سفينة النجاة (قمی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نجات (ابهام زدایی)' به 'نجات (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ب' به 'ن‌ب')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'نجات (ابهام زدایی)' به 'نجات (ابهام‌زدایی)')
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۴: خط ۲۴:
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =25205
| کتابخانۀ دیجیتال نور =24218
| کتابخوان همراه نور =24218
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
{{کاربردهای دیگر| نجات (ابهام‌زدایی)}}
   
   
'''سفينة النجاة'''، اثر [[قمي، محمدطاهر بن محمدحسين|ملا محمدطاهر قمی]]، کتابی است به زبان فارسی که به عقاید شیعه و ارائه برنامه‌های اخلاقی پرداخته است. نویسنده، این کتاب را در سال 1053ق، نوشته است و بنا بر آنچه در «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» آمده، هدف مصنف از نگارش این کتاب، ارائه عقاید اسلامی و ایجاد باورهای قلبی از طریق‎ دستورات‎ و برنامه‌های اخلاقی بوده است<ref>ر.ک: کرباسچی، محمدمهدی و همکاران، ص57</ref>.
'''سفينة النجاة'''، اثر [[قمي، محمدطاهر بن محمدحسين|ملا محمدطاهر قمی]]، کتابی است به زبان فارسی که به عقاید شیعه و ارائه برنامه‌های اخلاقی پرداخته است. نویسنده، این کتاب را در سال 1053ق، نوشته است و بنا بر آنچه در «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» آمده، هدف مصنف از نگارش این کتاب، ارائه عقاید اسلامی و ایجاد باورهای قلبی از طریق‎ دستورات‎ و برنامه‌های اخلاقی بوده است.<ref>ر.ک: کرباسچی، محمدمهدی و همکاران، ص57</ref>.


این اثر توسط حسین درگاهی و حسن طارمی مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.
این اثر توسط حسین درگاهی و حسن طارمی مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.
خط ۴۴: خط ۴۶:
مصنف در این اثر، مجموعه‌ای از رباعیات خود را که در مسائل و معانی اعتقادی شیعی و مخالفین شیعه است، شرح کرده است؛ همان رباعیاتی که در بعضی رسائل و کتب مصنف، مانند «ترجمه تنبيه الراقدين»، «تحفه عباسی» و «تحفة الأخيار» بیش‎وکم به‌مناسبت آورده شده‌اند.
مصنف در این اثر، مجموعه‌ای از رباعیات خود را که در مسائل و معانی اعتقادی شیعی و مخالفین شیعه است، شرح کرده است؛ همان رباعیاتی که در بعضی رسائل و کتب مصنف، مانند «ترجمه تنبيه الراقدين»، «تحفه عباسی» و «تحفة الأخيار» بیش‎وکم به‌مناسبت آورده شده‌اند.


وی در این کتاب راه رسیدن به معرفت خدای متعال را که اساس ایمان است، می‌نمایاند و کلید تخلق به اخلاق الله را ارائه می‌دهد و متذکر مجملی از مسائل مطروحه در اصول اعتقادات شیعی شده و متعرض اقوال مخالفین مکتب اهل‎بیت(ع) می‌گردد. او خود در رساله الفوائد الدينية می‌نویسد: ما در کتاب تحفة الأخيار و عطیه ربانی و سفينة النجاة، بیان طریق تحصیل مقام اولیاءالله کرده‌ایم<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه دهم</ref>.
وی در این کتاب راه رسیدن به معرفت خدای متعال را که اساس ایمان است، می‌نمایاند و کلید تخلق به اخلاق الله را ارائه می‌دهد و متذکر مجملی از مسائل مطروحه در اصول اعتقادات شیعی شده و متعرض اقوال مخالفین مکتب اهل‎‌بیت(ع) می‌گردد. او خود در رساله الفوائدالدينية می‌نویسد: ما در کتاب تحفة الأخيار و عطیه ربانی و سفينة النجاة، بیان طریق تحصیل مقام اولیاءالله کرده‌ایم<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه دهم</ref>.


