۱۲۲٬۹۹۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هـ.ش' به 'ش') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'خزائن (ابهام زدایی)' به 'خزائن (ابهامزدایی)') |
||
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR03671J1.jpg | | تصویر =NUR03671J1.jpg | ||
| عنوان =خزائن | | عنوان =خزائن | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[نراقی، احمد بن محمدمهدی]] ( | [[نراقی، احمد بن محمدمهدی]] (نویسنده) | ||
[[ | [[حسنزاده آملی، حسن]] (محقق و معلق) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =AC 127 /ن4خ4 | | کد کنگره =AC 127 /ن4خ4 | ||
خط ۱۶: | خط ۱۵: | ||
| سال نشر = 1380 ش | | سال نشر = 1380 ش | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03671AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| شابک =964-6871-00-3 | | شابک =964-6871-00-3 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =03671 | |||
| کتابخوان همراه نور =03671 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| خزائن (ابهامزدایی)}} | |||
'''خزائن'''، نوشته [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|ملا احمد نراقى]]، كشكولى است با موضوعات متنوع كه برخى از مطالب آن، به زبان فارسى و بعضى به زبان عربى است. انگيزه مؤلف از تأليف اين كتاب، گردآوردن مجموعهاى بوده است متنوع و مفرح كه مطالعه، آن غبار خستگى را از خاطر دانشپژوهان بزدايد و گره اندوه را از پيشانى آنان بگشايد. اين كتاب، دومين بار است كه توسّط [[حسنزاده آملی، حسن|آیتالله حسنزادهى آملى]]، تصحيح شده و تعليقاتى بر آن نگاشته شده است و در سال 1376ش، به پايان رسيده است. | |||
'''خزائن'''، نوشته [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|ملا احمد نراقى]]، كشكولى است با موضوعات متنوع كه برخى از مطالب آن، به زبان فارسى و بعضى به زبان عربى است. انگيزه مؤلف از تأليف اين كتاب، گردآوردن مجموعهاى بوده است متنوع و مفرح كه مطالعه، آن غبار خستگى را از خاطر دانشپژوهان بزدايد و گره اندوه را از پيشانى آنان بگشايد. اين كتاب، دومين بار است كه توسّط [[ | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب، چون كشكولى از مطالب مختلف است، مطالب گوناگون بدون فصلبندى و باببندى و بدون آنكه از نظم خاصى پيروى نمايند، پشت سر هم، ذكر شدهاند. كتاب، حاوى بيش از ششصد نكته در اخلاق، تاريخ، نجوم، طب، حكايت، معما، شعر و... است. | كتاب، چون كشكولى از مطالب مختلف است، مطالب گوناگون بدون فصلبندى و باببندى و بدون آنكه از نظم خاصى پيروى نمايند، پشت سر هم، ذكر شدهاند. كتاب، حاوى بيش از ششصد نكته در اخلاق، تاريخ، نجوم، طب، حكايت، معما، شعر و... است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
پارهاى از مطالب كتاب، فهرستوار، عبارتند از: حديث«طوبى لمن انفق ما اكتسبه فى غير معصية...»؛ اذا اردت مضروب عدد فى نفسه...؛ مطايبة نقلها الراغب(نقل الراغب فى المحاظرات، قال: كان بعض امراء بغداد يقال له كوتكين، اصابه قولنج و امره الطبيب بالحقنة، فقال: و ما الحقنة؟ فوصفها الى ان قال و توضع الانبوبة فى الاست، فانتفخت اوداج الامير و ظهرت آثار الغضب فى وجهه، فقال: فى است من؟ فخاف الطبيب و قال فى استى ايها الامير.)؛ دستورى براى بهداشت(سر بعد الطعام و لو خطوة. نم بعد الحمام و لو لحظة. بل بعد الجماع و لو قطرة.)؛ طريق شناختن چوب آبنوس؛ براى دفع سرعت انزال؛ ثواب قرائت قرآن از روى مصحف؛ دخول القرامطة فى مكة؛ نسبة السادات الطباطبائية؛ وجه تسميه شهر رى؛ اقسام العدد؛ تلامذة افلاطون ثلاث فرق؛ اشاره اجماليه به علم عقود انامل؛ برهان تساوى الزوايا الثلاث من المثلث لقائمتين؛ طريق دفع النملة؛ غزوات النبى(ص)؛ اولاد النبى(ص)؛ اولاد الائمة(ع)؛ طريق كشيدن آب از چاه به آسانى؛ سبب فرو نرفتن بعضى چيزها در آب؛ پاک شدن جامه ابريشم يا پشم هر گاه چرب شود؛ المصادر الجعلية؛ در طبيعت ستارگان؛ دستور نامهنگارى؛ عدد حروف و كلمات و آيات قرآن؛ شروط و آداب سالك... | |||
استاد [[حسنزاده آملی، حسن|حسنزاده آملى]]، تحقيقاتى ارزنده در مورد كتاب مزبور نموده و تعليقاتى ارزشمند در ذيل برخى از مباحث آن آورده و در اين زمينه، به پارهاى از كتابهاى خود، از قبيل دروس آفاقى، هزار و يك كلمه، سرح العيون فى شرح العيون و هزار و يك نكته، ارجاع داده و از منابع مختلف، مانند [[الكشكول (شیخ بهایي)|كشكول]] [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]، ابداع البدايع شمس گرگانى، اسطرلاب [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]]، خلاصة الحساب [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]]، [[الإتقان في علوم القرآن|الاتقان]] [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سيوطى]]، رياض العارفين مرحوم رضاقلىخان هدايت، زيج بهادرى مرحوم غلامحسين جونپورى، برهان قاطع، حواشى منطق [[سبزواری، هادی|حكيم سبزوارى]]، [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص]] [[ابن عربی، محمد بن علی|محىالدين]]، شفاى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، اسفار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]، شرح صحيفهى سجاديه سيد علىخان و ساير كتب نيز استفاده نموده است. | |||
استاد [[حسنزاده آملی، حسن|حسنزاده آملى]]، تحقيقاتى ارزنده در مورد كتاب مزبور نموده و تعليقاتى ارزشمند در ذيل برخى از مباحث آن آورده و در اين زمينه، به پارهاى از كتابهاى خود، از قبيل دروس آفاقى، هزار و يك كلمه، سرح العيون فى شرح العيون و هزار و يك نكته، ارجاع داده و از منابع مختلف، مانند [[الكشكول (شیخ بهایي)|كشكول]] [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]، ابداع البدايع شمس گرگانى، اسطرلاب [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]]، خلاصة الحساب [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]]، [[الإتقان في علوم القرآن|الاتقان]] [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سيوطى]]، رياض العارفين مرحوم رضاقلىخان هدايت، زيج بهادرى مرحوم غلامحسين جونپورى، برهان قاطع، حواشى منطق [[سبزواری، هادی|حكيم سبزوارى]]، [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص]] [[ابن عربی، محمد بن علی|محىالدين]]، شفاى [[ | |||
پارهاى از حواشى مهمّ استاد، عبارتند از: فادزهر، معرب پادزهر است و آن را به عربى، حجر التيس گويند و تيس، باز باشد، خواه كوهى و خواه اهلى. | پارهاى از حواشى مهمّ استاد، عبارتند از: فادزهر، معرب پادزهر است و آن را به عربى، حجر التيس گويند و تيس، باز باشد، خواه كوهى و خواه اهلى. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۴: | ||
الياس، همان ادريس است. | الياس، همان ادريس است. | ||
