شیعه پاسخ می‌گوید: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شیعه (ابهام زدایی)' به 'شیعه (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - '(علیه‌السلام)' به ' علیه‌السلام')
جز (جایگزینی متن - 'شیعه (ابهام زدایی)' به 'شیعه (ابهام‌زدایی)')
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۸: خط ۸:
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏212‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏7‎‏ش‎‏9
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏212‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏7‎‏ش‎‏9
| موضوع =
| موضوع =
اهل سنت - دفاعیه‎ها و ردیه‎ها
اهل سنت - دفاعیه‌ها و ردیه‌ها


شیعه - دفاعیه‎ها و ردیه‎ها
شیعه - دفاعیه‌ها و ردیه‌ها


شیعه - عقاید
شیعه - عقاید
خط ۲۲: خط ۲۲:
| شابک =964-8139-92-1
| شابک =964-8139-92-1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13271
| کتابخانۀ دیجیتال نور =00773
| کتابخوان همراه نور =00773
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
   
{{کاربردهای دیگر| شیعه (ابهام‌زدایی)}}  
'''شيعه پاسخ مى‌گويد'''، تأليف حضرت [[مکارم شیرازی، ناصر|آیت‌الله مكارم شيرازى]]، تحقيقى است در مورد ده مسئله مهم مورد بحث ميان پيروان اهل‌بيت(ع) و اهل سنت كه به زبان فارسى در شهريور ماه 1384 تأليف شده و براى هفتمين بار در سال 1386 توسط انتشارات مدرسة الامام على بن ابى‌طالب(ع)، واقع در قم به تعداد 5000 نسخه به چاپ رسيده است.
'''شيعه پاسخ مى‌گويد'''، تأليف حضرت [[مکارم شیرازی، ناصر|آیت‌الله مكارم شيرازى]]، تحقيقى است در مورد ده مسئله مهم مورد بحث ميان پيروان اهل‌بيت(ع) و اهل سنت كه به زبان فارسى در شهريور ماه 1384 تأليف شده و براى هفتمين بار در سال 1386 توسط انتشارات مدرسة الامام على بن ابى‌طالب(ع)، واقع در قم به تعداد 5000 نسخه به چاپ رسيده است.


خط ۴۲: خط ۴۳:


