پرش به محتوا

شرح منازل السائرين (التلمسانى): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شرح منازل السائرين (ابهام زدایی)' به 'شرح منازل السائرين (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'شرح منازل السائرين (ابهام زدایی)' به 'شرح منازل السائرين (ابهام‌زدایی)')
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
شرح عفيف‌الدين سليمان التلمساني علي منازل السائرین
شرح عفيف‌الدين سليمان التلمساني علي منازل السائرین
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[انصاری، عبدالله بن محمد]] (نويسنده)
[[انصاری، عبدالله بن محمد]] (نویسنده)


[[تلمسانی، سلیمان بن علی]] (شارح)
[[تلمسانی، سلیمان بن علی]] (شارح)
خط ۲۰: خط ۲۰:
| سال نشر = 1371 ش یا 1413 ق  
| سال نشر = 1371 ش یا 1413 ق  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE1332AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01332AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =2
| تعداد جلد =2
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10894
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01332
| کتابخوان همراه نور =01332
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
 
{{کاربردهای دیگر| شرح منازل السائرين (ابهام‌زدایی)}}
'''شرح منازل السائرين (التلمسانى)''' كه نام آن بر روى جلد كتاب بدين صورت ثبت شده است: «شرح عفيف‌الدين سليمان التلمسانى على منازل السائرين»، تأليف [[تلمسانی، سلیمان بن علی|ابوالربيع، عفيف‌الدين، سليمان بن على بن عبدالله بن على بن ياسين عابدى تلمسانى]]، به زبان عربى است.
'''شرح منازل السائرين (التلمسانى)''' كه نام آن بر روى جلد كتاب بدين صورت ثبت شده است: «شرح عفيف‌الدين سليمان التلمسانى على منازل السائرين»، تأليف [[تلمسانی، سلیمان بن علی|ابوالربيع، عفيف‌الدين، سليمان بن على بن عبدالله بن على بن ياسين عابدى تلمسانى]]، به زبان عربى است.


خط ۵۰: خط ۵۱:
#ماتن؛ يعنى [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]]، در ابتداى هر بابى آيه‌اى را از قرآن مى‌آورد كه متناسب با عنوان و مطالب باب است، لكن وجه تناسب آيه با عنوان باب، در همه جا واضح نيست؛ به همين جهت، شارح؛ يعنى تلمسانى، ابتدا، مفردات آيات را معنى مى‌كند، پس از آن آيه را معنا مى‌كند و سپس به بيان وجه تناسب آيه با عنوان باب مى‌پردازد. گاهى تناسب را بسيار ستايش مى‌نمايد، مانند باب حرمت ص 175 و گاهى متذكر عدم تناسب مى‌شود و مى‌گويد: شيخ، آيه را تبرکا ذكر نموده است، مانند باب مراقبت ص 169 و گاهى نيز بيان مى‌كند كه تناسب، مبتنى بر تفسير باطنى آيه است، نه تفسير ظاهرى، مانند باب استقامت ص 191. اين مطلب، حاكى از تبحر شارح بر تفسير قرآن است.
#ماتن؛ يعنى [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]]، در ابتداى هر بابى آيه‌اى را از قرآن مى‌آورد كه متناسب با عنوان و مطالب باب است، لكن وجه تناسب آيه با عنوان باب، در همه جا واضح نيست؛ به همين جهت، شارح؛ يعنى تلمسانى، ابتدا، مفردات آيات را معنى مى‌كند، پس از آن آيه را معنا مى‌كند و سپس به بيان وجه تناسب آيه با عنوان باب مى‌پردازد. گاهى تناسب را بسيار ستايش مى‌نمايد، مانند باب حرمت ص 175 و گاهى متذكر عدم تناسب مى‌شود و مى‌گويد: شيخ، آيه را تبرکا ذكر نموده است، مانند باب مراقبت ص 169 و گاهى نيز بيان مى‌كند كه تناسب، مبتنى بر تفسير باطنى آيه است، نه تفسير ظاهرى، مانند باب استقامت ص 191. اين مطلب، حاكى از تبحر شارح بر تفسير قرآن است.
#شارح علامه، در شرح منازل و مقامات سلوك، هر جا با ماتن اختلاف ديدگاه دارد، اجتهاد مى‌كند و نظرات خويش را ابراز مى‌نمايد، فلذا شرح او شرح تقليدى نيست، بلكه مشحون از تحقيقات و ابتكارات است كه به‌عنوان نمونه، به برخى از آنها اشاره مى‌نماييم:
#شارح علامه، در شرح منازل و مقامات سلوك، هر جا با ماتن اختلاف ديدگاه دارد، اجتهاد مى‌كند و نظرات خويش را ابراز مى‌نمايد، فلذا شرح او شرح تقليدى نيست، بلكه مشحون از تحقيقات و ابتكارات است كه به‌عنوان نمونه، به برخى از آنها اشاره مى‌نماييم:
#:الف) در باب بصيرت، صفحه 347، نظر خويش را پيرامون حديث «اتقوا فراسة المؤمن، فانه ينظر بنورالله»، چنين بيان مى‌كند: آنچه كه با تجربه نزد من به اثبات رسيده اين است كه فراست اهل معرفت، تنها در اين است كه آنان را كه استعداد معرفت خدا و وصول به مقام جمع را دارند، از سايرين تشخيص مى‌دهند، ولى فراست اهل رياضت، با گرسنگى و خلوت و پاك نمودن باطن، بدون رسيدن به حق تعالى است كه در اين صورت، صورت‌هاى باطنى و اخبار غيبى مردم براى آنان مكشوف مى‌گردد و از خلق خبر مى‌دهند، زيرا از حق محجوبند، اما اهل معرفت، چون به حق و معارف حق اشتغال دارند، فقط از حق خبر مى‌دهند، زيرا از خلق غافلند.
#:الف) در باب بصيرت، صفحه 347، نظر خويش را پيرامون حديث «اتقوا فراسة المؤمن، فانه ينظر بنورالله»، چنين بيان مى‌كند: آنچه كه با تجربه نزد من به اثبات رسيده اين است كه فراست اهل معرفت، تنها در اين است كه آنان را كه استعداد معرفت خدا و وصول به مقام جمع را دارند، از سايرين تشخيص مى‌دهند، ولى فراست اهل رياضت، با گرسنگى و خلوت و پاک نمودن باطن، بدون رسيدن به حق تعالى است كه در اين صورت، صورت‌هاى باطنى و اخبار غيبى مردم براى آنان مكشوف مى‌گردد و از خلق خبر مى‌دهند، زيرا از حق محجوبند، اما اهل معرفت، چون به حق و معارف حق اشتغال دارند، فقط از حق خبر مى‌دهند، زيرا از خلق غافلند.
#:و چون بيشتر مردم از حق محجوبند و به دنيا و خلق توجه دارند، دل‌هايشان به به مكاشفه صورت‌هاى باطنى و اخبار غيبى اهل رياضت متمايل مى‌شود و آنان را بزرگ مى‌شمارند و اهل الله و خواص مى‌پندارند و از اهل معرفت، روى‌گردان مى‌شوند؛ حتى آنان را به جهل و بى‌معرفتى متهم مى‌سازند و مى‌گويند: اگر اينان اهل الله هستند، چرا از احوال ما و مخلوقات خبر نمى‌دهند؛ درحالى‌كه ديده دل آنان كور است و نمى‌دانند كه خدا اينان را از ملاحظه خلق دور داشته و به خود اختصاص داده و از ماسوى‌الله منصرف كرده است؛ وگرنه، ما ديده‌ايم كه اهل حق هرگاه، كمترين توجهى به كشف صور باطنى و اخبار غيبى بكنند، چيزهايى مشاهده مى‌كنند كه اهل رياضت هرگز قادر به مشاهده آن‌ها نخواهند بود.
#:و چون بيشتر مردم از حق محجوبند و به دنيا و خلق توجه دارند، دل‌هايشان به به مكاشفه صورت‌هاى باطنى و اخبار غيبى اهل رياضت متمايل مى‌شود و آنان را بزرگ مى‌شمارند و اهل الله و خواص مى‌پندارند و از اهل معرفت، روى‌گردان مى‌شوند؛ حتى آنان را به جهل و بى‌معرفتى متهم مى‌سازند و مى‌گويند: اگر اينان اهل الله هستند، چرا از احوال ما و مخلوقات خبر نمى‌دهند؛ درحالى‌كه ديده دل آنان كور است و نمى‌دانند كه خدا اينان را از ملاحظه خلق دور داشته و به خود اختصاص داده و از ماسوى‌الله منصرف كرده است؛ وگرنه، ما ديده‌ايم كه اهل حق هرگاه، كمترين توجهى به كشف صور باطنى و اخبار غيبى بكنند، چيزهايى مشاهده مى‌كنند كه اهل رياضت هرگز قادر به مشاهده آن‌ها نخواهند بود.
#:ب) در باب سكينه، صفحه 375 مى‌فرمايد: هرگاه، سكينه بر دل ولى تجلى كرد، شطح فاحش از او سرنمى‌زند؛ شطح فاحش، مانند دعوى «انا الحق» و «سبحان ما اعظم شأنى» كه اولى از [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] و دومى از ابويزيد بسطامى سرزده است، اما سيد طايفه، جنيد بغدادى(رحمةالله‌عليه)، چون داراى اين سكينه بود هرگز شطح فاحشى از او سرنزد، بلكه حقيقت را در حجاب علم مى‌پوشاند و در اين جهت، شبلى، كمتر از او بود.
#:ب) در باب سكينه، صفحه 375 مى‌فرمايد: هرگاه، سكينه بر دل ولى تجلى كرد، شطح فاحش از او سرنمى‌زند؛ شطح فاحش، مانند دعوى «انا الحق» و «سبحان ما اعظم شأنى» كه اولى از [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] و دومى از ابويزيد بسطامى سرزده است، اما سيد طايفه، جنيد بغدادى(رحمةالله‌عليه)، چون داراى اين سكينه بود هرگز شطح فاحشى از او سرنزد، بلكه حقيقت را در حجاب علم مى‌پوشاند و در اين جهت، شبلى، كمتر از او بود.
خط ۶۴: خط ۶۵:


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
[[شرح منازل السائرين خواجه عبدالله أنصاري بر اساس شرح عبدالرزاق کاشانی]]
{{وابسته‌ها}}
 
[[شرح منازل السائرين خواجه عبدالله أنصاری بر اساس شرح عبدالرزاق کاشانی]]


[[شرح منازل السائرين (عبدالرزاق کاشانی)]]
[[شرح منازل السائرين (عبدالرزاق کاشانی)]]