پرش به محتوا

بن نبی، مالک: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ سپتامبر ۲۰۲۴
جز
جایگزینی متن - 'ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد' به 'ابن خلدون، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد' به 'ابن خلدون، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد')
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵۴: خط ۵۴:


==عقیده و اندیشه بن نبی==
==عقیده و اندیشه بن نبی==
اندیشه‌ها و مبارزات علمی بن نبی، او را در زمره اندیشمندان اصلاح‌طلبی مانند [[محمد رشید رضا]]، [[اقبال لاهوری، محمد|محمد اقبال لاهوری]] و [[ابن بادیس، عبدالحمید|ابن بادیس]] قرار داده است. وی از مهم‌ترین اندیشمندان اسلامی است که به مسئله تمدن پرداخته و باآنکه اندیشه‌های او به‌گونه‌ای ژرف تحت تأثیر نظریات جدید در فلسفه تمدن است، [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] را باید نخستین استاد و بزرگ‌ترین الهام‌بخش وی دانست. به عقیده بن نبی، «جوهر مشکل هر ملت، در مسئله تمدن آن است و هیچ ملتی قادر به فهم و حل مشکل خود نخواهد بود، مگر آنکه اندیشه خود را تا سطح تحولات بزرگ بشری ارتقا بخشد و عوامل ظهور و سقوط تمدن‌ها را عمیقاً درک کند».
اندیشه‌ها و مبارزات علمی بن نبی، او را در زمره اندیشمندان اصلاح‌طلبی مانند [[محمد رشید رضا]]، [[اقبال لاهوری، محمد|محمد اقبال لاهوری]] و [[ابن بادیس، عبدالحمید|ابن بادیس]] قرار داده است. وی از مهم‌ترین اندیشمندان اسلامی است که به مسئله تمدن پرداخته و باآنکه اندیشه‌های او به‌گونه‌ای ژرف تحت تأثیر نظریات جدید در فلسفه تمدن است، [[ابن خلدون، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد|ابن خلدون]] را باید نخستین استاد و بزرگ‌ترین الهام‌بخش وی دانست. به عقیده بن نبی، «جوهر مشکل هر ملت، در مسئله تمدن آن است و هیچ ملتی قادر به فهم و حل مشکل خود نخواهد بود، مگر آنکه اندیشه خود را تا سطح تحولات بزرگ بشری ارتقا بخشد و عوامل ظهور و سقوط تمدن‌ها را عمیقاً درک کند».


بن نبی، شیفته جنبش اصلاحی «جمعية العلماء المسلمين» الجزایر به رهبری [[ابن بادیس، عبدالحمید|ابن بادیس]] بود و در آن ویژگی‌هایی می‌دید که حرکت اصلاحی [[عبده، محمد|شیخ محمد عبده]] فاقد آن بود؛ چه، عبده به اصلاحات صرفاً کلامی بسنده می‌کرد، اما [[ابن بادیس، عبدالحمید|ابن بادیس]] برنامه عملی کاملی را به استناد آیه شریفه '''اِنَّ اللّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْم حَتّی يُغَيِّروُا ما بِأنْفُسِهِم''' (رعد: 11) پذیرفته بود. بر این اساس، «کلید حل مشکل در روح امت قرار دارد»؛ لذا «ایجاد تمدن یک پدیده اجتماعی است که در شرایطی درست همانند شرایط پیدایش نخستین، ممکن می‌شود». بااین‌حال، بن نبی از جمعية العلماء المسلمين الجزایر انتقاد و آن را به انحراف از برنامه مصوب متهم کرد؛ زیرا این جمعیت پذیرفته بود که همراه یک کاروان سیاسی در 1315ش/ 1936م، برای مذاکره با فرانسویان به پاریس برود. به عقیده بن نبی، اصلاح وضع جامعه از طریق سیاست و حکومت ممکن نیست؛ زیرا حکومت تابعی از شرایط اجتماعی است و جامعه‌ای که در آن روحیه «استعمارپذیری» حاکم باشد، به‌ناچار دارای حکومتی استعماری خواهد بود؛ بنابراین استعمار زاییده کردار سیاست‌مداران نیست، بلکه نتیجه تن دادن ملت به استعمار است. به همین دلیل، رهایی از استعمار تنها از طریق رهایی نفس از ذلت استعمارپذیری ممکن می‌شود؛ به‌طوری‌که انسان بر اثر «تحول درونی» در شرایطی قرار گیرد که با احترام به کرامت انسانی خویش، به وظایف اجتماعی خود قیام کند و به حکومت استعماری تن ندهد. از نظر مالک بن نبی، مشکل اصلی اینجاست که «جامعه اسلامی» قرن‌های متمادی «خارج از تاریخ» زیسته و تمدن خود را از دست داده است و ازآنجاکه «هر تمدنی محصولات خود را ایجاد می‌کند» نمی‌توان با خرید و گردآوری محصولات تمدن‌های دیگر دارای تمدن شد. آنچه از طریق جمع‌آوری اشیای تمدن‌های دیگر به دست می‌آید، «شبه تمدن» است نه «تمدن حقیقی».  
بن نبی، شیفته جنبش اصلاحی «جمعية العلماء المسلمين» الجزایر به رهبری [[ابن بادیس، عبدالحمید|ابن بادیس]] بود و در آن ویژگی‌هایی می‌دید که حرکت اصلاحی [[عبده، محمد|شیخ محمد عبده]] فاقد آن بود؛ چه، عبده به اصلاحات صرفاً کلامی بسنده می‌کرد، اما [[ابن بادیس، عبدالحمید|ابن بادیس]] برنامه عملی کاملی را به استناد آیه شریفه'''اِنَّ اللّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْم حَتّی يُغَيِّروُا ما بِأنْفُسِهِم''' (رعد: 11) پذیرفته بود. بر این اساس، «کلید حل مشکل در روح امت قرار دارد»؛ لذا «ایجاد تمدن یک پدیده اجتماعی است که در شرایطی درست همانند شرایط پیدایش نخستین، ممکن می‌شود». بااین‌حال، بن نبی از جمعية العلماء المسلمين الجزایر انتقاد و آن را به انحراف از برنامه مصوب متهم کرد؛ زیرا این جمعیت پذیرفته بود که همراه یک کاروان سیاسی در 1315ش/ 1936م، برای مذاکره با فرانسویان به پاریس برود. به عقیده بن نبی، اصلاح وضع جامعه از طریق سیاست و حکومت ممکن نیست؛ زیرا حکومت تابعی از شرایط اجتماعی است و جامعه‌ای که در آن روحیه «استعمارپذیری» حاکم باشد، به‌ناچار دارای حکومتی استعماری خواهد بود؛ بنابراین استعمار زاییده کردار سیاست‌مداران نیست، بلکه نتیجه تن دادن ملت به استعمار است. به همین دلیل، رهایی از استعمار تنها از طریق رهایی نفس از ذلت استعمارپذیری ممکن می‌شود؛ به‌طوری‌که انسان بر اثر «تحول درونی» در شرایطی قرار گیرد که با احترام به کرامت انسانی خویش، به وظایف اجتماعی خود قیام کند و به حکومت استعماری تن ندهد. از نظر مالک بن نبی، مشکل اصلی اینجاست که «جامعه اسلامی» قرن‌های متمادی «خارج از تاریخ» زیسته و تمدن خود را از دست داده است و ازآنجاکه «هر تمدنی محصولات خود را ایجاد می‌کند» نمی‌توان با خرید و گردآوری محصولات تمدن‌های دیگر دارای تمدن شد. آنچه از طریق جمع‌آوری اشیای تمدن‌های دیگر به دست می‌آید، «شبه تمدن» است نه «تمدن حقیقی».  


از دیدگاه مالک بن نبی، هر محصول تمدنی تنها از ترکیب سه عامل انسان، زمین و زمان به دست می‌آید. بن نبی تأکید می‌کند که برای ترکیب این سه عنصر، یک «ترکیب‌کننده تمدنی» لازم است و تحلیل تاریخی نشان می‌دهد که این ترکیب‌کننده چیزی جز «اندیشه دینی» نیست. از سوی دیگر، ترکیب عناصر تمدن و عامل ترکیب‌کننده آن‌ها از منطق «حرکت تاریخ» پیروی می‌کند؛ زیرا تمدن دارای «حیات» یا به قول ابن خلدون، دارای یک «دوره» است؛ با «نهضت» به دنیا می‌آید، صعود و رشد می‌کند تا به نقطه «اوج» برسد، سپس راه نزول در پیش می‌گیرد و به «افول» منتهی می‌شود. گرچه به نظر بن نبی، این دوره، تخلّف‌ناپذیر است، وی برخلاف ابن خلدون، از تمدنی که درخشش خود را از دست داده ناامید نیست؛ زیرا خداوند اسباب پیشرفت را به اختیار انسان‌ها نهاده است...
از دیدگاه مالک بن نبی، هر محصول تمدنی تنها از ترکیب سه عامل انسان، زمین و زمان به دست می‌آید. بن نبی تأکید می‌کند که برای ترکیب این سه عنصر، یک «ترکیب‌کننده تمدنی» لازم است و تحلیل تاریخی نشان می‌دهد که این ترکیب‌کننده چیزی جز «اندیشه دینی» نیست. از سوی دیگر، ترکیب عناصر تمدن و عامل ترکیب‌کننده آن‌ها از منطق «حرکت تاریخ» پیروی می‌کند؛ زیرا تمدن دارای «حیات» یا به قول ابن خلدون، دارای یک «دوره» است؛ با «نهضت» به دنیا می‌آید، صعود و رشد می‌کند تا به نقطه «اوج» برسد، سپس راه نزول در پیش می‌گیرد و به «افول» منتهی می‌شود. گرچه به نظر بن نبی، این دوره، تخلّف‌ناپذیر است، وی برخلاف ابن خلدون، از تمدنی که درخشش خود را از دست داده ناامید نیست؛ زیرا خداوند اسباب پیشرفت را به اختیار انسان‌ها نهاده است...
خط ۹۰: خط ۹۰:


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
مهتدی، محمدعلی، «دانشنامه جهان اسلام»، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، چاپ اول، 1377ش.
[https://rch.ac.ir/article/Details?id=11696 مهتدی، محمدعلی، «دانشنامه جهان اسلام»، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، چاپ اول، 1377ش.]
 
 


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
خط ۱۰۹: خط ۱۰۷:
[[إنتاج المستشرقين و أثره في الفكر الإسلامي الحديث]]
[[إنتاج المستشرقين و أثره في الفكر الإسلامي الحديث]]


[[تبسيط مشكلة الأفكار في العالم الإسلامي: دور الافکا‌ر فی‌ رقی‌ الفرد و فی‌ تحضر المجتمع‌ ...]]
[[تبسيط مشكلة الأفكار في العالم الإسلامي: دور الافکا‌ر فی‌ رقی‌ الفرد و فی‌ تحضر المجتمع‌...]]


[[فكرة كمنويلث إسلامي]]
[[فكرة كمنويلث إسلامي]]
خط ۱۱۹: خط ۱۱۷:


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:مقالات جدید]]
[[رده:آذر(1400)]]