آرامستان ظهیرالدوله: ستارگان دربند: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURآرامستان ظهیرالدولهJ1.jpg | عنوان =آرامستان ظهیرالدوله: ستارگان دربند | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = عبدالرحیمی، همایون (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =جاویدان، بدرقه جاوید...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۴
آرامستان ظهیرالدوله: ستارگان دربند | |
---|---|
پدیدآوران | عبدالرحیمی، همایون (نویسنده) |
ناشر | جاویدان، بدرقه جاویدان |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
شابک | 2ـ39ـ5732ـ964ـ978 |
کد کنگره | |
آرامستان ظهیرالدوله: ستارگان دربند تألیف همایون عبدالرحیمی؛ آرامستان ظهیرالدوله از لحاظ هویت تاریخی ـ فرهنگی ایران، شهرتی برابر آرامگاه پرلاشز در شهر پاریس دارد و همین نکته بر اهمیت نگهداری از این هویت تاریخی کشور میافزاید.
گزارش کتاب
در گذشته آرامستانها را اغلب در بیرون از حصارشهر و نزدیک دروازهها و در کنار راهها میساختند؛ ولی با گسترش شهرها، این آرامستانهای قدیمی از یک محیط پیرامونی به یکی از فضاهای درون شهری تبدیل شده است و به دلیل تدفین محدود یا توقف تدفین در آن، به طور کلی متروکه و به حال خود رها شده است. در زمان حاضر برای چنین فضاهایی میتوان قابلیتهای فراوانی را از جنبههای فرهنگی و اجتماعی در نظر گرفت. کنوانسیون منظر اروپا، مناظر فرهنگی ـ تاریخی مانند آرامستانها را اساسیترین و متنوعترین بخش میراث فرهنگی دانسته و بیان میکند که به منظور حفاظت از مناظر فرهنگی و تاریخی، توجه به بستر و ارتباطات محیطی، طبیعی و انسانی این مناظر امری ضروری است.
ایران با پیشینۀ تاریخی و تمدن غنی خود، میراث ارزشمندی از فرهنگ، هنر، آداب و سنن این سرزمین به یادگار گذشته است که جلوههای آن را نهتنها در ادبیات، آثار هنری، ابنیۀ تاریخی و ... میتوان مشاهده کرد، بلکه آرامستانهای تاریخی نیز به عنوان مظهر بیبدیل فرهنگ و تاریخ ایران بسیار درخور توجه است. در اقصی نقاط ایران، آرامگاههای باستانی و آرامستانهای تاریخی بسیاری وجود دارند که هم به دلیل وجود مشاهیر و هم هنر به کار رفته در تزئین بنا و آرامگاه، بسیار ارزشمند هستند؛ نقش رستم در فارس، تخت فولاد در اصفهان، دارالسلام در شیراز، وادی السلام در قم، سپیدجاه در مازندران، قبرستان شیر سنگی در لرستان و ... از این قبیل هستند. تزئینات بهکاررفته در این آرامستانها به دلیل برخورداری از فرهنگ و اعتقادات و آداب و رسوم مختلف و تفاوت دورههای تاریخی، تنوع و تفاوتهای فراوانی را ایجاد کرده و این آرامستانها را از هم متمایز کرده و بسیار قابل توجه کرده است.
تهران از مهمترین شهرهای دیدنی کشور با جاذبههای تاریخی، طبیعی و فرهنگی مورد توجه گردشگران خارجی و داخلی بوده است. در تهران قبرستانهای زیادی وجود دارد که افراد نامداری در آنها دفن شدهاند؛ قبرستانهای ابن بابویه (محل دفن شیخ صدوق، حسین فاطمی، غلامرضا تختی، علیاکبر دهخدا، محمدعلی فروغی و ...)، قبرستان امامزاده عبدالله (محل دفن محسن مقدم، علیرضا افضلیپورف وحید دستگردی، عبدالحسین تیمورتاش، مهدی بامداد و ....)، قبرستان باغ طوطی (محل دفن ستارخان، علی رزمآرا، مصطفی عدل، عبدالحسین فرمانفرما، بدیعالزمان فروزانفر و ....)، قبرستان ظهیرالدوله (محل دفن درویشخان، ابوالحسن صبا، فروغ فرخزاد، حسن تقیزاده و ....)، قبرستان دولاب (محل دفن آلفرد ژان باتیست لومر ـ موسیقیدان نظامی فرانسوی زمان ناصرالدین شاه ـ نیکلای مارکوف معمار روستبار، کنت دومونت فرت اولین رئیس پلیس ایران و ....) یا در جوار امامزادههای دیگر در نقاط مختلف تهران افرادی به خاک سپرده شدهاند. هر کدام از این قبرستانها مانند پازلی از تاریخ این کشور هستند و هر سنگ قبر چون کتابی از تاریخ چندهزارسالۀ این شهر و این کشور است و در مجموع این تکههای پازل، هویت فرهنگی یک ملت را میسازند.
آرامستان ظهیرالدوله یکی از همین تکههای پازل و یک قبرستان قدیمی و منحصربهفرد است؛ چراکه این آرامستان با قبرستانهای دیگر تفاوت بسیار دارد. این آرامستان در خارج از شهر تهران و در منطقۀ شمیران در نزدیکی امامزاده قاسم و در اواسط سربالایی خیابان دربند و در کوچۀ ظهیرالدوله در انتهای سراشیبی، درب آهنی با شیشههای رنگی و سردر کاشیکاریشده خودنمایی میکند. محوطۀ قبرستان پوشیده از درختان سبز و خرم و درهمتنیدۀ قدیمی و بیشتر سنگ قبرها در آستانۀ تخریب است. اینجا مدفن افرادی است که با آثارشان زندهاند و میشود بخشی از تاریخ معاصر را در این مکان ورق زد. بیشتر افراد دفنشده از چهرههای شاخص و آشنا هستند؛ انگار همین چند وقت پیش کتابی از آنها خواندهایم یا آوازی و نوایی از آنان شنیدهایم. اینجا یک آرامگاه اختصاصی است؛ بسیاری از سیاستمداران و نظامیان و شعرا و نویسندگان و شماری از ورزشکاران، این محل را برای دفن خویش انتخاب کردهاند و دیگر قبرها متعلق به بستگان آنهاست که به واسطۀ آنها در اینجا به خاک سپرده شدهاند؛ مانند پسر و دختر صفاعلی، پدر و مادر استاد ابوالحسن صبا، برادر رهی معیری، همسر حسن تقیزاده و بسیاری دیگر. تعدادی از این افراد عضو انجمن اخوت بودند که در جوار مرشد خود صفاعلی به خاک سپرده شدهاند و عدهای از هنرمندان موسیقی در کنار درویشخان نوازندۀ چیرهدست و استاد مسلّم موسیقی زمان خویش خفتهاند.
آرامستان ظهیرالدوله از لحاظ هویت تاریخی ـ فرهنگی ایران، شهرتی برابر آرامگاه پرلاشز در شهر پاریس دارد و همین نکته بر اهمیت نگهداری از این هویت تاریخی کشور میافزاید.
صفیعلیشاه از بزرگترین شیوخ متصوفه در اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم و از جمله مشهورترین فضلا و عرفای ایرانی بود. ناصرالدین شاه به دلیل اعتمادی که به ظهیرالدوله داشت، به وی مسئولیت داد تا مراقب صفیعلیشاه باشد؛ اما کمکم ظهیرالدوله جذب مرام و منش صفیعلیشاه شد و از جمله مریدان وی درآمد. این ارادت به اندازهای رسید که پس از مرگ صفیعلیشاه در سال 1278 شمسی، طبق وصیت وی علیخان ظهیرالدوله جانشین او شد. وی نیز لقب صفاعلی را برای خود برگزیده و باغی را که در فاصلۀ بیم تجریش و شمیران قرار داشت، تبدیل به خانقاهی برای دراویش و صوفیان کرد. وی همچنین انجمنی غیررسمی به نام انجمن اخوت از میان رجال سیاسی و افرادی که پیرو مسلک صفیعلیشاه بودند، شکل داد و در سال 1278 شمسی با حضور 110 تن از اعضای این گروه به طور رسمی و علنی آغاز به کار کرد. وقتی که وی فت کرد، در جوار همین باغ در قبرستان عمومی و قدیمی که بین تجریش و امامزاده قاسم واقع بود، دفن گردید. مریدانش وی را در زیر همان درختی که در زمان حیاتش زیر سایۀ آن مینشست و به آن «داغداغان» میگفتند، دفن کردند و با اینکه خانقاه ظهیرالدوله نیز به همین محل منتقل شده بود، پس از دفن ظهیرالدوله، مریدانش این گورستان قدیمی و خانقاه را «آرامگاه ظهیرالدوله» خواندند. محبوبیت و هنردوستی وی از یکسو و زیبایی طبیعی و صفای باغ ظهیرالدوله از سوی دیگر سبب شد بسیاری از هنرمندان و رجال سیاسی وصیت کنند تا بعد از مرگ، پیکر آنها در این مکان دفن شود. ظاهراً در سال 1304 شمسی ایرج میرزا نخستین فردی بود که وصیت میکند در آنجا به خاک سپرده شود. بعد از او نیز درویشخان در سال 1305 طبق وصیت خودش در کنار مقبره مرشدنش صفیعلیشاه مدفون میشود. بعد از این تاریخ گورستان ظهیرالدوله آغاز میشود؛ تاریخی که با بخش عظیمی از فرهنگ و هنر معاصر ایران پیوندی ناگسستنی دارد.
در این کتاب ابتدا مختصری دربارۀ جغرافیای تاریخی شمیران گفته شده است. سپس به قبرستانهای تهران پرداخته شده است. در بخش بعدی دربارۀ قبرستان ظهیرالدوله نکاتی بیان شده است. این گورستان باصفا که مدفن صفاعلی ظهیرالدوله است، میان تجریش و امامزاده قاسم قرار دارد. دربارۀ زندگی ظهیرالدوله بخش بعدی کتاب را به خود اختصاص داده است. در این بخش دربارۀ انجمن اخوت نیز مطالبی نگاشته شده است. سپس به بخش اصلی کتاب پرداخته شده و اسامی درگذشتگان و مدفونین در قبرستان ظهیرالدوله به ترتیب نام خانوادگی بر اساس حروف الفبا به همراه زندگینامۀ مختصری آورده شده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات