مسند عمر بن الخطاب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مسند (ابهام زدایی)' به 'مسند (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ر' به 'ن‌ر')
جز (جایگزینی متن - 'مسند (ابهام زدایی)' به 'مسند (ابهام‌زدایی)')
 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| تصویر =NUR57620J1.jpg
| تصویر =NUR57620J1.jpg
| عنوان =‏مسند عمر بن الخطاب رضی‌الله‌عنه
| عنوان =‏مسند عمر بن الخطاب
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[نجاد بغدادي، احمد بن سلمان]] (نويسنده)
[[نجاد بغدادي، احمد بن سلمان]] (نويسنده)


[[زين الله، محفوظ الرحمن]] (محقق)
[[زین‌الله، محفوظ‌الرحمن]] (محقق)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏
| کد کنگره =‏
خط ۲۲: خط ۲۲:
| شابک =
| شابک =
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =57620
| کتابخوان همراه نور =57620
| کد پدیدآور =45857
| کد پدیدآور =45857
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}  
}}  
{{کاربردهای دیگر|مسند (ابهام‌زدایی)}}


'''مسند عمر بن الخطاب رضی‌الله‌عنه'''، تألیف [[نجاد بغدادی، احمد بن سلمان|ابوبکر احمد بن سلمان بن حسن نجاد فقیه بغدادی]] (متوفی 348ق) کتابی است یک‎جلدی به زبان عربی با موضوع روایات اسلامی. این اثر جزء هفتم از یک مسند است که باقی اجزای آن مفقود شده است. تحقیق این اثر به همت [[زين الله، محفوظ الرحمن|محفوظ الرحمن زین‌الله]] صورت گرفته است.
'''مسند عمر بن الخطاب'''، تألیف [[نجاد بغدادی، احمد بن سلمان|ابوبکر احمد بن سلمان بن حسن نجاد فقیه بغدادی]] (متوفی 348ق) کتابی است یک‌جلدی به زبان عربی با موضوع روایات اسلامی. این اثر جزء هفتم از یک مسند است که باقی اجزای آن مفقود شده است. تحقیق این اثر به همت [[زین‌الله، محفوظ‌الرحمن|محفوظ الرحمن زین‌الله]] صورت گرفته است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۲: خط ۴۴:
# وی تنها به ذکر روایات بسنده کرده و جز در موارد اندکی درباره متن یا اسناد حدیث صحبت نکرده است. مثلاً او در مواردی که در برخی روایات در ذکر راوی اختلافی را مشاهده می‌کند یا در روایاتی که راوی ذکر نشده است می‌گوید: «لم یذکر ابن عمر، یا لم یذکر عمر بن الخطاب».
# وی تنها به ذکر روایات بسنده کرده و جز در موارد اندکی درباره متن یا اسناد حدیث صحبت نکرده است. مثلاً او در مواردی که در برخی روایات در ذکر راوی اختلافی را مشاهده می‌کند یا در روایاتی که راوی ذکر نشده است می‌گوید: «لم یذکر ابن عمر، یا لم یذکر عمر بن الخطاب».
# خود را بر این ملتزم نکرده که تنها احادیث صحیح یا حسن را ذکر کند، بلکه همه احادیث را در این اثر ذکر می‌نماید.
# خود را بر این ملتزم نکرده که تنها احادیث صحیح یا حسن را ذکر کند، بلکه همه احادیث را در این اثر ذکر می‌نماید.
# گاهی پس‌ازآن که متن را با یک سند ذکر می‌کند، آن را با سند دیگری نیز می‌آورد و دراین‎باره می‌گوید: «مثله» یا «نحوه» و....
# گاهی پس‌ازآن که متن را با یک سند ذکر می‌کند، آن را با سند دیگری نیز می‌آورد و دراین‌باره می‌گوید: «مثله» یا «نحوه» و....
# گاهی روایت حدیث نفسی طولانی می‌خواهد و وی آن را از طرق کثیره نقل می‌کند. مثلاً همان‎طور که در حدیث اول این کار را کرده؛ روایت درباره این است که ابن عمر همسرش را در حالت حیض طلاق داد.
# گاهی روایت حدیث نفسی طولانی می‌خواهد و وی آن را از طرق کثیره نقل می‌کند. مثلاً همان‎طور که در حدیث اول این کار را کرده؛ روایت درباره این است که ابن عمر همسرش را در حالت حیض طلاق داد.
# او در تحویل إسناد، طریقه دیگر محدثان را پی می‌گیرد و در مواردی که روایتی را چند نفر ذکر کرده باشند و در الفاظشان اختلاف باشد، در هنگام ذکر الفاظ روایت، متذکر می‌شود که الفاظ روایت از کدام یک از روایان است.<ref>ر.ک: همان، ص6-7</ref>
# او در تحویل إسناد، طریقه دیگر محدثان را پی می‌گیرد و در مواردی که روایتی را چند نفر ذکر کرده باشند و در الفاظشان اختلاف باشد، در هنگام ذکر الفاظ روایت، متذکر می‌شود که الفاظ روایت از کدام یک از روایان است.<ref>ر.ک: همان، ص6-7</ref>
خط ۵۱: خط ۵۳:
و سمع منهما: عبدالغنی بن عبدالواحد بن علی بن سرور المقدسی.<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>
و سمع منهما: عبدالغنی بن عبدالواحد بن علی بن سرور المقدسی.<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>


در روایت دوازدهم کتاب چنین می‌خوانیم: «حدثنا عبدالله بن احمد حدثنی ابی ثنا ابن ادریس ثنا اللیث عن نافع ان عبدالله طلق امرأته و هی حائض تطلیقة واحدة علی عهد رسول‌الله(ص) فقال عمر: یا رسول‌الله إن عبدالله طرق امرأته الیوم و هی حائض تطلیقة واحدة، فأمر رسول‌الله(ص) أن یراجعها و یمسکها حتی تطهر ثم تحیض عنده حیضة أخری ثم یمهلها حتی تطهر من حیضتها فإن أراد أن یطلقها طلقها حین تطهر قبل أن یجامعها فتلک العدّة التی أمر الله أن تطلّق لها النساء، و کان عبدالله إذا سئل عن ذلک قال لأحدهم أما انت طلّقت امرأتک مرة أو مرتین فإن رسول‌الله(ص) أمرنی بها فإن کنت طلقتها ثلاثا قفد حرمت علیک حتی تنکح زوجا غیرک و عصیت الله فیما أمرک من طلاق امرأتک.» در این روایت عبدالله بن احمد به چند واسطه از نافع نقل کرده که: عبدالله (ابن عمر) در زمان رسول خدا(ص) زنش را در حالت طلاق داد (یک طلاقه) عمر عرض کرد: ای پیامبر خدا عبدالله امروز زنش را در حالت حیض طلاق واحد داده است. پیامبر اکرم(ص) دستور دادند که وی به زنش رجوع کند و این زن را نگه دارد تا پاک شود سپس یک حیض دیگر نزد او ببیند و سپس به وی مهلت دهد تا از این حیض هم پاک شود، در این هنگام اگر خواست او را در این حالت پاکی طلاق دهد این کار را قبل از اینکه با او مجامعت کند، انجام دهد؛ این همان عده‌ای است که خداوند امر کرده زنان در آن طلاق داده شوند و درباره این مسئله از عبدالله سؤال می‌شد و او در یک‎زمان به یکی از سؤال‎کنندگان گفت: البته تو زنت را یک یا دومرتبه طلاق داده‌ای و رسول خدا من را (چون یک طلاق داده بودم) بر این حکم امر فرمودند ولی اگر سه‌طلاقه کرده باشی، آن زن بر تو حرام می‌شود تا اینکه پس‌ازآن با مرد دیگری ازدواج کند و از او جدا شود تا دومرتبه بر تو حلال شود و در این مورد تو در موردی که به طلاق زنت مأمور شده‌ای خداوند را عصیان کرده‌ای.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص56</ref>
در روایت دوازدهم کتاب چنین می‌خوانیم: «حدثنا عبدالله بن احمد حدثني  ابی ثنا ابن ادریس ثنا اللیث عن نافع ان عبدالله طلق امرأته و هی حائض تطلیقة واحدة علی عهد رسول‌الله(ص) فقال عمر: یا رسول‌الله إن عبدالله طرق امرأته الیوم و هی حائض تطلیقة واحدة، فأمر رسول‌الله(ص) أن یراجعها و یمسکها حتی تطهر ثم تحیض عنده حیضة أخری ثم یمهلها حتی تطهر من حیضتها فإن أراد أن یطلقها طلقها حین تطهر قبل أن یجامعها فتلک العدّة التی أمر الله أن تطلّق لها النساء، و کان عبدالله إذا سئل عن ذلک قال لأحدهم أما انت طلّقت امرأتک مرة أو مرتین فإن رسول‌الله(ص) أمرنی بها فإن کنت طلقتها ثلاثا قفد حرمت علیک حتی تنکح زوجا غیرک و عصیت الله فیما أمرک من طلاق امرأتک.» در این روایت عبدالله بن احمد به چند واسطه از نافع نقل کرده که: عبدالله (ابن عمر) در زمان رسول خدا(ص) زنش را در حالت طلاق داد (یک طلاقه) عمر عرض کرد: ای پیامبر خدا عبدالله امروز زنش را در حالت حیض طلاق واحد داده است. پیامبر اکرم(ص) دستور دادند که وی به زنش رجوع کند و این زن را نگه دارد تا پاک شود سپس یک حیض دیگر نزد او ببیند و سپس به وی مهلت دهد تا از این حیض هم پاک شود، در این هنگام اگر خواست او را در این حالت پاکی طلاق دهد این کار را قبل از اینکه با او مجامعت کند، انجام دهد؛ این همان عده‌ای است که خداوند امر کرده زنان در آن طلاق داده شوند و درباره این مسئله از عبدالله سؤال می‌شد و او در یک‎زمان به یکی از سؤال‌کنندگان گفت: البته تو زنت را یک یا دومرتبه طلاق داده‌ای و رسول خدا من را (چون یک طلاق داده بودم) بر این حکم امر فرمودند ولی اگر سه‌طلاقه کرده باشی، آن زن بر تو حرام می‌شود تا اینکه پس‌ازآن با مرد دیگری ازدواج کند و از او جدا شود تا دومرتبه بر تو حلال شود و در این مورد تو در موردی که به طلاق زنت مأمور شده‌ای خداوند را عصیان کرده‌ای.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص56</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فهارس فنی کتاب شامل فهرست‎های احادیث و آثار به ترتیب حروف الفبا، راویانی که برایشان ترجمه نوشته شده، ثبت مصادر و مراجع و موضوعات، به ترتیب در انتهای آن ذکر شده است.
فهارس فنی کتاب شامل فهرست‎های احادیث و آثار به ترتیب حروف الفبا، راویانی که برایشان ترجمه نوشته شده، ثبت مصادر و مراجع و موضوعات، به ترتیب در انتهای آن ذکر شده است.


صفحات چهل‎ویک تا چهل‎وسه کتاب، حاوی رونوشت تصاویر نسخه خطی است. پاورقی‌ها حاوی توضیحات و نکات مفیدی از قبیل ترجمه روات، صحت و ضعف روات و سند روایات است.
صفحات چهل‌ویک تا چهل‌وسه کتاب، حاوی رونوشت تصاویر نسخه خطی است. پاورقی‌ها حاوی توضیحات و نکات مفیدی از قبیل ترجمه روات، صحت و ضعف روات و سند روایات است.


==پانویس==
==پانویس==
<references />
<references/>


==منبع مقاله==
==منابع مقاله==
مقدمه و متن کتاب.
مقدمه و متن کتاب.
   
   
== وابسته‌ها ==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:شهریور(98)]]
[[رده:25 خرداد الی 24 تیر(98)]]