است. ارجاعات هر جلد در پاورقی آن ذکر شده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها