مجموعه رسائل(1): المجالس السبعة و ....: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۹: خط ۹:
    |زبان  
    |زبان  
    | زبان =
    | زبان =
    | کد کنگره =
    | کد کنگره =‏BBR ۳۵۲/آ۳ش۹
    | موضوع =
    | موضوع =فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن۱۴
    |ناشر  
    |ناشر  
    | ناشر =مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران  
    | ناشر =مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران  
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''مجموعه رسائل(1): المجالس السبعة و ....''' تألیف ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا؛ مقدمه، تحقیق، تصحیح مقصود محمدی، این کتاب مجموعۀ کوچکی است شامل چهار رسالۀ فلسفی از ابن سینا که تاکنون منتشر نشده است. این رساله‌ها در واقع تک‌نگاره‌هایی هستند دربارۀ موضوعات خاص و معین که به صورت پرسش و پاسخ تقریر و تحریر یافته‌اند.
    '''مجموعه رسائل(1): المجالس السبعة و ....''' تألیف [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا]]؛ مقدمه، تحقیق، تصحیح [[محمدی، مقصود|مقصود محمدی]]، این کتاب مجموعۀ کوچکی است شامل چهار رسالۀ فلسفی از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] که تاکنون منتشر نشده است. این رساله‌ها در واقع تک‌نگاره‌هایی هستند دربارۀ موضوعات خاص و معین که به صورت پرسش و پاسخ تقریر و تحریر یافته‌اند.
    ==ساختار==
    ==ساختار==
    کتاب از چهار بخش تشکیل شده است. عناوین این بخش‌ها عبارت است از:
    کتاب از چهار بخش تشکیل شده است. عناوین این بخش‌ها عبارت است از:
    خط ۳۹: خط ۳۹:


    ==گزارش کتاب==
    ==گزارش کتاب==
    شیخ‌الرئیس ابن سینا یکی از بزرگ‌ترین فلاسفۀ جهان و جهان اسلامی و به‌ویژه ایران است. تسلط او بر بسیاری از دانش‌های زمانه و نوآوری‌های فراوان او در مباحث گوناگون مطرح در این دانش‌ها به وی جایگاهی ممتاز و بی‌بدیل در عالم علم و فلسفه بخشیده است. وی نه‌تنها در سنت فلسفۀ اسلامی مقامی رفیع دارد، بلکه ترجمۀ آثار او به زبان لاتینی در سده‌های میانه در تجدید حیات فلسفه در غرب بسیار مؤثر بوده است و برخی از نظریات او مستقیم یا غیرمستقیم بحث‌هایی را برانگیخته است که تا زمان کنونی ادامه دارد.
    [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخ‌الرئیس ابن سینا]] یکی از بزرگ‌ترین فلاسفۀ جهان و جهان اسلامی و به‌ویژه ایران است. تسلط او بر بسیاری از دانش‌های زمانه و نوآوری‌های فراوان او در مباحث گوناگون مطرح در این دانش‌ها به وی جایگاهی ممتاز و بی‌بدیل در عالم علم و فلسفه بخشیده است. وی نه‌تنها در سنت فلسفۀ اسلامی مقامی رفیع دارد، بلکه ترجمۀ آثار او به زبان لاتینی در سده‌های میانه در تجدید حیات فلسفه در غرب بسیار مؤثر بوده است و برخی از نظریات او مستقیم یا غیرمستقیم بحث‌هایی را برانگیخته است که تا زمان کنونی ادامه دارد.


    این کتاب مجموعۀ کوچکی است شامل چهار رسالۀ فلسفی از ابن سینا که تاکنون منتشر نشده است. این رساله‌ها در واقع تک‌نگاره‌هایی هستند دربارۀ موضوعات خاص و معین که به صورت پرسش و پاسخ تقریر و تحریر یافته‌اند. این رساله‌ها به ترتیبی که در این کتاب آمده، عبارتند از: المجالس السبعة، رسالة فی خطأ من قال «انّ الکمیة جوهر»، رسالة «الفضاء» و مقالة فی خطأ من قال: «إنّ کمیة جوهریة» و من قال: «إنّ شیئاً هو جوهر و عرض معاً».
    این کتاب مجموعۀ کوچکی است شامل چهار رسالۀ فلسفی از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] که تاکنون منتشر نشده است. این رساله‌ها در واقع تک‌نگاره‌هایی هستند دربارۀ موضوعات خاص و معین که به صورت پرسش و پاسخ تقریر و تحریر یافته‌اند. این رساله‌ها به ترتیبی که در این کتاب آمده، عبارتند از: المجالس السبعة، رسالة فی خطأ من قال «انّ الکمیة جوهر»، رسالة «الفضاء» و مقالة فی خطأ من قال: «إنّ کمیة جوهریة» و من قال: «إنّ شیئاً هو جوهر و عرض معاً».


    عنوان اولین رساله چنان‌که در آغاز یکی از نسخه‌های خطی آن آمده، «المجالس السبعة بین الشیخ والعامری» است. به نظر می‌رسد فرد پرسش‌گر، ابوالحسن عامری و جواب‌ها از جانب ابن سینا باشد که عامری طی هفت نشست (مجلس) از ابن سینا دربارۀ مسائل فلسفۀ مابعدالطبیعه سؤالاتی کرده و ابن سینا به آنها پاسخ داده است. مجموع این سؤال‌ها و جواب‌ها که تحت عناوین «قال السائل» و «فقال المجیب» به دست شخص ثالث ضبط و تنظیم شده، این رساله را به وجود آورده است. در این هفت نشست، سؤال‌کننده تعداد 41 سؤال مطرح کرده که یکی از سؤالات مربوط به نحوۀ ادامۀ سؤال و جواب و چهل سؤال دیگر مربوط به موضوع موردنظر سؤال‌کننده است.
    عنوان اولین رساله چنان‌که در آغاز یکی از نسخه‌های خطی آن آمده، «المجالس السبعة بین الشیخ والعامری» است. به نظر می‌رسد فرد پرسش‌گر، ابوالحسن عامری و جواب‌ها از جانب [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] باشد که عامری طی هفت نشست (مجلس) از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] دربارۀ مسائل فلسفۀ مابعدالطبیعه سؤالاتی کرده و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] به آنها پاسخ داده است. مجموع این سؤال‌ها و جواب‌ها که تحت عناوین «قال السائل» و «فقال المجیب» به دست شخص ثالث ضبط و تنظیم شده، این رساله را به وجود آورده است. در این هفت نشست، سؤال‌کننده تعداد 41 سؤال مطرح کرده که یکی از سؤالات مربوط به نحوۀ ادامۀ سؤال و جواب و چهل سؤال دیگر مربوط به موضوع موردنظر سؤال‌کننده است.


    در این رساله سیر نزولی و سیر صعودی عالم خلقت و به اصطلاح نظریۀ قوس نزولی و قوس صعودی جهان آفرینش بیان شده است. طبق این نظریه، موجودات متکثر از مبدأ واحد، در یک سلسلۀ علت‌ومعلولی و با ترتب طولی پدید می‌آیند؛ بدین ترتیب که با افاضۀ «امر» از مبدأ اول عالی‌ترین و شریف‌ترین موجود، یعنی «عقل» ابداع می‌شود و به واسطۀ آن، «نفس» انشا می‌شود و از نفس، «طبیعت» اختراع می‌گردد و از طبیعت ـ تحت تسخیر نفس ـ در اثر حرکت از سه نقطه در سه جهت (طول، عرض و عمق) «جسم» تحقق پیدا می‌کند. در اینجا سیر نزولی خلقت به پایان می‌رسد و سپس اجسام به لحاظ خواض چهارگانه به استقسّات چهارگانه (آب و آتش و خاک و باد) تقسیم می‌شوند و با اولین ترکیب آنها سیر صعودی موجودات آغاز می‌شود.
    در این رساله سیر نزولی و سیر صعودی عالم خلقت و به اصطلاح نظریۀ قوس نزولی و قوس صعودی جهان آفرینش بیان شده است. طبق این نظریه، موجودات متکثر از مبدأ واحد، در یک سلسلۀ علت‌ومعلولی و با ترتب طولی پدید می‌آیند؛ بدین ترتیب که با افاضۀ «امر» از مبدأ اول عالی‌ترین و شریف‌ترین موجود، یعنی «عقل» ابداع می‌شود و به واسطۀ آن، «نفس» انشا می‌شود و از نفس، «طبیعت» اختراع می‌گردد و از طبیعت ـ تحت تسخیر نفس ـ در اثر حرکت از سه نقطه در سه جهت (طول، عرض و عمق) «جسم» تحقق پیدا می‌کند. در اینجا سیر نزولی خلقت به پایان می‌رسد و سپس اجسام به لحاظ خواض چهارگانه به استقسّات چهارگانه (آب و آتش و خاک و باد) تقسیم می‌شوند و با اولین ترکیب آنها سیر صعودی موجودات آغاز می‌شود.


    ابن سینا در رسالۀ دومی که در این کتاب تصحیح شده، می‌خواهد ثابت کند کسانی که معتقدند کمیت جوهر است، خطا می‌کنند. در رساله دلیل یا دلایل آنها نیامده است؛ اما از پاسخ و ردیۀ ابن سینا چنین برمی‌آید که گویا استدلال آنان بر جوهر بودن کمیت چنین بوده است: کمیت جزء جسم است و با آن ملازمه دارد، و جسم جوهر است، و هر چیزی که جزء جوهر و ملازم آن باشد، خود نیز جوهر است؛ پس کمیت جوهر است. ابن سینا در پاسخ می‌گوید: درست است که کمیت جزء جسم است؛ اما جسم از آن جهت که جسم است جوهر نیست، بلکه جوهربودن جسم برای این است که مرکب از جواهر، یعنی هیولی و صورت است، و منظور از «صورت» طبیعتی است که کمیت را در هیولی به واسطۀ حرارت و برودت حفظ می‌کند. بنابراین جزء جسم بودن کمیت موجب نمی‌شود جوهر باشد.
    [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] در رسالۀ دومی که در این کتاب تصحیح شده، می‌خواهد ثابت کند کسانی که معتقدند کمیت جوهر است، خطا می‌کنند. در رساله دلیل یا دلایل آنها نیامده است؛ اما از پاسخ و ردیۀ [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] چنین برمی‌آید که گویا استدلال آنان بر جوهر بودن کمیت چنین بوده است: کمیت جزء جسم است و با آن ملازمه دارد، و جسم جوهر است، و هر چیزی که جزء جوهر و ملازم آن باشد، خود نیز جوهر است؛ پس کمیت جوهر است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] در پاسخ می‌گوید: درست است که کمیت جزء جسم است؛ اما جسم از آن جهت که جسم است جوهر نیست، بلکه جوهربودن جسم برای این است که مرکب از جواهر، یعنی هیولی و صورت است، و منظور از «صورت» طبیعتی است که کمیت را در هیولی به واسطۀ حرارت و برودت حفظ می‌کند. بنابراین جزء جسم بودن کمیت موجب نمی‌شود جوهر باشد.


    سومین رسالۀ این کتاب با عنوان «الفضاء» است. این رساله نامۀ یکی از متکلمان معاصر ابن سیناست که از او دربارۀ فضا یا خلأ پرسیده و ابن سینا پاسخ گفته است. نگارندۀ نامه می‌پرسد: این گسترۀ فراخنایی که همۀ موجودات در آن گنجیده‌اند چیست؟ او می‌افزاید که گویا برخی از قدما آن را «خدا» پنداشته و می‌پرستیده‌اند، برخی دیگر آن را «فضا»، گروهی «مکان» و «مرکز»، متکلمان «جهت» و «حیّز» و معتزله نیز «محاذات» نامیده‌اند. ابن سینا در پاسخ نامه ابتدا این ادعا را که برخی از قدما فضا یا خلأ را می‌پرستیده‌اند، رد می‌کند و می‌افزاید آرائی که دربارۀ وجود فضا یا خلأ از گذشتگان به ما رسیده عبارتند از: نظریۀ فیثاغوریان، نظریۀ منسوب به اسبودس شاعر، نظریۀ منسوب به گروهی از دانشمندان طبیعی و بالاخره بزرگان فلسفه. آن‌گاه به نقد اظهارات قاضی عبدالجبار می‌پردازد. در خاتمه نیز می‌نویسد: وجود خلأ یک توهم بیش نیست و عقل آن را باطل می‌داند.
    سومین رسالۀ این کتاب با عنوان «الفضاء» است. این رساله نامۀ یکی از متکلمان معاصر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]<nowiki/>ست که از او دربارۀ فضا یا خلأ پرسیده و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] پاسخ گفته است. نگارندۀ نامه می‌پرسد: این گسترۀ فراخنایی که همۀ موجودات در آن گنجیده‌اند چیست؟ او می‌افزاید که گویا برخی از قدما آن را «خدا» پنداشته و می‌پرستیده‌اند، برخی دیگر آن را «فضا»، گروهی «مکان» و «مرکز»، متکلمان «جهت» و «حیّز» و معتزله نیز «محاذات» نامیده‌اند. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] در پاسخ نامه ابتدا این ادعا را که برخی از قدما فضا یا خلأ را می‌پرستیده‌اند، رد می‌کند و می‌افزاید آرائی که دربارۀ وجود فضا یا خلأ از گذشتگان به ما رسیده عبارتند از: نظریۀ فیثاغوریان، نظریۀ منسوب به اسبودس شاعر، نظریۀ منسوب به گروهی از دانشمندان طبیعی و بالاخره بزرگان فلسفه. آن‌گاه به نقد اظهارات قاضی عبدالجبار می‌پردازد. در خاتمه نیز می‌نویسد: وجود خلأ یک توهم بیش نیست و عقل آن را باطل می‌داند.


    رسالۀ پایانی این کتاب دربارۀ مقولات جوهر است. از منظر فلسفۀ مشاء، یک مقولۀ جوهر و نه مقولۀ عرض همۀ موجودات ممکن را شامل می‌شوند و در عین حال به تمام ذات با هم متباین هستند. بنابراین اولا هیچ ماهیتی نمی‌تواند داخل در مقولۀ جوهر یا یکی از مقولات نه‌گانۀ عرض نباشد؛ ثانیاً هیچ ماهیتی صحیح نیست که داخل در بیش از یک مقوله باشد. اما ابن سینا از دو گروه یاد می‌کند که یکی از آنها با طرح و تبیین دو قیاس متقابل و مغالطه‌آمیز معتقد است یک شیئ می‌تواند هم جوهر و هم عرض باشد و گروه دیگر می‌گوید یک شیئ ممکن است نه جوهر و نه عرض باشد، بلکه حد واسط بین جوهر و عرض باشد. ابن سینا در رد نظریات این دو گروه ابتدا معانی مختلف جوهر و عرض را برمی‌شمارد و سپس به نقد دیدگاه آنان می‌پردازد.
    رسالۀ پایانی این کتاب دربارۀ مقولات جوهر است. از منظر فلسفۀ مشاء، یک مقولۀ جوهر و نه مقولۀ عرض همۀ موجودات ممکن را شامل می‌شوند و در عین حال به تمام ذات با هم متباین هستند. بنابراین اولا هیچ ماهیتی نمی‌تواند داخل در مقولۀ جوهر یا یکی از مقولات نه‌گانۀ عرض نباشد؛ ثانیاً هیچ ماهیتی صحیح نیست که داخل در بیش از یک مقوله باشد. اما [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] از دو گروه یاد می‌کند که یکی از آنها با طرح و تبیین دو قیاس متقابل و مغالطه‌آمیز معتقد است یک شیئ می‌تواند هم جوهر و هم عرض باشد و گروه دیگر می‌گوید یک شیئ ممکن است نه جوهر و نه عرض باشد، بلکه حد واسط بین جوهر و عرض باشد. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] در رد نظریات این دو گروه ابتدا معانی مختلف جوهر و عرض را برمی‌شمارد و سپس به نقد دیدگاه آنان می‌پردازد.


    گفتنی است تصحیح این رسالات بر اساس نسخه‌های متعددی صورت گرفته که مصحح در پایان مقدمۀ خود به ویژگی‌های این نسخ اشاره کرده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/5434 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
    گفتنی است تصحیح این رسالات بر اساس نسخه‌های متعددی صورت گرفته که مصحح در پایان مقدمۀ خود به ویژگی‌های این نسخ اشاره کرده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/5434 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references />
    خط ۶۷: خط ۶۵:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:فلسفه، مذهب و روانشناسی]]
    [[رده:فلسفه اسلامی]]
    [[رده:مقالات(شهریور) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات(شهریور) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 شهریور 1403]]
    [[رده:فاقد اتوماسیون]]
    [[رده:فاقد اتوماسیون]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۵ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۸

    مجموعه رسائل
    مجموعه رسائل(1): المجالس السبعة و ....
    پدیدآورانابن سینا، حسین بن عبدالله (نویسنده) محمدی، مقصود (محقق)
    ناشرمؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
    مکان نشرتهران
    سال نشر1400
    شابک1ـ24ـ6331ـ622ـ978
    موضوعفلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن۱۴
    کد کنگره
    ‏BBR ۳۵۲/آ۳ش۹

