تاریخ فلسفه در اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد' به 'ابن خلدون، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد' به 'ابن خلدون، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد')
 
خط ۵۱: خط ۵۱:
مترجم کتاب در مقدمه، با نگاهی اجمالی به تاریخ‎ فلسفه غرب و رابطه آن با تاریخ فلسفه اسلامی می‌نویسد: «نظرگاه حاکم در همه این تاریخ‎ها این است که تاریخ فلسفه، تاریخ فلسفه غرب است و فلسفه‌های غیر اروپایی، من جمله فلسفه اسلامی، چیزی جز مرحله‌ای از مراحل سیر تفکر فلسفی غرب نیست»<ref>ر.ک: همان</ref>‎.  
مترجم کتاب در مقدمه، با نگاهی اجمالی به تاریخ‎ فلسفه غرب و رابطه آن با تاریخ فلسفه اسلامی می‌نویسد: «نظرگاه حاکم در همه این تاریخ‎ها این است که تاریخ فلسفه، تاریخ فلسفه غرب است و فلسفه‌های غیر اروپایی، من جمله فلسفه اسلامی، چیزی جز مرحله‌ای از مراحل سیر تفکر فلسفی غرب نیست»<ref>ر.ک: همان</ref>‎.  


یکی از مهم‎ترین امتیازهای این اثر بر سایر تاریخ‎های فلسفه اسلامی که تاکنون تألیف شده است، وسعت دامنه تاریخی آن است. فصولی که مورخان فلسفه غربی در باب فلسفه اسلامی در کتاب‌های خود نوشته‌اند و همچنین بیشتر کتاب‌های مستقلی که در این‌باره تألیف شده است، دارای یک نقص عمده است و آن محدودیت تاریخی‌ای است که برای فلسفه اسلامی قائل شده‌اند. اروپائیان ازآنجاکه فلسفه اسلامی را به‌عنوان فصلی از تاریخ فلسفه غرب در قرون وسطی تلقی می‌کردند و بیشتر با متفکرانی که آثارشان در قرون وسطی به زبان لاتین ترجمه شده بود، آشنایی داشتند، نظری جامع و کامل نسبت به دامنه وسیع فلسفه و حکمت اسلامی نداشتند، ولذا تاریخ فلسفه اسلامی نزد ایشان با مرگ ابن رشد خاتمه می‌یافت و حداکثر قدمی که پس از ابن رشد برمی‌داشتند، بررسی آراء و عقاید [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] بود. این مطلب را حتی در کتاب‌های مستقلی که در این باب تألیف شده است می‌توان مشاهده کرد؛ مثلاً در کتاب دی‌بور این محدودیت کاملاً مشهود است. حتی اثر مورخان عرب، حنا الفاخوری و خلیل الجر نیز از این نقص عمده برکنار نیست<ref>ر.ک: همان، سومین صفحه</ref>‎.  
یکی از مهم‎ترین امتیازهای این اثر بر سایر تاریخ‎های فلسفه اسلامی که تاکنون تألیف شده است، وسعت دامنه تاریخی آن است. فصولی که مورخان فلسفه غربی در باب فلسفه اسلامی در کتاب‌های خود نوشته‌اند و همچنین بیشتر کتاب‌های مستقلی که در این‌باره تألیف شده است، دارای یک نقص عمده است و آن محدودیت تاریخی‌ای است که برای فلسفه اسلامی قائل شده‌اند. اروپائیان ازآنجاکه فلسفه اسلامی را به‌عنوان فصلی از تاریخ فلسفه غرب در قرون وسطی تلقی می‌کردند و بیشتر با متفکرانی که آثارشان در قرون وسطی به زبان لاتین ترجمه شده بود، آشنایی داشتند، نظری جامع و کامل نسبت به دامنه وسیع فلسفه و حکمت اسلامی نداشتند، ولذا تاریخ فلسفه اسلامی نزد ایشان با مرگ ابن رشد خاتمه می‌یافت و حداکثر قدمی که پس از ابن رشد برمی‌داشتند، بررسی آراء و عقاید [[ابن خلدون، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد|ابن خلدون]] بود. این مطلب را حتی در کتاب‌های مستقلی که در این باب تألیف شده است می‌توان مشاهده کرد؛ مثلاً در کتاب دی‌بور این محدودیت کاملاً مشهود است. حتی اثر مورخان عرب، حنا الفاخوری و خلیل الجر نیز از این نقص عمده برکنار نیست<ref>ر.ک: همان، سومین صفحه</ref>‎.  


کسانی که با سیر فلسفه در اسلام، به‌خصوص در جهان شیعه آشنایی بیشتری‎ دارند‎ می‌دانند‎ که‎ فلسفه‎ و حکمت اسلامی پس‎ از‎ ابن رشد و ابن خلدون به حیات پربار خود همچنان ادامه داد؛ به‌طوری‌که این فلسفه حتی‎‎ تا‎ امروز‎ در ایران تداوم یافته است. کتاب‎ حاضر این تداوم را تا حدودی نشان داده است. فصولی که در این‎ کتاب درباره جلال‌الدین دوانی، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیر طوسی]]، مکتب اصفهانی، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] و بالاخره‎ [[سبزواری، هادی|حاجی ملا هادی سبزواری]] آمده است‎ نقصی را که در سایر تاریخ‎های فلسفه اسلامی‎ وجود داشته، برطرف نموده است.<ref>ر.ک: فغفوری، محمد، ص20-19؛ همان</ref>‎.  
کسانی که با سیر فلسفه در اسلام، به‌خصوص در جهان شیعه آشنایی بیشتری‎ دارند‎ می‌دانند‎ که‎ فلسفه‎ و حکمت اسلامی پس‎ از‎ ابن رشد و ابن خلدون به حیات پربار خود همچنان ادامه داد؛ به‌طوری‌که این فلسفه حتی‎‎ تا‎ امروز‎ در ایران تداوم یافته است. کتاب‎ حاضر این تداوم را تا حدودی نشان داده است. فصولی که در این‎ کتاب درباره جلال‌الدین دوانی، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیر طوسی]]، مکتب اصفهانی، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] و بالاخره‎ [[سبزواری، هادی|حاجی ملا هادی سبزواری]] آمده است‎ نقصی را که در سایر تاریخ‎های فلسفه اسلامی‎ وجود داشته، برطرف نموده است.<ref>ر.ک: فغفوری، محمد، ص20-19؛ همان</ref>‎.  
خط ۶۶: خط ۶۶:
مجلد اول، گذشته از مقالاتی درباره تفکر فلسفی پیش از اسلام در میان مردم هند و چین و ایران و یونان و اسکندریه و عرب جاهلیت، مشتمل است بر فصولی در باب تعالیم فلسفی و اخلاقی و اقتصادی و سیاسی قرآن و معرفی نهضت‎های کلامی - ‎فلسفی و عرفانی و افکار و آراء فلاسفه نخستین از کندی و رازی و [[فارابی، محمد بن محمد|فاربی]] گرفته تا [[ابن مسکويه، احمد بن محمد|ابن مسکویه]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و [[ابن باجه، محمد بن یحیی|ابن باجه]] و [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] و [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]]<ref>ر.ک: یادداشت ناشر، ج3، صفحه هفت</ref>‎.
مجلد اول، گذشته از مقالاتی درباره تفکر فلسفی پیش از اسلام در میان مردم هند و چین و ایران و یونان و اسکندریه و عرب جاهلیت، مشتمل است بر فصولی در باب تعالیم فلسفی و اخلاقی و اقتصادی و سیاسی قرآن و معرفی نهضت‎های کلامی - ‎فلسفی و عرفانی و افکار و آراء فلاسفه نخستین از کندی و رازی و [[فارابی، محمد بن محمد|فاربی]] گرفته تا [[ابن مسکويه، احمد بن محمد|ابن مسکویه]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و [[ابن باجه، محمد بن یحیی|ابن باجه]] و [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] و [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]]<ref>ر.ک: یادداشت ناشر، ج3، صفحه هفت</ref>‎.


مجلد دوم با بحث در اندیشه‌های [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین رازی]] در زمینه‌های مابعدالطبیعه، فلسفه، کلام، تصوف و اخلاق آغاز می‌شود و با بررسی تفکر سیاسی در صدر اسلام و سپس در نزد متفکران و متکلمان مذاهب تشیع و تسنن ادامه می‌یابد. پس از اشاره کوتاه به سقوط بغداد و علل و عوامل آن، به آراء کلامی - فلسفی [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و تصوف [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدین رومی]] و شیخ احمد سرهندی و فلسفه جلال‌الدین دوانی و [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] می‌پردازد. آنگاه آراء حکمای بزرگ مکتب اصفهان، از جمله [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] و [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهاءالدین عاملی]] و [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|میرداماد]] را مورد بررسی قرار می‌دهد و بالاخره با بررسی فلسفه سیاسی ابن خلدون پایان می‌یابد<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت</ref>‎.
مجلد دوم با بحث در اندیشه‌های [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین رازی]] در زمینه‌های مابعدالطبیعه، فلسفه، کلام، تصوف و اخلاق آغاز می‌شود و با بررسی تفکر سیاسی در صدر اسلام و سپس در نزد متفکران و متکلمان مذاهب تشیع و تسنن ادامه می‌یابد. پس از اشاره کوتاه به سقوط بغداد و علل و عوامل آن، به آراء کلامی - فلسفی [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و تصوف [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدین رومی]] و شیخ احمد سرهندی و فلسفه جلال‌الدین دوانی و [[ابن خلدون، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد|ابن خلدون]] می‌پردازد. آنگاه آراء حکمای بزرگ مکتب اصفهان، از جمله [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] و [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهاءالدین عاملی]] و [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|میرداماد]] را مورد بررسی قرار می‌دهد و بالاخره با بررسی فلسفه سیاسی ابن خلدون پایان می‌یابد<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت</ref>‎.


مجلد سوم نیز بیست فصل را در بر می‌گیرد. در این مجلد است که کتاب از بحث در فلسفه و کلام و علوم قرآنی فراتر می‌رود و به معرفی دیگر دانش‌هایی می‌پردازد که هریک به‌نوبه خود جلوه‌گاهی از تفکر متحول اسلامی است. زبان و ادبیات فارسی و عربی و ترکی، هنرهای زیبا شامل معماری و نقاشی و موسیقی و هنرهای کوچک، بررسی‌های اجتماعی مشتمل بر تاریخ‌نگاری و فقه و علوم شامل جغرافیا و ریاضیات و نجوم و فیزیک و کانی‌شناسی و شیمی و تاریخ طبیعی و طب، مباحث عمده این مجلد است. در معرفی این دانش‌ها به تاریخ تحول و شرایط اوج و حضیض آنها نظر افکنده شده و آثاری که در زمینه آنها در پرتو تفکر اسلامی و به سائقه شور و جذبه دینی پدید آمده، مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده است که این دانش‌ها تا کجا از مرزهای سرزمین‌های اسلامی فراتر رفته و تا چه مایه در تحول فرهنگ و تمدن دیگر ملت‎ها تأثیر داشته است.<ref>ر.ک: همان</ref>‎.
مجلد سوم نیز بیست فصل را در بر می‌گیرد. در این مجلد است که کتاب از بحث در فلسفه و کلام و علوم قرآنی فراتر می‌رود و به معرفی دیگر دانش‌هایی می‌پردازد که هریک به‌نوبه خود جلوه‌گاهی از تفکر متحول اسلامی است. زبان و ادبیات فارسی و عربی و ترکی، هنرهای زیبا شامل معماری و نقاشی و موسیقی و هنرهای کوچک، بررسی‌های اجتماعی مشتمل بر تاریخ‌نگاری و فقه و علوم شامل جغرافیا و ریاضیات و نجوم و فیزیک و کانی‌شناسی و شیمی و تاریخ طبیعی و طب، مباحث عمده این مجلد است. در معرفی این دانش‌ها به تاریخ تحول و شرایط اوج و حضیض آنها نظر افکنده شده و آثاری که در زمینه آنها در پرتو تفکر اسلامی و به سائقه شور و جذبه دینی پدید آمده، مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده است که این دانش‌ها تا کجا از مرزهای سرزمین‌های اسلامی فراتر رفته و تا چه مایه در تحول فرهنگ و تمدن دیگر ملت‎ها تأثیر داشته است.<ref>ر.ک: همان</ref>‎.