سفرنامه قفقاز و ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'سفرنامه (ابهام‌زدایی)' به 'سفرنامه (ابهام‌ زدایی)')
    جز (جایگزینی متن - 'سفرنامه (ابهام‌ زدایی)' به 'سفرنامه (ابهام‌‌زدایی)')
     
    (۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۳۳: خط ۳۳:
    }}
    }}


    {{کاربردهای دیگر|سفرنامه (ابهام‌ زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر|سفرنامه (ابهام‌‌زدایی)}}




    خط ۷۹: خط ۷۹:
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}


    [[اورسول، ارنست]]
    [[نظری به قفقازیه جغرافیای مردمان احوال و فرق سیاسی]]


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:تاریخ]]
    [[رده:روسیه، اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری‌های شوروی سابق، لهستان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۳ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۲۳

    سفرنامه قفقاز و ایران
    سفرنامه قفقاز و ایران
    پدیدآوراناورسول، ارنست (نویسنده) سعیدی، علی‌اصغر (مترجم)
    عنوان‌های دیگرپژوهشگاه انسانی و مطالعات فرهنگی
    ناشرپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگى‏
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1382 ش
    چاپ1
    شابک964-426-000-7
    موضوعاورسول، ارنست، 1858 - م. - سفرها

    ایران - سیر و سیاحت

    سفر نامه‌ها

    قفقاز - سیر و سیاحت
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DK‎‏ ‎‏511‎‏ ‎‏/‎‏ق‎‏7‎‏الف‎‏8
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf


    سفرنامه قفقاز و ايران، تأليف ارنست اورسل بلژيكى متولد /1858 1275ق است كه توسط على‌اصغر سعيدى به زبان فارسى و در يك جلد ترجمه گشته است.

    نویسنده‌ى خودخواه و بلند آوازه‌اى؛ مانند "لرد كرزن" در كتاب خود به نام "ايران و قضيه‌ى ايران" بعد از چندين بار استناد به مطالب اين كتاب، به صراحت مى‌نويسد: (بهترين تعريفى كه در باب قصرهاى سلطنتى قاجار ديدهام شرح اورسل در كتاب قفقاز و ايران است.)

    ويژگى‌ها

    ارنست اورسل از معدود گردشگرانى است كه نه براى سياست يا تجارت، بلكه براى سياحت و تحقيق به ايران آمده است. البته غير از يكى دو مورد شايد به علت منابع و مأخذ بى‌اعتبارى كه در اختيار وى بوده، مطالب خلاف حقيقت و احيانا تعصب‌آميزى را نيز عنوان نموده كه به سهولت قابل تشخيص است و براى رفع هر گونه شبه‌ى احتمالى در مورد هر كدام آنها توضيحات كافى داده شده است.

    او با چند زبان آشنا بوده و به تاريخ و فرهنگ مشرق زمين اشراف داشته است و پيش از آهنگ سفر به مشرق زمين، اغلب منابع تاريخى و سفرنامه‌هاى مربوط به ايران و آسيا را به دقت مطالعه كرده بوده و با اين اطلاعات، شرح مسافرت خود به قفقاز و ايران را در سال /1885 1303ق در پاريس منتشر كرده كه حاوى اطلاعات سودمندى درباره آداب و سنن مردم و آثار تاريخى واوضاع سياسى آن روز است.

    وى همچنين از شمه‌ى دورنگرى و روشن‌بينى و از قدرت تجزيه و تحليل مسائل سياسى و اجتماعى بهره‌مند بوده وپيش‌گويى‌هايى در زمينه‌ى سياست بين‌المللى و جا به جا شدن قدرت بزرگ جهانى، در سفرنامه‌اش ارائه داده است.

    وى سفر خود را از قفقاز شروع و به روسيه و سپس ايران وارد مى‌شود. او سفرنامه‌ى خود را مانند يك رمان، خواندنى و جالب نوشته است، اين سليس و روان بودن و حالت داستان‌وار داشتن در ترجمه نيز رعايت شده است. در تمامى مسيرهايى كه گذر نموده؛ همانند بسيارى از سفرنامه‌ها به ذكر راه‌ها و چشمه‌ها، مساجد، كاروانسراها، كوه‌ها، فرقه‌هاى مذهبى، صنعت، كشاورزى، بناها و سائر ويژگى‌هاى خاص آن مناطق مى‌پردازد.

    ساختار

    ابتدا مقدمه‌اى از مترجم محترم ومؤلف و سپس متن سفرنامه در بيست و دو فصل ادامه مى‌بابد.

    گزارش محتوا

    در اين فصول از ميان شهرهاى مختلف ايران، بيشتر از شهرهایى؛ چون گيلان، قزوين، مازندران و مخصوصاً تهران كه مركز ايران بوده، ياد كرده است به طورى كه در فصل شانزدهم كتاب بحث مفصلى را درباره تهران و اطراف و اوضاعش ارائه داده است. در فصل هفدهم ديد كلى خود را درباره‌ى ايران و مذهب رسمى آن بيان مى‌دارد.

    وى علت و چگونگى تغيير آيين در ايران را چنين مى‌شمارد: برخى از پادشاهان صفويّه چون شاه عباس اوّل و دوم به افراد پول مى‌دادند كه مسلمان شوند. شاردن در سفرنامه خود مى‌نويسد كه شاه عباس به هر مرد يهودى 400 فرانك و به هر زن 300 فرانك مى‌داد تا مسلمان شود و بدين ترتيب جمع بسيارى را مسلمان كرد. شاه عباس دوّم نيز همين كار را در اثر مشورت با نخست وزير خود محمّد بيگ انجام داد.

    ارنست اورسل در عصر قاجاريّه از ايران ديدن كرد و جمعيّت زردشتيان ايران را كمتر از8500 نفر ذكر مى‌كند، در حالى كه مسيحيان ارمنى 45000 نفر و مسيحيان نسطورى 23000 نفر و يهوديان 19000 نفر بودند. البته تعداد يهوديان در زمان صفويّه بيش از اين بود و بعد از فتحعلى شاه تعداد آنها به اين مقدار تقليل يافت.

    وى در نظريه‌اى كه درباره‌ى ملت ايران دارد، مى‌گويد: چون ملت ايران يك ملت كهنسال است و در قرون و اعصار گذشته ريشه‌هاى مستحكمى داشته، به اين جهت يك ملت پا بر جا و پر جاذبه‌اى است. به همان سادگى كه نياكان اين ملت، مهاجران مقتدر يونانى مقدونى و گرجى را مجذوب خود نمودند، هر عنصر خارجى ديگر را نيز درخود مستحيل كرده و همسان خود مى‌گردانند.

    زمانى كه اعراب به ايران چيره شدند، با روحانیون زردشتى(موبدان) مواجه شدند كه داراى سلسله مراتب مشخصى بودند. دست كم قسمتى از اين سازمان وارد تشكيلات آنها شد.

    در پايان كتاب به پنج فهرست كه شامل نام‌هاى كسان، نام‌هاى جاها و اعلام جغرافيايى، نام‌هاى نژاد، سلسله‌ها و...، نام‌هاى كتاب‌ها، مجله‌ها، روزنامه‌ها، آثار نقاشى، و در آخر فهرست بعضى از اصطلاحات ويژه، مى‌شود، اشاره نموده است.

    منابع مقاله

    1. متن ومقدمه كتاب.
    2. فصلنامه مقالات و بررسى‌ها شماره 61 درآمدى بر رديه نويسى دينى در عصر صفويه و دوران نخستين قاجاريه از طاهره عظيم زاده.
    3. فصلنامه نشر دانش شماره 110 كتاب‌هاى تازه، معرف: بروجردى.
    4. مقاله سيرى در سفر نامه‌ى اورسل از دكتر جهانگير اشيدرى.

    وابسته‌ها