[[لاهیجی، محمد بن یحیی|لاهيجى]]، در [[مفاتيح الإعجاز في شرح گلشن راز|شرح گلشن راز]] [[شبستری، محمود|شبسترى]]، تصريح مىكند كه چون بعد از انبيا، اولياء اللهاند كه از طرف خداوند مؤيد به حالات و مكاشفات گشتهاند كه باقى خلايق را | [[لاهیجی، محمد بن یحیی|لاهيجى]]، در [[مفاتيح الإعجاز في شرح گلشن راز|شرح گلشن راز]] [[شبستری، محمود|شبسترى]]، تصريح مىكند كه چون بعد از انبيا، اولياء اللهاند كه از طرف خداوند مؤيد به حالات و مكاشفات گشتهاند كه باقى خلايق را دسترس بر آن نيست، لا جرم مىخواستند كه احوال اين جماعت از ديده كوتهنظران كجبين نااهل مخفى باشد، چه اين طايفه، امناء اللهاند و امانتى كه من عند الله پيش ايشان وديعه است، بنا بر غيرت الهى روا نمىدارند كه غيرى بر آن اطّلاع يابد، لذا اصطلاحاتى فرمودند كه هر گاه به غير از آن حالات و مقامات نمايند، آن كس كه اهل آن حال باشد، فهم آن همانى نمايد و هر كه از آن حال بىبهره باشد، از ادراك آن محروم مانده. | ||
مرحوم غلامحسين جونپورى، صاحب زيج بهادرخانى، در آن زيج گويد كه هر كوكب را از بروج خانهى شرف است به درجه معين، چون در آن خانه نقل كند، قوت شرف او ابتدا نمايد و متزايد، تا به درجه شرف رسد و اين وقت، به غايت اين قوت رسيده باشد و به تدريج كمتر شود تا آنكه از بيت آن شرف بيرون آيد و شرف آفتاب در حمل به درجهى 19 باشد پس خانه شرف آفتاب حمل شود. | مرحوم غلامحسين جونپورى، صاحب زيج بهادرخانى، در آن زيج گويد كه هر كوكب را از بروج خانهى شرف است به درجه معين، چون در آن خانه نقل كند، قوت شرف او ابتدا نمايد و متزايد، تا به درجه شرف رسد و اين وقت، به غايت اين قوت رسيده باشد و به تدريج كمتر شود تا آنكه از بيت آن شرف بيرون آيد و شرف آفتاب در حمل به درجهى 19 باشد پس خانه شرف آفتاب حمل شود. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۴: | ||
با دقّت در حواشى استاد، معلوم مىشود كه بيشتر حواشى ايشان، درباره مسائل هيوى و نجومى است و اين، به خاطر تضلّع استاد، در علم هيئت و نجوم است. | با دقّت در حواشى استاد، معلوم مىشود كه بيشتر حواشى ايشان، درباره مسائل هيوى و نجومى است و اين، به خاطر تضلّع استاد، در علم هيئت و نجوم است. | ||
لازم به ذكر است كه حواشى استاد، خالى از مطايبه نبوده و از ابدع البدايع گرگانى لطيفهاى ذكر مىكند كه روزى مردى را گريان ديدند، از سبب پرسيدند، گفت: امروزه با كنيزكان قدرى دوغ خوردهام، از آن پس، قرآن تلاوت كردم تا اين آيه رسيدم «فاعتزلوا النساء فى المخيض(به خاء)» و نيز مردى با قرآن تفأل نمود، به خواهش زنى كه پسرش حسن، به سفر رفته و خبر به وى نرسيده بود، اتفاقاً اين آيه آمد: '''«طوبى لهم و حسن مآب»'''. آن مرد، به تصحيف خواند كه حسن مات. زن بىچاره به مرگ فرزند، ماتمزده شد. ديگرى گفته كه پيغمبر عسل را در روز جمعه خيلى دوست داشت، معلوم شد، غسل را تصحيف كرده است. | لازم به ذكر است كه حواشى استاد، خالى از مطايبه نبوده و از ابدع البدايع گرگانى لطيفهاى ذكر مىكند كه روزى مردى را گريان ديدند، از سبب پرسيدند، گفت: امروزه با كنيزكان قدرى دوغ خوردهام، از آن پس، قرآن تلاوت كردم تا اين آيه رسيدم «فاعتزلوا النساء فى المخيض(به خاء)» و نيز مردى با قرآن تفأل نمود، به خواهش زنى كه پسرش حسن، به سفر رفته و خبر به وى نرسيده بود، اتفاقاً اين آيه آمد:'''«طوبى لهم و حسن مآب»'''. آن مرد، به تصحيف خواند كه حسن مات. زن بىچاره به مرگ فرزند، ماتمزده شد. ديگرى گفته كه پيغمبر عسل را در روز جمعه خيلى دوست داشت، معلوم شد، غسل را تصحيف كرده است. | ||
به طور كلّى مىتوان گفت كه حواشى استاد، مشحون از مطالب نجومى، رياضى، روايى، ادبى، فلسفى، عرفانى، تفسيرى، طبّى است كه اين امر، بيانگر جامعيّت و تضلّع ايشان، در مسائل مختلف علمى است. | به طور كلّى مىتوان گفت كه حواشى استاد، مشحون از مطالب نجومى، رياضى، روايى، ادبى، فلسفى، عرفانى، تفسيرى، طبّى است كه اين امر، بيانگر جامعيّت و تضلّع ايشان، در مسائل مختلف علمى است. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:کلیات، آثار عمومی]] | [[رده:کلیات، آثار عمومی]] | ||