۱۰۶٬۳۳۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'شرح كفاية الأصول (ابهام زدایی)' به 'شرح كفاية الأصول (ابهامزدایی)') |
||
(۳۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR12038J1.jpg | |||
| عنوان =کفایة الأصول في أسلوبها الثاني | |||
| عنوانهای دیگر =کفایه الاصول. شرح | |||
| | | پدیدآوران = | ||
[[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین]] (نویسنده) | |||
| | |||
| | |||
[[ایروانی، باقر]] ( | [[ایروانی، باقر]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | |||
|زبان | | کد کنگره =BP 159/8 /آ3 ک70229 1387 | ||
| موضوع = | |||
آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین، 1255 - 1329ق. کفایه الاصول - نقد و تفسیر | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
اصول فقه شیعه - قرن 14 | اصول فقه شیعه - قرن 14 | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | بقية العترة | ||
| مکان نشر =قم - ایران | |||
| سال نشر = 1429 ق | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE12038AUTOMATIONCODE | |||
== | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =5 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =12038 | |||
| کتابخوان همراه نور =12038 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
{{کاربردهای دیگر|شرح كفاية الأصول (ابهامزدایی)}} | |||
'''كفاية الأصول في أسلوبها الثاني''' تأليف شيخ [[ایروانی، باقر|باقر ايروانى]] از جمله شروح عربى كتاب [[كفاية الأصول (جامعه مدرسین)|كفايه]] است كه با تقرير و اسلوبى جديد به رشته تحرير درآمده است. | |||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
شارح از ساختار كتاب [[كفاية الأصول (جامعه مدرسین)|كفايه]] عدول نكرده است و با ذكر بخشى از عبارت [[كفاية الأصول (جامعه مدرسین)|كفايه]] به شرح آن پرداخته است. خلاصهنويسى مطالب هر عنوان نيز از شيوههاى نو محسوب و در جمعبندى مطالب نقش بسزايى دارد. | |||
شارح از ساختار كتاب كفايه عدول نكرده است و با ذكر بخشى از عبارت كفايه به شرح آن پرداخته است. خلاصهنويسى مطالب هر عنوان نيز از شيوههاى نو محسوب و در جمعبندى مطالب نقش بسزايى دارد. | |||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
كتاب مشتمل بر پنج جلد است. مولّف بعد از بيان مقدّمات سيزدهگانه كه در آن موضوع علم، وضع، انواع اطلاقات لفظ، علائم حقيقت و مجاز، حالات پنجگانه لفظ، حقيقت شرعيه، صحيح و اعمّ، اشتراك لفظى و مانند آن مورد بحث قرار گرفته است، وارد مقاصد هشتگانه مىشود. | كتاب مشتمل بر پنج جلد است. مولّف بعد از بيان مقدّمات سيزدهگانه كه در آن موضوع علم، وضع، انواع اطلاقات لفظ، علائم حقيقت و مجاز، حالات پنجگانه لفظ، حقيقت شرعيه، صحيح و اعمّ، اشتراك لفظى و مانند آن مورد بحث قرار گرفته است، وارد مقاصد هشتگانه مىشود. | ||
مقصد اوّل: | مقصد اوّل: | ||
در اوامر و شامل سيزده فصل است:فصل اوّل در مادّه امر است: به نظر آخوند لفظ امر داراى دو معناست: طلب و شأن و ماده امر براى طلب لزومى وضع شده و استعمال آن در طلب ندبى مجاز است. فصل دوّم درباره صيغه امر است: موضوعٌ له صيغه امر انشاء طلب است و ممكن است در موارد مختلف، متفاوت باشد. فصل سوّم در اجزاء است: عنوان مسأله اين است كه آيا اتيان مأمورٌبه مقتضى اجزاء هست يا خير؟ جواب مرحوم آخوند مثبت است. فصل چهارم، درباره مقدّمه واجب است: يكى از مباحث مهمّ و طولانى باب اوامر، مسأله مقدّمه واجب است. مولّف قبل از شروع در اصل بحث به بررسى مقدّمات چهارگانه مىپردازد سپس وارد مباحث اصلى مىشود. فصل پنجم، بحث ضدّ است: بحث در آن پيرامون اين است كه اگر مولى به چيزى امر نمود آيا نفس اين امر و دستور، اقتضاء و دلالت بر نهى از ضدّ اين مأمورٌ به دارد يا نه؟ به نظر آخوند امر به يك شىء اقتضاى نهى و حرمت ضدّ آن را دارد. فصل ششم، در امر آمر با علم او به انتفاء شرط امر است: عدم جواز آن از امور بديهى است و چندان محتاج برهان نيست زيرا هيچ مشروطى بدون شرط آن، قابل تحقق نيست. فصل هفتم: متعلّق اوامر و نواهى: به نظر مصنف متعلّق اوامر و نواهى طبايع اشياء است و خصوصيات و لوازم وجود خارجى آنها از دائره طلب مولى بيرون است. فصل هشتم: نسخ وجوب است: هيچ دليلى اعم از اجتهادى و فقاهتى نداريم كه شىء پس از نسخ وجوب، داراى يكى از احكام غير وجوب و يا جواز بالمعنى الاعم و يا اباحه باشد. فصل نهم، در حقيقت وجود كفائى است: وجود كفايى نوعى از وجوب است كه در آن موضوع تكليف صرف الوجود از طبيعت است كه بر ذمّه همه مكلّفين استقرار پيدا كرده و مناط استحقاق ثواب و عقاب است. فصل يازدهم، در واجب موسّع و مضيّق است: در اين فصل اقسام واجب به اعتبار زمان مورد بررسى قرار مىگيرد. فصل دوازدهم: مسأله اصلى در اين فصل احراز هدف مولى از امر به امر است. فصل سيزدهم: به نظر مولّف اطلاق ماده امر دوّم اقتضاى تأكيد و اطلاق هيئت امر دوّم دلالت بر تأسيس دارد. | در اوامر و شامل سيزده فصل است:فصل اوّل در مادّه امر است: به نظر آخوند لفظ امر داراى دو معناست: طلب و شأن و ماده امر براى طلب لزومى وضع شده و استعمال آن در طلب ندبى مجاز است. فصل دوّم درباره صيغه امر است: موضوعٌ له صيغه امر انشاء طلب است و ممكن است در موارد مختلف، متفاوت باشد. فصل سوّم در اجزاء است: عنوان مسأله اين است كه آيا اتيان مأمورٌبه مقتضى اجزاء هست يا خير؟ جواب [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|مرحوم آخوند]] مثبت است. فصل چهارم، درباره مقدّمه واجب است: يكى از مباحث مهمّ و طولانى باب اوامر، مسأله مقدّمه واجب است. مولّف قبل از شروع در اصل بحث به بررسى مقدّمات چهارگانه مىپردازد سپس وارد مباحث اصلى مىشود. فصل پنجم، بحث ضدّ است: بحث در آن پيرامون اين است كه اگر مولى به چيزى امر نمود آيا نفس اين امر و دستور، اقتضاء و دلالت بر نهى از ضدّ اين مأمورٌ به دارد يا نه؟ به نظر آخوند امر به يك شىء اقتضاى نهى و حرمت ضدّ آن را دارد. فصل ششم، در امر آمر با علم او به انتفاء شرط امر است: عدم جواز آن از امور بديهى است و چندان محتاج برهان نيست زيرا هيچ مشروطى بدون شرط آن، قابل تحقق نيست. فصل هفتم: متعلّق اوامر و نواهى: به نظر مصنف متعلّق اوامر و نواهى طبايع اشياء است و خصوصيات و لوازم وجود خارجى آنها از دائره طلب مولى بيرون است. فصل هشتم: نسخ وجوب است: هيچ دليلى اعم از اجتهادى و فقاهتى نداريم كه شىء پس از نسخ وجوب، داراى يكى از احكام غير وجوب و يا جواز بالمعنى الاعم و يا اباحه باشد. فصل نهم، در حقيقت وجود كفائى است: وجود كفايى نوعى از وجوب است كه در آن موضوع تكليف صرف الوجود از طبيعت است كه بر ذمّه همه مكلّفين استقرار پيدا كرده و مناط استحقاق ثواب و عقاب است. فصل يازدهم، در واجب موسّع و مضيّق است: در اين فصل اقسام واجب به اعتبار زمان مورد بررسى قرار مىگيرد. فصل دوازدهم: مسأله اصلى در اين فصل احراز هدف مولى از امر به امر است. فصل سيزدهم: به نظر مولّف اطلاق ماده امر دوّم اقتضاى تأكيد و اطلاق هيئت امر دوّم دلالت بر تأسيس دارد. | ||
مقصد دوّم، درباره نواهى و شامل سه فصل است: | مقصد دوّم، درباره نواهى و شامل سه فصل است: | ||
فصل اوّل در ماده نهى و صيغه آنست: ماده و صيغه نهى از نظر دلالت، مفيد طلب لزومى انشايى است و آنچه در مفهوم امر معتبر بوده، در مفهوم نهى نيز معتبر است.فصل دوّم در اجتماع امر و نهى است: به نظر مولّف چنين اجتماعى عقلاً و عرفاً ممتنع است. فصل سوّم: نهى از شىء و اقتضاى فساد است: برخى از | فصل اوّل در ماده نهى و صيغه آنست: ماده و صيغه نهى از نظر دلالت، مفيد طلب لزومى انشايى است و آنچه در مفهوم امر معتبر بوده، در مفهوم نهى نيز معتبر است.فصل دوّم در اجتماع امر و نهى است: به نظر مولّف چنين اجتماعى عقلاً و عرفاً ممتنع است. فصل سوّم: نهى از شىء و اقتضاى فساد است: برخى از محققین اين مسأله را يك مسأله عقلى دانستهاند امّا نظر مصنف خلاف آن است. | ||
مقصد سوّم، درباره مفاهيم و شامل يك مقدمه و پنج فصل است: | مقصد سوّم، درباره مفاهيم و شامل يك مقدمه و پنج فصل است: | ||
خط ۷۳: | خط ۵۴: | ||
مقصد پنجم:در مطلق و مقيد وشامل پنج فصل است: | مقصد پنجم:در مطلق و مقيد وشامل پنج فصل است: | ||
در اين مقصد به تعريف مطلق، بررسى الفاظ مطلق، مقدّمات حكمت، حمل مطلق بر مقيد، و مجمل و مبين پرداخته | در اين مقصد به تعريف مطلق، بررسى الفاظ مطلق، مقدّمات حكمت، حمل مطلق بر مقيد، و مجمل و مبين پرداخته میشود. به نظر مولّف مطلق عبارت است از لفظى كه دلالت بىقيد و شرط بر همه افرادِ از جنس خودش دارد و لفظى كه دلالت بر بعضى از افراد جنس خود بكند مقيد ناميده مىشود. | ||
مقصد ششم، در امارت معتبر شرعى يا عقلى است: | مقصد ششم، در امارت معتبر شرعى يا عقلى است: | ||
خط ۹۱: | خط ۷۲: | ||
اين بحث از مباحث فقهى و پيرامون حرمت و جواز برخى احكام است و اينكه در خاتمه يك كتاب اصولى آمده بخاطر شدّت مناسبت آن با مباحث اصولى است. | اين بحث از مباحث فقهى و پيرامون حرمت و جواز برخى احكام است و اينكه در خاتمه يك كتاب اصولى آمده بخاطر شدّت مناسبت آن با مباحث اصولى است. | ||
==وضعيت كتاب | ==وضعيت كتاب== | ||
منابع روايات، آراء و ديدگاههاى اصولى و برخى توضيحات در پاورقى كتاب آمده است. فهرست مطالب در انتهاى هر يك از مجلدات و فهرست مصادر تحقيق در انتهاى جلد پنجم ذكر شده است. | منابع روايات، آراء و ديدگاههاى اصولى و برخى توضيحات در پاورقى كتاب آمده است. فهرست مطالب در انتهاى هر يك از مجلدات و فهرست مصادر تحقيق در انتهاى جلد پنجم ذكر شده است. | ||
== | == منابع مقاله== | ||
مقدّمه و متن كتاب | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] |