سنن الدارقطني: تفاوت میان نسخهها
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'سنن (ابهام زدایی)' به 'سنن (ابهامزدایی)') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|سنن ( | {{کاربردهای دیگر|سنن (ابهامزدایی)}} | ||
'''سنن الدار قطني'''، تألیف [[دارقطنی، علی بن عمر|علی بن عمر دارقطنی]] (متوفی 385ق) کتابی است در شش جلد با موضوع روایات اسلامی به زبان عربی. در ذیل متن کتاب، تعلیقات [[عظيمآبادي، محمد شمسالحق|ابوطیب محمد شمس الحق عظیمآبادی]] بر آن را شاهدیم. تحقیق و ضبط نص و تعلیقات بر کتاب را [[ارنووط، شعيب|شعیب ارنؤوط]]، [[شلبي، حسن عبدالمنعم|حسن عبدالمنعم شلبی]]، [[حرز الله، عبداللطيف|عبداللطیف حرز الله]] و [[برهوم، احمد|احمد برهوم]] بر عهده داشتهاند. مقدمه کتاب در جلد اول را [[ارنووط، شعيب|شعیب ارنؤوط]] نوشته است. | '''سنن الدار قطني'''، تألیف [[دارقطنی، علی بن عمر|علی بن عمر دارقطنی]] (متوفی 385ق) کتابی است در شش جلد با موضوع روایات اسلامی به زبان عربی. در ذیل متن کتاب، تعلیقات [[عظيمآبادي، محمد شمسالحق|ابوطیب محمد شمس الحق عظیمآبادی]] بر آن را شاهدیم. تحقیق و ضبط نص و تعلیقات بر کتاب را [[ارنووط، شعيب|شعیب ارنؤوط]]، [[شلبي، حسن عبدالمنعم|حسن عبدالمنعم شلبی]]، [[حرز الله، عبداللطيف|عبداللطیف حرز الله]] و [[برهوم، احمد|احمد برهوم]] بر عهده داشتهاند. مقدمه کتاب در جلد اول را [[ارنووط، شعيب|شعیب ارنؤوط]] نوشته است. |
نسخهٔ کنونی تا ۳ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۲۳
سنن الدار قطني | |
---|---|
پدیدآوران | دارقطنی، علی بن عمر (نويسنده)
عظيمآبادي، محمد شمسالحق (نويسنده) ارنووط، شعيب (مصحح) شلبي، حسن عبدالمنعم (مصحح) حرز الله، عبداللطيف (مصحح) برهوم، احمد (مصحح) |
عنوانهای دیگر | التعليق المغني علي الدار قطني |
ناشر | مؤسسة الرسالة |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | مجلد1الی مجلد6= 2004م , 1424ق, |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 6 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
سنن الدار قطني، تألیف علی بن عمر دارقطنی (متوفی 385ق) کتابی است در شش جلد با موضوع روایات اسلامی به زبان عربی. در ذیل متن کتاب، تعلیقات ابوطیب محمد شمس الحق عظیمآبادی بر آن را شاهدیم. تحقیق و ضبط نص و تعلیقات بر کتاب را شعیب ارنؤوط، حسن عبدالمنعم شلبی، عبداللطیف حرز الله و احمد برهوم بر عهده داشتهاند. مقدمه کتاب در جلد اول را شعیب ارنؤوط نوشته است.
«سنن» در اصلاح محدثان کتابهایی هستند که بر اساس ابواب فقهی از ایمان و طهارت و صلات و زکات و... مرتبشده باشند و نباید روایات موقوفی در این کتابها باشد؛ زیرا روایت موقوف در اصطلاح محدثان سنت نامیده نمیشود بلکه آن را حدیث مینامند؛ اما شیوه دارقطنی در کتاب «السنن»ش با تعریف فوق از کتاب السنن متفاوت است؛ بلکه میتوانیم بگوییم او عکس این طریقه را پیموده است؛ چرا که موضوع کتاب وی جمع احادیث ضعیفه و موضوعه و مضطربه و معلّه بر اساس ابواب فقهی است با بیان علل موجود در آنها و اختلاف طرقشان و الفاظشان و ایراد موقوفات و مقطوعات از فتاوا و.... اساس مطالب کتاب را این امور تشکیل میدهد و مواردی که در آن از این قصد خارج شده و به بیان حدیث صحیح و حسن یا حکم بر اساس حدیث صحیح پرداخته شده باشد، فرعی بوده و بخش کمتر مطالب کتاب را تشکیل میدهد.
ساختار
کتاب، دارای شش جلد است؛ محتویات کتاب با مباحث طهارت در جلد اول آغاز و با روایاتی در باب مسابقه در جلد پنجم پایان مییابد. جلد ششم آن به فهارس فنی اختصاص یافته است. در ابتدای جلد اول مقدمه مفصل و مفیدی آمده است.
گزارش محتوا
کلمه «السنن» نزد محدثان به کتابی انصراف دارد که نویسنده روایات مورد احتجاج به سنن مرویه از رسولالله(ص) را در آن جمع میکند. معمولاً نویسندگان کتب سنن، روایات صالح برای احتجاج درباره احکام را جمع میکنند. به قول کتانی در «الرسالة المستطرفة» درباره کتابهای سنن: «سنن» در اصلاح محدثان کتابهایی هستند که بر اساس ابواب فقهی از ایمان و طهارت و صلات و زکات و... مرتبشده باشند و نباید روایات موقوفی در این کتابها باشد؛ زیرا روایت موقوف در اصطلاح محدثان سنت نامیده نمیشود بلکه آن را حدیث مینامند؛ اما شیوه دارقطنی در کتاب «السنن»ش با تعریف فوق از کتاب السنن متفاوت است. بلکه میتوانیم بگوییم او عکس این طریقه را پیموده است؛ چرا که موضوع کتاب وی جمع احادیث ضعیفه و موضوعه و مضطربه و معله بر اساس ابواب فقهی است با بیان علل موجود در آنها و اختلاف طرقشان و الفاظشان و ایراد موقوفات و مقطوعات از فتاوا و.... اساس مطالب کتاب را این امور تشکیل میدهد و مواردی که در آن از این قصد خارج شده و به بیان حدیث صحیح و حسن یا حکم بر اساس حدیث صحیح پرداخته شده باشد، تَبَعی بوده و بخش کمتر مطالب کتاب را تشکیل میدهد. ابن تیمیه با این عبارات کتاب سنن دارقطنی را توضیح میدهد: «قصد به غرائب السنن، و لهذا یروی فیه من الضعیف و الموضوع، ما لا یرویه غیره، و قد اتفق اهل العلم بالحدیث علی ان مجرد العزو الیه لا یبیح الاعتماد علیه»؛ یعنی قصد دارقطنی در کتاب السننش ذکر غرایب از سنت بوده و ازاینروست که روایات ضعیف و موضوع را نیز در کتابش میآورد؛ حال اینکه دیگران در کتابهای سنن چنین کاری نکردهاند....[۱]
دارقطنی در این کتاب صرفاً به جمعآوری بیهدف احادیث نپرداخته؛ بلکه وی احادیث را بر اساس اختلاف فقهی که در آنها وجود دارد جمع کرده است. او در این موارد روایات را آورده و درباره آن بحث میکند. در غالب مواردی که او روایت ضعیف و شاذی را ذکر میکند به نقد و بیان سبب ضعف و مشکل موجود در روایت میپردازد، ازاینجهت، میتوان گفت این کتاب علل مرتب بر ترتیب سنن را هم در خود دارد. پرواضح است که منظور دارقطنی از ارائه این کتاب بیان درجه احادیثی بوده که به مسائل فقهی تعلق دارند. او در این کتاب روایاتی که صلاحیت احتجاج به آنها وجود ندارد و روایات صحیحه را ذکر میکند. او به روایات صحیح در تضعیف روایات ضعیف استدلال میکند در واقع او به احادیث صحیح برای بیان مسئله احتجاج نمیکند؛ بلکه از آنها برای تضعیف روایات ضعیف بهره میبرد. شاید منظور او از نوشتن این کتاب خروج از روش پیشینیان از خودش مبنی بر وارد کردن احادیث مختص به احکام بدون اعتنا به بیان اینکه کدامیک از آنها ضعیف است باشد تا دیگران ازاینروش اجتناب کنند. البته که این امر در نظر او مهم بوده زیرا در احکام شرعی نباید به حدیث ضعیف اخذ کرد.[۲]
