پرش به محتوا

مکه و مدینه از دیدگاه جهانگردان اروپایی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مکه و مدینه (ابهام زدایی)' به 'مکه و مدینه (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =')
جز (جایگزینی متن - 'مکه و مدینه (ابهام زدایی)' به 'مکه و مدینه (ابهام‌زدایی)')
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
[[فرهنگ، محمدرضا]] (مترجم)
[[فرهنگ، محمدرضا]] (مترجم)


[[خلیلی، جعفر]] (نويسنده)
[[خلیلی، جعفر]] (نویسنده)
| زبان =فارسی
| زبان =فارسی
| کد کنگره =‏DS‎‏ ‎‏211‎‏ ‎‏/‎‏خ‎‏8‎‏م‎‏7
| کد کنگره =‏DS‎‏ ‎‏211‎‏ ‎‏/‎‏خ‎‏8‎‏م‎‏7
خط ۱۲: خط ۱۲:
زیارتگاه‌‏های اسلامی - عربستان سعودی - مدینه
زیارتگاه‌‏های اسلامی - عربستان سعودی - مدینه


زیارتگاههای اسلامی - عربستان سعودی - مکه
زیارتگاه‌های اسلامی - عربستان سعودی - مکه


مدینه - آثار تاریخی
مدینه - آثار تاریخی
خط ۲۰: خط ۲۰:
مشعر
مشعر
| مکان نشر =تهران - ایران
| مکان نشر =تهران - ایران
| سال نشر = 1384 ش
| سال نشر = 1384 ش  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE3850AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03850AUTOMATIONCODE
| چاپ =2
| چاپ =2
| شابک =964-6293-02-6
| شابک =964-6293-02-6
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =5534
| کتابخانۀ دیجیتال نور =03850
| کتابخوان همراه نور =03850
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
 
{{کاربردهای دیگر| مکه و مدینه (ابهام‌زدایی) }}
'''مكه و مدينه از ديدگاه جهانگردان اروپايى'''، با گردآورى و تدوين [[جعفر خليلى]] و ترجمه فارسى [[محمدرضا فرهنگ]]، مجموعه‌اى است پيرامون سفرنامه‌هايى كه اروپاييان در ديدار از مكه و مدينه به رشته تحرير درآورده‌اند.
'''مكه و مدينه از ديدگاه جهانگردان اروپايى'''، با گردآورى و تدوين [[خلیلی، جعفر|جعفر خليلى]] و ترجمه فارسى [[محمدرضا فرهنگ]]، مجموعه‌اى است پيرامون سفرنامه‌هايى كه اروپاييان در ديدار از مكه و مدينه به رشته تحرير درآورده‌اند.


== ساختار ==
== ساختار ==
كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در دو بخش تنظيم شده است.
كتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در دو بخش تنظيم شده است.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۴۴: خط ۴۵:
برخى از اين افراد براى موفقيت سفر و مأموريت خود، افزون بر مطالعات تاريخى در خُلق و خوى مردمان جزيرة العرب و عموم مسلمانان و آگاهى اجمالى از مذاهب اسلامى و مختصرى از احكام ضرورى اسلام، مدت‌هاى مديدى نزديك به يك سال يا دو سال را در يكى از سرزمين‌هاى اسلامى، نظير شمال آفريقا، شام، عثمانى، ايران و هند اقامت مى‌گزيدند تا بدين وسيله بتوانند خود را در لباس يك مسلمان واقعى، با تابعيت يكى از مليت‌هاى مسلمان و دارا بودن خلق و خوى و عادات و رفتار و فرهنگ آن قوم درآورده و آنگاه اقدام به سفر مخاطره‌آميز خود به جزيرة العرب و گذر از ميان اعراب بيابانگرد نيمه‌وحشى و غارتگر و رسيدن به حرمين شريفين نمايند»<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/9|ر.ک: مقدمه، ص9]]-[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/10|10]]</ref>
برخى از اين افراد براى موفقيت سفر و مأموريت خود، افزون بر مطالعات تاريخى در خُلق و خوى مردمان جزيرة العرب و عموم مسلمانان و آگاهى اجمالى از مذاهب اسلامى و مختصرى از احكام ضرورى اسلام، مدت‌هاى مديدى نزديك به يك سال يا دو سال را در يكى از سرزمين‌هاى اسلامى، نظير شمال آفريقا، شام، عثمانى، ايران و هند اقامت مى‌گزيدند تا بدين وسيله بتوانند خود را در لباس يك مسلمان واقعى، با تابعيت يكى از مليت‌هاى مسلمان و دارا بودن خلق و خوى و عادات و رفتار و فرهنگ آن قوم درآورده و آنگاه اقدام به سفر مخاطره‌آميز خود به جزيرة العرب و گذر از ميان اعراب بيابانگرد نيمه‌وحشى و غارتگر و رسيدن به حرمين شريفين نمايند»<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/9|ر.ک: مقدمه، ص9]]-[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/10|10]]</ref>


در بخش اول، به معرفى مكه از ديدگاه جهانگردان اروپايى، پرداخته شده است. به اعتقاد نويسنده، اينكه در بسيارى از منابع غربيان، مكه مورد توجه قرار گرفته، بيانگر آن است كه تعدادى از جهانگردان اروپايى و مستشرقين توانسته‌اند به داخل مكه راه يابند و در دوران‌هاى گوناگون، در مراسم حج شركت جويند و اين شركت همواره پس از اسلام‌آوردن واقعى يا صورى آنها رخ مى‌داده است. گروهى از اين افراد نيز توانستند خاطرات خود را از سفر مخاطره‌آميز خويش به‌صورت سفرنامه به زبان‌هاى گوناگون اروپايى بنويسند<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/13|متن كتاب، ص13]]</ref>
در بخش اول، به معرفى مكه از ديدگاه جهانگردان اروپايى، پرداخته شده است. به اعتقاد نویسنده، اينكه در بسيارى از منابع غربیان، مكه مورد توجه قرار گرفته، بيانگر آن است كه تعدادى از جهانگردان اروپايى و مستشرقين توانسته‌اند به داخل مكه راه يابند و در دوران‌هاى گوناگون، در مراسم حج شركت جويند و اين شركت همواره پس از اسلام‌آوردن واقعى يا صورى آنها رخ مى‌داده است. گروهى از اين افراد نيز توانستند خاطرات خود را از سفر مخاطره‌آميز خويش به‌صورت سفرنامه به زبان‌هاى گوناگون اروپايى بنويسند<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/13|متن كتاب، ص13]]</ref>


از نخستين اروپاييان كه از مكه و ساحل غربى حجاز بر درياى سرخ ياد كرده‌اند، مورخ يونانى ديودورس صقلى را مى‌توان نام برد. او مى‌گويد: «اين ساحل بندرگاه‌هاى بسيار اندكى دارد؛ زيرا وجود رشته‌كوه‌هاى ساحلى مانع ايجاد بندرگاه است. اين رشته‌كوه‌ها از ديدگاه كسانى كه به آنها از داخل كشتى نگاه مى‌كنند، زيبا و رنگارنگ مى‌آيد و در ميان اين كوه‌ها، روستاها و شهرهايى است كه در آنها عرب‌هاى نبطى زندگى مى‌كنند و سرزمين اين اعراب در امتداد ساحل دريا ادامه دارد و وسعت آن تا اعماق دور از ساحل نيز امتداد مى‌يابد. در اين سرزمين‌ها شهرهاى پرجمعيتى قرار دارد كه مردمان آن به علت وجود گله‌هاى بزرگ گوسفند، در رفاه و آسايش به سر مى‌بردند، ليكن پس از آنكه حاكمان اسكندريه، تجارت و كشتى‌رانى تجارى در درياى سرخ را آزاد كردند، اين مردم اقدام به دزدى دريايى نموده و بسيارى از كشتى‌ها و اموال تجارتى آن را به يغما بردند و بدين‌گونه، تجارت درياى سرخ مختل گرديد. در اين هنگام حاكمان اسكندريه با لشكركشى‌هاى دريايى خود گوشمالى سختى بدان‌ها دادند»<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/13|همان، ص13]]-[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/14|14]]</ref>
از نخستين اروپاييان كه از مكه و ساحل غربى حجاز بر درياى سرخ ياد كرده‌اند، مورخ يونانى ديودورس صقلى را مى‌توان نام برد. او مى‌گويد: «اين ساحل بندرگاه‌هاى بسيار اندكى دارد؛ زيرا وجود رشته‌كوه‌هاى ساحلى مانع ايجاد بندرگاه است. اين رشته‌كوه‌ها از ديدگاه كسانى كه به آنها از داخل كشتى نگاه مى‌كنند، زيبا و رنگارنگ مى‌آيد و در ميان اين كوه‌ها، روستاها و شهرهایى است كه در آنها عرب‌هاى نبطى زندگى مى‌كنند و سرزمين اين اعراب در امتداد ساحل دريا ادامه دارد و وسعت آن تا اعماق دور از ساحل نيز امتداد مى‌يابد. در اين سرزمين‌ها شهرهاى پرجمعيتى قرار دارد كه مردمان آن به علت وجود گله‌هاى بزرگ گوسفند، در رفاه و آسايش به سر مى‌بردند، ليكن پس از آنكه حاكمان اسكندريه، تجارت و كشتى‌رانى تجارى در درياى سرخ را آزاد كردند، اين مردم اقدام به دزدى دريايى نموده و بسيارى از كشتى‌ها و اموال تجارتى آن را به يغما بردند و بدين‌گونه، تجارت درياى سرخ مختل گرديد. در اين هنگام حاكمان اسكندريه با لشكركشى‌هاى دريايى خود گوشمالى سختى بدان‌ها دادند»<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/13|همان، ص13]]-[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/14|14]]</ref>


سپس ديودورس از قومى به نام «بيزومينين» ياد مى‌كند و مى‌گويد زندگى اينان از راه شكار حيوانات وحشى مى‌گذشته است و در سرزمين آن‌ها عبادتگاه مقدسى قرار دارد كه تمامى عرب‌ها آن را بزرگ مى‌دانسته‌اند<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/14|همان، ص14]]</ref>
سپس ديودورس از قومى به نام «بيزومينين» ياد مى‌كند و مى‌گويد زندگى اينان از راه شكار حيوانات وحشى مى‌گذشته است و در سرزمين آن‌ها عبادتگاه مقدسى قرار دارد كه تمامى عرب‌ها آن را بزرگ مى‌دانسته‌اند<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/14|همان، ص14]]</ref>
خط ۵۸: خط ۵۹:
نخستين جهانگردى كه در قرن‌هاى اخير، به زيارت و ديدار از مدينه دست يافته، جهانگرد ايتاليايى گمنامى است به نام «لودويكو فارتيما». وى از اهالى شهر بولونى ايتاليا بود كه در سال 1503م، از شهر ونيز با كشتى عازم اسكندريه شد و سپس خود را به شام و شهر دمشق رسانيد و در آنجا پس از برقرارى دوستى با يكى از افسران مماليك، عزم سفر به سرزمين‌هاى مقدس در مكه و مدينه را نمود و آنگاه درحالى‌كه لباس سربازان مماليك را بر تن داشت، در روز هشتم فوريه به‌همراه دوست خود با كاروان حجاجِ شام، رهسپار شد<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/100|همان، ص100]]</ref>
نخستين جهانگردى كه در قرن‌هاى اخير، به زيارت و ديدار از مدينه دست يافته، جهانگرد ايتاليايى گمنامى است به نام «لودويكو فارتيما». وى از اهالى شهر بولونى ايتاليا بود كه در سال 1503م، از شهر ونيز با كشتى عازم اسكندريه شد و سپس خود را به شام و شهر دمشق رسانيد و در آنجا پس از برقرارى دوستى با يكى از افسران مماليك، عزم سفر به سرزمين‌هاى مقدس در مكه و مدينه را نمود و آنگاه درحالى‌كه لباس سربازان مماليك را بر تن داشت، در روز هشتم فوريه به‌همراه دوست خود با كاروان حجاجِ شام، رهسپار شد<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/100|همان، ص100]]</ref>


به اعتقاد نويسنده، بررسى سفرنامه فارتيما نشان مى‌دهد كه او مردى كينه‌توز و دشمن اسلام و مسلمانان بوده و در نوشته خود، علاوه بر بى‌ادبى به پيامبر(ص) و مسلمانان، مطالبى برخلاف واقعيت، كه نشانگر بى‌فرهنگى و انحطاط اخلاقى اوست، آورده است. او در سفرنامه خود ادعا مى‌كند كه در اين سفر، با بسيارى از زنان مسلمان روابط نامشروع داشته است و مى‌گويد در اين سفر، كاروان آنان به كوهى در نزديكى مدينه رسيد كه در اطراف آن قومى از يهود كه تعداد آنها پنج هزار نفر بود، سكونت داشتند. آنان داراى پوستى سبزه متمايل به سياهى و قدى كوتاه كه از 5 يا 6 وجب تجاوز نمى‌كرد و صدايى نازك و زير همچون صداى زنان بودند. اين طايفه از گوشت بز زندگى خود را مى‌گذراندند و هرگاه به مسلمانى دست مى‌يافتند، او را زنده پوست كنده و مى‌خوردند<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/100|همان]]</ref>
به اعتقاد نویسنده، بررسى سفرنامه فارتيما نشان مى‌دهد كه او مردى كينه‌توز و دشمن اسلام و مسلمانان بوده و در نوشته خود، علاوه بر بى‌ادبى به پيامبر(ص) و مسلمانان، مطالبى برخلاف واقعيت، كه نشانگر بى‌فرهنگى و انحطاط اخلاقى اوست، آورده است. او در سفرنامه خود ادعا مى‌كند كه در اين سفر، با بسيارى از زنان مسلمان روابط نامشروع داشته است و مى‌گويد در اين سفر، كاروان آنان به كوهى در نزديكى مدينه رسيد كه در اطراف آن قومى از يهود كه تعداد آنها پنج هزار نفر بود، سكونت داشتند. آنان داراى پوستى سبزه متمايل به سياهى و قدى كوتاه كه از 5 يا 6 وجب تجاوز نمى‌كرد و صدايى نازك و زير همچون صداى زنان بودند. اين طايفه از گوشت بز زندگى خود را مى‌گذراندند و هرگاه به مسلمانى دست مى‌يافتند، او را زنده پوست كنده و مى‌خوردند<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/100|همان]]</ref>


او هنگامى كه به شهر مدينه، كه آن را «مدينة النبي» مى‌نامد، رسيد سه روز در آن اقامت نمود و ادعا مى‌كند كه در اين مدت، توانست به داخل حرم، كه آن را «معبد» مى‌نامد، وارد شود و در توصيف كوتاهى كه از «مسجد» آورده، مى‌گويد: «سقفش گنبدى‌شكل است كه از دو دروازه بزرگ وارد آن مى‌شوند. سقف مسجد را حدود 400 ستون از آجر سفيد! برپا نموده و حدود سه هزار آويز! روشنايى آن را تأمين مى‌كند. در گوشه‌اى از مسجد، مقدارى كتاب دينى، كه در آنها احكام اسلام و زندگانى پيامبر(ص) و صحابه نوشته شده، قرار دارد»<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/100|همان، ص100]]-[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/101|101]]</ref>
او هنگامى كه به شهر مدينه، كه آن را «مدينة النبي» مى‌نامد، رسيد سه روز در آن اقامت نمود و ادعا مى‌كند كه در اين مدت، توانست به داخل حرم، كه آن را «معبد» مى‌نامد، وارد شود و در توصيف كوتاهى كه از «مسجد» آورده، مى‌گويد: «سقفش گنبدى‌شكل است كه از دو دروازه بزرگ وارد آن مى‌شوند. سقف مسجد را حدود 400 ستون از آجر سفيد! برپا نموده و حدود سه هزار آويز! روشنايى آن را تأمين مى‌كند. در گوشه‌اى از مسجد، مقدارى كتاب دينى، كه در آنها احكام اسلام و زندگانى پيامبر(ص) و صحابه نوشته شده، قرار دارد»<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/100|همان، ص100]]-[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5534/1/101|101]]</ref>
خط ۸۲: خط ۸۳:
مقدمه و متن كتاب.
مقدمه و متن كتاب.


==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}


[[موسوعة العتبات المقدسة]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:تاریخ (عمومی)]]
[[رده:تاریخ (عمومی)]]
[[رده:تاریخ آسیا]]
[[رده:تاریخ آسیا]]
[[رده:آثار خاورشناسان]]