۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'یادنامه (ابهام زدایی)' به 'یادنامه (ابهامزدایی)') |
||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهجالبلاغه - مقالهها و خطابهها | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهجالبلاغه - مقالهها و خطابهها | ||
علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهجالبلاغه - نقد و تفسیر | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهجالبلاغه - نقد و تفسیر | ||
علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهجالبلاغه - | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهجالبلاغه - کنگرهها | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
بنیاد نهجالبلاغه | |||
| مکان نشر =تهران - ایران | | مکان نشر =تهران - ایران | ||
| سال نشر = 1363 ش | | سال نشر = 1363 ش | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =03517 | ||
| کتابخوان همراه نور =03517 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| یادنامه (ابهامزدایی)}} | |||
'''يادنامه دومين كنگره نهجالبلاغه''' به زبان فارسى و به همت | '''يادنامه دومين كنگره نهجالبلاغه''' به زبان فارسى و به همت بنیاد نهجالبلاغه جمعآورى و به چاپ رسيده است. اين كتاب از آن جايى كه آثار جمعى از نويسندگان زبر دست و خبره را در خود جاى داده است، بسيار حائز اهميت مىباشد. در اين مجموعه مىتوان، اطلاعات مفيد و قابل توجهى در پيرامون كتاب نهجالبلاغه و مؤلف آن بدست آورد. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۳۵: | خط ۳۷: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
ديباچه مقاله، از | ديباچه مقاله، از بنیاد نهجالبلاغه درباره [[امام على(ع)]] و نهجالبلاغه است. مقاله اول از [[مشکینی اردبیلی، علی|آيتالله مشكينى]] با نام «اخلاق در نهجالبلاغه» است. مؤلف در اين مجموعه چنين آغاز مىكند كه «اخلاق، جمع «خلق» است. روان انسان، حالات و ملكاتى دارد و اخلاق عبارت از «ملكات روان» است. تشخيص اخلاق، توقف دارد به اين كه سه موضوع را انسان تصور كند: «روان»، «اخلاق» و «غرض»....». | ||
ايشان در ادامه اين سه مؤلفه را توضيح و از نهجالبلاغه مثالهايى در اين باب به خوانندگان ارائه مىكند. | ايشان در ادامه اين سه مؤلفه را توضيح و از نهجالبلاغه مثالهايى در اين باب به خوانندگان ارائه مىكند. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۷: | ||
مقاله سوم، «ابعاد شخصيت على(ع)» با قلم علامه [[جعفری تبریزی، محمدتقی|محمدتقى جعفرى]] است. «تا به حال ابعاد گوناگون شخصيت [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] از ديدگاه و بيانات خود آن حضرت به طور مستقل مورد بحث قرار نگرفته است، هر چند كه اين مسئله، بسيار مهم و فوقالعاده آموزنده است...». | مقاله سوم، «ابعاد شخصيت على(ع)» با قلم علامه [[جعفری تبریزی، محمدتقی|محمدتقى جعفرى]] است. «تا به حال ابعاد گوناگون شخصيت [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] از ديدگاه و بيانات خود آن حضرت به طور مستقل مورد بحث قرار نگرفته است، هر چند كه اين مسئله، بسيار مهم و فوقالعاده آموزنده است...». | ||
ايشان اشاره دارند كه امام در نهجالبلاغه در حدود صد كلمه درباره خود گفته است و سه اصل در شناخت ابعاد امام | ايشان اشاره دارند كه امام در نهجالبلاغه در حدود صد كلمه درباره خود گفته است و سه اصل در شناخت ابعاد امام مؤثر است. «تا به حال ابعاد گوناگون شخصيت [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] از ديدگاه و بيانات خود آن حضرت؛ به طور مستقل مورد بحث قرار نگرفته است، هر چند كه اين مسئله، بسيار مهم و فوقالعاده آموزنده است...». | ||
مقاله بعدى از آيتالله [[خزعلی، ابوالقاسم|خزعلى]] با نام «ناكثين، قاسطين و مارقين در نهجالبلاغه» است. ايشان اين گونه شروع كردهاند كه «موضوعى كه قرار است به آن به پردازم، ناكثين، قاسطين و مارقين در نهجالبلاغه است كه پس از معنى كردن اصطلاحات مذكور، به شرح و تفسير هر كدام خواهم پرداخت. | مقاله بعدى از آيتالله [[خزعلی، ابوالقاسم|خزعلى]] با نام «ناكثين، قاسطين و مارقين در نهجالبلاغه» است. ايشان اين گونه شروع كردهاند كه «موضوعى كه قرار است به آن به پردازم، ناكثين، قاسطين و مارقين در نهجالبلاغه است كه پس از معنى كردن اصطلاحات مذكور، به شرح و تفسير هر كدام خواهم پرداخت. | ||
خط ۵۹: | خط ۶۱: | ||
مقاله بعدى «عوامل همكارى و اعتماد بين مردم و حكومت از ديدگاه نهجالبلاغه» از زينالعابدين قربانى است. | مقاله بعدى «عوامل همكارى و اعتماد بين مردم و حكومت از ديدگاه نهجالبلاغه» از زينالعابدين قربانى است. | ||
اثر بعدى در زمينه «شكوفايى عقل در نهجالبلاغه» از حجتالاسلام سيدجواد مصطفوى است. همچنين اثر بعدى از حجةالاسلام [[دینپرور، جمالالدین|سيد جمالالدين دين پرور]] با نام «ابعاد تقوى در نهجالبلاغه» مىباشد. ايشان در اين زمينه متذكر شدهاند كه «آن چه از شنيدن كلمه تقوى در برخورد اول به نظر مىآيد و يا لااقل بعضى به نظرشان مىآيد انزوا و گوشهگيرى و ترك دنيا و بريدن از فعالیتهای اجتماعى و سياسى و اقتصادى است....». «در خطبه «همّام» مىخوانيم: عظم الخالق فى انفسهم، فصغر ما دونه فى اعينهم. اين خطبه كه درباره صفات متقين است، نشان مىدهد كه يكى از ريشههاى تقوى، اين اصل است كه: «آفريدگار در ديده آنان عظيم است»....». | اثر بعدى در زمينه «شكوفايى عقل در نهجالبلاغه» از حجتالاسلام سيدجواد مصطفوى است. همچنين اثر بعدى از حجةالاسلام [[دینپرور، سید جمالالدین|سيد جمالالدين دين پرور]] با نام «ابعاد تقوى در نهجالبلاغه» مىباشد. ايشان در اين زمينه متذكر شدهاند كه «آن چه از شنيدن كلمه تقوى در برخورد اول به نظر مىآيد و يا لااقل بعضى به نظرشان مىآيد انزوا و گوشهگيرى و ترك دنيا و بريدن از فعالیتهای اجتماعى و سياسى و اقتصادى است....». «در خطبه «همّام» مىخوانيم: عظم الخالق فى انفسهم، فصغر ما دونه فى اعينهم. اين خطبه كه درباره صفات متقين است، نشان مىدهد كه يكى از ريشههاى تقوى، اين اصل است كه: «آفريدگار در ديده آنان عظيم است»....». | ||
مقاله «راز نماز در نهجالبلاغه» از حجةالاسلام [[دوانی، علی|على دوانى]] اثر بعدى اين مجموعه است. | مقاله «راز نماز در نهجالبلاغه» از حجةالاسلام [[دوانی، علی|على دوانى]] اثر بعدى اين مجموعه است. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۷: | ||
اثر بعدى «پيمانها و معاهدات در نهجالبلاغه» از محمدتقى رهبر است و «مبانى فكرى، انسانى و اجتماعى در نهجالبلاغه» از دكتر [[فلاطوری، جواد|عبدالجواد فلاطورى]] است. | اثر بعدى «پيمانها و معاهدات در نهجالبلاغه» از محمدتقى رهبر است و «مبانى فكرى، انسانى و اجتماعى در نهجالبلاغه» از دكتر [[فلاطوری، جواد|عبدالجواد فلاطورى]] است. | ||
اثر بعدى از [[شهیدی، جعفر|سيد جعفر شهيدى]] با نام «بهرهگيرى ادبيات فارسى از نهجالبلاغه» مىباشد كه «اول اين كه منظور ما از ادبيات در اين بحث، مفهوم عام آن نيست، بلكه دو شاخه خاص ادب يعنى نظم و نثر است. اما خود گفتار ادبى چه نوع گفتارى است، همه ما اين مطلب را مىدانيم كه وقتى كسى بخواهد معنائى را كه در ذهن دارد، به ذهن ديگرى منتقل كند، مسلما توجهى به آرايشهاى معنوى و يا لفظى ندارد، بلكه سعى مىكند گفتارش را هر چه بهتر در قالب الفاظ رسا و متداول روز بريزد و با جمله بندىهاى درست آن را بيان دارد و ما در اصطلاح، اين نوع ادبيات را ادبيات عادى يا معمولى مىگوييم...». | اثر بعدى از [[شهیدی، سید جعفر|سيد جعفر شهيدى]] با نام «بهرهگيرى ادبيات فارسى از نهجالبلاغه» مىباشد كه «اول اين كه منظور ما از ادبيات در اين بحث، مفهوم عام آن نيست، بلكه دو شاخه خاص ادب يعنى نظم و نثر است. اما خود گفتار ادبى چه نوع گفتارى است، همه ما اين مطلب را مىدانيم كه وقتى كسى بخواهد معنائى را كه در ذهن دارد، به ذهن ديگرى منتقل كند، مسلما توجهى به آرايشهاى معنوى و يا لفظى ندارد، بلكه سعى مىكند گفتارش را هر چه بهتر در قالب الفاظ رسا و متداول روز بريزد و با جمله بندىهاى درست آن را بيان دارد و ما در اصطلاح، اين نوع ادبيات را ادبيات عادى يا معمولى مىگوييم...». | ||
مقاله بعدى «تربيت در نهجالبلاغه»، از دكتر على شريعتمدارى است كه اين گونه آغاز مىشود كه «كتاب نهجالبلاغه در مجموع يك كتاب تربيتى است. با مطالعه نهجالبلاغه فرد مىتواند خود را بشناسد و موقع خود را در جهان آفرينش درك كند، با جهان شناسى الهى آشنائى پيدا كند، وظيفه خود را در برابر خدا تشخيص دهد، رابطه خود را با همنوعان در سايه ضوابط و معيارهاى اسلامى استحكام بخشد، از مطالعه موجودات مختلف به پيچيدگى مسئله آفرينش و نقش خدا در خلقت موجودات پى برد، از بررسى تاريخى عبرت گيرد، وضع خود را در برابر ارزشهاى معنوى و دنيائى روشن سازد و با الهام از تعليمات اخلاقى نهجالبلاغه شخصيت اخلاقى خود را به سوى رشد و تكامل سوق دهد...». | مقاله بعدى «تربيت در نهجالبلاغه»، از دكتر على شريعتمدارى است كه اين گونه آغاز مىشود كه «كتاب نهجالبلاغه در مجموع يك كتاب تربيتى است. با مطالعه نهجالبلاغه فرد مىتواند خود را بشناسد و موقع خود را در جهان آفرينش درك كند، با جهان شناسى الهى آشنائى پيدا كند، وظيفه خود را در برابر خدا تشخيص دهد، رابطه خود را با همنوعان در سايه ضوابط و معيارهاى اسلامى استحكام بخشد، از مطالعه موجودات مختلف به پيچيدگى مسئله آفرينش و نقش خدا در خلقت موجودات پى برد، از بررسى تاريخى عبرت گيرد، وضع خود را در برابر ارزشهاى معنوى و دنيائى روشن سازد و با الهام از تعليمات اخلاقى نهجالبلاغه شخصيت اخلاقى خود را به سوى رشد و تكامل سوق دهد...». | ||
خط ۹۰: | خط ۹۲: | ||
{{نهجالبلاغه}} | {{نهجالبلاغه}} | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
[[رده:ائمه اثنی عشر (دوازده امام)]] | [[رده:ائمه اثنی عشر (دوازده امام)]] | ||
[[رده:حالات فردی]] | [[رده:حالات فردی]] | ||
[[رده:علی | [[رده:امام علی(ع)]] |