المعجم المفصل في علم العروض و القافية و فنون الشعر: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - 'شعر (ابهام زدایی)' به 'شعر (ابهام‌زدایی)')
     
    (۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۸: خط ۸:
    |زبان
    |زبان
    | زبان = عربی
    | زبان = عربی
    | کد کنگره =   ‎‏/‎‏ی‎‏7‎‏م‎‏6 2194 ‏PJA‎‏  
    | کد کنگره =/‎‏ی‎‏7‎‏م‎‏6 2194 ‏PJA‎‏  
    | موضوع =زبان عربی - فن شعر - شعر عربی - قافیه - عروض عربی
    | موضوع =زبان عربی - فن شعر - شعر عربی - قافیه - عروض عربی
    |ناشر  
    |ناشر  
    خط ۲۴: خط ۲۴:
    | پیش از =  
    | پیش از =  
    }}
    }}
    '''المعجم المفصل في علم العروض و القافية و فنون الشعر'''، نوشته امیل بدیع یعقوب(1950م) در دانش عروض، قافیه و فنون شعر است. مصنف بر آن است که این دانش یکباره به دست عالم بزرگ عرب -خلیل بن احمد- ساخته شده است اما، آن نیز همچون دیگر دانش‌های عربی تکامل نیافته و روزآمد نشده است. از این ‌رو، شکل اصطلاحات این دانش به سان همان روزهای آغازینش مانده است. همچنین، متعلم علی‌رغم کوچک‌بودن این دانش نسبت به دیگر علوم زبان عربی، با اصطلاحات زیادی در آن رو‌به‌رو است. بنابراین، مصنف کوشیده است -بدون اینکه از جوهرۀ عروض کاسته شود- از شمار اصطلاحات این دانش بکاهد. او به این نکته گوشزد می‌کند که هرچند برخی از این اصطلاحات دیگر به کار نمی‌آیند، هنوز در کتاب‌های عروضی جای دارند تا جایی که انگیزه‌ای برای ریشخند دانشجویان این علم شده‌اند؛ مثلا واژه‌های أثرم، أثلم، أخرم، أقصم و أجم همگی به یک معنی‌اند، اما همچنان در نوشته‌های عروضی به چشم می‌خورند. برخی از دانشمندان معاصر به سختی این دانش پی‌برده‌اند و اینکه آموختنش چه اندازه دشوار است. آنان پیشنهادهایی برای آسان‌سازیش داده‌اند اما مصنف می‌گوید که هنوز به نتیجۀ رضایت‌بخشی نرسیده‌اند. مصنف پیشنهاد می‌دهد که هرچند نتوانیم جوهرۀ این دانش را ساده کنیم، می‌توانیم دستی بر آن کشیده و بهره‌برداریش را آسان‌تر سازیم.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص 6</ref>‏  
    {{کاربردهای دیگر|المعجم (ابهام‌زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر| شعر (ابهام‌زدایی)}} 
    '''المعجم المفصل في علم العروض و القافية و فنون الشعر'''، نوشته [[یعقوب، امیل|امیل بدیع یعقوب]](متولد1950م) در دانش عروض، قافیه و فنون شعر است.   


    وی در این راه، معجمی را فراهم آورده و اصطلاح‌های عروضی را در آن به ترتیب الفبایی و با شرح و تفصیل سامان داده است. او برای مختصرسازی، برخی را به برخی دیگر -با شرح و یا بدون شرح- حواله داده و یا در پاورقی‌ها گنجانده است. بدیع یعقوب می‌گوید که با همه تلاش مجدانه ای که در این راه انجام داده، از آوردن و شرح برخی اصطلاح‌‌ها غفلت ورزیده است و در پایان، بر این باور است که جویندۀ این دانش هرچقدر هم برای آموختنش وقت بگذارد، به پایانش نخواهد رسید.<ref>ر.ک: همان، ص 7</ref>‏  
    مصنف بر آن است که این دانش یکباره به دست عالم بزرگ عرب -[[خلیل بن احمد]]- ساخته شده است اما، آن نیز همچون دیگر دانش‌های عربی تکامل نیافته و روزآمد نشده است. از این ‌رو، شکل اصطلاحات این دانش به سان همان روزهای آغازین مانده است. همچنین، متعلم علی‌رغم کوچک‌بودن این دانش نسبت به دیگر علوم زبان عربی، با اصطلاحات زیادی در آن رو‌به‌رو است. بنابراین، مصنف کوشیده است -بدون اینکه از جوهرۀ عروض کاسته شود- از شمار اصطلاحات این دانش بکاهد. او به این نکته گوشزد می‌کند که هرچند برخی از این اصطلاحات دیگر به کار نمی‌آیند، هنوز در کتاب‌های عروضی جای دارند تا جایی که انگیزه‌ای برای ریشخند دانشجویان این علم شده‌اند؛ مثلا واژه‌های أثرم، أثلم، أخرم، أقصم و أجم همگی به یک معنی‌اند، اما همچنان در نوشته‌های عروضی به چشم می‌خورند. برخی از دانشمندان معاصر به سختی این دانش پی‌برده‌اند و اینکه آموختن آن چه دشوار است. آنان پیشنهادهایی برای آسان‌سازیش داده‌اند اما مصنف می‌گوید که هنوز به نتیجۀ رضایت‌بخشی نرسیده‌اند. مصنف پیشنهاد می‌دهد که هرچند نتوانیم جوهرۀ این دانش را ساده کنیم، می‌توانیم دستی بر آن کشیده و بهره‌برداریش را آسان‌تر سازیم.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص 6</ref>‏ 
     
