تاريخ الشيعة: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۵۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ سپتامبر ۲۰۲۴
جز
جایگزینی متن - 'شیعه (ابهام زدایی)' به 'شیعه (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'شیعه (ابهام زدایی)' به 'شیعه (ابهام‌زدایی)')
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۷: خط ۱۷:
| چاپ =2
| چاپ =2
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =17064
| کتابخانۀ دیجیتال نور =19167
| کتابخوان همراه نور =19167
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
 
{{کاربردهای دیگر| شیعه (ابهام‌زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر| تاريخ الشيعة (ابهام‌زدایی)}}
'''تاريخ الشيعة'''، اثر علامه [[مظفر، محمد حسین|محمدحسين مظفر]]، كتابى است پيرامون تاريخ شيعه در كشورهاى اسلامى كه به زبان عربى و در دوران معاصر نوشته شده است.
'''تاريخ الشيعة'''، اثر علامه [[مظفر، محمد حسین|محمدحسين مظفر]]، كتابى است پيرامون تاريخ شيعه در كشورهاى اسلامى كه به زبان عربى و در دوران معاصر نوشته شده است.


خط ۳۲: خط ۳۴:
اثر حاضر در موضوع «تاريخ شيعه» از كتاب‌هاى نسبتا جامعى بشمار مى‌رود كه نویسنده آن به‌خوبى از عهده آن برآمده است.<ref>مظفر، محمدحسين، ص14</ref>
اثر حاضر در موضوع «تاريخ شيعه» از كتاب‌هاى نسبتا جامعى بشمار مى‌رود كه نویسنده آن به‌خوبى از عهده آن برآمده است.<ref>مظفر، محمدحسين، ص14</ref>


نویسنده در اين كتاب، بر سر آن است كه مردم بدانند تشيع از همان زمان صاحب رسالت؛ يعنى پيامبر(ص) به ما رسيده است و ريشه در ایرانيان و يا عبدالله بن سبأ ندارد، بلكه بايد اساس و ريشه آن را در زمان شارع اسلام و در عهد او جستجو كرد.<ref>همان، ص30</ref>
نویسنده در اين كتاب، بر سر آن است كه مردم بدانند تشيع از همان زمان صاحب رسالت؛ يعنى پيامبر(ص) به ما رسيده است و ريشه در ایرانیان و يا عبدالله بن سبأ ندارد، بلكه بايد اساس و ريشه آن را در زمان شارع اسلام و در عهد او جستجو كرد.<ref>همان، ص30</ref>


نویسنده در پى آن است تا سابقه تشيع و تقدم آن نسبت به هر نحله و مذهب و مكتب را صرفا از بعد تاريخى اثبات نمايد؛ به همين جهت تاريخ تشيع را از آغاز و نيز دوران رشد و پيشرفت آن در آفاق و سرزمين‌ها در معرض ديد افكار قرار داده است.<ref>همان</ref>
نویسنده در پى آن است تا سابقه تشيع و تقدم آن نسبت به هر نحله و مذهب و مكتب را صرفا از بعد تاريخى اثبات نمايد؛ به همين جهت تاريخ تشيع را از آغاز و نيز دوران رشد و پيشرفت آن در آفاق و سرزمين‌ها در معرض ديد افكار قرار داده است.<ref>همان</ref>
خط ۴۳: خط ۴۵:
نویسنده، اين تصور را كه عنوان «شيعه» جز پس از گذشت مدتى طولانى از زمان ظهور اسلام به دوستداران و پيروان اهل‌بيت(ع) اختصاص نيافت؛ يعنى آنگاه كه دوستان اهل‌بيت(ع) رو به فزونى نهادند و در سرزمين‌هاى مختلف پراكنده شدند، اين عنوان بدان‌ها منسوب گشت تا از سايرين ممتاز و مشخص شوند، درست نمى‌داند؛ زيرا معتقد است اگر در احاديث نبوى به جستجو بپردازيم، بازمى‌يابيم كه اختصاص اين عنوان به دوستداران اهل‌بيت(ع) همراه با همان روزى كه اسلام طلوع كرد، داراى سابقه مى‌باشد و شاخ و برگ بارور آن، مربوط به همان دورانى است كه نهال آن غرس شد و نيز به اين نتيجه مى‌رسيم كه شارع اسلام، اين نام و عنوان را خود وضع كرده بود.<ref>همان، ص34</ref>
نویسنده، اين تصور را كه عنوان «شيعه» جز پس از گذشت مدتى طولانى از زمان ظهور اسلام به دوستداران و پيروان اهل‌بيت(ع) اختصاص نيافت؛ يعنى آنگاه كه دوستان اهل‌بيت(ع) رو به فزونى نهادند و در سرزمين‌هاى مختلف پراكنده شدند، اين عنوان بدان‌ها منسوب گشت تا از سايرين ممتاز و مشخص شوند، درست نمى‌داند؛ زيرا معتقد است اگر در احاديث نبوى به جستجو بپردازيم، بازمى‌يابيم كه اختصاص اين عنوان به دوستداران اهل‌بيت(ع) همراه با همان روزى كه اسلام طلوع كرد، داراى سابقه مى‌باشد و شاخ و برگ بارور آن، مربوط به همان دورانى است كه نهال آن غرس شد و نيز به اين نتيجه مى‌رسيم كه شارع اسلام، اين نام و عنوان را خود وضع كرده بود.<ref>همان، ص34</ref>