#قرآن از هر گونه تحريف منزه است. 2. تقيه در كتاب و سنت 3. عدالت صحابه 4. احترام به قبور بزرگان 5. نكاح موقت 6. سجده بر زمين 7. جمع ميان دو نماز 8. مسح پاها در وضو 9. بسم الله جزء سوره حمد است 10. توسل به اولياء الله.
#قرآن از هر گونه تحريف منزه است. 2. تقيه در كتاب و سنت 3. عدالت صحابه 4. احترام به قبور بزرگان 5. نكاح موقت 6. سجده بر زمين 7. جمع ميان دو نماز 8. مسح پاها در وضو 9. بسم الله جزء سوره حمد است 10. توسل به اولياء الله.
#:مؤلف قبل از وارد شدن، به رد شبهات مى‌فرمايند: ما دو كتاب از دو گروه داريم، از جمله آنها 1. كتاب الفرقان فى تحريف القرآن تأليف ابن الخطيب مصرى است، در سال 1948‌م منتشر شده و دانشگاه الازهر به موقع متوجه شده، آنها را جمع‌آورى و معدوم ساخت. 2.فصل الخطاب فى تحريف كتاب رب الارباب تأليف حاجى نورى در سال 1291ق به چاپ رسيد و بلافاصله به دستور بزرگان حوزه علميه نجف اشرف جمع‌آورى شده و كتاب‌هاى متعدّدى در ردّ آن نوشته شد؛ از جمله 1. كشف الارتياب تأليف معرب طهرانى. 2. حفظ الكتاب الشريف عن شبهة القول بالتحريف تأليف سيد محمدحسن شهرستانى. 3. تفسير الاء الرحمان تأليف [[بلاغی، محمدجواد|علامه بلاغى]]. 4. انوار الاصول تأليفى ديگر از مؤلف شيعه پاسخ مى‌گويد.
#:مؤلف قبل از وارد شدن، به رد شبهات مى‌فرمايند: ما دو كتاب از دو گروه داريم، از جمله آنها 1. كتاب الفرقان فى تحريف القرآن تأليف ابن الخطیب مصرى است، در سال 1948‌م منتشر شده و دانشگاه الازهر به موقع متوجه شده، آنها را جمع‌آورى و معدوم ساخت. 2.فصل الخطاب فى تحريف كتاب رب الارباب تأليف حاجى نورى در سال 1291ق به چاپ رسيد و بلافاصله به دستور بزرگان حوزه علميه نجف اشرف جمع‌آورى شده و كتاب‌هاى متعدّدى در ردّ آن نوشته شد؛ از جمله 1. كشف الارتياب تأليف معرب طهرانى. 2. حفظ الكتاب الشريف عن شبهة القول بالتحريف تأليف سيد محمدحسن شهرستانى. 3. تفسير الاء الرحمان تأليف [[بلاغی، محمدجواد|علامه بلاغى]]. 4. انوار الاصول تأليفى ديگر از مؤلف شيعه پاسخ مى‌گويد.
#:حاجى نورى گرچه مرد عالمى بوده، ولى به روايات ضعيف هم تكيه كرده است؛ ولى بعدا پشيمان شده و رساله‌اى در دفاع از خود مى‌نويسد كه منظور من عدم تحريف كتاب الله بوده است، علامه شهرستانى مى‌گويد: در سامرا كه بودم در هر مجلسى كه وارد مى‌شديم، فرياد و ضجّه بر ضد حاجى نورى و كتابش بلند بود.
#:حاجى نورى گرچه مرد عالمى بوده، ولى به روايات ضعيف هم تكيه كرده است؛ ولى بعدا پشيمان شده و رساله‌اى در دفاع از خود مى‌نويسد كه منظور من عدم تحريف كتاب الله بوده است، علامه شهرستانى مى‌گويد: در سامرا كه بودم در هر مجلسى كه وارد مى‌شديم، فرياد و ضجّه بر ضد حاجى نورى و كتابش بلند بود.
#:با اين حال آيا بايد سخنان حاجى نورى را عقيده شيعه تلقى كرد؟ چگونه متعصبان وهابى هر جاى اين كتاب را بهانه كرده و اصرار دارند كه شيعه قائل به تحريف قرآن است، ايشان در استدلالاتشان درصدد هستند كه 1- به معاندين بفهمانند با اين رفتارهاى نامعقول تيشه به ريشه اسلام مى‌زنند، لذا مستشكلان را به واقعيت ارجاع داده و آنان را دعوت به مشاهده عينى حقايق مى‌نمايد كه در غير اين صورت كسى جز بيگانگان سود نمى‌برد.
#:با اين حال آيا بايد سخنان حاجى نورى را عقيده شيعه تلقى كرد؟ چگونه متعصبان وهابى هر جاى اين كتاب را بهانه كرده و اصرار دارند كه شيعه قائل به تحريف قرآن است، ايشان در استدلالاتشان درصدد هستند كه 1- به معاندين بفهمانند با اين رفتارهاى نامعقول تيشه به ريشه اسلام مى‌زنند، لذا مستشكلان را به واقعيت ارجاع داده و آنان را دعوت به مشاهده عينى حقايق مى‌نمايد كه در غير اين صورت كسى جز بيگانگان سود نمى‌برد.
#متهم ساختن ديگران به امورى كه هرگز نگفته‌اند، خود گناه كبيره است و نتيجه اين تهمت بى‌اعتبار كردن قرآن است، افراط و تفريط صحيح نيست و بايد همگان پيرو حقيقت باشيم. 3. ايشان با استناد به حوادث تلخ تاريخ نتيجه تمسك به توجيهات نادرست كه هيچ خردمندى آن را نمى‌پذيرد را، در راستاى تعصبات بى‌مورد، اسفبار مى‌دانند، لذا مى‌فرمايند لازم است، مستشكلين به اين مسئله ملتفت باشند كه بايد ادعاهاى اينان مستدل باشد نه استحسانات / اين كه استحسانات و قياس را پيش كشند. 4. اعتقاد به اين ادعاهاى بى‌مورد موجب ايجاد مشكلات عظيم تاريخى است و تاريخ از اين مسائل زياد به چشم خود ديده است، مثلاًدر بحث عدالت صحابه صفحه 62 چند مورد را متذكر مى‌شوند كه خود قرآن افعال صادر شده، بعضى صحابه را كه حاكى از عدم عدالتشان است، بازگو مى‌كند، مؤلف با استناد به تفاسير خود اهل سنت شأن نزول اين آيات را بيان كرده و ادعاهاى اينان مبنى بر عدالت همه صحابه را رد مى‌كند.
#متهم ساختن ديگران به امورى كه هرگز نگفته‌اند، خود گناه كبيره است و نتيجه اين تهمت بى‌اعتبار كردن قرآن است، افراط و تفريط صحيح نيست و بايد همگان پيرو حقيقت باشيم. 3. ايشان با استناد به حوادث تلخ تاريخ نتيجه تمسك به توجيهات نادرست كه هيچ خردمندى آن را نمى‌پذيرد را، در راستاى تعصبات بى‌مورد، اسفبار مى‌دانند، لذا مى‌فرمايند لازم است، مستشكلين به اين مسئله ملتفت باشند كه بايد ادعاهاى اينان مستدل باشد نه استحسانات / اين كه استحسانات و قياس را پيش كشند. 4. اعتقاد به اين ادعاهاى بى‌مورد موجب ايجاد مشكلات عظيم تاريخى است و تاريخ از اين مسائل زياد به چشم خود ديده است، مثلاًدر بحث عدالت صحابه صفحه 62 چند مورد را متذكر مى‌شوند كه خود قرآن افعال صادر شده، بعضى صحابه را كه حاكى از عدم عدالتشان است، بازگو مى‌كند، مؤلف با استناد به تفاسير خود اهل سنت شأن نزول اين آيات را بيان كرده و ادعاهاى اينان مبنى بر عدالت همه صحابه را رد مى‌كند.
#:روش‌هاى استدلالى متعددى در كلام مصنف به چشم مى‌خورد كه توجه شما را به مواردى از آنها جلب مى‌كنيم: #استناد به ادله عقلى و نقلى، جواب‌هاى نقضى و حلى و...
#:روش‌هاى استدلالى متعددى در كلام مصنف به چشم مى‌خورد كه توجه شما را به مواردى از آنها جلب مى‌كنيم: #استناد به ادله عقلى و نقلى، جواب‌هاى نقضى و حلى و...
#به طور مثال در بحث تحريف قرآن مى‌فرمايند، اگر نگارش اين كتاب دليل بر اعتقاد شيعه به تحريف قرآن باشد، بايد اعتقاد به تحريف را به اهل سنت نيز نسبت بدهيم، زيرا در تفسير قرطبى، درّ المنثور[[صحيح بخارى]]، [[صحيح مسلم]] رواياتى در تحريف قرآن آمده است، به علاوه منظور از تحريف در بعض روايات تحريف معنوى است. 3. ايشان در بسيارى از موارد ابتدا موضوع ادعاى مستشكلين را تبيين كرده و سپس رويه را مى‌آورند، به طور مثال در بحث تقيه ايشان ابتدا معناى تقيه را توضيح سپس فرق آن را با نفاق بيان مى‌كنند، آنگاه تقيه را در ترازوى عقل گذاشته و بررسى مى‌كنند، ايشان به موارد متعددى از تقيه اشاره مى‌كنند كه در قرآن مجيد آمده، سپس موارد تقيه در روايات اسلامى را كنكاش و اين مسئله را مطرح مى‌كنند كه آيا تقيه فقط در برابر كفار است. 4. ايشان در استدلالاتشان سعى كرده‌اند، بيشتر مستنداتى را ارائه دهند كه مورد اتفاق نظر همه است، حال چه مسائل اجتماعى، عقل و يا تفسير آيات و روايات و... 5. استفاده از مستندات تاريخى بسيار مخصوصا از كتب تاريخى اهل سنت. 6. ارائه تناقضات در كلام مستشكلين و مخالفين از خود اهل سنت و اينكه برخى اشكالات در وهله اول به خود شما وارد است. 7. استناد به آيات قرآنى و شأن نزول آن با استفاده از منابع خود اهل سنت و اشاره به تناقضات در مدعاى اينان و وجود موارد متناقض با ادعاى ايشان.
#به طور مثال در بحث تحريف قرآن مى‌فرمايند، اگر نگارش اين كتاب دليل بر اعتقاد شيعه به تحريف قرآن باشد، بايد اعتقاد به تحريف را به اهل سنت نيز نسبت بدهيم، زيرا در تفسير قرطبى، درّ المنثور[[صحيح بخارى]]، [[صحيح مسلم]] رواياتى در تحريف قرآن آمده است، به علاوه منظور از تحريف در بعض روايات تحريف معنوى است. 3. ايشان در بسيارى از موارد ابتدا موضوع ادعاى مستشكلين را تبيين كرده و سپس رويه را مى‌آورند، به طور مثال در بحث تقيه ايشان ابتدا معناى تقيه را توضيح سپس فرق آن را با نفاق بيان مى‌كنند، آنگاه تقيه را در ترازوى عقل گذاشته و بررسى مى‌كنند، ايشان به موارد متعددى از تقيه اشاره مى‌كنند كه در قرآن مجيد آمده، سپس موارد تقيه در روايات اسلامى را كنكاش و اين مسئله را مطرح مى‌كنند كه آيا تقيه فقط در برابر كفار است. 4. ايشان در استدلالاتشان سعى كرده‌اند، بيشتر مستنداتى را ارائه دهند كه مورد اتفاق نظر همه است، حال چه مسائل اجتماعى، عقل و يا تفسير آيات و روايات و... 5. استفاده از مستندات تاريخى بسيار مخصوصاً از كتب تاريخى اهل سنت. 6. ارائه تناقضات در كلام مستشكلين و مخالفين از خود اهل سنت و اينكه برخى اشكالات در وهله اول به خود شما وارد است. 7. استناد به آيات قرآنى و شأن نزول آن با استفاده از منابع خود اهل سنت و اشاره به تناقضات در مدعاى اينان و وجود موارد متناقض با ادعاى ايشان.
#اهتمام به اهم شبهات و اجمال در جواب. البته هر جا نياز شده جواب را تفصيل داده‌اند.
#اهتمام به اهم شبهات و اجمال در جواب. البته هر جا نياز شده جواب را تفصيل داده‌اند.
#جواب‌ها و استدلالات در رديّه‌ها بيشتر مستند به مصادر خود اهل سنت است.
#جواب‌ها و استدلالات در رديّه‌ها بيشتر مستند به مصادر خود اهل سنت است.
خط ۵۴: خط ۵۵:


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[الشيعة شبهات و ردود]]
[[الشيعة شبهات و ردود]]