سلوك المالك في تدبير الممالك: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار == ' به '== ساختار == ')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[ابن ابی‌الربیع، احمد بن محمد]] (نويسنده)
[[ابن ابی‌الربیع، احمد بن محمد]] (نویسنده)


[[آل سعود، عبدالعزیز بن فهد]] (محقق)
[[آل سعود، عبدالعزیز بن فهد]] (محقق)
خط ۲۲: خط ۲۲:
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE16537AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE16537AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =16537
| کتابخوان همراه نور =16537
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''سلوك المالك فى تدبير الممالك'''، اثر شهاب‌الدين، احمد بن محمد بن ابى الربيع (218 تا 272ق)، با تحقيق و تصحيح عبدالعزيز بن فهد بن عبدالعزيز، در موضوع اسلام و سياست، خلافت، اخلاق و آداب مملكت‌دارى بوده كه به زبان عربى و در قرن هفتم قمرى، تأليف شده است.
'''سلوك المالك في تدبير الممالك'''، اثر [[ابن ابی‌الربیع، احمد بن محمد|شهاب‌الدين، احمد بن محمد بن ابى الربيع]] (218 تا 272ق)، با تحقيق و تصحيح [[آل سعود، عبدالعزیز بن فهد|عبدالعزيز بن فهد بن عبدالعزيز]]، در موضوع اسلام و سياست، خلافت، اخلاق و آداب مملكت‌دارى بوده كه به زبان عربى و در قرن هفتم قمرى، تأليف شده است.


مؤلف، انگيزه خود را براى نگارش كتاب، نخست، دستور هشتمين خليفه عباسى، معتصم بن هارون الرشيد و سپس رؤيت كتابى به شيوه درختى و نمودارى در رشته طب، اعلام كرده كه او را مشتاق به نوشتن كتابى به اين سبک در مورد نفس انسان نموده است.<ref>مقدمه، ص 26</ref>
مؤلف، انگيزه خود را براى نگارش كتاب، نخست، دستور هشتمين خليفه عباسى، معتصم بن هارون الرشيد و سپس رؤيت كتابى به شيوه درختى و نمودارى در رشته طب، اعلام كرده كه او را مشتاق به نوشتن كتابى به اين سبک در مورد نفس انسان نموده است.<ref>مقدمه، ص 26</ref>


== ساختار ==
== ساختار ==
كتاب، با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب، در چهار فصل ارائه شده است.
كتاب، با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب، در چهار فصل ارائه شده است.


سبک نگارش كتاب، به شيوه درختى و نمودارى بوده و نويسنده در ابتدا، مباحث را با پرسشى عقلى شروع كرده و سپس به اثبات كلى مطلب پرداخته و پس از آن، مطلب كلى را تقسيم نموده و آن‌ها را توضيح و بسط داده است. وى براى شرح و تأييد مطالب كتاب، از آيات و روايات معصومين(ع) بهره گرفته است.
سبک نگارش كتاب، به شيوه درختى و نمودارى بوده و نویسنده در ابتدا، مباحث را با پرسشى عقلى شروع كرده و سپس به اثبات كلى مطلب پرداخته و پس از آن، مطلب كلى را تقسيم نموده و آن‌ها را توضيح و بسط داده است. وى براى شرح و تأييد مطالب كتاب، از آيات و روايات معصومين(ع) بهره گرفته است.


نويسنده در تدوين مطالب، از منابع قدما و پيشينيان، از جمله از نظرات افلاطون و [[ارسطو]]، بهره فراوان برده است.
نویسنده در تدوين مطالب، از منابع قدما و پيشينيان، از جمله از نظرات افلاطون و [[ارسطو]]، بهره فراوان برده است.


درباره زمان نگارش كتاب، «جرج زيدان» ترديد كرده و آن را متعلق به قرن هفتم مى‌داند و معتقد است مؤلف، در زمان خليفه، المستعصم بالله زندگى مى‌كرده است.<ref>مقدمه كتاب، صفحه 11</ref>و [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقا بزرگ طهرانى]] نيز نظر او را تأييد كرده است.<ref>[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقا بزرگ طهرانى]]، ج 5، ص 90</ref>
درباره زمان نگارش كتاب، «جرج زيدان» ترديد كرده و آن را متعلق به قرن هفتم مى‌داند و معتقد است مؤلف، در زمان خليفه، المستعصم بالله زندگى مى‌كرده است.<ref>مقدمه كتاب، صفحه 11</ref>و [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقا بزرگ طهرانى]] نيز نظر او را تأييد كرده است.<ref>[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقا بزرگ طهرانى]]، ج 5، ص 90</ref>


نويسنده از اشكال هندسى در قالب جداول و نمودارها، استفاده بسيار نموده است.
نویسنده از اشكال هندسى در قالب جداول و نمودارها، استفاده بسيار نموده است.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
مقدمه محقق، حاوى مطالبى پيرامون شرح حال مؤلف و شرايط زمان نگارش اثر است. محقق در مورد نظرات مؤلف، دو انتقاد كلى دارد: اول، اينكه گرايش فلسفى و اعتزالى وى را با استناد به سخنان [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|احمد بن تيميه]]، پيشواى فرقه وهابيت، مورد اشكال دانسته است.<ref>مقدمه، ص 17</ref>
مقدمه محقق، حاوى مطالبى پيرامون شرح حال مؤلف و شرايط زمان نگارش اثر است. محقق در مورد نظرات مؤلف، دو انتقاد كلى دارد: اول، اينكه گرايش فلسفى و اعتزالى وى را با استناد به سخنان [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|احمد بن تيميه]]، پيشواى فرقه وهابيت، مورد اشكال دانسته است.<ref>مقدمه، ص 17</ref>


خط ۷۹: خط ۸۰:
13. خوارى درهم و دينار و اعراض دنيوى در نزد وى.
13. خوارى درهم و دينار و اعراض دنيوى در نزد وى.


در فصل دوم، احكام اخلاق و اقسام آن بيان شده است. نويسنده، ضمن اشاره به ملاك تفاوت انسان و حيوان كه دارا بودن قوه تمييز و اختيار مى‌باشد، به تشريح و توضيح فضائل، درجات و مراتب انسانى در قبول اخلاق پرداخته است. وى علت هريك از خلق‌هاى انسان را با توجه به حديثى از [[امام على(ع)]] نام برده است.
در فصل دوم، احكام اخلاق و اقسام آن بيان شده است. نویسنده، ضمن اشاره به ملاك تفاوت انسان و حيوان كه دارا بودن قوه تمييز و اختيار مى‌باشد، به تشريح و توضيح فضائل، درجات و مراتب انسانى در قبول اخلاق پرداخته است. وى علت هريك از خلق‌هاى انسان را با توجه به حديثى از [[امام على(ع)]] نام برده است.


او كمالات لازم براى نفس را حكمت، عفت، شجاعت و عدالت مى‌شمارد. در ادامه، به اختلاف علما در معرفى هدف از كسب فضائل اشاره مى‌كند كه گروهى، آن‌ها را براى ذات اين فضائل و گروهى ديگر، آن‌ها را براى رسيدن به سعادت، ارزشمند مى‌دانند.
او كمالات لازم براى نفس را حكمت، عفت، شجاعت و عدالت مى‌شمارد. در ادامه، به اختلاف علما در معرفى هدف از كسب فضائل اشاره مى‌كند كه گروهى، آن‌ها را براى ذات اين فضائل و گروهى ديگر، آن‌ها را براى رسيدن به سعادت، ارزشمند مى‌دانند.
خط ۸۵: خط ۸۶:
اقسام فضائل و رذائل، قوه ناطقه و فضائل و رذايل صادر شده از آن، اقسام غضب و خوف، فرق ميان سجايا و اخلاق، تفاوت ميان طبع و تطبع، قلب و وظايف آن، اقسام سعادت و خيرات بنا بر رأى فلاسفه و فرق بين اخلاق ذات و افعال اراده، از جمله مباحثى هستند كه در اين فصل، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.
اقسام فضائل و رذائل، قوه ناطقه و فضائل و رذايل صادر شده از آن، اقسام غضب و خوف، فرق ميان سجايا و اخلاق، تفاوت ميان طبع و تطبع، قلب و وظايف آن، اقسام سعادت و خيرات بنا بر رأى فلاسفه و فرق بين اخلاق ذات و افعال اراده، از جمله مباحثى هستند كه در اين فصل، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.


در فصل سوم، اصناف سيره عقلى واجب بر انسان و لزوم تبعيت از آن، توضيح داده شده است. نويسنده، در ابتدا، به تقسيم‌بندى موجودات پرداخته و از آن ميان، انسان را توضيح و تشريح كرده است. وى، مخلوقات را به چهار دسته تقسيم كرده است:
در فصل سوم، اصناف سيره عقلى واجب بر انسان و لزوم تبعيت از آن، توضيح داده شده است. نویسنده، در ابتدا، به تقسيم‌بندى موجودات پرداخته و از آن ميان، انسان را توضيح و تشريح كرده است. وى، مخلوقات را به چهار دسته تقسيم كرده است:


1. صاحب عقل و حكمت و فاقد طبيعت و شهوت، مثل ملائك؛
1. صاحب عقل و حكمت و فاقد طبيعت و شهوت، مثل ملائك؛
خط ۹۵: خط ۹۶:
4. صاحب عقل، حكمت، طبيعت و شهوت، مثل انسان.
4. صاحب عقل، حكمت، طبيعت و شهوت، مثل انسان.


نويسنده، هدف از علم و عمل به آن را پرستش خدا ذكر كرده و ارزش انسان را به دارا بودن اين دو صفت مى‌داند. وى علم و عمل را به طريقه فلاسفه تقسيم كرده است؛ بدين‌گونه كه علم را به سه دسته الهيات، رياضيات و طبیعیات تقسيم‌بندى مى‌كند و به‌صورت شاخه‌اى شرح مى‌دهد. در ادامه، عمل انسان را نيز به سه شاخه زير تقسيم كرده و هر قسم را به‌صورت دسته‌بندى‌شده، تشريح نموده است:
نویسنده، هدف از علم و عمل به آن را پرستش خدا ذكر كرده و ارزش انسان را به دارا بودن اين دو صفت مى‌داند. وى علم و عمل را به طريقه فلاسفه تقسيم كرده است؛ بدين‌گونه كه علم را به سه دسته الهيات، رياضيات و طبیعیات تقسيم‌بندى مى‌كند و به‌صورت شاخه‌اى شرح مى‌دهد. در ادامه، عمل انسان را نيز به سه شاخه زير تقسيم كرده و هر قسم را به‌صورت دسته‌بندى‌شده، تشريح نموده است:


1. عمل انسان با نفس و بدن خويش: در اين قسمت، كيفيت حفظ صحت بدن، توضيح داده شده است.
1. عمل انسان با نفس و بدن خويش: در اين قسمت، کیفیت حفظ صحت بدن، توضيح داده شده است.


2. عمل انسان با متعلقات و بستگانش، شامل:
2. عمل انسان با متعلقات و بستگانش، شامل:


الف) مال: در اين قسمت، از كيفيت تدبير در اداره اموال و واجبات مالى، بحث شده است.
الف) مال: در اين قسمت، از کیفیت تدبير در اداره اموال و واجبات مالى، بحث شده است.


ب) همسر: اين بخش، مشتمل بر توضيح قواعدى است كه باعث زيادى علاقه زن و شوهر به يكديگر مى‌شود و شامل بيان مواردى است كه بايد از آن‌ها پرهيز شود.
ب) همسر: اين بخش، مشتمل بر توضيح قواعدى است كه باعث زيادى علاقه زن و شوهر به يكديگر مى‌شود و شامل بيان مواردى است كه بايد از آن‌ها پرهيز شود.
خط ۱۱۷: خط ۱۱۸:
ج) با مادون كه عبارتند از: متعلمين و نيازمندان.
ج) با مادون كه عبارتند از: متعلمين و نيازمندان.


نويسنده، در فصل چهارم كه در مورد احكام مربوط به سياست و حكومت‌دارى و اقسام آن‌هاست، عامل ايجاد اجتماع را ذات اجتماعى انسان و نياز به برطرف شدن حوائج طبيعى وى، عنوان نموده است.
نویسنده، در فصل چهارم كه در مورد احكام مربوط به سياست و حكومت‌دارى و اقسام آن‌هاست، عامل ايجاد اجتماع را ذات اجتماعى انسان و نياز به برطرف شدن حوائج طبيعى وى، عنوان نموده است.


وى ضمن برشمردن حوائج انسان، چنين ابراز نموده كه برطرف شدن نيازها، محتاج حكومتى پايدار بوده و تعدد حاكم در يك جامعه، باعث ناكارآمدى نظام سياسى است و لذا جامعه، همواره نيازمند حاكم واحد مى‌باشد.
وى ضمن برشمردن حوائج انسان، چنين ابراز نموده كه برطرف شدن نيازها، محتاج حكومتى پايدار بوده و تعدد حاكم در يك جامعه، باعث ناكارآمدى نظام سياسى است و لذا جامعه، همواره نيازمند حاكم واحد مى‌باشد.
خط ۱۳۵: خط ۱۳۶:


==پانويس ==
==پانويس ==
<references />
<references/>
== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==


خط ۱۴۵: خط ۱۴۶:




==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}




[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:نظریه‌های سیاسی، حکومت، نظریه‌های حکومتی]]
[[رده:نظریه‌های سیاسی، حکومت، نظریه‌های حکومتی]]