سفينة النجاة (قمی): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '==وابسته‌ها==')
    جز (جایگزینی متن - 'نجات (ابهام زدایی)' به 'نجات (ابهام‌زدایی)')
     
    (۳۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۲: خط ۲:
    | تصویر =NUR24218J1.jpg
    | تصویر =NUR24218J1.jpg
    | عنوان =سفينة النجاة
    | عنوان =سفينة النجاة
    | عنوان‌های دیگر =درسهايي از عقايد و اخلاق
    | عنوان‌های دیگر =درسهایی از عقايد و اخلاق
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[قمي، محمدطاهر بن محمدحسين]] (نويسنده)
    [[قمي، محمدطاهر بن محمدحسين]] (نویسنده)
       
       
    [[درگاهي، حسين]] (مصحح)
    [[درگاهي، حسين]] (مصحح)
    خط ۱۳: خط ۱۳:
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏211‎‏ ‎‏/‎‏ق‎‏8‎‏س‎‏7  
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏211‎‏ ‎‏/‎‏ق‎‏8‎‏س‎‏7  
    | موضوع =
    | موضوع =
    عرفان - متون قديمي تا قرن 14  
    عرفان - متون قدیمی تا قرن 14  


    کلام شيعه اماميه - قرن 11ق.  
    کلام شيعه اماميه - قرن 11ق.  
    خط ۱۹: خط ۱۹:
    نيک معارف  
    نيک معارف  
    | مکان نشر = ايران - تهران
    | مکان نشر = ايران - تهران
    | سال نشر = |مجلد1: 1373ش ,
    | سال نشر = |مجلد1: 1373ش ,  


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE24218AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE24218AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =25205
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =24218
    | کتابخوان همراه نور =24218
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    {{کاربردهای دیگر| نجات (ابهام‌زدایی)}}
       
       
    '''سفينة النجاة'''، اثر [[قمي، محمدطاهر بن محمدحسين|ملا محمدطاهر قمی]]، کتابی است به زبان فارسی که به عقاید شیعه و ارائه برنامه‎های اخلاقی پرداخته است. نویسنده، این کتاب را در سال 1053ق، نوشته است و بنا بر آنچه در «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» آمده، هدف مصنف از نگارش این کتاب، ارائه عقاید اسلامی و ایجاد باورهای قلبی از طریق‎ دستورات‎ و برنامه‎های اخلاقی بوده است<ref>ر.ک: کرباسچی، محمدمهدی و همکاران، ص57</ref>.
    '''سفينة النجاة'''، اثر [[قمي، محمدطاهر بن محمدحسين|ملا محمدطاهر قمی]]، کتابی است به زبان فارسی که به عقاید شیعه و ارائه برنامه‌های اخلاقی پرداخته است. نویسنده، این کتاب را در سال 1053ق، نوشته است و بنا بر آنچه در «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» آمده، هدف مصنف از نگارش این کتاب، ارائه عقاید اسلامی و ایجاد باورهای قلبی از طریق‎ دستورات‎ و برنامه‌های اخلاقی بوده است.<ref>ر.ک: کرباسچی، محمدمهدی و همکاران، ص57</ref>.


    این اثر توسط حسین درگاهی و حسن طارمی مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.
    این اثر توسط حسین درگاهی و حسن طارمی مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.
    خط ۴۲: خط ۴۴:
    در پیشگفتار، ترجمه نویسنده و مطالبی پیرامون تحقیق کتاب ارائه شده است.
    در پیشگفتار، ترجمه نویسنده و مطالبی پیرامون تحقیق کتاب ارائه شده است.


    مصنف در این اثر، مجموعه‎ای از رباعیات خود را که در مسائل و معانی اعتقادی شیعی و مخالفین شیعه است، شرح کرده است؛ همان رباعیاتی که در بعضی رسائل و کتب مصنف، مانند «ترجمه تنبيه الراقدين»، «تحفه عباسی» و «تحفة الأخيار» بیش‎وکم به‎مناسبت آورده شده‎اند.
    مصنف در این اثر، مجموعه‌ای از رباعیات خود را که در مسائل و معانی اعتقادی شیعی و مخالفین شیعه است، شرح کرده است؛ همان رباعیاتی که در بعضی رسائل و کتب مصنف، مانند «ترجمه تنبيه الراقدين»، «تحفه عباسی» و «تحفة الأخيار» بیش‎وکم به‌مناسبت آورده شده‌اند.


    وی در این کتاب راه رسیدن به معرفت خدای متعال را که اساس ایمان است، می‎نمایاند و کلید تخلق به اخلاق الله را ارائه می‎دهد و متذکر مجملی از مسائل مطروحه در اصول اعتقادات شیعی شده و متعرض اقوال مخالفین مکتب اهل‎بیت(ع) می‎گردد. او خود در رساله الفوائد الدينية می‎نویسد: ما در کتاب تحفة الأخيار و عطیه ربانی و سفينة النجاة، بیان طریق تحصیل مقام اولیاءالله کرده‎ایم<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه دهم</ref>.
    وی در این کتاب راه رسیدن به معرفت خدای متعال را که اساس ایمان است، می‌نمایاند و کلید تخلق به اخلاق الله را ارائه می‌دهد و متذکر مجملی از مسائل مطروحه در اصول اعتقادات شیعی شده و متعرض اقوال مخالفین مکتب اهل‎‌بیت(ع) می‌گردد. او خود در رساله الفوائدالدينية می‌نویسد: ما در کتاب تحفة الأخيار و عطیه ربانی و سفينة النجاة، بیان طریق تحصیل مقام اولیاءالله کرده‌ایم<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه دهم</ref>.


    اولین رباعی که نویسنده، به شرح آن پرداخته، در موضوع توحید است. وی در این‎باره می‎گوید: شرط خداشناسی، خودشناسی است:
    اولین رباعی که نویسنده، به شرح آن پرداخته، در موضوع توحید است. وی در این‌باره می‌گوید: شرط خداشناسی، خودشناسی است:
    {{شعر}}{{ب|''آن است خدا که طرح عالم انداخت''|2=''در یک کف خاک جثه آدم ساخت''}}{{ب|''خود را بشناس تا شناسی حق را''|2=''حق را بشناخت هرکه خود را بشناخت''}}{{پایان شعر}}
    {{شعر}}{{ب|''آن است خدا که طرح عالم انداخت''|2=''در یک کف خاک جثه آدم ساخت''}}{{ب|''خود را بشناس تا شناسی حق را''|2=''حق را بشناخت هرکه خود را بشناخت''}}{{پایان شعر}}


    ایشان در توضیح بیت دوم این رباعی می‎گوید: این بیت ناظر به حدیثی از اصحاب عصمت است؛ آنجا که فرمود: «من عرف نفسه فقد عرف ربه»؛ «هرکه شناخت خود را، شناخت پروردگار خود را». سپس چنین شرح می‎دهد: هرکه به مداومت، یاد مرگ نماید، مستی غفلت از سرش بیرون رود و چشم دلش وا شود و خود را بشناسد و بداند که قبل از این، چه بوده و در رحم به چه عنوان تربیت یافت و پروردگار چگونه اسباب ضروری از چشم و گوش و زبان و دست و پا و غیر آن به وی عنایت فرمود و از آن ظلماتش به چه عنوان صحیح و سالم بیرون آورد و در عرض این مدت، چه احسان‎ها نظر به وی کرد و... پس در این حال خود را بنده‎ای داند آزاد نکرده و مسافری شناسد قصد اقامت نکرده... و چون خویشتن را چنین شناسد، خدای خویش را بشناسد و حاضر و ناظرش بیند و مطلع بر باطن و ظاهرش داند... <ref>ر.ک: متن کتاب، ص5-7</ref>.
    ایشان در توضیح بیت دوم این رباعی می‌گوید: این بیت ناظر به حدیثی از اصحاب عصمت است؛ آنجا که فرمود: «من عرف نفسه فقد عرف ربه»؛ «هرکه شناخت خود را، شناخت پروردگار خود را». سپس چنین شرح می‌دهد: هرکه به مداومت، یاد مرگ نماید، مستی غفلت از سرش بیرون رود و چشم دلش وا شود و خود را بشناسد و بداند که قبل از این، چه بوده و در رحم به چه عنوان تربیت یافت و پروردگار چگونه اسباب ضروری از چشم و گوش و زبان و دست و پا و غیر آن به وی عنایت فرمود و از آن ظلماتش به چه عنوان صحیح و سالم بیرون آورد و در عرض این مدت، چه احسان‌ها نظر به وی کرد و... پس در این حال خود را بنده‌ای داند آزاد نکرده و مسافری شناسد قصد اقامت نکرده... و چون خویشتن را چنین شناسد، خدای خویش را بشناسد و حاضر و ناظرش بیند و مطلع بر باطن و ظاهرش داند...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5-7</ref>.


    [[قمي، محمدطاهر بن محمدحسين|محمدطاهر قمی]] می‎گوید: در ذات خداوند نباید تفکر نمود؛ زیرا موجب الحاد می‎شود<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>. سپس به تقسیم صفات خداوند به ثبوتیه و سلبیه می‎پردازد و درباره صفات سلبیه می‎گوید: آیه کریمه '''ليس كمثله شيء'''، متضمن جمیع صفات سلبیه است؛ پس کسی که به‎ مقتضای آیه کریمه اعتقاد نماید که چیزی مثل و مانند حق‎ تعالی نیست، اعتقاد به جمیع صفات سلبیه نموده است و او را حاجت به دلیل دیگر نیست<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>.
    [[قمي، محمدطاهر بن محمدحسين|محمدطاهر قمی]] می‌گوید: در ذات خداوند نباید تفکر نمود؛ زیرا موجب الحاد می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>. سپس به تقسیم صفات خداوند به ثبوتیه و سلبیه می‌پردازد و درباره صفات سلبیه می‌گوید: آیه کریمه'''ليس كمثله شيء'''، متضمن جمیع صفات سلبیه است؛ پس کسی که به‎ مقتضای آیه کریمه اعتقاد نماید که چیزی مثل و مانند حق‎ تعالی نیست، اعتقاد به جمیع صفات سلبیه نموده است و او را حاجت به دلیل دیگر نیست<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>.


    چهار باب بعدی کتاب، درباره عدل، نبوت، امامت و معاد است که نویسنده هرکدام را به‎صورت مختصر توضیح می‎دهد.
    چهار باب بعدی کتاب، درباره عدل، نبوت، امامت و معاد است که نویسنده هرکدام را به‌صورت مختصر توضیح می‌دهد.


    اولین دو بیتی از باب معاد این است:
    اولین دو بیتی از باب معاد این است:
    {{شعر}}{{ب|''گویی که چه مُردی نشوی زنده دگر''|2=''گویا که تو را نیست ز خود هیچ خبر''}}{{ب|''هر شب میری و هر سحر زنده شوی''|2=''چون صور سرافیل بود باد سحر''}}{{پایان شعر}}
    {{شعر}}{{ب|''گویی که چه مُردی نشوی زنده دگر''|2=''گویا که تو را نیست ز خود هیچ خبر''}}{{ب|''هر شب میری و هر سحر زنده شوی''|2=''چون صور سرافیل بود باد سحر''}}{{پایان شعر}}


    ایشان در معنا و شرح این رباعی می‎گوید: حضرت حق سبحانه و تعالی برای رفع تعجب در حشر و نشر، نوعی کرده که در هر روز و شب مردمان مشاهده حشر و نشر می‎کنند. چون شب شود، مردمان همه بمیرند و چون باد سحر که به‎منزله صور است بوزد، مردمان شروع در زنده شدن کنند تا طلوع آفتاب همگی زنده شوند<ref>ر.ک: همان، ص68</ref>.
    ایشان در معنا و شرح این رباعی می‌گوید: حضرت حق سبحانه و تعالی برای رفع تعجب در حشر و نشر، نوعی کرده که در هر روز و شب مردمان مشاهده حشر و نشر می‌کنند. چون شب شود، مردمان همه بمیرند و چون باد سحر که به‌منزله صور است بوزد، مردمان شروع در زنده شدن کنند تا طلوع آفتاب همگی زنده شوند<ref>ر.ک: همان، ص68</ref>.


    باب بعدی کتاب درباره جبر و اختیار است. نویسنده، معتقد است که کسانی چون جهمیه، اشعریه و معتزله درباره جبر و تفویض از سفینه نجات اهل‎بیت تخلف نموده‎اند و در دریای ضلالت غرق گشته‎اند. در این ‎بین جهمیه این اعتقاد دارند که بنده هیچ قدرت ندارد، بلکه هر فعلی از بنده ظاهر می‎شود فعل خداست. نویسنده درباره آنان می‎گوید: قبح این مذهب در مرتبه‎ای است که بر مجانین و صبیان پوشیده نیست و نقل است که علاف (ابوهذیل محمد بن هذیل علاف) که از فضلای معتزله است در حق بِشر که از فضلای جبریه است، می‎گفته که الاغ بِشر، عاقل‎تر است از بِشر؛ زیراکه الاغش هرگاه به جویی برسد و داند که مقدورش هست جستن، می‎جهد و اگر داند که مقدورش نیست، نمی‎جهد؛ پس الاغ بشر، فرق میان فعل مقدور و غیر مقدور خود کرده و بشر این فرق نکرده<ref>ر.ک: همان، ص71-72</ref>.
    باب بعدی کتاب درباره جبر و اختیار است. نویسنده، معتقد است که کسانی چون جهمیه، اشعریه و معتزله درباره جبر و تفویض از سفینه نجات اهل‎‌بیت تخلف نموده‌اند و در دریای ضلالت غرق گشته‌اند. در این ‎بین جهمیه این اعتقاد دارند که بنده هیچ قدرت ندارد، بلکه هر فعلی از بنده ظاهر می‌شود فعل خداست. نویسنده درباره آنان می‌گوید: قبح این مذهب در مرتبه‌ای است که بر مجانین و صبیان پوشیده نیست و نقل است که علاف (ابوهذیل محمد بن هذیل علاف) که از فضلای معتزله است در حق بِشر که از فضلای جبریه است، می‌گفته که الاغ بِشر، عاقل‌تر است از بِشر؛ زیراکه الاغش هرگاه به جویی برسد و داند که مقدورش هست جستن، می‌جهد و اگر داند که مقدورش نیست، نمی‌جهد؛ پس الاغ بشر، فرق میان فعل مقدور و غیر مقدور خود کرده و بشر این فرق نکرده<ref>ر.ک: همان، ص71-72</ref>.


    اهل تفویض نیز سه طایفه مفوضه، مصوبه و معتزله هستند و قول هر سه باطل است<ref>ر.ک: همان، ص84</ref> و مذهب حق این است که بنده، فاعل فعل خود است و آنچه می‎کند از خیر و شر، قضا و قدر اختیاری و مشیت و اراده غیر حتمی الهی بدان تعلق گرفته است و طاعت را به توفیق می‎کند و معصیت را به خذلان<ref>ر.ک: همان، ص89</ref>.
    اهل تفویض نیز سه طایفه مفوضه، مصوبه و معتزله هستند و قول هر سه باطل است<ref>ر.ک: همان، ص84</ref> و مذهب حق این است که بنده، فاعل فعل خود است و آنچه می‌کند از خیر و شر، قضا و قدر اختیاری و مشیت و اراده غیر حتمی الهی بدان تعلق گرفته است و طاعت را به توفیق می‌کند و معصیت را به خذلان<ref>ر.ک: همان، ص89</ref>.


    ابواب بعدی کتاب درباره بدا، یقین، اخلاص، فضل محبت الهی و طریق تحصیل آن، معالجه امراض دل (عقل) به جلاب ذکر موت و رباعیات متفرقه‎ای‎ که بر بیشتر آن‎ها شرحی نوشته نشده است.
    ابواب بعدی کتاب درباره بدا، یقین، اخلاص، فضل محبت الهی و طریق تحصیل آن، معالجه امراض دل (عقل) به جلاب ذکر موت و رباعیات متفرقه‌ای‎ که بر بیشتر آن‌ها شرحی نوشته نشده است.


    در پایان کتاب ده تعلیقه توسط مصححان بر برخی از مطالب کتاب آمده است که از جمله آن‎ها است: تعلیقه [[شهید ثانی، زین‌الدین بن علی|شهید ثانی]] بر روایت «الدنيا مزرعة الآخرة»، تعلیقاتی با عنوان انواع تفکر و آثار آن، انواع طرق معرفی خداوند متعال، اشاعره و معتزله، دو تعلیقه درباره امام زمان، تعلیق‎هایی در لزوم دشمنی با دشمنان [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]، تعلیقه در موضوع دنیا در برابر آخرت و ذکر موت و در پایان تعلیق‎هایی پیرامون برخی از آرای عرفا.
    در پایان کتاب ده تعلیقه توسط مصححان بر برخی از مطالب کتاب آمده است که از جمله آن‌ها است: تعلیقه [[شهید ثانی، زین‌الدین بن علی|شهید ثانی]] بر روایت «الدنيا مزرعة الآخرة»، تعلیقاتی با عنوان انواع تفکر و آثار آن، انواع طرق معرفی خداوند متعال، اشاعره و معتزله، دو تعلیقه درباره امام زمان، تعلیق‌هایی در لزوم دشمنی با دشمنان [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]، تعلیقه در موضوع دنیا در برابر آخرت و ذکر موت و در پایان تعلیق‌هایی پیرامون برخی از آرای عرفا.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    محققان در تصحیح این اثر تنها از یک نسخه موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران استفاده برده‎اند. آنان می‎گویند: در تصحیح ابیات، از کتاب‎های تحفة الأخيار و شش رساله فارسی استفاده گردیده و سعی بر آن بوده که مجملات مطالب کتاب با افزودن پاورقی و تعلیقه جبران شود. از جمله تعلیقات، رساله‎ای است از شهید ثانی در شرح حدیث نبوی «الدنيا مزرعة الآخرة» که نسخه‎هایی از آن در کتابخانه دانشکده الهیات تهران، کتابخانه آیت‎الله گلپایگانی و کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.
    محققان در تصحیح این اثر تنها از یک نسخه موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران استفاده برده‌اند. آنان می‌گویند: در تصحیح ابیات، از کتاب‌های تحفة الأخيار و شش رساله فارسی استفاده گردیده و سعی بر آن بوده که مجملات مطالب کتاب با افزودن پاورقی و تعلیقه جبران شود. از جمله تعلیقات، رساله‌ای است از شهید ثانی در شرح حدیث نبوی «الدنيا مزرعة الآخرة» که نسخه‌هایی از آن در کتابخانه دانشکده الهیات تهران، کتابخانه آیت‌الله گلپایگانی و کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.


    تصحیح این اثر در 18 جمادی‎الاولی 1406ق (نهم بهمن 1364)، در شهر قم به پایان رسید و در سال 1370ش، اولین نسخه آن منتشر شد<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه بیست‎وسه و بیست‎وچهار</ref>.
    تصحیح این اثر در 18 جمادی‌الاولی 1406ق (نهم بهمن 1364)، در شهر قم به پایان رسید و در سال 1370ش، اولین نسخه آن منتشر شد<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه بیست‌وسه و بیست‌وچهار</ref>.


    ==پانویس==
    ==پانویس==
    خط ۸۱: خط ۸۳:


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
     
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
       
       
    خط ۹۲: خط ۹۴:
       
       
    [[رده:آثار کلامی امامیه اثناعشریه (قرن 11 – 14)]]
    [[رده:آثار کلامی امامیه اثناعشریه (قرن 11 – 14)]]
    [[رده:25 فروردین الی 24 اردیبهشت]]
    [[رده:سال97-1اردیبهشت الی31]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۰۷

    سفينة النجاة
    سفينة النجاة (قمی)
    پدیدآورانقمي، محمدطاهر بن محمدحسين (نویسنده)

    درگاهي، حسين (مصحح)

    طارمي، حسن (تصحيح و توضيحات)
    عنوان‌های دیگردرسهایی از عقايد و اخلاق
    ناشرنيک معارف
    مکان نشرايران - تهران
    چاپ1
    موضوععرفان - متون قدیمی تا قرن 14 کلام شيعه اماميه - قرن 11ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏211‎‏ ‎‏/‎‏ق‎‏8‎‏س‎‏7
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    سفينة النجاة، اثر ملا محمدطاهر قمی، کتابی است به زبان فارسی که به عقاید شیعه و ارائه برنامه‌های اخلاقی پرداخته است. نویسنده، این کتاب را در سال 1053ق، نوشته است و بنا بر آنچه در «الذريعة» آمده، هدف مصنف از نگارش این کتاب، ارائه عقاید اسلامی و ایجاد باورهای قلبی از طریق‎ دستورات‎ و برنامه‌های اخلاقی بوده است.[۱].

    این اثر توسط حسین درگاهی و حسن طارمی مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.

    ساختار

    کتاب دارای پیشگفتار محققان، مقدمه مؤلف و دوازده باب است. پنج باب آن به اصول عقاید و ابواب دیگر در موضوعاتی همچون جبر و تفویض، بداء، یقین، محبت، معالجه امراض قلبی با ذکر موت و مطالب متفرقه دیگر تنظیم شده است. در پایان نیز تعلیقاتی بر برخی از مطالب کتاب توسط محققان نگاشته شده است.

    نویسنده، مباحث کتاب را با رباعیاتی آغاز نموده، سپس آنها را شرح و توضیح داده است.

    گزارش محتوا

    در پیشگفتار، ترجمه نویسنده و مطالبی پیرامون تحقیق کتاب ارائه شده است.

    مصنف در این اثر، مجموعه‌ای از رباعیات خود را که در مسائل و معانی اعتقادی شیعی و مخالفین شیعه است، شرح کرده است؛ همان رباعیاتی که در بعضی رسائل و کتب مصنف، مانند «ترجمه تنبيه الراقدين»، «تحفه عباسی» و «تحفة الأخيار» بیش‎وکم به‌مناسبت آورده شده‌اند.

    وی در این کتاب راه رسیدن به معرفت خدای متعال را که اساس ایمان است، می‌نمایاند و کلید تخلق به اخلاق الله را ارائه می‌دهد و متذکر مجملی از مسائل مطروحه در اصول اعتقادات شیعی شده و متعرض اقوال مخالفین مکتب اهل‎‌بیت(ع) می‌گردد. او خود در رساله الفوائدالدينية می‌نویسد: ما در کتاب تحفة الأخيار و عطیه ربانی و سفينة النجاة، بیان طریق تحصیل مقام اولیاءالله کرده‌ایم[۲].

    اولین رباعی که نویسنده، به شرح آن پرداخته، در موضوع توحید است. وی در این‌باره می‌گوید: شرط خداشناسی، خودشناسی است:

    آن است خدا که طرح عالم انداختدر یک کف خاک جثه آدم ساخت
    خود را بشناس تا شناسی حق راحق را بشناخت هرکه خود را بشناخت

    ایشان در توضیح بیت دوم این رباعی می‌گوید: این بیت ناظر به حدیثی از اصحاب عصمت است؛ آنجا که فرمود: «من عرف نفسه فقد عرف ربه»؛ «هرکه شناخت خود را، شناخت پروردگار خود را». سپس چنین شرح می‌دهد: هرکه به مداومت، یاد مرگ نماید، مستی غفلت از سرش بیرون رود و چشم دلش وا شود و خود را بشناسد و بداند که قبل از این، چه بوده و در رحم به چه عنوان تربیت یافت و پروردگار چگونه اسباب ضروری از چشم و گوش و زبان و دست و پا و غیر آن به وی عنایت فرمود و از آن ظلماتش به چه عنوان صحیح و سالم بیرون آورد و در عرض این مدت، چه احسان‌ها نظر به وی کرد و... پس در این حال خود را بنده‌ای داند آزاد نکرده و مسافری شناسد قصد اقامت نکرده... و چون خویشتن را چنین شناسد، خدای خویش را بشناسد و حاضر و ناظرش بیند و مطلع بر باطن و ظاهرش داند...[۳].

    محمدطاهر قمی می‌گوید: در ذات خداوند نباید تفکر نمود؛ زیرا موجب الحاد می‌شود[۴]. سپس به تقسیم صفات خداوند به ثبوتیه و سلبیه می‌پردازد و درباره صفات سلبیه می‌گوید: آیه کریمهليس كمثله شيء، متضمن جمیع صفات سلبیه است؛ پس کسی که به‎ مقتضای آیه کریمه اعتقاد نماید که چیزی مثل و مانند حق‎ تعالی نیست، اعتقاد به جمیع صفات سلبیه نموده است و او را حاجت به دلیل دیگر نیست[۵].

    چهار باب بعدی کتاب، درباره عدل، نبوت، امامت و معاد است که نویسنده هرکدام را به‌صورت مختصر توضیح می‌دهد.

    اولین دو بیتی از باب معاد این است:

    گویی که چه مُردی نشوی زنده دگرگویا که تو را نیست ز خود هیچ خبر
    هر شب میری و هر سحر زنده شویچون صور سرافیل بود باد سحر

    ایشان در معنا و شرح این رباعی می‌گوید: حضرت حق سبحانه و تعالی برای رفع تعجب در حشر و نشر، نوعی کرده که در هر روز و شب مردمان مشاهده حشر و نشر می‌کنند. چون شب شود، مردمان همه بمیرند و چون باد سحر که به‌منزله صور است بوزد، مردمان شروع در زنده شدن کنند تا طلوع آفتاب همگی زنده شوند[۶].

    باب بعدی کتاب درباره جبر و اختیار است. نویسنده، معتقد است که کسانی چون جهمیه، اشعریه و معتزله درباره جبر و تفویض از سفینه نجات اهل‎‌بیت تخلف نموده‌اند و در دریای ضلالت غرق گشته‌اند. در این ‎بین جهمیه این اعتقاد دارند که بنده هیچ قدرت ندارد، بلکه هر فعلی از بنده ظاهر می‌شود فعل خداست. نویسنده درباره آنان می‌گوید: قبح این مذهب در مرتبه‌ای است که بر مجانین و صبیان پوشیده نیست و نقل است که علاف (ابوهذیل محمد بن هذیل علاف) که از فضلای معتزله است در حق بِشر که از فضلای جبریه است، می‌گفته که الاغ بِشر، عاقل‌تر است از بِشر؛ زیراکه الاغش هرگاه به جویی برسد و داند که مقدورش هست جستن، می‌جهد و اگر داند که مقدورش نیست، نمی‌جهد؛ پس الاغ بشر، فرق میان فعل مقدور و غیر مقدور خود کرده و بشر این فرق نکرده[۷].

    اهل تفویض نیز سه طایفه مفوضه، مصوبه و معتزله هستند و قول هر سه باطل است[۸] و مذهب حق این است که بنده، فاعل فعل خود است و آنچه می‌کند از خیر و شر، قضا و قدر اختیاری و مشیت و اراده غیر حتمی الهی بدان تعلق گرفته است و طاعت را به توفیق می‌کند و معصیت را به خذلان[۹].

    ابواب بعدی کتاب درباره بدا، یقین، اخلاص، فضل محبت الهی و طریق تحصیل آن، معالجه امراض دل (عقل) به جلاب ذکر موت و رباعیات متفرقه‌ای‎ که بر بیشتر آن‌ها شرحی نوشته نشده است.

    در پایان کتاب ده تعلیقه توسط مصححان بر برخی از مطالب کتاب آمده است که از جمله آن‌ها است: تعلیقه شهید ثانی بر روایت «الدنيا مزرعة الآخرة»، تعلیقاتی با عنوان انواع تفکر و آثار آن، انواع طرق معرفی خداوند متعال، اشاعره و معتزله، دو تعلیقه درباره امام زمان، تعلیق‌هایی در لزوم دشمنی با دشمنان امیرالمؤمنین(ع)، تعلیقه در موضوع دنیا در برابر آخرت و ذکر موت و در پایان تعلیق‌هایی پیرامون برخی از آرای عرفا.

    وضعیت کتاب

    محققان در تصحیح این اثر تنها از یک نسخه موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران استفاده برده‌اند. آنان می‌گویند: در تصحیح ابیات، از کتاب‌های تحفة الأخيار و شش رساله فارسی استفاده گردیده و سعی بر آن بوده که مجملات مطالب کتاب با افزودن پاورقی و تعلیقه جبران شود. از جمله تعلیقات، رساله‌ای است از شهید ثانی در شرح حدیث نبوی «الدنيا مزرعة الآخرة» که نسخه‌هایی از آن در کتابخانه دانشکده الهیات تهران، کتابخانه آیت‌الله گلپایگانی و کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.

    تصحیح این اثر در 18 جمادی‌الاولی 1406ق (نهم بهمن 1364)، در شهر قم به پایان رسید و در سال 1370ش، اولین نسخه آن منتشر شد[۱۰].

    پانویس

    1. ر.ک: کرباسچی، محمدمهدی و همکاران، ص57
    2. ر.ک: پیشگفتار، صفحه دهم
    3. ر.ک: متن کتاب، ص5-7
    4. ر.ک: همان، ص24
    5. ر.ک: همان، ص26
    6. ر.ک: همان، ص68
    7. ر.ک: همان، ص71-72
    8. ر.ک: همان، ص84
    9. ر.ک: همان، ص89
    10. ر.ک: پیشگفتار، صفحه بیست‌وسه و بیست‌وچهار

    منابع مقاله

    1. پیشگفتار، مقدمه و متن کتاب.
    2. کرباسچی، محمدمهدی و همکاران (محمدهادی ملازاده، فهیمه جعفری)، «نقد تبیین حکما از مسئله اختیار در اندیشه ملا محمدطاهر قمی»، مجله سفینه، شماره 52، پاییز 1395.

    وابسته‌ها