۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'روش (ابهام زدایی)' به 'روش (ابهامزدایی)') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[نکونام، محمدرضا]] ( | [[نکونام، محمدرضا]] (نویسنده) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = فارسی | | زبان = فارسی | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| شابک =978-964-2807-55-0 | | شابک =978-964-2807-55-0 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =17115 | |||
| کتابخوان همراه نور =17115 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|روش (ابهامزدایی)}} | |||
'''روش تفسیر از دیدگاه قرآن کریم''' اثر [[نکونام، محمدرضا|محمدرضا نکونام]]، رساله مختصری پیرامون روش صحیح تفسیر قرآن کریم به زبان فارسی است. | '''روش تفسیر از دیدگاه قرآن کریم''' اثر [[نکونام، محمدرضا|محمدرضا نکونام]]، رساله مختصری پیرامون روش صحیح تفسیر قرآن کریم به زبان فارسی است. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۸: | ||
عنوان بعدی، به بحث «تفسیر و تأویل»، اختصاص یافته است. نویسنده معتقد است تمام آنچه مدعیان تفسیر قرآن کریم در طول هزار سال گذشته ارائه دادهاند، تنها توجیه بوده است؛ زیرا هر کسى که دانشمند نام گرفته و خود را استاد قرآن معرفى نموده، یافتهها و بافتههاى ذهن و اطلاعات اندک خویش را بهعنوان معناى قرآن عرضه کرده است. وی بر این باور است که مادیان و طبیعیان بهنوعی و اهل ظاهر و فلسفیان و عارفان نیز بهنوعی دیگر، همه غبار جهل خویش را بر چهره نورانى قرآن افشاندند و بشریت را از درک باطن و معانى واقعى و حقیقت قرآن محروم ساختند تا اینکه بالاخره در حوزه علمیه شیعه، مردى بزرگ، تفسیر گرانبها «المیزان» را نوشت که هر قرآن شناس و قرآنپژوهی؛ هرچند مغرض باشد، ناگزیر از مراجعه به آن است... تأویل نیز امری بالاتر از تفسیر است؛ همانگونه که خداوند در آیه هفت سوره آلعمران میفرماید: «تأویل آن را کسی جز خداوند و فرو رفتگان در ژرفای دانش نمیداند»<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. | عنوان بعدی، به بحث «تفسیر و تأویل»، اختصاص یافته است. نویسنده معتقد است تمام آنچه مدعیان تفسیر قرآن کریم در طول هزار سال گذشته ارائه دادهاند، تنها توجیه بوده است؛ زیرا هر کسى که دانشمند نام گرفته و خود را استاد قرآن معرفى نموده، یافتهها و بافتههاى ذهن و اطلاعات اندک خویش را بهعنوان معناى قرآن عرضه کرده است. وی بر این باور است که مادیان و طبیعیان بهنوعی و اهل ظاهر و فلسفیان و عارفان نیز بهنوعی دیگر، همه غبار جهل خویش را بر چهره نورانى قرآن افشاندند و بشریت را از درک باطن و معانى واقعى و حقیقت قرآن محروم ساختند تا اینکه بالاخره در حوزه علمیه شیعه، مردى بزرگ، تفسیر گرانبها «المیزان» را نوشت که هر قرآن شناس و قرآنپژوهی؛ هرچند مغرض باشد، ناگزیر از مراجعه به آن است... تأویل نیز امری بالاتر از تفسیر است؛ همانگونه که خداوند در آیه هفت سوره آلعمران میفرماید: «تأویل آن را کسی جز خداوند و فرو رفتگان در ژرفای دانش نمیداند»<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. | ||
در آخرین عنوان، نکاتی پیرامون تفسیر قرآن کریم، مطرح گردیده و به این نکته، اشاره شده است که تفسیر مربوط به امور ظاهرى و الفاظ قرآن کریم است، اما تأویل مربوط به امور باطنى و معناى واقعى قرآن و حقیقت آن است و ازاینرو هر کاوشى در آیات، کلمات و الفاظ قرآن، تفسیر نام دارد و هرچه در باطن و معنا و مفهوم واقعى قرآن جستوجو شود، تأویل نامیده مىشود. نویسنده معتقد است که در باب تفسیر و تأویل، رعایت دو امر لازم است: 1- فهم و درک مفاهیم الفاظ و کلمات قرآن کریم به دلالت تطابقى و اشتقاق و ادب؛ 2- فهم مراد متکلم (که البته مراد از فهم متکلم در رابطه با قرآن کریم، بیشتر بر تأویل آن ناظر است) <ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. | در آخرین عنوان، نکاتی پیرامون تفسیر قرآن کریم، مطرح گردیده و به این نکته، اشاره شده است که تفسیر مربوط به امور ظاهرى و الفاظ قرآن کریم است، اما تأویل مربوط به امور باطنى و معناى واقعى قرآن و حقیقت آن است و ازاینرو هر کاوشى در آیات، کلمات و الفاظ قرآن، تفسیر نام دارد و هرچه در باطن و معنا و مفهوم واقعى قرآن جستوجو شود، تأویل نامیده مىشود. نویسنده معتقد است که در باب تفسیر و تأویل، رعایت دو امر لازم است: 1- فهم و درک مفاهیم الفاظ و کلمات قرآن کریم به دلالت تطابقى و اشتقاق و ادب؛ 2- فهم مراد متکلم (که البته مراد از فهم متکلم در رابطه با قرآن کریم، بیشتر بر تأویل آن ناظر است)<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۵۸: | خط ۶۰: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
خط ۶۸: | خط ۷۰: | ||
[[رده:علم تفسیر]] | [[رده:علم تفسیر]] | ||