    مجموعه رسائل(1): المجالس السبعة و .... تألیف ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا؛ مقدمه، تحقیق، تصحیح مقصود محمدی، این کتاب مجموعۀ کوچکی است شامل چهار رسالۀ فلسفی از ابن سینا که تاکنون منتشر نشده است. این رساله‌ها در واقع تک‌نگاره‌هایی هستند دربارۀ موضوعات خاص و معین که به صورت پرسش و پاسخ تقریر و تحریر یافته‌اند.

    ساختار

    کتاب از چهار بخش تشکیل شده است. عناوین این بخش‌ها عبارت است از:

    المجالس السبعة (بین الشیخ والعامری)

    رسالۀ فی خطأ من قال: «إنّ الکمیة جوهر»

    رسالة «الفضاء» (کتاب بعض المتکلمین الی الشیخ ابی علی)

    مقالة فی خطأ من قال: «إنّ کمیة جوهریة» و من قال: «إنّ شیئاً هو جوهر و عرض معاً»

    گزارش کتاب

    شیخ‌الرئیس ابن سینا یکی از بزرگ‌ترین فلاسفۀ جهان و جهان اسلامی و به‌ویژه ایران است. تسلط او بر بسیاری از دانش‌های زمانه و نوآوری‌های فراوان او در مباحث گوناگون مطرح در این دانش‌ها به وی جایگاهی ممتاز و بی‌بدیل در عالم علم و فلسفه بخشیده است. وی نه‌تنها در سنت فلسفۀ اسلامی مقامی رفیع دارد، بلکه ترجمۀ آثار او به زبان لاتینی در سده‌های میانه در تجدید حیات فلسفه در غرب بسیار مؤثر بوده است و برخی از نظریات او مستقیم یا غیرمستقیم بحث‌هایی را برانگیخته است که تا زمان کنونی ادامه دارد.

    این کتاب مجموعۀ کوچکی است شامل چهار رسالۀ فلسفی از ابن سینا که تاکنون منتشر نشده است. این رساله‌ها در واقع تک‌نگاره‌هایی هستند دربارۀ موضوعات خاص و معین که به صورت پرسش و پاسخ تقریر و تحریر یافته‌اند. این رساله‌ها به ترتیبی که در این کتاب آمده، عبارتند از: المجالس السبعة، رسالة فی خطأ من قال «انّ الکمیة جوهر»، رسالة «الفضاء» و مقالة فی خطأ من قال: «إنّ کمیة جوهریة» و من قال: «إنّ شیئاً هو جوهر و عرض معاً».

    عنوان اولین رساله چنان‌که در آغاز یکی از نسخه‌های خطی آن آمده، «المجالس السبعة بین الشیخ والعامری» است. به نظر می‌رسد فرد پرسش‌گر، ابوالحسن عامری و جواب‌ها از جانب ابن سینا باشد که عامری طی هفت نشست (مجلس) از ابن سینا دربارۀ مسائل فلسفۀ مابعدالطبیعه سؤالاتی کرده و ابن سینا به آنها پاسخ داده است. مجموع این سؤال‌ها و جواب‌ها که تحت عناوین «قال السائل» و «فقال المجیب» به دست شخص ثالث ضبط و تنظیم شده، این رساله را به وجود آورده است. در این هفت نشست، سؤال‌کننده تعداد 41 سؤال مطرح کرده که یکی از سؤالات مربوط به نحوۀ ادامۀ سؤال و جواب و چهل سؤال دیگر مربوط به موضوع موردنظر سؤال‌کننده است.

    در این رساله سیر نزولی و سیر صعودی عالم خلقت و به اصطلاح نظریۀ قوس نزولی و قوس صعودی جهان آفرینش بیان شده است. طبق این نظریه، موجودات متکثر از مبدأ واحد، در یک سلسلۀ علت‌ومعلولی و با ترتب طولی پدید می‌آیند؛ بدین ترتیب که با افاضۀ «امر» از مبدأ اول عالی‌ترین و شریف‌ترین موجود، یعنی «عقل» ابداع می‌شود و به واسطۀ آن، «نفس» انشا می‌شود و از نفس، «طبیعت» اختراع می‌گردد و از طبیعت ـ تحت تسخیر نفس ـ در اثر حرکت از سه نقطه در سه جهت (طول، عرض و عمق) «جسم» تحقق پیدا می‌کند. در اینجا سیر نزولی خلقت به پایان می‌رسد و سپس اجسام به لحاظ خواض چهارگانه به استقسّات چهارگانه (آب و آتش و خاک و باد) تقسیم می‌شوند و با اولین ترکیب آنها سیر صعودی موجودات آغاز می‌شود.