نویسنده، معتقد است كه دعوت به تشيع، از همان روزى آغاز شده كه رهايى‌بخش بزرگ انسان‌ها، حضرت محمد(ص)، در همان روز بانگ و آوا به كلمه «لا إله إلا الله» برآورد؛ زيرا وقتى آيه '''«و أنذر عشيرتك الأقربين»''' نازل شد و پيامبر(ص) بنى هاشم را گرد آورد و به آن‌ها هشدار داد و دل آنان را از عذاب خدا بيمناك ساخت، هيچ‌يك از حاضران، جز [[امام على(ع)|على مرتضى(ع)]] به درخواست آن حضرت پاسخ مثبت نداد و پيامبر(ص) ايشان را به‌عنوان برادر، وصى و جانشين معرفى كرد. بنابراین دعوت به تشيع و پيروى از [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از سوى صاحب رسالت، همگام و هم‌زمان با دعوت به شهادتين صورت پذيرفته است.<ref>همان، ص41</ref>
نویسنده، معتقد است كه دعوت به تشيع، از همان روزى آغاز شده كه رهایى‌بخش بزرگ انسان‌ها، حضرت محمد(ص)، در همان روز بانگ و آوا به كلمه «لا إله إلا الله» برآورد؛ زيرا وقتى آيه'''«و أنذر عشيرتك الأقربين»''' نازل شد و پيامبر(ص) بنى هاشم را گرد آورد و به آن‌ها هشدار داد و دل آنان را از عذاب خدا بيمناك ساخت، هيچ‌يك از حاضران، جز [[امام على(ع)|على مرتضى(ع)]] به درخواست آن حضرت پاسخ مثبت نداد و پيامبر(ص) ايشان را به‌عنوان برادر، وصى و جانشين معرفى كرد. بنابراین دعوت به تشيع و پيروى از [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از سوى صاحب رسالت، همگام و هم‌زمان با دعوت به شهادتين صورت پذيرفته است.<ref>همان، ص41</ref>


نویسنده در ادامه، وضعيت تشيع را در زمان هريك از ائمه(ع) و سپس موقعيت آن را در سرزمين‌هاى مختلفى همچون عراق، حجاز، يمن، سوريه، جبل عامل، مصر، ایران، هند، بحرين، قطيف، احساء، كويت و بلاد ساحل، افغانستان، آفريقا، آمريكا، چين، اندونزى، روسيه شوروى و ساير ممالك بررسى نموده است.
نویسنده در ادامه، وضعيت تشيع را در زمان هريك از ائمه(ع) و سپس موقعيت آن را در سرزمين‌هاى مختلفى همچون عراق، حجاز، يمن، سوريه، جبل عامل، مصر، ایران، هند، بحرين، قطيف، احساء، كويت و بلاد ساحل، افغانستان، آفريقا، آمريكا، چين، اندونزى، روسيه شوروى و ساير ممالك بررسى نموده است.
خط ۵۳: خط ۵۵:
پس از عراق، موقعيت شيعه در حجاز مورد مطالعه قرار گرفته است. نویسنده، معتقد است بى‌ترديد ظهور شيعه در حجاز آغاز شده است؛ چون پيامبر(ص) مردم را به ولاى على و اهل‌بيت او(ع) تشويق كرده و نخستين كسى است كه اوليا و دوستان آنها را به «شيعه» نامبردار ساخته است و در زمان او، تشيع ظهور نموده و جماعتى از مردم به «شيعه» موسوم شده‌اند.<ref>همان، ص187</ref>
پس از عراق، موقعيت شيعه در حجاز مورد مطالعه قرار گرفته است. نویسنده، معتقد است بى‌ترديد ظهور شيعه در حجاز آغاز شده است؛ چون پيامبر(ص) مردم را به ولاى على و اهل‌بيت او(ع) تشويق كرده و نخستين كسى است كه اوليا و دوستان آنها را به «شيعه» نامبردار ساخته است و در زمان او، تشيع ظهور نموده و جماعتى از مردم به «شيعه» موسوم شده‌اند.<ref>همان، ص187</ref>


در مورد يمن، نویسنده به اين امر اشاره دارد كه در آنجا شمار زيادى از شیعیان اماميه (دوازده‌امامى) وجود دارند، لكن اكثر اهل آن، زيدى هستند، به‌ويژه مناطقى كه تحت سلطه ملك يحيى قرار دارد و غير از آن‌ها، بقيه سنى شافعى مى‌باشند. مذهب رسمى در سرزمين‌هايى كه ملك يحيى بر آن‌ها حكومت مى‌كند، مذهب زيديه است؛ لكن او براى مذاهب ديگر، محيط آزادى را فراهم آورده است. اكثر مردم «عسير» شافعى هستند، چنان‌كه مذهب حكومت «أدارسه» نيز شافعى مى‌باشد.<ref>همان، ص214</ref>
در مورد يمن، نویسنده به اين امر اشاره دارد كه در آنجا شمار زيادى از شیعیان اماميه (دوازده‌امامى) وجود دارند، لكن اكثر اهل آن، زيدى هستند، به‌ويژه مناطقى كه تحت سلطه ملك يحيى قرار دارد و غير از آن‌ها، بقيه سنى شافعى مى‌باشند. مذهب رسمى در سرزمين‌هایى كه ملك يحيى بر آن‌ها حكومت مى‌كند، مذهب زيديه است؛ لكن او براى مذاهب ديگر، محيط آزادى را فراهم آورده است. اكثر مردم «عسير» شافعى هستند، چنان‌كه مذهب حكومت «أدارسه» نيز شافعى مى‌باشد.<ref>همان، ص214</ref>


نویسنده، معتقد است تشيع شانه‌به‌شانه با اسلام همگام بود و هر جا كه اسلام وارد مى‌شد، تشيع در كنار آن بدانجا راه مى‌يافت؛ با اين تفاوت كه گاهى سير و حركت تشيع در پاره‌اى از سرزمين‌ها به‌كندى انجام مى‌گرفت؛ چنان‌كه در ایران ابتداى كار چنين بوده است. نویسنده بر اين باور است كه تشيع در ایران بعد از قرن اول هجرى، در ايام امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و هم‌زمان با حكومت بنى اميه ظهور كرد. اين دو امام، شیعیان ى در ایران داشتند كه از طريق مكاتبه، مسائلى را با آن حضرت در ميان مى‌گذاشتند و حقوق مالى خود را به‌سوى آن امامان، مى‌بردند و يا مى‌فرستادند.<ref>همان، 286</ref>
نویسنده، معتقد است تشيع شانه‌به‌شانه با اسلام همگام بود و هر جا كه اسلام وارد مى‌شد، تشيع در كنار آن بدانجا راه مى‌يافت؛ با اين تفاوت كه گاهى سير و حركت تشيع در پاره‌اى از سرزمين‌ها به‌كندى انجام مى‌گرفت؛ چنان‌كه در ایران ابتداى كار چنين بوده است. نویسنده بر اين باور است كه تشيع در ایران بعد از قرن اول هجرى، در ايام امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و هم‌زمان با حكومت بنى اميه ظهور كرد. اين دو امام، شیعیان ى در ایران داشتند كه از طريق مكاتبه، مسائلى را با آن حضرت در ميان مى‌گذاشتند و حقوق مالى خود را به‌سوى آن امامان، مى‌بردند و يا مى‌فرستادند.<ref>همان، 286</ref>
خط ۶۳: خط ۶۵:


==پانويس ==
==پانويس ==
<references />
<references/>
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
# مقدمه و متن كتاب.
# مقدمه و متن كتاب.
# مظفر، محمدحسين «تاريخ شيعه»، ترجمه و نگارش دكتر [[حجتی، محمدباقر|سيد محمدباقر حجتى]]، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1368.
# مظفر، محمدحسين «تاريخ شيعه»، ترجمه و نگارش دكتر [[حجتی، سید محمدباقر|سيد محمدباقر حجتى]]، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1368.


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[تاریخ شیعه/ترجمه]]
[[تاریخ شیعه/ترجمه]]


خط ۸۱: خط ۸۵:
[[رده: فرق اسلامی]]
[[رده: فرق اسلامی]]
[[رده: فرق شیعه]]
[[رده: فرق شیعه]]
[[رده:شیعه‌شناسی]]