خطیب بغدادی میگوید: کتاب السننی که دارقطنی نگاشته، دلالت بر این دارد که وی از کسانی است که به فقه توجه داشته است زیرا کسی توانایی نگاشتن این کتاب را دارد که پیش از دست زدن به نگارش آن به اختلاف احکام آشنایی کامل داشته باشد.[۳] ابن کثیر نیز مینویسد این کتاب از بهترین مصنفات در این باب است و برقانی نیز میگوید: اگر خداوند به دارقطنی اصحابی میداد، از کتاب السنن او علم زیادی را استخراج میکردند.[۴]
وضعیت کتاب
در نگارش کتاب از نسخههای خطی ذیل استفاده شده است: تصویر نسخه خطی موجود در کتابخانه رئیسالکتاب استانبول به شماره 157 که در یک جلد به خط فارسی دقیق نوشته شده است. نویسنده این نسخه کامل و نفیس و واضح الخط را با حرف «ت» در متن رمزگذاری کرده است. نسخه دوم تصویر نسخه خطی مرکز ملک فیصل للدراسات الاسلامية است که صفحه عنوانش به دست محققان کتاب نرسیده است و ازاینرو نمیدانند از روی کدام نسخه تصویربرداری شده است. بخشهایی از این نسخه ساقط شده است. این نسخه که به خط کوفی مغربی نوشته شده با حرف «غ» در کتاب نشان داده میشود. سومین نسخه تصویر نسخه خطی دارالکتب المصریه به شماره 618 حدیث است که نیمه اول کتاب را در خود دارد و با حرف «م» رمزگذاری شده است. در ترتیب نسخههای «ت» و «غ» اختلافی وجود ندارد.[۵]
این کتاب در نسخههای خطی «ت» و «م» با عنوان «السنن» ذکر شده ولی در نسخه «غ» آن عنوانش برای ما روشن نیست زیرا صفحه اول آن گم شده است، ولی در قرائت کلوتاتی از این نسخه بر استادش برهان أبناسی، او این نسخه را نیز «السنن» مینامد. سایر تراجم نویسان نیز این اثر را به همین نام نامیدهاند بهجز سمعانی که در «التحبير في المعجم الكبير» آن را «المجتبی في السنن» نامیده است. بههرحال این کتاب به «السنن» معروف است.[۶]
این کتاب همواره موردتوجه اهل حدیث بوده و کتابهای زیادی در ارتباط با آن نوشته شده است از جمله:
تخريج الأحادیث الضعاف من سنن الدار قطني اثر ابوعبدالله غسانی جزایری متوفی 628 هجری.
رجال الدار قطني، اثر حافظ زینالدین عراقی متوفی 806 هجری.
من تکلم فيه الدار قطني في كتاب السنن من الضعفاء و المتروكين و المجهولين، اثر محمد بن عبدالرحمن مقدسی متوفی 803 هجری.
السامعون لسنن الدار قطني، نوشته عبدالرحمن بن یوسف مزنی متوفی 724 هجری.
کتابی در احادیث خماسی در سنن دارقطنی که تخریج حافظ شهابالدین احمد بن علی بن حجر عسقلانی متوفی 825 بوده است.
التعليق المغنی علی سنن الدار قطني، اثر ابوطیب محمد شمسالحق عظیمآبادی.[۷]
سنن دارقطنی، پیشتر سه بار بهصورت متوالی در سالهای 1306، 1309 و 1310 هجری چاپ شده است و از روی این چاپها در دو جلد در چاپخانه دارالمحاسن قاهره در سال 1386 هجری به عنایت سید عبدالله هاشم یمانی مدنی چاپ شده است ولی چون این چاپها خالی از تحقیق بوده، سعی در چاپ مجدد آن شده است. از جمله کارهای محققان در چاپ حاضر از این اثر: تصحیح و مقابله متن؛ و نشان دادن نقاط افتراق نسخهها؛ و تصحیح موارد تصحیف و تحریف و ساقط شده از چاپهای قبلی؛ دقت در ضبط نص و اسمای راویان و کنیهها و القاب و انساب آنان؛ تخریج احادیث از مصادری که شمسالحق عظیمآبادی به آن اشاره کرده؛ و استداراک مواردی که از وی فوت شده و نوشتن آن در حاشیه کتاب به دلیل جلوگیری از حجیم شدن متن کتاب؛ وضع فهارس و... بوده است.[۸]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.