اولین رباعی که نویسنده، به شرح آن پرداخته، در موضوع توحید است. وی در این‌باره می‌گوید: شرط خداشناسی، خودشناسی است:
اولین رباعی که نویسنده، به شرح آن پرداخته، در موضوع توحید است. وی در این‌باره می‌گوید: شرط خداشناسی، خودشناسی است:
خط ۵۱: خط ۵۳:
ایشان در توضیح بیت دوم این رباعی می‌گوید: این بیت ناظر به حدیثی از اصحاب عصمت است؛ آنجا که فرمود: «من عرف نفسه فقد عرف ربه»؛ «هرکه شناخت خود را، شناخت پروردگار خود را». سپس چنین شرح می‌دهد: هرکه به مداومت، یاد مرگ نماید، مستی غفلت از سرش بیرون رود و چشم دلش وا شود و خود را بشناسد و بداند که قبل از این، چه بوده و در رحم به چه عنوان تربیت یافت و پروردگار چگونه اسباب ضروری از چشم و گوش و زبان و دست و پا و غیر آن به وی عنایت فرمود و از آن ظلماتش به چه عنوان صحیح و سالم بیرون آورد و در عرض این مدت، چه احسان‌ها نظر به وی کرد و... پس در این حال خود را بنده‌ای داند آزاد نکرده و مسافری شناسد قصد اقامت نکرده... و چون خویشتن را چنین شناسد، خدای خویش را بشناسد و حاضر و ناظرش بیند و مطلع بر باطن و ظاهرش داند...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5-7</ref>.
ایشان در توضیح بیت دوم این رباعی می‌گوید: این بیت ناظر به حدیثی از اصحاب عصمت است؛ آنجا که فرمود: «من عرف نفسه فقد عرف ربه»؛ «هرکه شناخت خود را، شناخت پروردگار خود را». سپس چنین شرح می‌دهد: هرکه به مداومت، یاد مرگ نماید، مستی غفلت از سرش بیرون رود و چشم دلش وا شود و خود را بشناسد و بداند که قبل از این، چه بوده و در رحم به چه عنوان تربیت یافت و پروردگار چگونه اسباب ضروری از چشم و گوش و زبان و دست و پا و غیر آن به وی عنایت فرمود و از آن ظلماتش به چه عنوان صحیح و سالم بیرون آورد و در عرض این مدت، چه احسان‌ها نظر به وی کرد و... پس در این حال خود را بنده‌ای داند آزاد نکرده و مسافری شناسد قصد اقامت نکرده... و چون خویشتن را چنین شناسد، خدای خویش را بشناسد و حاضر و ناظرش بیند و مطلع بر باطن و ظاهرش داند...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5-7</ref>.


[[قمي، محمدطاهر بن محمدحسين|محمدطاهر قمی]] می‌گوید: در ذات خداوند نباید تفکر نمود؛ زیرا موجب الحاد می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>. سپس به تقسیم صفات خداوند به ثبوتیه و سلبیه می‌پردازد و درباره صفات سلبیه می‌گوید: آیه کریمه '''ليس كمثله شيء'''، متضمن جمیع صفات سلبیه است؛ پس کسی که به‎ مقتضای آیه کریمه اعتقاد نماید که چیزی مثل و مانند حق‎ تعالی نیست، اعتقاد به جمیع صفات سلبیه نموده است و او را حاجت به دلیل دیگر نیست<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>.
[[قمي، محمدطاهر بن محمدحسين|محمدطاهر قمی]] می‌گوید: در ذات خداوند نباید تفکر نمود؛ زیرا موجب الحاد می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>. سپس به تقسیم صفات خداوند به ثبوتیه و سلبیه می‌پردازد و درباره صفات سلبیه می‌گوید: آیه کریمه'''ليس كمثله شيء'''، متضمن جمیع صفات سلبیه است؛ پس کسی که به‎ مقتضای آیه کریمه اعتقاد نماید که چیزی مثل و مانند حق‎ تعالی نیست، اعتقاد به جمیع صفات سلبیه نموده است و او را حاجت به دلیل دیگر نیست<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>.


چهار باب بعدی کتاب، درباره عدل، نبوت، امامت و معاد است که نویسنده هرکدام را به‌صورت مختصر توضیح می‌دهد.
چهار باب بعدی کتاب، درباره عدل، نبوت، امامت و معاد است که نویسنده هرکدام را به‌صورت مختصر توضیح می‌دهد.
خط ۶۰: خط ۶۲:
ایشان در معنا و شرح این رباعی می‌گوید: حضرت حق سبحانه و تعالی برای رفع تعجب در حشر و نشر، نوعی کرده که در هر روز و شب مردمان مشاهده حشر و نشر می‌کنند. چون شب شود، مردمان همه بمیرند و چون باد سحر که به‌منزله صور است بوزد، مردمان شروع در زنده شدن کنند تا طلوع آفتاب همگی زنده شوند<ref>ر.ک: همان، ص68</ref>.
ایشان در معنا و شرح این رباعی می‌گوید: حضرت حق سبحانه و تعالی برای رفع تعجب در حشر و نشر، نوعی کرده که در هر روز و شب مردمان مشاهده حشر و نشر می‌کنند. چون شب شود، مردمان همه بمیرند و چون باد سحر که به‌منزله صور است بوزد، مردمان شروع در زنده شدن کنند تا طلوع آفتاب همگی زنده شوند<ref>ر.ک: همان، ص68</ref>.


باب بعدی کتاب درباره جبر و اختیار است. نویسنده، معتقد است که کسانی چون جهمیه، اشعریه و معتزله درباره جبر و تفویض از سفینه نجات اهل‎بیت تخلف نموده‌اند و در دریای ضلالت غرق گشته‌اند. در این ‎بین جهمیه این اعتقاد دارند که بنده هیچ قدرت ندارد، بلکه هر فعلی از بنده ظاهر می‌شود فعل خداست. نویسنده درباره آنان می‌گوید: قبح این مذهب در مرتبه‌ای است که بر مجانین و صبیان پوشیده نیست و نقل است که علاف (ابوهذیل محمد بن هذیل علاف) که از فضلای معتزله است در حق بِشر که از فضلای جبریه است، می‌گفته که الاغ بِشر، عاقل‌تر است از بِشر؛ زیراکه الاغش هرگاه به جویی برسد و داند که مقدورش هست جستن، می‌جهد و اگر داند که مقدورش نیست، نمی‌جهد؛ پس الاغ بشر، فرق میان فعل مقدور و غیر مقدور خود کرده و بشر این فرق نکرده<ref>ر.ک: همان، ص71-72</ref>.
باب بعدی کتاب درباره جبر و اختیار است. نویسنده، معتقد است که کسانی چون جهمیه، اشعریه و معتزله درباره جبر و تفویض از سفینه نجات اهل‎‌بیت تخلف نموده‌اند و در دریای ضلالت غرق گشته‌اند. در این ‎بین جهمیه این اعتقاد دارند که بنده هیچ قدرت ندارد، بلکه هر فعلی از بنده ظاهر می‌شود فعل خداست. نویسنده درباره آنان می‌گوید: قبح این مذهب در مرتبه‌ای است که بر مجانین و صبیان پوشیده نیست و نقل است که علاف (ابوهذیل محمد بن هذیل علاف) که از فضلای معتزله است در حق بِشر که از فضلای جبریه است، می‌گفته که الاغ بِشر، عاقل‌تر است از بِشر؛ زیراکه الاغش هرگاه به جویی برسد و داند که مقدورش هست جستن، می‌جهد و اگر داند که مقدورش نیست، نمی‌جهد؛ پس الاغ بشر، فرق میان فعل مقدور و غیر مقدور خود کرده و بشر این فرق نکرده<ref>ر.ک: همان، ص71-72</ref>.


اهل تفویض نیز سه طایفه مفوضه، مصوبه و معتزله هستند و قول هر سه باطل است<ref>ر.ک: همان، ص84</ref> و مذهب حق این است که بنده، فاعل فعل خود است و آنچه می‌کند از خیر و شر، قضا و قدر اختیاری و مشیت و اراده غیر حتمی الهی بدان تعلق گرفته است و طاعت را به توفیق می‌کند و معصیت را به خذلان<ref>ر.ک: همان، ص89</ref>.
اهل تفویض نیز سه طایفه مفوضه، مصوبه و معتزله هستند و قول هر سه باطل است<ref>ر.ک: همان، ص84</ref> و مذهب حق این است که بنده، فاعل فعل خود است و آنچه می‌کند از خیر و شر، قضا و قدر اختیاری و مشیت و اراده غیر حتمی الهی بدان تعلق گرفته است و طاعت را به توفیق می‌کند و معصیت را به خذلان<ref>ر.ک: همان، ص89</ref>.
خط ۸۱: خط ۸۳:


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
 
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
   
   
خط ۹۲: خط ۹۴:
   
   
[[رده:آثار کلامی امامیه اثناعشریه (قرن 11 – 14)]]
[[رده:آثار کلامی امامیه اثناعشریه (قرن 11 – 14)]]
[[رده:25 فروردین الی 24 اردیبهشت]]
[[رده:سال97-1اردیبهشت الی31]]