رسالة حول مسألة رؤية الهلال: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رؤیت هلال (ابهام زدایی)' به 'رؤیت هلال (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - 'رده:قدیم تیرماه' به '')
جز (جایگزینی متن - 'رؤیت هلال (ابهام زدایی)' به 'رؤیت هلال (ابهام‌زدایی)')
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
 
{{کاربردهای دیگر| رؤیت هلال (ابهام‌زدایی)}}
'''رسالة حول مسألة رؤية الهلال'''، اثر [[حسینی طهرانی، محمدحسین|آيت‌الله سيد محمدحسین حسينى تهرانى]] است كه آن را به زبان عربى، در نقد فتواى استاد خويش، حضرت [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خويى]]، مبنى بر كفايت رؤيت هلال در يك ناحيه از عالم براى همه كشورهاى اسلامى و عدم لزوم اتحاد بلاد در افق، تأليف نموده و آن را خدمت استاد فرستاده است.
'''رسالة حول مسألة رؤية الهلال'''، اثر [[حسینی طهرانی، محمدحسین|آيت‌الله سيد محمدحسین حسينى تهرانى]] است كه آن را به زبان عربى، در نقد فتواى استاد خويش، حضرت [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خويى]]، مبنى بر كفايت رؤيت هلال در يك ناحيه از عالم براى همه كشورهاى اسلامى و عدم لزوم اتحاد بلاد در افق، تأليف نموده و آن را خدمت استاد فرستاده است.


خط ۴۰: خط ۴۰:
آن‌گاه از دو جهت علمى و شرعى، به بررسى آن مى‌پردازد. از جهت علمى، با كمك گرفتن از اطلاعات نجومى و رياضى و جغرافى خويش در مورد گردش ماه به دور زمين از مغرب به مشرق در يك دور كامل و معرفى افق حقيقى در هر ناحيه‌اى و يك‌سان نبودن حركت زمين به دور خورشيد و...، به اين نتيجه مى‌رسد كه اولا، خروج ماه از تحت الشعاع(حالت محاق)، هيچ دخلى به تحقق ماه قمرى ندارد؛ ثانيا، رؤيت، در تحقق ماه قمرى دخيل است؛ ثالثا، در هر بلدى كه در آغاز شب، رؤيت هلال، محقق شود، آغاز ماه، تحقق مى‌يابد و در هر بلدى كه رؤيت محقق نشود و با بلدى كه هلال در آن رؤيت شده مشترك الافق نباشد، آغاز ماه، تحقق نمى‌يابد، بلكه ماه، از شب بعد شروع مى‌شود و...
آن‌گاه از دو جهت علمى و شرعى، به بررسى آن مى‌پردازد. از جهت علمى، با كمك گرفتن از اطلاعات نجومى و رياضى و جغرافى خويش در مورد گردش ماه به دور زمين از مغرب به مشرق در يك دور كامل و معرفى افق حقيقى در هر ناحيه‌اى و يك‌سان نبودن حركت زمين به دور خورشيد و...، به اين نتيجه مى‌رسد كه اولا، خروج ماه از تحت الشعاع(حالت محاق)، هيچ دخلى به تحقق ماه قمرى ندارد؛ ثانيا، رؤيت، در تحقق ماه قمرى دخيل است؛ ثالثا، در هر بلدى كه در آغاز شب، رؤيت هلال، محقق شود، آغاز ماه، تحقق مى‌يابد و در هر بلدى كه رؤيت محقق نشود و با بلدى كه هلال در آن رؤيت شده مشترك الافق نباشد، آغاز ماه، تحقق نمى‌يابد، بلكه ماه، از شب بعد شروع مى‌شود و...


از جهت شرعى، چنين مرقوم مى‌دارد كه ما مى‌بايست در شناخت معناى موضوعات عرفيه‌اى كه موضوع، براى احكام شرعى واقع مى‌شوند و نيز در شناخت سعه و ضيق و اطلاق و تقييد و ساير خصوصيات آنها، به عرف مراجعه كنيم، بنا بر اين، وقتى شارع، مى‌فرمايد: '''«شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن... فمن شهد منكم الشهر فليصمه و...»'''، معلوم مى‌شود حكم وجوب روزه را بر چيزى كه عرفا شهر(ماه) ناميده شود، مترتب نموده است و ما مى‌بينيم كه عرف، وقتى هلال را بالاى افق يافت، گر چه ساعت‌ها پيش، از حالت محاق بيرون شده باشد، قائل به دخول ماه قمرى مى‌شود، بنا بر اين، شب اول رمضان، اولين شبى است كه قبل از آن، رمضان نبوده است؛ مثلاًاگر فرض كنيم كه ماه، از حالت محاق بيرون شده و در اسپانيا كه سه ساعت و بيست و شش دقيقه ديرتر ازتهران، غروب رخ مى‌دهد، ديده شده، به افق تهران، همين اندازه، از شب گذشته است و در بلاد شرقى، مثل چين و ژاپن، بيش از اين، گذشته است، پس اين شب، جزء ماه سابق به شمار مى‌آيد...
از جهت شرعى، چنين مرقوم مى‌دارد كه ما مى‌بايست در شناخت معناى موضوعات عرفيه‌اى كه موضوع، براى احكام شرعى واقع مى‌شوند و نيز در شناخت سعه و ضيق و اطلاق و تقييد و ساير خصوصيات آنها، به عرف مراجعه كنيم، بنا بر اين، وقتى شارع، مى‌فرمايد:'''«شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن... فمن شهد منكم الشهر فليصمه و...»'''، معلوم مى‌شود حكم وجوب روزه را بر چيزى كه عرفا شهر(ماه) ناميده شود، مترتب نموده است و ما مى‌بينيم كه عرف، وقتى هلال را بالاى افق يافت، گر چه ساعت‌ها پيش، از حالت محاق بيرون شده باشد، قائل به دخول ماه قمرى مى‌شود، بنا بر اين، شب اول رمضان، اولين شبى است كه قبل از آن، رمضان نبوده است؛ مثلاًاگر فرض كنيم كه ماه، از حالت محاق بيرون شده و در اسپانيا كه سه ساعت و بيست و شش دقيقه ديرتر ازتهران، غروب رخ مى‌دهد، ديده شده، به افق تهران، همين اندازه، از شب گذشته است و در بلاد شرقى، مثل چين و ژاپن، بيش از اين، گذشته است، پس اين شب، جزء ماه سابق به شمار مى‌آيد...


مؤلف، به همين ترتيب، بحث را پيش مى‌برد و آن را به عنوان نامه اول، به نزد استاد مى‌فرستد و استاد، نقد وى را پاسخ مى‌گويد و او دوباره پاسخ استاد را نقد مى‌كند و به عنوان نامه دوم، خدمت او ارسال مى‌دارد و استاد، پاسخ دوم را به او مى‌دهد و او، پاسخ دوم استاد رانيز نقد مى‌نمايد، پس كتاب، مشتمل بر سه نقد مؤلف و دو پاسخ استاد است.
مؤلف، به همين ترتيب، بحث را پيش مى‌برد و آن را به عنوان نامه اول، به نزد استاد مى‌فرستد و استاد، نقد وى را پاسخ مى‌گويد و او دوباره پاسخ استاد را نقد مى‌كند و به عنوان نامه دوم، خدمت او ارسال مى‌دارد و استاد، پاسخ دوم را به او مى‌دهد و او، پاسخ دوم استاد رانيز نقد مى‌نمايد، پس كتاب، مشتمل بر سه نقد مؤلف و دو پاسخ استاد است.


==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}