فرهنگ رشیدی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'فارسي ' به 'فارسی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'فرهنگ (ابهام زدایی)' به 'فرهنگ (ابهامزدایی)') |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
| زبان = | | زبان = | ||
| کد کنگره =/ر5ف4 / 2949 PIR | | کد کنگره =/ر5ف4 / 2949 PIR | ||
| موضوع = فارسی- | | موضوع = فارسی- واژهنامهها | ||
زبان عربي - | زبان عربي - واژهها و ترکيبات خارجي - فارسی | ||
|ناشر | |ناشر | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =2 | | تعداد جلد =2 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =03318 | ||
| کتابخوان همراه نور = | | کتابخوان همراه نور = | ||
| کد پدیدآور =01095-13178 | | کد پدیدآور =01095-13178 | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|فرهنگ (ابهامزدایی)}} | |||
'''فرهنگ رشیدی'''، اثر [[رشیدی، عبدالرشید بن عبدالغفور|عبدالرشید تتوی]] (متوفی 1071ق)، نخستین فرهنگ انتقادی فارسیودومین فرهنگ لغت نویسنده به شمار میرود که دارای شواهد شعری فراوانی است. این کتاب با تحقیق و تصحیح [[عباسی، محمد|محمد عباسی]] به چاپ رسیده است. | '''فرهنگ رشیدی'''، اثر [[رشیدی، عبدالرشید بن عبدالغفور|عبدالرشید تتوی]] (متوفی 1071ق)، نخستین فرهنگ انتقادی فارسیودومین فرهنگ لغت نویسنده به شمار میرود که دارای شواهد شعری فراوانی است. این کتاب با تحقیق و تصحیح [[عباسی، محمد|محمد عباسی]] به چاپ رسیده است. |
نسخهٔ کنونی تا ۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۴۸
فرهنگ رشیدی | |
---|---|
پدیدآوران | رشیدی، عبدالرشید بن عبدالغفور (نویسنده) عباسی، محمد (مصحح) |
ناشر | کتابفروشي باراني |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | [--13] |
چاپ | چاپ يکم |
موضوع | فارسی- واژهنامهها زبان عربي - واژهها و ترکيبات خارجي - فارسی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | /ر5ف4 / 2949 PIR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
فرهنگ رشیدی، اثر عبدالرشید تتوی (متوفی 1071ق)، نخستین فرهنگ انتقادی فارسیودومین فرهنگ لغت نویسنده به شمار میرود که دارای شواهد شعری فراوانی است. این کتاب با تحقیق و تصحیح محمد عباسی به چاپ رسیده است.
زمان تألیف
این کتاب، در سال 1064ق، تألیف شده است[۱].
انگیزه تألیف
نویسنده انگیزه خویش از تألیف کتاب را چنین ذکر کرده است: «چون فرهنگ جهانگیری و سروری مطالعه افتاد، جامعترین فرهنگها دید، اما مشتمل بود بر امری چند که احتراز و اجتناب از آن لازم و متحتم گردید. اول آنکه مؤلف آن دو فرهنگ در حل لغات اطناب کردهاند، به ایراد عبارات مکرره بیحاصل و اشعار متکثره لاطائل. دوم آنکه در بعضی لغات تصحیح لفظ و توضیح اعراب و تنقیح معنی، چنانکه باید نکردهاند. سوم آنکه بعضی لغات عربی و ترکی در میان لغات فرس درج کردهاند و تنبیه ننمودهاند که فرس نیست. چهارم آنکه بعضی لغات به تصحیفات خوانده و لغات متعدده پنداشته، چند جا ذکر کردهاند»[۲].
اهمیت کتاب
در میان کتب لغت مستند و معتبر فارسی که بر اساس تحقیق و تتبع در آثار منظوم و منثور فصحای متقدم، تصنیف شده، فرهنگ رشیدی، مهمترین، مفصلترین و معتبرترین آنهاست[۳].
ساختار
کتاب با دو مقدمه از مصحح و مؤلف آغاز و لغات در دو جلد، به ترتیب حروف اول و دوم الفبایی، در بیستوپنج باب، تنظیم شده است؛ بدینصورت که از سیودو حرف فارسی، به سه حرف «ث، ذ، ض» بابی اختصاص داده نشده و لغتی در ذیل آنها نیامده است و در بابهای «ح، ص، ظ» لغاتی انگشتشمار آمده و بیشتر به ذکر استعارات پرداخته شده است. ناگفته نماند که رشیدی، به حروف ویژه فارسی یعنی «پ، چ، ژ، گ» باب جداگانهای اختصاص نداده و «ب، پ»، «ج، چ»، «ر، ژ» و «ک، گ» را با هم آورده است؛ بنابراین یافتن لغت در این ابواب، اندکی دشوار و نیازمند دقت است. افزون براین، لغات در باب «ب، پ» و «ک، گ» از همه بابها بیشتر است و حتی در باب «ک، گ» از مرز هزار و صد لغت، گذشته است[۴].
گزارش محتوا
در مقدمه مصحح، ابتدا به اهمیت و ارزش ادبی کتاب اشاره گردیده و سپس، شرححال مختصری از نویسنده، آورده شده است[۵].
رشیدی در مقدمه خود، در جملاتی مسجع و مطنطن، پس از آوردن بیتی به تسبیح خداوند و ستایش پیامبر(ص) پرداخته و پسازآن، انگیزه خود از نوشتن کتاب را بیان کرده است[۶].
ارزش کار رشیدی در این است که او پیشرو نقد واژههاست؛ کاری که ظاهراً تا پیش از «فرهنگ رشیدی» در هیچ کتاب لغتی بدینگونه دیده نمیشود. مسلم است که به علت غیرایرانی بودن رشیدی، سهو و خطا در فرهنگ او به چشم میآید، اما خدمت ارزنده وی به فرهنگنویسی فارسی از این پیداست که بعدها بسیاری از لغتنامهنویسان، نظیر نویسنده «سراج اللغة» کار او را دنبال کردند[۷].
رشیدی ایجاز را بر اطناب ترجیح داده است و بر جهانگیری به سبب اطناب در تحلیل و توضیح لغات، خرده گرفته است. او لغتنامه خود را برای عوام ننوشته است، بلکه منظور او خواصی است که بنا به مقتضیات زمان و تشویق سلاطین، میخواهند متون ادب پارسی را بخوانند و بفهمند. بنابراین او، بدان سبب که مخاطبش را فرهیختهای تصور میکند که با چند عبارت کوتاه به درک معنی لغت میرسد، موجز نوشته است و بااینحال، همین ایجاز در شماری از لغات، مخل درک معنی است[۸].
ایجاز در «فرهنگ رشیدی»، تنها در ثبت معانی لغات نبوده و شواهد شعری را نیز شامل میشود. شواهد «فرهنگ رشیدی» تقریباً نصف «فرهنگ جهانگیری» است. در مجموع، 5371 شاهد شعری در «فرهنگ رشیدی» دیده میشود که ممکن است یک بیت، دو بیت، بهندرت سه بیت و در بسیاری موارد، تنها یک مصراع باشد. اگر شاهدی میان دو واژه مشترک باشد، هرگز رشیدی آن را تکرار نکرده و با جملاتی نظیر «مثالش در لغت... گذشت» یا «مثالی دیگر در لغت... بباید»، رجوع به شواهد را یادآوری کرده است. بااینهمه، شمار اندکی از شواهد مکرر، ذیل مدخلهایی مانند «باج و برسم»، «خورنگه و کور»، «سا و کوکوز»، «دمنه و کانا» و «سیام و نخشب» آمده است[۹].
تصحیح لفظ، توضیح اعراب و تنقیح معانی، امر خطیری بوده که ظاهراً رشیدی برای نخستینبار بدان اقدام کرده و همه ارزش کتاب او در این بوده که لازم دیده است «تنقیح الفاظ و تحقیق معانی به قدر مقدور و سعی مجهور» بکند[۱۰].
نکته قابلتوجه پیرامون این فرهنگ لغت، آن است که آرای نویسنده، مربوط است به اصل و ریشه کلمات، املا، اعراب، صرف لغات و تصحیح شواهد شعری. مثلاً:
- اصل کلمه: «سناد: بالفتح و دال مهمه در آخر، یعنی بسیار و ظاهراً وسناد است به واو، چنانکه بیاید و ارباب لغت گمان بردهاند که واو از اصل کلمه نیست».
- املای کلمه: «خورد و خوردی: یعنی خوردنی و به معنی ضد بزرگ، خرد، بی واو است، ولیکن الحال مشهور به واو شده».
- اعراب: «سکوپا: بالفتح، نام راهبی است که حضرت عیسی-علیهالسلام- به دیر او رفته و جانب آسمان صعود کرد و در فرهنگ به ضم سین گفته».
- صرف لغات: «سگزی: یعنی سیستانی... سجزی بالکسر و جیم ساکن، معرف آن، و این یا یای نسبت نیست، چنانکه صاحب قاموس گفته که سجزی منسوب به سجستان باشد، بلکه سجزی معرب سگزی است و یای سگزی، یای نسبت نیست»[۱۱].
اگر رشیدی به درج لغات عربی و ترکی در میان لغات پارسی خرده میگیرد، بدان سبب است که خود پیشتر، کتاب «منتخب اللغات شاهجهانی» را در لغت عربی نوشته و اینک تألیف فرهنگی با واژههای فارسی هدف اوست. بااینهمه، شماری از واژههای عربی نیز به «فرهنگ رشیدی» راه یافته است، زیرا شیوه فرهنگنگاران آن زمان، رجوع به کتابهای گذشتگان و نقل از فرهنگهای پیشین بود و بههمین سبب، تعدادی از واژهها، بدون تحقیق و پژوهش درباره ساختار آن، به میان لغات فارسی آمدهاند[۱۲].
رشیدی درباره اصلاح بدخوانیها که آفت بسیاری از کتابهای لغت است، تا حد توان کوشیده است. مثلاً در «فرهنگ جهانگیری»، ذیل لغت «زیرفان» آمده است: «به اول مکسور و یای مجهول نامی است از نامهای ماه». در «برهان قاطع» نیز این خطا، به گونهای دیگر تکرار شده است: «زیرقان: با قاف، بر وزن شیرخان، نام ماهی از ماههای ملکی». در «فرهنگ رشیدی» میخوانیم: «زیرفان: به معنی قمر تصحیف است و صحیح زبرقان به کسر زا و سکون بای موحده و قاف و عربی است نه فارسی»[۱۳].
بااینهمه، نباید متوقع بود که رشیدی همه بدخوانیها را اصلاح کرده، یا خودش از این آفت برکنار بوده باشد و یا درباره برخی بدخوانیهای فرهنگهای پیشین، قضاوت نادرست نکرده باشد؛ همچنان که مثلاً درباره کلمه بوف مینویسد: «بوف، به معنی بوم، ظاهراً تصحیف است و صحیح کوف است». از دیگرسو، آنچه رشیدی در پی اصلاح آن برآمده، بیشتر بدخوانیها و خطاهای «فرهنگ سروری» است و نه «فرهنگ جهانگیری»: «امثال آن در نسخه سروری بسیار است و در جهانگیری کم و در این قسم تصحیفات کلمه در جایی آورده شد که به صحت نزدیکتر بود و اکثر ارباب فرهنگ معتبره ایراد نموده بودند. پس اگر در کلمه اشتباه شود، هرجا که احتمال داشته باشد، باید دید و حمل بر فروگذاشت آن نکند»[۱۴].
سپس نویسنده در بیست فصل، به بیان نکاتی درباره حروف مفرده تهجی، تبدیل حروف بیست و چهارگانه، ضمایر، اسمای حروف تهجی، کلمات مفید معنی خداوندی، فاعلیت، انبوهی، شباهت، تصغیر و... پرداخته است که مطالب آن، شباهت بسیاری به مقدمه «فرهنگ جهانگیری» دارد[۱۵].
لغات کتاب بر اساس حروف اول و سپس دوم از حروف تهجی مرتب شده است. ترتیب الفبایی، یکی از مزیتهای «فرهنگ رشیدی» است که یافتن لغت در این کتاب را تسهیل کرده است. بااینحال، ترتیب الفبایی گاهی در حروف سوم و چهارم رعایت نشده است. مثلاً در باب «س» ترتیب لغات چنین است: سارنج، سارج، ساریان، سارخک، ساران، ساره، سارونه[۱۶].
رشیدی در بخش استعارات، عبارات هممعنی را ذیل یک مدخل آورده است. مثلاً 16 ترکیب مختلف «گنبد» را بدان سبب که همگی به معنی «آسمان» هستند، ذیل یک مدخل آورده است[۱۷].
یکی از ویژگیهای کتاب آن است که نویسنده در ضبط لغات، ابتدا تلفظ هر لغت و پسازآن، معنا یا معانی متعدد آن را پیدرپی با واو عطف آورده است. چنانچه آن لغت به صورت دیگری هم خوانده شود که معنای دیگری داشته باشد، نویسنده آن صورتها را نیز آورده است؛ و اگر ترکیباتی از آن لغت مشتق شده، شماری از آن مشتقات و مرکبات را ذکر کرده و در ادامه، شواهدی از متون نظم و به ندرت از متون نثر، آورده است[۱۸].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب جلد اول، در ابتدای کتاب آمده و جلد دوم، فاقد فهرست میباشد.
در پاورقیها، علاوه بر اشاره به اختلاف نسخ[۱۹]، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده است[۲۰].
پانویس
- ↑ کازرونی، آسیه، ص63
- ↑ کازرونی، آسیه؛ رادمنش، عطامحمد، ص272- 273
- ↑ مقدمه مصحح، ج1، صفحه یازده
- ↑ ر.ک: کازرونی، آسیه؛ رادمنش، عطامحمد، 276
- ↑ مقدمه مصحح، ج1، صفحه یازده- شانزده
- ↑ کازرونی، آسیه؛ رادمنش، عطامحمد، 272
- ↑ همان، ص273
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص273- 274
- ↑ ر.ک: همان، ص274
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص275
- ↑ همان
- ↑ همان، ص275- 276
- ↑ ر.ک: همان، ص276
- ↑ همان
- ↑ همان، ص277
- ↑ همان
- ↑ ر.ک: پاورقی، ج1، ص38
- ↑ ر.ک: همان، ص18
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- کازرونی، آسیه، «منابع فرهنگ رشیدی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، فرهنگنویسی (ویژه نامهنامه فرهنگستان)، اسفند 1394- شماره 10.
- کازرونی، آسیه؛ رادمنش، عطامحمد، «فرهنگ رشیدی و معرفی نسخههای آن»، پایگاه مجلات تخصصی نور، نشریه آینه میراث، بهار و تابستان 1395.