    ابن سینا در رسالۀ دومی که در این کتاب تصحیح شده، می‌خواهد ثابت کند کسانی که معتقدند کمیت جوهر است، خطا می‌کنند. در رساله دلیل یا دلایل آنها نیامده است؛ اما از پاسخ و ردیۀ ابن سینا چنین برمی‌آید که گویا استدلال آنان بر جوهر بودن کمیت چنین بوده است: کمیت جزء جسم است و با آن ملازمه دارد، و جسم جوهر است، و هر چیزی که جزء جوهر و ملازم آن باشد، خود نیز جوهر است؛ پس کمیت جوهر است. ابن سینا در پاسخ می‌گوید: درست است که کمیت جزء جسم است؛ اما جسم از آن جهت که جسم است جوهر نیست، بلکه جوهربودن جسم برای این است که مرکب از جواهر، یعنی هیولی و صورت است، و منظور از «صورت» طبیعتی است که کمیت را در هیولی به واسطۀ حرارت و برودت حفظ می‌کند. بنابراین جزء جسم بودن کمیت موجب نمی‌شود جوهر باشد.

    سومین رسالۀ این کتاب با عنوان «الفضاء» است. این رساله نامۀ یکی از متکلمان معاصر ابن سیناست که از او دربارۀ فضا یا خلأ پرسیده و ابن سینا پاسخ گفته است. نگارندۀ نامه می‌پرسد: این گسترۀ فراخنایی که همۀ موجودات در آن گنجیده‌اند چیست؟ او می‌افزاید که گویا برخی از قدما آن را «خدا» پنداشته و می‌پرستیده‌اند، برخی دیگر آن را «فضا»، گروهی «مکان» و «مرکز»، متکلمان «جهت» و «حیّز» و معتزله نیز «محاذات» نامیده‌اند. ابن سینا در پاسخ نامه ابتدا این ادعا را که برخی از قدما فضا یا خلأ را می‌پرستیده‌اند، رد می‌کند و می‌افزاید آرائی که دربارۀ وجود فضا یا خلأ از گذشتگان به ما رسیده عبارتند از: نظریۀ فیثاغوریان، نظریۀ منسوب به اسبودس شاعر، نظریۀ منسوب به گروهی از دانشمندان طبیعی و بالاخره بزرگان فلسفه. آن‌گاه به نقد اظهارات قاضی عبدالجبار می‌پردازد. در خاتمه نیز می‌نویسد: وجود خلأ یک توهم بیش نیست و عقل آن را باطل می‌داند.

    رسالۀ پایانی این کتاب دربارۀ مقولات جوهر است. از منظر فلسفۀ مشاء، یک مقولۀ جوهر و نه مقولۀ عرض همۀ موجودات ممکن را شامل می‌شوند و در عین حال به تمام ذات با هم متباین هستند. بنابراین اولا هیچ ماهیتی نمی‌تواند داخل در مقولۀ جوهر یا یکی از مقولات نه‌گانۀ عرض نباشد؛ ثانیاً هیچ ماهیتی صحیح نیست که داخل در بیش از یک مقوله باشد. اما ابن سینا از دو گروه یاد می‌کند که یکی از آنها با طرح و تبیین دو قیاس متقابل و مغالطه‌آمیز معتقد است یک شیئ می‌تواند هم جوهر و هم عرض باشد و گروه دیگر می‌گوید یک شیئ ممکن است نه جوهر و نه عرض باشد، بلکه حد واسط بین جوهر و عرض باشد. ابن سینا در رد نظریات این دو گروه ابتدا معانی مختلف جوهر و عرض را برمی‌شمارد و سپس به نقد دیدگاه آنان می‌پردازد.

    گفتنی است تصحیح این رسالات بر اساس نسخه‌های متعددی صورت گرفته که مصحح در پایان مقدمۀ خود به ویژگی‌های این نسخ اشاره کرده است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها