حکمرانی علم: دانشمندان چگونه راهبری میشوند؟: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURحکمرانی علمJ1.jpg | عنوان =حکمرانی علم | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = قلیپور، حسین (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =سروش | مکان نشر =تهران | سال نشر =1400 | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE....» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۴ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۳
حکمرانی علم | |
---|---|
پدیدآوران | قلیپور، حسین (نویسنده) |
ناشر | سروش |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
شابک | 1ـ2083ـ12ـ964ـ978 |
کد کنگره | |
حکمرانی علم: دانشمندان چگونه راهبری میشوند؟ تألیف حسین قلیپور؛ یکی از آخرین و جدیدترین حوزههای مربوط به حکمرانی، حوزۀ نوپدید حکمرانی علم است که قدمتی بیش از دو دهه ندارد. حکمرانی علم، رهیافت حکمرانی را به مطالعات اجتماعی علم افزوده و حوزۀ جدیدی را خلق کرده است که تفاوتهای جدی و عمدهای با دیگر حوزههای مطالعات اجتماعی علم مانند مطالعات علم و فناوری، جامعهشناسی و روانشناسی علم داشته و مختصات خود را داراست.
ساختار
این کتاب از پیشگفتار و هفت فصل تدوین گردیده است.
گزارش کتاب
پیش از نضج گرفتن علوم اجتماعی و رونق یافتن مطالعات اجتماعی در محافل علمی، بحث و بررسی پیرامون علم محدود به پرسشها و مسائل فلسفی در حوزۀ معرفتشناسی بود. البته باید اذعان کرد پرسشهایی چون علم چیست، چه مختصاتی دارد، چگونه یک تئوری به عنوان یک تئوری علمی شناخته میشود و مسائلی از این قبیل، مسائلی هستند که هنوز ذهن برخی از اندیشمندان را به خود جلب کردهاند و آنان در حال بررسی پیرامون آن هستند؛ اما همزمانی طرح برخی از تئوریها و مکاتب در فلسفۀ علم که واقعیت علم را از عینیت به ذهنیت تقلیل میدادند و مدعی بودند علم حاصل توافق اندیشمندان است و همچنین پرداخت مطالعات تجربی به علم، مطالعات اجتماعی علم را رقم زد و حوزههایی مانند جامعهشناسی علم، روانشناسی علم، اقتصاد علم و مانند اینها را خلق کرد.
از سویی دیگر با طرح رهیافت حکمرانی در دهۀ 1980 و جدیتیافتن آن، بهتدریج نگاه جدیدی در جامعۀ علمی و عرصۀ علمی ادارۀ سازمانی، ملی و بینالمللی به وجود آمد. به موجب این نگاه، اگر حکمرانی به معنای فرایند اعمال قدرت در نظر گرفته شود، این تنها دولتها و سازمانهای دولتی و حتی بینالمللی نیستند که قدرت خویش را به دیگران اعمال و آنها را وادار به تبعیت میکنند، بلکه افزون بر سازمانها و موجودیتهای دولتی و بینالمللی، نهادهای خصوصی و مردمی فراوانی را میتوان نام برد که در فرایندهای اعمال قدرت شرکت کرده و در برخی موارد از رقبای دولتی خویش نیز موفقتر بودهاند. افزون بر این توجه و تمرکز بر فرایندهای اعمال قدرت و تبعیتشدن، از مختصات خاص نگاه حکمرانی است که نظریهپردازان آن را در کانون توجه خود قرار دادهاند.
یکی از آخرین و جدیدترین حوزههای مربوط به حکمرانی، حوزۀ نوپدید حکمرانی علم است که قدمتی بیش از دو دهه ندارد. حکمرانی علم، رهیافت حکمرانی را به مطالعات اجتماعی علم افزوده و حوزۀ جدیدی را خلق کرده است که تفاوتهای جدی و عمدهای با دیگر حوزههای مطالعات اجتماعی علم مانند مطالعات علم و فناوری، جامعهشناسی و روانشناسی علم داشته و مختصات خود را داراست.
این کتاب ضمن بررسی ادبیات علمی حوزۀ حکمرانی علم، این موضوع را از طریق بهکارگیری رهیافت حکمرانی در مطالعات اجتماعی علم با محوریت کلانمسئلۀ این حوزه پی گرفته است.
در بخش اول با توجه به نوبودن مفهوم حکمرانی و همچنین پراکندگی آرا، ابتدا با استناد به نظریههای موجود، تلقی نویسنده بهتفصیل در باب این مفهوم ارائه شده تا با این تلقی بخش بعدی که بخش اصلی کتاب است، آغاز شود. در بخش دوم که از چند فصل تشکیل شده، مباحث خاص حکمرانی علم را ارائه میدهد. فصل دوم که اولین فصل این بخش است، در جستجوی یک تعریف برگزیده از حکمرانی علم است و تفاوتهای آن را با حوزهها و مفاهیم مشابه تبیین میکند. فصل سوم ساختارهای متداول علم در دنیا را ارائه داده و مختصات هر یک را تبیین میکند. فصل چهارم میکوشد برای اولین بار در دنیا ابزارهای حکمرانی علم را فهرست کند و کارکرد هر کدام از آنها و نقشی را که میتوانند در حکمرانی علم ایفا کنند، نشان دهد. فصل پنجم نیز شاخصهای حکمرانی علم را بیان میکند. برخی از شاخصهای مرسوم علمسنجی، نقش حکمرانی را ایفا میکنند و بارزتر از دیگر شاخصها هستند. از اینرو با رهیافت حکمرانی این شاخصها تبیین میشوند. فصل ششم نیز برای نخستین بار نهادهای حکمرانی علم و سازوکارهایی که تاکنون برای راهبری علم به کار گرفتهاند را ارائه میدهد. در نهایت در فصل پایانی کتاب کوشیده شده تصویری از موقعیت حکمرانی علم در گسترۀ جهانی ارائه شود تا کلیت فضای حکمرانی علم در این گستره درک شود.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات