رقابت عباسیان و فاطمیان در سیادت بر حرمین شریفین قرن پنجم و ششم هجری: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'عباسیان (ابهام زدایی)' به 'عباسیان (ابهامزدایی)') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|عباسیان ( | {{کاربردهای دیگر|عباسیان (ابهامزدایی)}} | ||
{{کاربردهای دیگر|فاطمیان (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|فاطمیان (ابهام زدایی)}} | ||
نسخهٔ ۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۰
رقابت عباسیان و فاطمیان در سیادت بر حرمین شریفین قرن پنجم و ششم هجری | |
---|---|
پدیدآوران | جعفریان، رسول (مترجم) خرابشه، سلیمان (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | التنافس السلجوقی - الفاطمی علی بلاد الحجاز و امراء الحج. فارسی |
ناشر | مشعر |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1385 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-540-020-1 |
موضوع | ایران - تاریخ - سلجوقیان، 429 - 590ق.
حجاز - تاریخ زیارتگاههای اسلامی - عربستان سعودی عباسیان - تاریخ فاطمیان - تاریخ مدینه - تاریخ مکه - تاریخ |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DSR 248 /خ4 ت9041 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
رقابت عباسيان و فاطميان در سيادت بر حرمين شريفين (قرن پنجم و ششم هجرى)، اثر سليمان خرابشه، با ترجمه فارسى رسول جعفريان، پژوهشى است پيرامون رقابتها و درگيرىهاى ميان عباسيان و فاطميان مصر بر سر تسلط بر حرمين شريفين از نيمه دوم قرن پنجم هجرى / يازدهم ميلادى.
عنوان اصلى كتاب كه در سال 1999م در شهر اربد در كشور اردن به چاپ رسيده، «التنافس السلجوقي - الفاطمي على بلاد الحجاز و إمرة الحج»، نوشته كتاب دكتر سليمان الخرابشه، استاد تاريخ دانشگاه يرموك است.[۱]
ساختار
كتاب با مقدمه مترجم آغاز و مطالب در يازده عنوان تنظيم شده است.
نویسنده در ابتدا به تشريح موقعيت و اهميت حجاز پرداخته و سپس به ترتيب وضعيت خلافت عباسى، دولت سلجوقى و دولت فاطمى و رقابت ميان سلجوقيان و فاطميان در امور مربوط به حج و تسلط بر حجاز را بررسى نموده است.
گزارش محتوا
در مقدمه، توضيح مختصرى پيرامون كتاب و موضوع آن، ارائه گرديده است.[۲]
پژوهش حاضر در صدد بيان اين مطلب است كه دو دولت سلجوقى و فاطمى، اولى تحت پوشش خلفاى عباسى و دومى بهطور مستقيم، چگونه تلاش میكردند نفوذ و سيادت خود را در حرمين شريفين حفظ كرده و از مزاياى معنوى و سياسى آن بهرهمند شوند[۳]
دولت فاطمى كه در قاهره مستقر بود، هم به لحاظ نزدیکى جغرافيايى و هم از آن رو كه مصر تأمينكننده بخش عمده مايحتاج عمومى مكه و مدينه بشمار مىآمد، فرصت بسيار مناسبى براى تسلط بر حرمين داشت؛ به همين دليل، براى سالهاى متمادى توانست نام خويش را بر فراز منبر بيتالحرام نگاه دارد[۴]
در اين سوى، به دليل اينكه خلفاى عباسى مانند اكثريت مسلمانان، سنى بودند و بهخصوص پس از تسلط سلجوقيان بر بغداد و قدرت نظامى شگفت آن در حمايت از عباسيان، فاطميان با رقيبى نيرومند روبهرو شدند. دشوارىهاى مالى در مصر مزيد بر علت شد و دست فاطميان را از تسلّط بر حرمين كوتاه كرد؛ هرچند هر از گاهى باز آنان تلاشى را آغاز میكردند و براى مدتى مسلط مىشدند[۵]
رقابتِ سلجوقيان با فاطميان، در ادامه رقابتى بود كه سالها پيش از آن، ميان خلافت سنى عباسى و خلافت اسماعيلىمذهب فاطمى وجود داشت. اين رقابت از اواخر قرن سوم هجرى (نهم ميلادى) آغاز شد و ادامه يافت، تاآنكه سلاجقه سنىمذهب ظهور كرده و در سال 447ق1055/م، وارد عراق شدند و در كنار خلافت عباسى و به حمايت از آن ايستادند. تسلط طغرل بر بغداد، توانست جنبش بساسيرى را از ميان برده و القائم خليفه وقت عباسى را از دست آنان نجات دهد. بدين ترتيب فصل تازهاى از رقابت ميان سلجوقيان و فاطميان آغاز شد كه بخشى از آن در سرزمين حجاز در جريان بود[۶]
نویسنده پيش از بيان مطالبى پيرامون رقابت ميان دو دولت سلجوقى سنى و فاطمى شيعى بر سر سيادت بر حجاز از نيمه دوم قرن پنجم هجرى / يازدهم ميلادى، درباره اهميت دينى و جغرافيايى سرزمين حجاز و وضعيت كنونى آن سخن گفته و در ادامه نيز وضعيت هريك از دو رقيب: سلجوقيان و خلافت عباسى، از يك سو و دولت فاطمى در سوى ديگر را در آغاز اين رقابت، شرح داده است.[۷]
سرزمين حجاز در نگاه عامه مسلمانان، اهميت ويژهاى داشت؛ چراكه وحى در آن فرود آمده و رسالت اسلام در آنجا ظاهر گشته بود. جايى كه محل برگزارى حج و گرد آمدن هزاران مسلمان، صرف نظر از رنگ و نژاد و مذهب بود و آنان از دورترين نقاط براى اداى مناسك حج، كه از اركان اسلام بود، به آن سرزمين رهسپار مىشدند. بهعلاوه، حجاز مركز مقدسات اسلامى بود و مسجد الحرام و كعبه، قبله مسلمانان و مسجد شريف نبوى در آنجا قرار داشت. علاوه بر اينها به عقيده نویسنده، مسلمانان خلافتى را مشروع مىدانستند كه حجاز را زير سيطره و سيادت خود داشته باشد، راههاى حج را ايمن سازد، براى كعبه پرده فراهم آورد، مراعات مصالح آنجا و مصالح آن شهر و مسلمانان را فراهم كند؛ فراهم كردن اين خدمات، رضايت و حمايت بيشتر مسلمانان را بههمراه داشت و باعث مىشد كه همگان به ديده احترام و تكريم به حكومت بنگرند. افزون بر اينها، حجاز به لحاظ جغرافيايى نيز حائز اهميت بود و حلقه پيوند ميان جنوب و شمال جزيرة العرب و بلاد شام و مصر بشمار مىآمد؛ بهطورىكه قافلههاىِ مسيرِ خشكىِ تجارى كه از يمن حركت میكردند، با عبور از اين سرزمين به شام مىرفتند. همچنين قافلههاى دريايى كه از چين و هند مىآمدند، از سواحل درياى سرخ مىگذشتند و كالاهاى مختلفى را همراه خود مىبردند و در نتيجه اين تبادلات، فوائد تجارى خاصى نصيب ساكنان حجاز مىشد. فوايد اقتصادى بهدستآمده در ايام حج را كه اهميت زيادى براى ساكنان حجاز داشت نيز بايد بر آن افزود؛ منافعى كه توقف آن مىتوانست بهنحو قابل ملاحظهاى بر شرايط سياسى و اقتصادى حجاز تأثير بگذارد[۸]
نویسنده در تشريح رقابت ميان سلجوقيان و فاطميان، به اين نكته اشاره نموده است كه سلجوقيان و عباسيان با بهرهگيرى از شرايط اقتصادى و سياسى حاكم بر مصر، تلاش كردند تا با نفوذ دولت فاطمى در حجاز به مقابله برخیزند. در مقابل، اشراف حجاز هم در مكه و مدينه، در صدد بهرهگيرى از اختلاف ميان اين دو قدرت بودند. به نظر نویسنده وضعيت يادشده براى اشراف حجاز و حكمرانى آنان بر حرمين، فوايدى در برداشت؛ حاكمان حجاز از رقابت سلجوقيان و عباسيان با فاطميان، تأثير پذيرفتند و هرگونه تغييرى، بر وضعيت آنان تأثير مىگذاشت. به اعتقاد وى توجه به وقايع آن دوره (447-567ق1055/-1171م) بهخوبى بيانگر آن است كه هريك از طرفين رقيب در صدد بود تا با رسيدگى به وضعيت حجاج، توجه و رضايت آنان، وضعيت خود را بهبود بخشد؛ اداى شعائر حج، زمينه را براى اظهار اين رقابت در قالب توجه به حجاج و حمايت از آنان و نتيجتا كسب اين رقابت در موارد مختلفى خود را نشان مىداد. يكى از آن موارد، خطبه بود كه مىبايست نام يكى از آن دو، در منابر حجاز در موسم حج برده مىشد و ديگرى اين كه كداميك از آن دو بهعنوان رهبر دينى - سياسى، سرپرستى حجاج را در اختيار داشته و حج را براى آنان اقامه كند. همين طور در پرده كعبه و تلاش هركدام براى اجراى شعائر خاص خودشان درباره كعبه نيز اين بحث جريان داشت. افزون بر اينها، انجام خيرات و حمايت از حجاج در مسيرهاى منتهى به مكه و گرفتن ماليات از حجاج و نيز فراهم كردن آب در طول مسير و در شهر مكه، عرصههاى ديگر اين رقابت بود. از طرفى، كارهاى عمرانى در مكه مكرمه، از جمله اقداماتى بود كه مورد توجه حجاجى كه از نقاط مختلف دنياى اسلام به مكه مىآمدند، قرار مىگرفت و آنان با چشم مىديدند و گواهى مىدادند كه تا چه اندازه آن دولتها به حرمين رسيدگى كرده و به مقدّسات عنايت دارند[۹]
نویسنده اذعان دارد كه شرايط اقتصادى مصر در اوائل نيمه دوم قرن پنجم هجرى، در بدترين وضع ممكن بود و به همين جهت، مستنصر فاطمى، قادر به ارسال كمك به اشراف مكه نبود. حكومت فاطمى نگران بود كه مبادا اين مسئله، بر نفوذ فاطميان در حجاز تأثير منفى داشته باشد و موجب ضعف و سستى آنان شود؛ زيرا وقتى پولى به اشراف حجاز پرداخت نمىشد، آنان در پى منابع مالى جديد بودند و جاى ديگرى به دنبال گمشده خود مىگشتند و طبعا با منبع جديد كه كسى جز سلاجقه و عباسيان نبود، رابطه برقرار كرده و خطبه به نام ايشان مىخواندند[۱۰]
در ادامه، اشاره شده است كه مستنصر براى آنكه مانع از اين اقدام شود، كار مكه را به حاكم يمن؛ يعنى احمد بن على بن محمد صُليحى واگذار كرد تا وى به نيابت از مستنصر، اموالِ مرسوم را براى حرمين بفرستد. مبلغ آن اموال ده هزار دينار بود كه مىبايست در حرمين ميان ارباب وظايف و مردم، بر اساس سهمى كه هريك داشتند، توزيع مىشد. وى از حاكم يمن خواست تا به اشراف حجاز خبر دهد كه مستنصر فاطمى بر اساس سندى كه به همين هدف نوشته شده و با امير ابوالفضل طاهر بن على بن حباسه در سال 461ق1069/م فرستاده شده، دستور ارسال اين اموال را صادر كرده است. اما احمد صليحى روابط خوبى با محمد بن جعفر هاشمى، شريف وقت مكه نداشت؛ زيرا وى حق پدر او، على بن محمد صليحى كه وى را بهعنوان حاكم مكه منصوب كرد را بهجاى نياورده بود و با اين حال پس از مرگ پدرش، با يمنيانى كه به شورش بر ضد او برخاسته بودند، اقدام به جنگ كرده بود. به همين جهت، احمد صليحى در ارسال اموال به مكه تعلّل كرده و اين سبب شد تا شريف مكه اقدام به كندن طلا و نقرههاى روى در كعبه و ناودان و حلقه در و غيره كرده، آنها را به دينار و درهم تبديل نمايد. وى در ادامه اموال مردم مكه را مصادره نموده و بر آنان سختگيرى كرد؛ بهطورىكه بسيارى مكه را ترك نمودند. امير مدينه هم همين رفتار را در سال 462ق1070/م با قنديلها و ديگر اشياى نقرهاى موجود در حرم نبوى انجام داد[۱۱]
به عقيده نویسنده، سبب اين كارها، نياز مالى شديد آنان و محدود بودن منابع مالى حكومتى آنها بود. قطع كمكهاى مالى و صلههاى فاطميان از مصر به مكه، سبب شد تا اشراف حجاز موضع خود را تغيير داده، با سلجوقيان و عباسيان رابطه برقرار كنند. عباسيان و سلجوقيان در آن هنگام در عراق و خارج از آن، قدرتى كسب كرده و به فكر گسترش دايره نفوذ خود در حجاز افتاده بودند و وقتى فرصت را مناسب ديدند، براى تحقق اهداف خويش از آن بهرهبردارى كردند. از سوى ديگر، زمان براى اشراف حجاز هم مناسب بود تا به سمت سلاجقه و عباسيان رفته، نام آنان را در خطبه بياورند. اين وضعيت در سال 462ق1070/م پديد آمده بود و مىرفت تا آغازى بر رقابتى جديد ميان سلاجقه و عباسيان سنى از يكسو و فاطميان از سمت و سوى ديگر براى سيادت بر حجاز باشد[۱۲]
در ادامه، به بحث پيرامون مسائلى همچون اهميت خطبه، اميرى حج، راههاى حج، توجه سلجوقيان به راه حج و منازل بين راه، توجه فاطميان به مسير عبور حجاج و منازل بين راهى حجاز و پرده كعبه، پرداخته شده است.
در پايان مىتوان گفت كه اين پژوهش، هم به لحاظ موضوع آن، كه به مكه مكرمه مربوط مىشود و هم به لحاظ سبک و سياق كار، اثرى ارجمند است.[۱۳]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع كهن و جديد مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.
در پاورقىها، علاوه بر ذكر منابع (ر.ک: پاورقى، ص14)، به توضيح برخى مطالب متن پرداخته شده است.[۱۴]
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.