    وی در این راه، معجمی را فراهم آورده و اصطلاح‌های عروضی را در آن به ترتیب الفبایی و با شرح و تفصیل سامان داده است. او برای مختصرسازی، برخی را به برخی دیگر -با شرح و یا بدون شرح- حواله داده و یا در پاورقی‌ها گنجانده است. بدیع یعقوب می‌گوید که با همه تلاش مجدانه‌ای که در این راه انجام داده، از آوردن و شرح برخی اصطلاح‌‌ها غفلت ورزیده است و در پایان، بر این باور است که جویندۀ این دانش هرچقدر هم برای آموختنش وقت بگذارد، به پایانش نخواهد رسید.<ref>ر.ک: همان، ص 7</ref>‏  


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    خط ۳۶: خط ۴۰:
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان‌شناسی، علم زبان]]
    [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
    [[رده:زبان و ادبیات عربی]]
    [[رده:مقالات مرداد 01 حسینی هاشمی]]
    [[رده:مقالات مرداد 01 حسینی هاشمی]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده1]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده1]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 دی 1401]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۱۷

    المعجم المفصل في علم العروض و القافية و فنون الشعر
    المعجم المفصل في علم العروض و القافية و فنون الشعر
    پدیدآورانیعقوب، امیل (نويسنده)
    ناشردار الکتب العلمية
    مکان نشرلبنان - بیروت
    سال نشر1411ق - 1991م
    چاپ1
    شابک-
    موضوعزبان عربی - فن شعر - شعر عربی - قافیه - عروض عربی
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /‎‏ی‎‏7‎‏م‎‏6 2194 ‏PJA‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    المعجم المفصل في علم العروض و القافية و فنون الشعر، نوشته امیل بدیع یعقوب(متولد1950م) در دانش عروض، قافیه و فنون شعر است.

    مصنف بر آن است که این دانش یکباره به دست عالم بزرگ عرب -خلیل بن احمد- ساخته شده است اما، آن نیز همچون دیگر دانش‌های عربی تکامل نیافته و روزآمد نشده است. از این ‌رو، شکل اصطلاحات این دانش به سان همان روزهای آغازین مانده است. همچنین، متعلم علی‌رغم کوچک‌بودن این دانش نسبت به دیگر علوم زبان عربی، با اصطلاحات زیادی در آن رو‌به‌رو است. بنابراین، مصنف کوشیده است -بدون اینکه از جوهرۀ عروض کاسته شود- از شمار اصطلاحات این دانش بکاهد. او به این نکته گوشزد می‌کند که هرچند برخی از این اصطلاحات دیگر به کار نمی‌آیند، هنوز در کتاب‌های عروضی جای دارند تا جایی که انگیزه‌ای برای ریشخند دانشجویان این علم شده‌اند؛ مثلا واژه‌های أثرم، أثلم، أخرم، أقصم و أجم همگی به یک معنی‌اند، اما همچنان در نوشته‌های عروضی به چشم می‌خورند. برخی از دانشمندان معاصر به سختی این دانش پی‌برده‌اند و اینکه آموختن آن چه دشوار است. آنان پیشنهادهایی برای آسان‌سازیش داده‌اند اما مصنف می‌گوید که هنوز به نتیجۀ رضایت‌بخشی نرسیده‌اند. مصنف پیشنهاد می‌دهد که هرچند نتوانیم جوهرۀ این دانش را ساده کنیم، می‌توانیم دستی بر آن کشیده و بهره‌برداریش را آسان‌تر سازیم.[۱]

    وی در این راه، معجمی را فراهم آورده و اصطلاح‌های عروضی را در آن به ترتیب الفبایی و با شرح و تفصیل سامان داده است. او برای مختصرسازی، برخی را به برخی دیگر -با شرح و یا بدون شرح- حواله داده و یا در پاورقی‌ها گنجانده است. بدیع یعقوب می‌گوید که با همه تلاش مجدانه‌ای که در این راه انجام داده، از آوردن و شرح برخی اصطلاح‌‌ها غفلت ورزیده است و در پایان، بر این باور است که جویندۀ این دانش هرچقدر هم برای آموختنش وقت بگذارد، به پایانش نخواهد رسید.[۲]

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه کتاب، ص 6
    2. ر.ک: همان، ص 7

    منابع مقاله

    1. مقدمه کتاب

    وابسته‌ها