ابن سفیان، سحیم بن حسحاس: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| اندازه تصویر = | | اندازه تصویر = | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
| نام کامل = | | نام کامل =سحیم عبد بنیحسحاس | ||
| نامهای دیگر = | | نامهای دیگر = | ||
| لقب = | | لقب = | ||
| تخلص = | | تخلص = | ||
| نسب = | | نسب = | ||
| نام پدر = | | نام پدر = حسحاس | ||
| ولادت = | | ولادت = | ||
| محل تولد = | | محل تولد = | ||
| کشور تولد = | | کشور تولد = | ||
| محل زندگی = | | محل زندگی = | ||
| رحلت = | | رحلت =حدود ۴۰ق | ||
| شهادت = | | شهادت = | ||
| مدفن = | | مدفن = | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| دین = | | دین = | ||
| مذهب = | | مذهب = | ||
| پیشه = | | پیشه =شاعر مخضرم خوشقریحه | ||
| منصب = | | منصب = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
| علایق پژوهشی = | | علایق پژوهشی = | ||
| سبک نوشتاری = | | سبک نوشتاری = | ||
| آثار = | | آثار =[[ديوان سحيم عبد بني الحسحاس]] | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
| امضا = | | امضا = |
نسخهٔ ۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۱
ابن سفیان، سحیم بن حسحاس | |
---|---|
نام کامل | سحیم عبد بنیحسحاس |
نام پدر | حسحاس |
رحلت | حدود ۴۰ق |
پیشه | شاعر مخضرم خوشقریحه |
اطلاعات علمی | |
برخی آثار | ديوان سحيم عبد بني الحسحاس |
سحیم عبد بنیحسحاس (مقتول حدود ۴۰ق)، شاعر مخضرم خوشقریحه در صدر اسلام، که سرانجام زبان سرخ اشعارش، سر سبزش را بر باد داد.
خاندان، ولادت و تربیت
ابوعبدالله سُحَیم، معروف به عبد بنیحسحاس بن هند، نامش را سحیم و حیه ذکر کردهاند. وی از بردگان سیاهپوست حبشی بود که طایفه بنوحسحاس که تیرهای از قبیله بنیاسدند، او را خریداری کردند. او شاعری خوشطبع و دارای سرودههایی جالب بود.
اولین سروده
- گویند اولین شعری که سرود زمانی بود که او را بهعنوان «رائد» (پیشرو و پرچمدار کاروان) فرستادند و او رفت و برگشت و این بیت را گفت:
. مردم که دیدند او «نَبات» و «بَنات» را قافیه قرار داده، گفتند: به خدا این شاعر است و از همین زمان شعرسرایی سحیم عبد بنیحسحاس آغاز شد[۱].
مصرعی پسندیده
- سحیم در اوایل عصر نبوت به دنیا آمد و اسلام را درک کرد. سحیم گفته بود:
عميرة ودّع إن تجهزت غازيا | كفى الشيب و الإسلام للمرء ناهيا |
رسول اکرم(ص) در مصرع دوم تغییری داد و گفت: «كفى بالإسلام و الشّيب للمرء ناهياً»[۲].
بدفرجامی
- عبد بنیحسحاس درباره زنان بنوحسحاس شعر میگفت، ولی «تشبیب» و اشعار تند و زنندهاش، دشمنی آفرید: ناراضیان و زخمخوردگان از شمشیر زبانش، او را کشتند و جسدش را آتش زدند[۳] و البته چند گزارش درباره چگونگی کشته شدن عبد بنیحسحاس بیان شده است.
- مرگ او را حدود ۴۰ق، ذکر کردهاند[۴]؛ ولیکن از سوی دیگر گفته شده که او در زمان عثمان کشته شد. این دو با هم سازگاری ندارد و باید یکی را برگزید؛ زیرا عثمان در سال 35ق، کشته شد[۵].
آثار
پانویس
منابع مقاله
- گروهی از پژوهشگران، «فرهنگنامه مؤلفان اسلامى» (مقاله «ابوعبدالله سُحَیم»)، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، 1389ش.
- میمنی، عبدالعزیز، مقدمه ديوان سحيم عبد بنيالحسحاس، تحقیق عبدالعزيز الميمني، مطبعة دارالكتب المصرية، القاهرة، 1369ق.
- ابن الجوزي، أبوالفرج، «المنتظم في تاريخ الملوك و الأمم»، دارالكتب العلمية.
- العسقلاني ابن حجر ، أبوالفضل أحمد بن علي، «الإصابة في تمييز الصحابة»، دارالكتب العلمية، بیروت، 1415ق.