ابن سفیان، سحیم بن حسحاس: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۵۰: خط ۵۰:
    * گویند اولین شعری که سرود زمانی بود که او را به‌عنوان «رائد» (پیشرو و پرچم‌دار کاروان) فرستادند و او رفت و برگشت و این بیت را گفت:
    * گویند اولین شعری که سرود زمانی بود که او را به‌عنوان «رائد» (پیشرو و پرچم‌دار کاروان) فرستادند و او رفت و برگشت و این بیت را گفت:
    {{شعر}}
    {{شعر}}
    أنعت غيثاً حسنا نباته
    {{ب|''أنعت غيثاً حسنا نباته''|2=''كالحبشي حوله بناته''}}
    كالحبشي حوله بناته {{پایان شعر}}. مردم که دیدند او «نَبات» و «بَنات» را قافیه قرار داده، گفتند: به خدا این شاعر است و از همین زمان شعرسرایی سحیم عبد بنی‌حسحاس آغاز شد<ref>ر.ک: میمنی، عبدالعزیز، ص68</ref>.
    {{پایان شعر}}
    مردم که دیدند او «نَبات» و «بَنات» را قافیه قرار داده، گفتند: به خدا این شاعر است و از همین زمان شعرسرایی سحیم عبد بنی‌حسحاس آغاز شد<ref>ر.ک: میمنی، عبدالعزیز، ص68</ref>.


    ==مصرعی پسندیده==
    ==مصرعی پسندیده==

    نسخهٔ ‏۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۳

    ابن سفیان، سحیم بن حسحاس
    NUR66095.jpg
    نام کاملسحیم عبد بنی‌حسحاس
    نام پدرحسحاس
    رحلتحدود ۴۰ق
    پیشهشاعر مخضرم خوش‌‌قریحه
    اطلاعات علمی
    برخی آثارديوان سحيم عبد بني الحسحاس

    سحیم عبد بنی‌حسحاس (مقتول حدود ۴۰ق)، شاعر مخضرم خوش‌‌قریحه در صدر اسلام، که سرانجام زبان سرخ اشعارش، سر سبزش را بر باد داد.

    خاندان، ولادت و تربیت

    ابوعبدالله سُحَیم، معروف به عبد بنی‌حسحاس بن هند، نامش را سحیم و حیه ذکر کرده‌اند. وی از بردگان سیاه‌پوست حبشی بود که طایفه بنوحسحاس که تیره‌ای از قبیله بنی‌اسدند، او را خریداری کردند. او شاعری خوش‌طبع و دارای سروده‌هایی جالب بود.

    اولین سروده

    • گویند اولین شعری که سرود زمانی بود که او را به‌عنوان «رائد» (پیشرو و پرچم‌دار کاروان) فرستادند و او رفت و برگشت و این بیت را گفت:
    أنعت غيثاً حسنا نباتهكالحبشي حوله بناته

    مردم که دیدند او «نَبات» و «بَنات» را قافیه قرار داده، گفتند: به خدا این شاعر است و از همین زمان شعرسرایی سحیم عبد بنی‌حسحاس آغاز شد[۱].

    مصرعی پسندیده

    • سحیم در اوایل عصر نبوت به دنیا آمد و اسلام را درک کرد. سحیم گفته بود:
    عميرة ودّع إن تجهزت غازياكفى الشيب و الإسلام للمرء ناهيا

    رسول اکرم(ص) در مصرع دوم تغییری داد و گفت: «كفى بالإسلام و الشّيب للمرء ناهياً»[۲].

    بدفرجامی

    • عبد بنی‌حسحاس درباره زنان بنوحسحاس شعر می‌گفت، ولی «تشبیب» و اشعار تند و زننده‌اش، دشمنی آفرید: ناراضیان و زخم‌خوردگان از شمشیر زبانش، او را کشتند و جسدش را آتش زدند[۳] و البته چند گزارش درباره چگونگی کشته شدن عبد بنی‌حسحاس بیان شده است.
    • مرگ او را حدود ۴۰ق، ذکر کرده‌اند[۴]؛ ولیکن از سوی دیگر گفته شده که او در زمان عثمان کشته شد. این دو با هم سازگاری ندارد و باید یکی را برگزید؛ زیرا عثمان در سال 35ق، کشته شد[۵].

    آثار

    پانویس

    1. ر.ک: میمنی، عبدالعزیز، ص68
    2. ر.ک: العسقلاني، ج3، ص206
    3. ر.ک: ابن الجوزي، ج5، ص141-142
    4. ر.ک: گروهی از پژوهشگران، ج۱، ص۳۵۶
    5. ر.ک: میمنی، عبدالعزیز، ص5

    منابع مقاله

    • گروهی از پژوهشگران، «فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامى» (مقاله «ابوعبدالله سُحَیم»)، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، 1389ش.
    • میمنی، عبدالعزیز، مقدمه ديوان سحيم عبد بني‌الحسحاس، تحقیق عبدالعزيز الميمني، مطبعة دارالكتب المصرية، القاهرة، 1369ق.
    • ابن الجوزي، أبوالفرج، «المنتظم في تاريخ الملوك و الأمم»، دارالكتب العلمية.
    • العسقلاني ابن حجر ، أبوالفضل أحمد بن علي، «الإصابة في تمييز الصحابة»، دارالكتب العلمية، بیروت، 1415ق.

    وابسته‌ها