۱۴۶٬۳۵۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مسند (ابهام زدایی)' به 'مسند (ابهامزدایی)') |
||
| (۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|مسند ( | {{کاربردهای دیگر|مسند (ابهامزدایی)}} | ||
'''مسند الشهاب''' تألیف [[قضاعی، محمد بن سلامه|محمد بن سلامة قضاعی]] (متوفی 454ق)، فقیه و محدث شافعی در قرن پنجم هجری است. تحقیق و استخراج احادیث به قلم [[سلفی، حمدی عبدالمجید|حمدی عبدالمجید سلفی]] به انجام رسیده است. در انتهای جلد دوم کتاب، «رسالة للحافظ ابیالفضل عبدالرحيم بن الحسين العراقي» تألیف عالم، فقیه و محدث قرن هشتم قمری؛ حافظ عراقی (متوفی 806ق) آمده که ردیهای است بر «الدر المتقط في بيان الغلط و الحكم علیها بالوضع» تألیف رضیالدین حسن بن محمد صغانی (متوفی 650ق) که ایراداتی بر برخی احادیث کتاب حاضر وارد کرده است. | '''مسند الشهاب''' تألیف [[قضاعی، محمد بن سلامه|محمد بن سلامة قضاعی]] (متوفی 454ق)، فقیه و محدث شافعی در قرن پنجم هجری است. تحقیق و استخراج احادیث به قلم [[سلفی، حمدی عبدالمجید|حمدی عبدالمجید سلفی]] به انجام رسیده است. در انتهای جلد دوم کتاب، «رسالة للحافظ ابیالفضل عبدالرحيم بن الحسين العراقي» تألیف عالم، فقیه و محدث قرن هشتم قمری؛ حافظ عراقی (متوفی 806ق) آمده که ردیهای است بر «الدر المتقط في بيان الغلط و الحكم علیها بالوضع» تألیف رضیالدین حسن بن محمد صغانی (متوفی 650ق) که ایراداتی بر برخی احادیث کتاب حاضر وارد کرده است. | ||
| خط ۴۱: | خط ۳۹: | ||
محقق اثر در مقدمه، خدمت به سنت نبوی را از توفیقات الهی دانسته است. سپس سنت را اصل مکمل قرآن کریم و مفصِّل مجملات آن و آن را نیز وحی الهی به رسول کریم دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39964/1/5 ر.ک: مقدمه محقق، ص5]</ref>. سپس افزوده که پس از تحقیق معجم کبیر [[طبرانی، سلیمان بن احمد|طبرانی]] تصمیم به تحقیق مسند الشهاب [[قضاعی، محمد بن سلامه|قاضی محمد بن سلامه قضاعی]] گرفته است و نتیجه تلاشش را به دانشجویان و اساتیدی که دلباخته سنت نبوی هستند تقدیم میکند و امیدوار است که موردپسندشان واقع شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39964/1/6 ر.ک: همان، ص6]</ref>. | محقق اثر در مقدمه، خدمت به سنت نبوی را از توفیقات الهی دانسته است. سپس سنت را اصل مکمل قرآن کریم و مفصِّل مجملات آن و آن را نیز وحی الهی به رسول کریم دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39964/1/5 ر.ک: مقدمه محقق، ص5]</ref>. سپس افزوده که پس از تحقیق معجم کبیر [[طبرانی، سلیمان بن احمد|طبرانی]] تصمیم به تحقیق مسند الشهاب [[قضاعی، محمد بن سلامه|قاضی محمد بن سلامه قضاعی]] گرفته است و نتیجه تلاشش را به دانشجویان و اساتیدی که دلباخته سنت نبوی هستند تقدیم میکند و امیدوار است که موردپسندشان واقع شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39964/1/6 ر.ک: همان، ص6]</ref>. | ||
وی پسازاین مقدمه کوتاه به تحقیق شرححال و بررسی | وی پسازاین مقدمه کوتاه به تحقیق شرححال و بررسی زندگینامه علمی [[قضاعی، محمد بن سلامه|قضاعی]] با استفاده از منابع مختلف پرداخته است. در ذکر تألیفات از سیزده اثرش یاد کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39964/1/7 ر.ک: همان، ص10-7]</ref>. سپس در معرفی کتاب الشهاب متن عباراتی از نویسنده آن از طریق حسن بن عبدالباقی بن ابوالقاسم صقلی آورده است. در بخشی از آن میخوانیم: «من در این کتابم آنچه از حدیث رسولالله(ص) شنیدم یعنی هزار کلمه از حکمت در وصایا، آداب، مواعظ و امثال جمع کردم». سپس تأکید میکند که اسانید روایات را حذف کرده و تبویب احادیث بر طبق تقارب الفاظ قرار داده تا دریافت آنها راحت و حفظ آنها آسان باشد. سپس دویست کلمه افزودم پس هزارودویست کلمه شد و کتاب را به ادعیه روایت شده ختم کردم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39964/1/12 ر.ک: همان، ص13-12]</ref>. | ||
محقق کتاب سپس لازم دانسته که حسن بن عبدالباقی صقلی، هبةالله بن علی بن سعود بوصیری، محمد بن برکات بن هلال سعیدی را که در طریق نقل کتاب از [[قضاعی، محمد بن سلامه|قضاعی]] هستند معرفی کند. شرح احوال ایشان مستند به آثار ذهبی است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39964/1/19 ر.ک: همان، ص 22-19]</ref>. | محقق کتاب سپس لازم دانسته که حسن بن عبدالباقی صقلی، هبةالله بن علی بن سعود بوصیری، محمد بن برکات بن هلال سعیدی را که در طریق نقل کتاب از [[قضاعی، محمد بن سلامه|قضاعی]] هستند معرفی کند. شرح احوال ایشان مستند به آثار ذهبی است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39964/1/19 ر.ک: همان، ص 22-19]</ref>. | ||